با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۷۷ مطلب با موضوع «شایعات و شبهات» ثبت شده است

‌*🔵 متن شبهه🔵 *


پیامی برای ایرانیان در ماه محرم!


*بجای پرداخت میلیاردها تومان*

*به مداحان برای گریاندن شما،آن را هزینه خنداندن یتیمی کنید*


✅ پاسخ شبهه بخش 1⃣


 *هزینه ها و خرج های پوچ کدام است؟!⁉*


*وقتی میلیاردها دلار صرف هزینه آرایش، سفر به ترکیه و تایلند، خرج های سنگین برای سگ و گربه خانگی و..می شود؛ هیچ کس به یاد فقرا نیست؟؟؟؟*


 *وقتی رکوردار جراحی بینی در دنیا می شویم، هیچ کس با فقرا کاری ندارد، وقتی در صف های طویل فست فود و رستوران می ایستیم، یادی از فقرا نمی کنیم وقتی ماشین های ملیاردی فقط برای دور دور بازی خرید و فروش میشود و …*


 *چرا همین افراد یکبار هم به خرج های میلیونی که به خوانندگان برای کنسرت های بی محتوا می شود اعتراض نمی کنند…*


*❌قیمت بلیط کنسرت❌*


میانگین 85.000 تومان

ظرفیت هر سالن کنسرت(از600 تا 3000 نفر) :

میانگین 1800 نفر

1800نفر ضرب در 85000تومان=

*153.000.000 تومان*

فقط برای یک سانس!!

هزینه اجاره سالن و سیستم صوتی و تیم اجرایی:

بطور متوسط 25 میلیون تومان

هزینه تبلیغات محیطی و اینترنتی:

بصورت حداقلی 50 میلیون تومان

دستمزد خواننده و تیم نوازندگی:

بطور میانگین 40 میلیون تومان!

*جمعاً 266.000.000 تومان!*

آمارتعداد کنسرت های سال1390: 170 مورد

تعداد سانس در هر مورد: میانیگین 2 سانس

مجموع تعداد اجرا در سال90: 340 اجرا

340اجرا ضرب در 266میلیون تومان=

*90.440.000.000 تومان!!!!*

بله بیش از 90 میلیار تومان هزینه ایست که در کنسرت ها جریان دارد!!


 *با این پول میتوان حدود 13 میلیون پرس غذا (قیمه+مخلفات) برای نیازمندان تهیه کرد!!!*


*⁉براستی چرا در کنسرت ها یادی از فقرا نمی کنید⁉*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۷ ، ۰۲:۴۳
مهدی فراحی

**شایعه و جوابش
شایعه:
🔵 بعد از هزار و چهارصد سال همچنان طبل حسین می غرد

🔻آیا صدای طبل حسین عدالت را بیدار می‌کند یا عدالت را خفه می‌کند؟

🔻آیا طبل حسین باعث شد که مداحان با عرق جبین ارتزاق کنند یا با تولید خرافه و گسترش دروغ در اطراف منابر ، دکان‌داری کنند؟

🔺پنجاه و یک میلیون نفر زیر خط فقر رفته‌اند و حقوق بازنشستگان فرهنگی کمتر از دو میلیون تومان است و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺معادن کشور همه به بخش خصوصی که همان خاندان روحانیون و سرداران نظامی است رسیده و دریای خزر به روسیه واگذار شده تنها سهم اندکی بجا مانده و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺کارخانه‌ها و کارگرانش با قیمت پایین به بخش خصوصی خودی‌ها رسیده و یک‌صد و پنجاه میلیارد دلار پول آزاد شده و تنها بیست میلیارد آن به صورت جنس به کشور بازگشته و بقیه به حساب‌های بانکی دیگران رفته و طبل حسین می‌غرد.

🔺خون‌بهای مردم ایران در سوریه و یمن و عراق و لبنان و فلسطین و بحرین و سومالی و.... هزینه می‌شود در صورتی‌که شرافت‌مندان ایرانی با فروش کلیه و اعضای پیکر خود به پاکی زندگی می‌کنند و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺آوای اختلاس حکومتیان کشور رکورد گینس را شکسته، ولی مسئولین کشور همچنان در ایام محرم عزادارند و پیراهن سیاه و انگشتر عقیق و موی بلند بر صورت را تبلیغ می‌کنند و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺دو سوم مدارس ایران نا امن است و در حال ریزش اما مکتب‌خانه‌های روحانیون با بالاترین ضریب استحکام و آسایش در حال آموزش علوم بیهوده که نه سودی به دنیای مردم دارد و نه آخرتشون ، خیابان‌ها پر شده از پرچم و پارچه‌های سیاه ، و شربت نذری و پلوی نذری دولتی و یا سهم برندگان دولتی، اما دخترکان با روپوشی مندرس به مدرسه می‌روند و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺تکایا پر شده از صلیب‌های بزرگ و غول پیکر که هیبت عزاداران مسیحی را به رخ می‌کشاند و زنجیرها و قمه‌های وارداتی همچنان پیکرها را خونین و گل مالی صورت انسان آزاده را سرافکنده و حقیر می‌سازد و طبل حسین همچنان می‌غرد

**پاسخ:
✅این متن نه تنها از خانم الماسی که از هیچ یک از نمایندگان و در مجلس بیان نشده.
◀️هدف نویسنده این متون از نوع نگارش و نسبت دادن آن به نمایندگان مجلس کاملا مشخص است.
◀️هر دفعه با انتساب این مدل پیامها به افراد مختلف میخواهند به مردم القا کنند که مردم از عزاداری سیدالشهدا و....خسته شدند که زهی خیال باطل.
عشق حسین(ع) در دلهای ما شیعیان خاموش شدنی نیست! و تا ظهور منجی عالم بشریت با عشق حسین(ع) و اولادش بر طبل عالم میکوبیم و پیرو راهش خواهیم ماند.
◀️نه تنها بعد از ۱۴۰۰ سال، بلکه قبل از ۱۴۰۰ سال قبل هم غرش طبل حسین آسمان و زمین را به هم دوخته بود. و نه تنها در سرزمین ایران که در هر نقطه ای از عالم که فردی آزاده صدای حسین را می شنود.
شما کر و کور بودید و هستید که تازگی ها قلم تیز کرده اید ولی نه برای نوشتن، بلکه برای سوراخ کردن پوست این طبل.
📌عیب ندارد قلمتان را تیز تر کنید
ای کاش می شنیدید و می دیدید و می توانستید درک کنید که صدای غرش نمی گذارد هیچ یک از فضایل اخلاقی به خواب برود.
این طبل خود عدالت است. این صدا صدای خود عدالت است. 
روحانیون و مداحان اصیل، فقط وسیله ای برای رساندن پیام عاشورا هستند. مداحان واقعی هیچ وقت کسی را مجبور به حق الزحمه نمی کنند. کسانی مثل شما که ذره ای با این دستگاه آشنایی ندارند، حق اظهار نظر هم ندارند. اما دکان باز کردنِ عده ای برای مداحی، ربطی به امام حسین ندارد. اگر هم عده ای برای خودنمایی و چشم و هم چشمی پول کلانی به بعضی ها می دهند باز هم به امام حسین ارتباطی ندارد. این مشکلات از نفس اماره ای سرچشمه می گیرند که شما و امثال شما هم اسیر آن هستید. فقط مدلش فرق می کند. اینجا شما با باطن کور، ژست روشنفکری گرفته اید.
📌عیب ندارد قلمتان را تیز تر کنید
طبل حسین برای حل مشکل شکم شما و معیشت من و شما نمی غرد. و گرنه بیعت با ظالم لقمه ی چرب تریست. طبل حسین فقط برای هدایت انسان صدا میدهد و این صدا در طول تاریخ پیچیده است تا خفتگان سراسر تاریخ را بیدار کند.
📌عیب ندارد قلمتان را تیزتر کنید
آن وقتی که اربابان شما، سالهای متمادی، این مملکت را به باد دادند، طبل حسین صدا نمیداد و یا صدایش را نخواستید بشنوید؟؟
گویا صدای طبل حسین فقط در نظام اسلامی گوش شما را می خراشد!
📌عیب ندارد قلمتان را تیزتر کنید
تهمت زدن و اراجیف بافی خرجی ندارد. دلیل و سند ارائه کنید برای آمار جعلی و ارقام فضاییتان. چگونه است که این آمار فقط و فقط به دست شما می رسد؟؟ مسئول کدام بخش شایعات و خزعبلات هستید؟ و چطور شد که فهمیدید علت این فسادها فقط و فقط طبل حسین است؟؟
@shobhenews
@shobhenews شبهه نیوز 🔴 
@shobhenews

   کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به شرکت هماپلاس می‌باشد. 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۷
مهدی فراحی
متن شایعه

" در این 9 عکس، کثیف ترین موجود زمین را ببینید.
در حالی که نوشته ای در کنار اوست:
من مسلمانم و به شما اعتماد دارم
شما هم به من اعتماد کنید
به اندازه ی یک آغوش
وقتی دور او جمع شدند...انفجار‼️ "


پاسخ شایعه

1. این تصاویر مربوط به عملیات انتحاری نیست، بلکه حاصل ترکیب مغرضانه 8 فریم از یک ویدئو با تصویری از یک انفجار است!
2. تصاویر 8 فریم اول متعلق به یک آزمایش اجتماعی با نام "کور باشید و اعتماد کنید" می باشد!
3. این برنامه توسط مردی به نام "مازیم میلا" جهت مبارزه با اسلام هراسی در بمبئی هندوستان انجام شده و در ویدئوی آن هم از انفجار خبری نیست!
http://yon.ir/blindhug
4. این حرکت نخستین بار توسط "مصطفی مولی" در ابتدای سال 201۵ در کانادا انجام شد و پس از آن در دیگر نقاط جهان نیز تکرار گردید.
http://yon.ir/blindhug2
http://yon.ir/blindhug3
5. منشاء دقیق تصویر انفجار بکار رفته مشخص نیست، اما سالهاست در رسانه ها بعنوان تصویر تزئینی برای اخبار انواع انفجار استفاده شده است!
http://yon.ir/explosion1
http://yon.ir/explosion2

حق جو و حق طلب باشیم
لینک مطلب جهت انتشار:
http://shayeaat.ir/post/654
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۴
مهدی فراحی
متن شایعه


" هرچی شماره توگوشیت با+۹۸ شروع میشه +۹۸ حذفش کن وجاش صفربذار

توجه. مخابرات ایران جیبتان را،با کلاه برداری خالی میکند. مواظب سیاستهای این روزهای مخابرات باشید،خوصوصآ موبایل داران. مخابرات یه چندسالی هست داره به ملت کشورش کلک میزنه، که هزینه صحبت کردنها، با موبایل را، دوبرابر از مردمش می گیرد و مردم از این قضیه خبری ندارن. چطوری:هرکس که به شما زنگ میزند اول شمارش کد 0098(98+) نمایان می شود، به این صورت•••98917174+ بعداز اتمام صحبتهایتان شاید پیگیری موضوعی بشید که نیاز داره دوباره با این شخص شما صحبت کنید و بی آنکه شما متوجه بشید یا اطلاعی داشته باشید،که این کد خارج کشور هست و هزینش بسیار زیاد دوباره با آن شخص با همان شمار تماس برقرار می کنید که هزینه سنگینی روی صورتحساب شما می گذارد. شما وقتی که با شخص مورد نیاز میخواهید تماس برقرار کنید،باید برید تو مخاطب گوشیتان و اسم شخص مورد نیاز رو پیدا کنید و به این صورت تماس برقرار کنید. الان مخابرات قبض تلفن همراها رو حذف کرده که شما هیچ اطلاعی درمورد صورت حسابتان نداشته باشید،، فقط اس میدهد که این مبلغ رو پرداخت کنید ,حالا چی شده چطور شده که ایطورشده قبض موبایلم چقد ای برج زیاد شد,, رو بیان خواهید کرد, ولی پیگیر قضیه نیستید که نیستید, پس برای تماس مجدد با دوستان یا آشنایان کد 98+ رو حذف کنیدو بجای آن صفر تنها (0) بزارید یا به مخاطب گوشیتان بروید و از این طریق تماس حاصل کنید, به هیچ عنوان و به هیچ عنوان شماره 98+ که برایتان زنگ می زند، در گوشی خودتان ذخیره نکنید , این پیغام برای تمامی خطها می باشید. یکم دقت کرده باشید که چرا شارژتان سری تمام یا صورت حسابتان زیاد می شود دلیلش این متن بالاست "



پاسخ شایعه


1. شماره گیری "98+" یا همان کد بین الملل ایران برای تماس با شماره‏ های داخل کشور به عنوان تماس بین‏ الملل شناخته نشده و هزینه رومینگ از مشترکان دریافت نمی ‏شود!

2. استفاده از کد بین ‏الملل ایران برای شبکه مخابرات کشور شناخته شده است و تنها در صورتی رومینگ محسوب می‏ شود که از تلفن همراه خود در یک شبکه خارجی استفاده کنیم!

http://yon.ir/smcrd1

3. هشدارهای شماره گیری کد 0098 یا 98+ مربوط به استفاده از سیم کارت اپراتورهای ایرانی در کشور های خارجی طرف قرارداد با این اپراتورهاست.

http://yon.ir/smcrd2

4. جزئیات صورتحساب تلفن همراه از طریق سایت، شماره مرکز خدمات و نرم افزارهای اپراتورها قابل دریافت است!



حق جو و حق طلب باشیم

لینک مطلب جهت انتشار:

http://shayeaat.ir/post/744
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۴۵
مهدی فراحی

◾️❓📋📜❓◾️


شیعه پاسخ می دهد


 ❓چه شد که حکمیت اتفاق افتاد و چرا در جنگ صفین، امام علی (علیه السلام) اجازه ندادند که مالک اشتر معاویه را به قتل برساند؟



📋 پاسخ اجمالی


🔘 جنگ صفین؛ بین سپاه امام علی (علیه السلام)  که بیشتر از عراقیان بودند  و سپاه معاویه  که بیشتر از شامیان بودند  درگرفت.

 

◀️ سپاه عراق ضربه ‌های مهلکی بر سپاه شام وارد کرد و تا پیروزی نهایی فاصله ‌ای نداشت، اما معاویه با حیله ‌گری و با پیشنهاد عمرو بن عاص، قرآن ‌ها را بر نیزه کرد و خواهان حکمیت  قرآن شد.

 

⚫️ برخی از سپاهیان امام علی(علیه السلام) با جهالت و برخی دیگر با خیانت، متمایل به پذیرش خواسته  معاویه  شدند و امام را مجبور کردند تا دست از جنگ بکشد و به حکمیت تن دهد. 


👈 آنان تهدید نمودند در غیر این صورت، امام (علیه السلام) را خواهند کشت و یا به معاویه تحویل خواهند داد!


◀️ به دنبال آن بود که اختیار انتخاب داور و حَکَم  را نیز از امام سلب کردند که نتیجه ‌اش  آن شد که  داور شام با ترفندی اعلام کند که امام علی (علیه السلام) از خلافت خلع شده و معاویه به  این مقام برگزیده  شده است!


✍ البته، امام علی (علیه السلام) این نتیجه را نپذیرفت؛ زیرا طرفین متعهد شده بودند که بر اساس قرآن داوری کنند، و این نتیجه برگرفته از قرآن نبود.


📚 پاسخ تفصیلی

💻 yon.ir/q0gh




◾️❓📋📜❓◾️



📲 09375659924

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۵ ، ۱۸:۲۸
مهدی فراحی
📰💻📱📡 ﷽

http://yon.ir/yusuf0

⛔️ متن شبهه ⛔️

" ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻓﺮﻭﺵ ﯾﻮﺳﻒ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺼﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :
"ﻭ ﺷﺮﻭﻩ ﺑﺜﻤﻦ ﺑﺨﺲ ﺩﺭﺍﻫﻢ ﻣﻌﺪﻭﺩﻩ ﻭ ﮐﺎﻧﻮﺍ ﻓﯿﻪ ﻣﻦ ﺍﻟﺰﺍﻫﺪﯾﻦ" یوسف ، ۲۰
" ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﯾﻮﺳﻒ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ "
ﺩﺭﻫﻢ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻭﺍﺣﺪ ﭘﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ " ﺩﺭﺍﺧﻤﺎﯼ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ " ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ 1100 ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻣﺴﯿﺢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻵﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﺍﯾﻦ ﻭﺍﺣﺪ ﭘﻮﻝ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﻫﻢ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻵﻥ ﻭﺍﺣﺪ ﺭﺳﻤﯽ ﭘﻮﻝ ﺩﺭ ﺩﻭ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻣﺎﺭﺍﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﻣﺮﺍﮐﺶ ﺍﺳﺖ . ﺍﯾﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ 1100 ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻣﺴﯿﺢ ﺩﺭﻫﻤﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﻣﺴﯿﺲ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ،ﻣﻮﺳﯽ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ 1290 ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻣﺴﯿﺢ ،ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ،ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭﻫﻤﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ . - ﯾﻮﺳﻒ ﮐﻪ ﺻﺪ ﻫﺎ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﻫﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﺩﺭﻫﻤﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﻃﺒﻖ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻩ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻨﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺧﺎﻭﺭ ﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ 8 ﯾﺎ 7 ﻗﺮﻥ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻣﺴﯿﺢ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺳﮑﻪ ﺭﺍﯾﺞ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺑﻠﮑﻪ ﻋﻤﺪﻩ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﮐﺎﻻ ﺑﻪ ﮐﺎﻻ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . - ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺑﻪ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻮﻕ ﺫﮐﺮ ﺷﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺘﻮﻥ ﺩﯾﻨﯽ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻤﯽ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ . "




🔴 در پاسخ به شبهه
"استفاده قرآن از درهم در داستان حضرت یوسف، قرنها پیش از ساخت آن توسط یونانیان !!" :


1⃣ کلمات در عربی معانی و کاربردهای مختلفی دارند که نویسنده با مغالطه "مصادره به مطلوب" تنها از معنا و توضیح مورد نظر خود برای طرح شبهه استفاده کرده است!
http://yon.ir/yusuf1
2⃣ قرآن با استفاده از واژه "دراهم"، پول رایج یک دوران را معرفی نکرده، بلکه آن را در معنی مطلق پول نقره به کار برده است!
http://yon.ir/yusuf2
3⃣ در زمان پیامبر(ص)، درهم نقره نسبت به دینار طلا ارزش کمتری داشت و قرآن برای فهم بهتر مطلب توسط مردم، از پول رایج خودشان مثال آورده است.
http://yon.ir/yusuf3
4⃣ علامه طباطبایی نیز در تایید این موضوع در تفسیر المیزان می گوید: «... و مقصود از "دراهم" پول خردی از جنس نقره بوده که در آن روز در میان مردم رواج داشته است».
http://yon.ir/almiz
5⃣ "تورات" هم در این بخش از داستان حضرت یوسف به فروش او به ۲۰ سکه "نقره" اشاره می کند!
ترجمه فارسی تورات، سفر پیدایش، ص ۳۸
6⃣ در حقیقت مقصود آیه ۲۰ سوره یوسف از "دراهم معدوده"، اشاره به فروش حضرت یوسف به پولی ناچیز و قابل شمارش از نقره بوده است!
http://yon.ir/yusuf5
7⃣ الهی بودن قرآن را دلایل بسیاری از جمله انسجام آیات در عین نزول تدریجی، ذکر نکات علمی بی سابقه، اعجاز لفظی، ناتوانی مدعیان در آوردن همانند قرآن و...، اثبات می کنند. این شبهات تنها از دلهای تاریک و گریزان از روشنی حقیقت صادر می شود!
http://yon.ir/yusuf6

🌷حق جو و حق طلب باشیم🌷

لینک مطلب جهت انتشار :
💻 http://SHAYEAAT.ir/post/722
📲 کانال رسمی سایت شایعات:
@SHAYEAAT

📰💻📱📡
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۵ ، ۱۸:۲۶
مهدی فراحی
شایعه:

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎﯼ ﮐﻪ ﺳﺎﮐﻦ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ :
.. ﺍﺯ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻞ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺸﯿﻢ . ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺭﻓﺘﻢ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ 10
ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﻢ ،ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ 2
ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺧﺒﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﮐﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ . ﺩﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ
ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ . !
ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ ..
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ
ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯿﻬﺎ .....
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1939 ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ ﺷﺮﮐﺖ « ﮔﻨﺪﻡ ﮐﺎﻧﺰﺍﺱ» ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ
ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻟﺒﺎﺱ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﺮﺣﺪﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺴﺘﻪ
ﺑﻨﺪﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ
ﮐﻤﺎﻝ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺁﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺷﺴﺘﺸﻮ ﭘﺎﮎ
ﻣﯿﺸﺪ
( ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﯾﻦ ﻭ ﮐﺸﻮﺭﯼ
ﻧﯿﺴﺖ)

پاسخ:

http://antishobheh.blogfa.com/post/112

@Antishobheh
1- آیا آلمان که جزو هشت کشور بزرگ صنعتی دنیا است، فقط با غرق شدن یک کشتی پنیر، دچار قحطی میشود؟ چنین کشوری ذخیره برای روز مبادا ندارد؟ چنین کشوری نمیتواند یک محموله دیگر پنیر وارد کند؟ اصلا چنین کشوری کارخانه تولید پنیر ندارد؟؟؟
اینها همه نشان دهنده جعلی بودن این داستان است.
آیا غذای مردم آلمان فقط پنیر است که با نبودن پنیر قحطی بیاید و نگران گرسنه ماندن بشوند؟؟؟ لااقل حالا که داشتید داستان سازی می کردید کالایی را نام می بردید که جزو اقلام اساسی باشد.
https://plus.google.com/115667959543774646725/posts/A8LD3H8Vx9b

2-اما داستان شرکت گندم کانزاس هم بیشتر یک شگرد برای فروش محصولات در دوران رکود بود:
در سال های رکود اقتصادی و تلاش مردم به صرفه جویی، کارخانه ها برای تشویق مردم به خرید شروع به کاهش قیمت ها کردند. قیمت ها پایین و پایین تر آمد و فایده ای نداشت. تقاضا کاسته شده بود. بعد از شروع موج استفاده از گونی های مواد غذایی در صنایع پوشاک خانگی، کارخانه ها برای تشویق مردم به خرید دست به ابتکاری جالب زدند: مواد غذایی را در گونی های طرح دار عرضه کردند. گونی هایی که تبدیل به لباس های بسیار زیبا می شد. استفاده از این لباس ها بسیار معمول شده بود.
شرکت گندم کانزاس بعد از فهمیدن محبوبیت گونی هایش، شعار تبلیغاتی اش را عوض کرد و آن را تغییر داد به: از ما آرد بخرید تا بهترین نان و زیباترین لباس ها را درست کنید.
در واقع تنها گونی های شرکت کانزاس نبود که وارد بازار شد. بسیاری از شرکت های مواد غذایی شروع به استفاده از گونی هایی کردند که با یک بار شست و شو، مهر شرکت پاک می شد و پارچه ی با کیفیتی با رنگ های درخشان باقی می ماند.
http://khorasannews.com/PrintOnlineNews.aspx?id=1263383

3-خلاصه این متن مقایسه بین یک نفر ایرانی وآلمانی و یک شرکت آمریکایی و در نهایت این نتیجه گیری است که ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﯾﻦ ﻭ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﻧﯿﺴﺖ. آیا این نفرات نماینده دین و کشورهایشان هستند؟ اگر یک نفر کار خوب یا بدی انجام داد به معنی اینست که دین یا کشورش خوب یا بد است؟ آیا دین اسلام به آن فرد گفته است که اینگونه عمل کن؟ یا اینکه در هر دین و کشوری انسان خوب و بد پیدا می شود؟ بنابراین مقایسه انجام شده صحیح نیست.

4-نویسنده چرا سوره انسان را در قران کریم نخوانده که حضرت علی و فاطمه و فرزندانشان با اینکه روزه و گرسنه بودند غذای خود را به فقیر و اسیر دادند؟ آیا الگو و معیار ما برای مقایسه دو فرهنگ باید بزرگان و رهبران آن باشند یا دو فرد عادی؟ ما مردم عادی چقدر بر دین و فرهنگمان منطبق هستیم؟

5-پیامبر و ائمه اطهار (ع) و رهبران دینی ما همیشه چون فقیرترین مردم زندگی کرده اند و بارها نیمی از مال و زندگیشان را به نیازمندان بخشیده اند. آیا الگوها و رهبران دو کشور آلمان و آمریکا که مثال زده شده اند هم اینگونه بوده اند یا جزو ثروتمندترین و متکبرترین و جنایتکارترین افراد بوده اند و هستند؟

6-چرا نویسنده نگاهی به جشن عاطفه ها و کمک های مردمی به مردم آسیب دیده مثلا زلزله زده و ... نکرده است و خصوصا نگاهی هرچند گذرا به ایام جنگ که پیرزنی مرغی را که تمام دارایی او از دنیا بود را به جبهه ها فرستاد، و صدها و هزاران مورد اینچنینی؟ کسی که دو قالب پنیر خود را نثار مردم می کند را مقایسه کنید با مادری که 4 تا 5 جوانش را در راه کشور و مردمش نثار می کند بدون آنکه خم به ابرو بیاورد. آنگاه است که در می یابیم چقدر اختلاف فرهنگی است بین مردم ایران اسلامی و کشورهای غربی...


 انتقال مطالب با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.

منبع: کانال آنتی شبهه
(پاسخ به شبهه پراکنی های شبکه های اجتماعی)
 https://telegram.me/Antishobheh
وبلاگ آنتی شبهه:
 http://antishobheh.blogfa.com/


لینک همین متن
http://antishobheh.blogfa.com/post/112
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۲۰:۵۰
مهدی فراحی
بررسی متن حدیث هام بن هیم با ترجمه دقیق
حدیث هام بن هیم از جمله احادیث نقل شده در کتاب بحار الانوار علامه مجلسی است که انتشار ترجمه تحریف شده آن موجب وهن مذهب شیعه و خرافی جلوه دادن شیعیان بواسطه آن توسط دشمنان شده است.
حدیث هام بن هیم از جمله احادیث نقل شده در کتاب بحار الانوار علامه مجلسی است که انتشار ترجمه تحریف شده آن موجب وهن مذهب شیعه و خرافی جلوه دادن شیعیان بواسطه آن توسط دشمنان شده است.


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ماسال، حدیث هام بن هیم از جمله احادیث نقل شده در کتاب بحار الانوار علامه مجلسی است که ترجمه متن عربی این روایت توسط برخی از واعظان دچار تحریفاتی شده است. تحریفات ایجاد شده در این روایت و انتشار ویدئو و متن تحریف شده در شبکه های اجتماعی و اینترنت موجب وهن شیعه شده است و دشمنان از این متن و فیلم‌ها جهت بدنام کردن و خرافی جلوه دادن شیعیان سو استفاده می کنند.
در همین ارتباط اسلام ملکی معاف از کارشناسان ارشد علوم قرآنی و حدیث در یکی از گروه‌های شبکه های اجتماعی تلفن همراه به شبهات موجود درباره این روایت پاسخ داده است که در ادامه متن ترجمه تحریف شده و متن ترجمه صحیح روایت به همراه توضیحات استاد آورده شده است:

متن تحریف شده روایت حدیث هام بن هیم نقل شده توسط س.ع.ع: همه نشسته بودند پیش پیغمبر، یک باره دیدند یک موجود عجیب الهیکل آمد داخل مسجد. همه حیرت کردند پیامبر فرمود: هیچ کس نترسه .. با شما کاری نداره مقصودش منم … محضر پیغمبر که رسید گفت: یا رسول الله اصحابت از من ترسیدند .. خودمو معرفی کنم؟
پیغمبر فرمود خودتو برای اینا معرفی کن ….
رو کرد به اصحاب پیغمبر گفت: اسم من هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس … از طایفه ی اجنه و از دسته شیاطینم.
از اول هبوط آدم آمدم تا همین الان که خاتم الانبیا آمدند.
برای یه سوال پیش پیغمبر رسیدم …. پیغمبر فرمودند سوالت را بپرس… گفت سوال من اینه : یا نبی الله یا رسول الله … همین جوری که گفتم از هبوط آدم تا همین الان که شما آمدید من مجموعه ایام دنیا رو درک کردم … چون پدر ما ابلیس قسم خورده بود نگذارد آدم و بچه هاش بندگی خدارا بکنند ما مامور بودیم بچه های آدم رو اذیت کنیم .. گمراه کنیم اینا عبادت خدارا نکنند … اما سر به سر آدم ابوالبشر که میگذاشتیم یک باره میدیدیم یک آقای نورانی هویدا میشد
نهیبی بر ما م یزد که از ترس نهیب او جرعت نمی کردیم دیگر دورو بر آدم آفتابی بشیم.
میگفتیم این پیغمبر بعدیه
شیث نبی آمد پیغمبر بود آن آقا نبود
شیث و اذیت می‌کردیم همون آقا می آمد.
میگفتیم پیغمبر بعدیه.
سام نبی آمد پیغمبر شد آن آقا نبود… باز سام را اذیت می‌کردیم اون آقا ظاهر می‌شد
هر پیغمبری رو که اذیت کردیم او هم می‌آمد
همش می‌گفتیم پیغمبر بعدیه ..پیغمبر بعدیه ..
نوح آمد آن آقا نبود ابراهیم آمد آن اقا نبود … یعقوب آمد اسحاق .. یوسف … تا الانی که شما آمدید
و ایمان داریم که شما خاتم النبیین هستید
و بعد از شما هم پیغمبری نخواهد آمد … آمدم سوال کنم آن اقایی که از آدم تا خاتم را یاری کرده و تمام انبیا را داد رسی نموده است کیه؟
پیغمبر فرمود اگر او را ببینید میشناسید؟ گفت بله آقا .. به کل عمرم دیدم الان ببینم نمیشناسم؟ .
امیر المومنین سمت راست پیغمبر نشسته بود سرش رو انداخته بود پایین
دست برد حضرت زیر چونه امیر المومنین سر و آورد بالا
فرمود یه نگاه کن ببین همین آقا بود یا نه؟
تا هام بن هیم بن چشمش به سیمای امیر مومنان افتاد مثل سپند رو آتیش از جا پرید
گفت : ولله قسم . حامی انبیا ، یاور مومنین ، نبود الا همین جوانی که کنار شما نشسته است. این کیه یا رسول الله؟
حضرت فرمود :ذاک اخی و ابن عمی و وصیی و وارثی و موضع سری، اباالحسنین، مول الکونین، امام الثقلین، یعسوب الدین، رییس الموحدین ، قائد قرالمحجرین، سید المتقین، امیر المومنین، اسدلله غالب، غالب کل غالب، مظهر العجائب، علی ابن ابی طالب (ع) است
بحارالانوار: ج ۳۹ ص ۱۶۴

پاسخ به این روایت تحریف شده:
در این صفحه از بحار الانوار حدیثی نزدیک به این مضمون وجود دارد ولی در متن فارسی ذکر شده به شدت تحریف از متن اصلی وجود دارد.
متاسفانه این صحبتها در قالب کلیپ تصویری با زیرنویس انگلیسی و به زبان یک روحانی در فضای مجاز هم نشر داده شده است!
اگر ترجمه عربی شما خوب باشد و خودتان به صفحه مورد نظر مراجعه کنید متوجه خواهید شد که تا چه اندازه غلو در این کلیپ وجود دارد.
نکته دیگر اینکه: مضمون احادیث در بحار الانوار با مضمون مطالب این منبری تفاوت دارد.

چکیده ترجمه دقیق حدیث هام بن هیم:
پیامبر با مردی عصا به دست که با زبان جنی سخن می‌گفت روبه رو شدند. او گفت من هام بن هیم بن لاقیس بن ابلیس هستم و زمانی که قابیل هابیل را کشت من بودم و به بدیها امر می‌کردم و اکنون نزد تو آمده ام که توبه کنم. زمانی که ابراهیم را در آتش انداختند من بودم و زمان عیسی (ع) نیز بودم که عیسی گفت سلامم را به پیامبر خاتم برسان.
پیامبر(ص) فرمود چه خواسته ای داری؟ گفت مرا قرآن بیاموز. پیامبر (ص) به علی ع دستور داد که به او قرآن بیاموزد.
هام گفت: این کیست که به او دستور دادی که به من قرآن بیاموزد.
پیامبر ص در پاسخ فرمودند: وصی و جانشین حضرت آدم را میشناسی؟ هام گفت وصی آدم شیث بود فرمود وصی نوح که بود؟ گفت سام بود …فرمود وصی عیسی که بود؟ گفت شمعون بود پیامبر فرمود این افراد چرا وصی و جانشین پیامبران شدند هام گفت: به خاطر اینکه بیش از همه مردم از دنیا پرستی رویگردان بودند و بیشترین توجه را به آخرت داشتند.
پیامبرص فرمود: در آنچه که به شما رسیده نام جانشین محمد چیست؟
هام گفت: جانشین محمد ایلیا پسر عموی محمد است.
پیامبر فرمود: او همان علی (ع) است که جانشین و برادر من و پارساترین فرد است.
اینجا بود که هام به علی ع درود فرستاد و چند سوره قرآن را از او یاد گرفت و از محضر پیامبر رفت. بعدها در جنگ صفین خدمت امام علی (ع) آمد و مجددا اظهار ارادت کرد و گفت که نام او را در کتابهای پیامبران قبل دیده بود.
چهار چوب اصلی این حدیث در بحار الانوار ج ۳۹ص۱۶۵ این است حالا شما با آنچه در منبر گفته شده است مقایسه و توجه کنید که چقدر این حدیث را تحریف کرده اند.

متنی که در بحار الانوار است و چکیده دقیق آن در بالا ذکر شده است گرچه به یقین نمی توان گفت عین سخن معصوم (ع) باشد ولی در مجموع قابل پذیرش است و به ویژه اینکه یک نکته اخلاقی و یک نکته اعتقادی ارزشمند دارد:
نکته اخلاقی این روایت: جانشینان پیامبران همواره پارساترین و زاهد ترین مردم بوده اند و بیش از همه به آخرت توجه داشتند.
نکته اعتقادی این روایت:همه پیامبران جانشین و وصی داشته اند و پیامبر خاتم نیز باید وصی داشته باشد که امام علی (ع) است.

انتهای پیام/

یر، بصائر الدرجات إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ بَیْنَ جِبَالِ تِهَامَةَ إِذَا رَجُلٌ عَلَى عُکَّازَةٍ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص لُغَةُ جِنِّیٍّ وَ وَطْؤُهُمْ «۵» مِنْ جِبَالِ تِهَامَةَ فَقَالَ مَنِ الرَّجُلُ قَالَ أَنَا هَامُ بْنُ هِیمِ بْنِ لَاقِیسَ السَّلِیمِ بْنِ إِبْلِیسَ قَالَ لَیْسَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ إِبْلِیسَ غَیْرُ أَبَوَیْنِ قَالَ لَا قَالَ أَکَلْتُ عَامَّةَ عُمُرِ الدُّنْیَا «۶» قَالَ عَلَى ذَلِکَ کَمْ أَتَى عَلَیْکَ قَالَ کُنْتُ أَیَّامَ قَتْلِ قَابِیلَ هَابِیلَ أَخَاهُ غُلَاماً أَعْلُو الْآکَامَ وَ أَنْهَى عَنِ الِاعْتِصَامِ وَ آمُرُ بِفَسَادِ الطَّعَامِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِئْسَ لَعَمْرُ اللَّهِ عَمَلُ الشَّیْخِ الْمُتَوَسِّمِ وَ الشَّابِّ الْمُؤَمِّلِ فَقَالَ دَعْ یَا مُحَمَّدُ عَنْکَ اللَّوْمَ وَ الْهَتْکَ فَقَدْ جِئْتُکَ تَائِباً وَ إِنِّی أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ وَ لَقَدْ کُنْتُ مَعَ إِبْرَاهِیمَ فَلَمْ أَزَلْ مَعَهُ حَتَّى أُلْقِیَ فِی النَّارِ فَقَالَ لِی إِنْ لَقِیتَ عِیسَى فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ لَقَدْ کُنْتُ مَعَ عِیسَى فَقَالَ لِی إِنْ لَقِیتَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَمِیعِ أَنْبِیَائِهِ وَ رُسُلِهِ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ وَ عَلَّمَنِی الْإِنْجِیلَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلَى عِیسَى السَّلَامُ مَا دَامَتِ الدُّنْیَا وَ عَلَیْکَ یَا هَامَةُ بِمَا أَدَّیْتَ الْأَمَانَةَ هَاتِ حَاجَتَکَ قَالَ عَلِّمْنِی مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ فَأَمَرَ عَلِیّاً ع أَنْ یُعَلِّمَهُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَذَا الَّذِی أَمَرْتَنِی أَنْ أَتَعَلَّمَ مِنْه‏ قَالَ یَا هَامَةُ مَنْ کَانَ وَصِیُّ آدَمَ قَالَ کَانَ شَیْثٌ قَالَ مَنْ کَانَ وَصِیَّ نُوحٍ قَالَ کَانَ سَامٌ قَالَ فَمَنْ وَجَدْتُمْ وَصِیَّ هُودٍ قَالَ ذَاکَ یَاسِرُ بْنُ هُودٍ قَالَ فَمَنْ وَجَدْتُمْ وَصِیَّ عِیسَى قَالَ شَمْعُونُ بْنُ حَمُّونَ الصَّفَا ابْنُ عَمِّ مَرْیَمَ ع ثُمَّ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا هَامُ وَ لِمَ کَانُوا هَؤُلَاءِ أَوْصِیَاءَ الْأَنْبِیَاءِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ لِأَنَّهُمْ کَانُوا أَزْهَدَ النَّاسِ فِی الدُّنْیَا وَ أَرْغَبَ النَّاسِ فِی الْآخِرَةِ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص فَمَنْ وَجَدْتُمْ وَصِیَّ مُحَمَّدٍ قَالَ هَامُ ذَاکَ إِلْیَا ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ ص قَالَ فَهُوَ عَلِیٌّ وَ هُوَ وَصِیِّی وَ أَخِی وَ هُوَ أَزْهَدُ أُمَّتِی فِی الدُّنْیَا وَ أَرْغَبُ إِلَى اللَّهِ فِی الْآخِرَةِ قَالَ فَسَلَّمَ هَامٌ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ تَعَلَّمَ مِنْهُ سُوَراً ثُمَّ قَالَ أَخْبِرْنِی «۱» بِهَذِهِ السُّوَرِ أُصَلِّی بِهَا قَالَ لَهُ نَعَمْ یَا هَامُ قَلِیلُ الْقُرْآنِ کَثِیرٌ فَسَلَّمَ هَامٌ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ انْصَرَفَ فَلَمْ یَلْقَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى قُبِضَ ص فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الْهَرِیرِ أَتَى أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی حَرْبِهِ فَقَالَ لَهُ یَا وَصِیَّ مُحَمَّدٍ إِنَّا وَجَدْنَا فِی کُتُبِ الْأَنْبِیَاءِ أَنَّ الْأَصْلَعَ وَصِیَّ مُحَمَّدٍ خَیْرُ النَّاسِ اکْشِفْ رَأْسَکَ فَکَشَفَ عَنْ رَأْسِهِ مِغْفَرَهُ فَقَالَ «۲» أَنَا وَ اللَّهِ ذَاکَ یَا هَامُ «۳».


http://masalnews.ir/10668/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%86-%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82/

تمامی حقوق محفوظ استاست
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۹۴ چاپ مطلب
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۱۱:۲۱
مهدی فراحی
واقعیت کتابسوزی در کتابخانه های ایران و مصر توسط مسلمانان

نویسنده: دانا مهرنوس

اولین مورخی که روایت سوزانده شدن کتابخانه اسکندریه مصر را در کتاب خود نگاشته است عبداللطیف بغدادی[1] متوفی 629هجری می باشد، و سپس معاصر وی به نام ابن القفطی[2] متوفی646 هجری و ابوالفرج ملطی[3] متوفی 685هجری نیز این روایت را ذکر کرده اند.

 

اسکندریه در دوره خلافت عمر بن خطاب توسط عمرو بن عاص فتح گردید اما در دوره خلافت عثمان بن عفان در سال 25هجری نیز دوباره فتح شد.[4] 

 

 اگر به دقت به مسئله بنگریم متوجه خواهیم شد که این روایت را تا قرن هفتم هیچ کس در هیچ کتابی ذکر نکرده است و بعد از 600 سال عبداللطیف بغدادی این روایت را بدون آنکه به منبعی ارجاع دهد در کتاب خویش آورده است. و به تبع او ابن قفطی نیز آن را ذکر کرده است، اما روایت ابوالفرج ملطی در کتاب تاریخ مختصرالدول؛ به قول دکتر زرین کوب ابن عبری ( ابوالفرج ملطی ) که در مختصرالدول عربی آن را نقل می کند ظاهرا خودش آنقدر به صحت آن اعتماد نداشته است تا در تاریخ سریانی خویش هم آن را تکرار کند.[5]

 

در علم تاریخ نیز روایت واقعه ای بدون ذکر منبع هیچ گونه ارزشی ندارد برای مثال اگر کسی بخواهد در مورد حمله مغول به ایران کتابی بنویسد باید از منابع معتبر دوره مغول استفاده کند. آیا او میتواند از خود چیزی بگوید؟ آیا او می تواند روایتی را بنویسد که هیچ مورخی از دوره مغول تاکنون ننوشته است؟ مثلا بنویسد: غازان خان مصر را فتح کرد و مردمانش را نیز قتل عام نمود؟ اگر این را بنویسد هیچکس چنین مطلبی را باور نخواهد کرد چرا که هیچ مورخی این رویداد را ذکر نکرده است و حتی برخلافش طبق منابع می نویسند غازان خان نتوانست مصر را فتح کند و نتیجه می گیرند که این روایت غیر قابل قبول می باشد.

 

نمونه این روایات در تاریخ بسیارند که محقق در نوشتن آنها باید بسیار موشکافانه عمل کند.

 

روایت سوزاندن کتابهای کتابخانۀ اسکندریه نیز از روایات خود ساختگی مورخان مذکور است چرا که هیچ یک از مورخان ششصد سال قبل از عبداللطیف بغدادی همچون واقدی متوفی 207 هـ. و خلیفه بن خیاط متوفی240هـ. و ابن عبدالحکم متوفی 257هـ و بلاذری متوفای 279هـ و طبری متوفی 310هـ و مورخان بیشمار دیگری، ذکری از آن به میان نیاورده اند. قطعا اگر چنین رخ دادی اتفاق می افتاد از دیدگان ابن عبد الحکم که کتاب فتوح مصر و مغرب[6] را نوشته است پنهان نمی ماند، علاوه بر این مورخان بزرگی همچون یاقوت حموی متوفی 626هـ ، عزالدین ابن اثیرمتوفی 630هـ،‌ ابن خلکان متوفی 681هـ، زکریای قزوینی متوفی 682هـ و غیره که معاصر آنان بوده اند این روایت را در کتبشان ذکر نکرده اند حتی مورخانِ بعد از ((عبداللطیف، ابن قفطی و ملطی )) همچون شهاب الدین نویری متوفی 733هـ ، ابن کثیر متوفی 774 هـ ، ابن بطوطه متوفی 779 هـ ، ابن خلدون متوفی 808هـ ، مقریزی متوفى 845هـ و جلال الدین السیوطی متوفى 911هـ از آوردن چنین روایتی خودداری کرده اند.

 

دکتر حسن ابراهیم حسن در رد این روایت می نویسد:

 

1- روایت عبداللطیف و ابن قفطی و ابوالفرج شش قرن بعد نقل شده که اگر قصه کتاب سوزی رخ داده بود محققا دو مورخ معروف که قرنها پیش از آنها حوادث فتح مصر را نوشته اند یعنی اوتیخا که به سال 228هجری وفات یافته و یوحنا اسقف نیقوس که نوشته هایشان بهترین منبع تاریخ مصر است از یاد آن غفلت نمی کردند.

 

2- کتابخانه اسکندریه دو بار دچار حریق شد یک بار در تاریخ 48پیش از میلاد بود که پلوتارک درباره آن می نویسد:" نزدیک بود دشمنان بر کشتیهای ژول سزار تسلط یابند و ناچار شد آنها را به کمک آتش دفع کند. آتش از حوضها زبانه کشید و کتابخانه را بسوخت" مورخان دیگر نیز این حادثه را نقل کرده اند بنابر این کتابخانه بزرگ اسکندریه 48 سال پیش از مسیح دستخوش حریق شده بود. حریق دوم کتابخانه به دوران قیصر تیود و سپس به سال 391 مسیحی رخ داده است.

 

3- اورانیوس که در اوایل قرن پنجم میلادی به اسکندریه رفته و کتابخانه آن شهر را دیده که از کتاب خالی بوده و گفته وی نشان می دهد که مدتها پیش از تسلط عرب کتابخانه اسکندریه محو شده و کتابهایی که از دوران بطلمیوسیان در کتابخانه اسکندریه بوده در اواخر قرن چهارم میلادی، ببعد وجود نداشته است. محقق است که مصر پیش از فتح اسلام در زمینه زراعت و صنعت و معرفت دچار انحطاط بود و بعید می نماید که کسانی بفکر تجدید کتابخانه قدیمی افتاده باشند.

 

4- محقق است که مسیحیان معبد سراییس را سوزانده اند و احتمال میتوان داد که آتش از معبد مذکور به کتابخانه سرایت کرده و کتابهای آن را سوزانیده است.

 

5- در آثار قرن پنجم و ششم و هفتم میلادی نامی از کتابخانه اسکندریه برده نمی شود.[7]

 

بعد از تسلط صفویان در ایران و ضدیت با خلیفه دوم- عمر بن خطاب- این افسانه بهتر توانست در اذهان و کتب مورخین متعصب جای گیرد، تعصبات مذهبی مورخینی همچون قاضى احمد تتوى، آصف خان قزوینى در دوره صفوی باعث شده است که در کتاب خود به نام تاریخ الفی دروغی را بنویسند که اگر محقق هوشیار نباشد در نقل مطالب خویش دچار اشتباهی جبران ناپذیر خواهد شد و مردمانی را نیز به گمراهی خواهد کشاند؛ نویسندگان تاریخ الفی همان روایت تحریق کتابهای کتابخانه اسکندریه را آورده اند[8] اما برای آنکه بگویند این روایت متاخر نیست و ششصد سال از واقعه دروغین نگذشته به دروغ آن را به کتاب طبقات الامم قاضی صاعد اندلسی متوفی462 هـ نسبت داده اند در حالی که برای همگان آشکار است که قاضی صاعد این روایت دروغین را ننوشته است؛[9] و اضافاتی را نیز بر روایت افزوده است که محقق با خواندن آن به بی ارزش بودن و نامعتبر بودن تاریخ الفی آگاهی می یابد؛ وی می نویسد: «چون این خبر به امیر المؤمنین على، علیه السّلام، رسید فاروق را منع فرمود و گفت: آنچه در آن کتاب است موافق قرآن است، امّا قرآن مجملى است که هرکس از وى استنباط آن علوم نمى تواند نمود؛ و بر تقدیر آنکه آنچه در آن کتب باشد مخالف قرآن باشد، سوختن آن روا نیست؛ چه، شاید که مشتمل بر شرایع و نوامیس ماتقدّم باشد و سوختن شرایع ماتقدّم به هیچ وجه جایز نیست. امّا این سخن پیش فاروق هیچ فایده نکرد»[10]. اینان بر اساس تعصب خود و نیز بر قصد آنکه ذکر خیری از علی بن ابیطالب کرده باشند این روایت دروغ را ساخته و پرداخته اند.

 

معاصر آنان نیز به نام  قاضى احمد بن محمد غفارى کاشانى که کتابش، تاریخ نگارستان را به نام شاه طهماسب اول صفوی نوشته است همین روایت را آورده است[11] و دیگر ننوشته است از چه منبعی آن را نقل کرده است اما وی روایت علی بن ابی طالب را همچون تاریخ الفی بر آن نیفزوده است.

 

در دوره قاجار نیز محمد حسن خان اعتماد السلطنه در کتاب تاریخ منتظم ناصری که آن را به ناصر الدین شاه قاجار تقدیم کرده است روایت سوزاندن کتابها را ذکر کرده است اما باز متاسفانه برای آنکه خوانندگان مطلب همچنان ناآگاه بمانند به هیچ منبعی ارجاع نمی دهد. در واقع او می داند که 600 سال بعد از فتح اسکندریه چنین روایتی را ساخته اند، با ذکر نکردن منبع و توضیح ندادن آن قصد عوام فریبی را دارد و این نشان از نبودن وجدان تاریخی وی در نقل روایات می باشد.

 

عبدالله مستوفی نیز که در دوره قاجار و پهلوی زیسته، علاوه بر اینکه تعصبات مذهبی در وی، هیچ راه نفوذی برای دیدن رای دیگران باقی نذاشته بود، در دوره ای زندگی میکرد که تعصبات ملی گرایانه نیز در اوج خود بود. وی این روایت را به گونه ای ذکر میکند که متأسفانه هیچ مورخ و محققی تا آن زمان اینگونه ننوشته است، اراجیف و دروغهای شرم آور و از خود ساخته ای که در حق خلیفه دوم نوشته و او را به اسکندر مقدونی، چنگیزخان مغول، و ابوجهل تشبیه کرده است و حتی پا فراتر نهاده ابوجهل را بر خلیفه مسلمین ترجیح داده است.[12]

 

محققان دیگری در دوره پهلوی متاثر از جو ملی گرایی افراطی حاکم در آن زمان، همچون ذبیح الله صفا[13] و مرتضی راوندی[14] نتوانستند پرده تاریک تعصب را از دیدگان خود بردارند و این روایت را با حالتی که مثلا ابراز تأسف کرده ذکر کرده اند و ارزش کتاب خود را پایین آورده اند.کسی چون ذبیح الله صفا حتی با دادن ارجاع که از قفطی استفاده کرده است بدون هیچ توضیح دیگری که قفطی در چه سالی زیسته است و چند قرن بعد از حادثه دروغین بوده است بیشتر توانسته است ذهن خوانندگان را پر از اوهام نماید چرا که خوانندگان از کجا در مورد قفطی بدانند به خیال اینکه چون ذبیح الله صفا به وی ارجاع داده است پس روایت درستی می باشد این وظیفه علمی و تاریخی ذبیح الله صفا بود که تعصب مانع از ارائه آن شده است.

 

 متأسفانه کسانی که علم تاریخ را داستانهایی چند می دانند سخت در اشتباهند، تاریخ علمی است که اگر به درستی بررسی و تحقیق نشود مردمان بیشماری را به دام گمراهی خواهد افکند. چرا که متعصبانی همچون عبدالله مستوفی، تتوى و آصف خان قزوینى در تاریخ کم نیستند و عوام مردم نیز از کجا بدانند اینان کیستند، کدام روایت راست و کدام دروغ می باشد، عوام به خیال آنکه کتاب فلان کس تاریخی می باشد می پندارند هر چه در آن است درست می باشد.

 

رد شبهه سوزاندن کتابهای کتابخانه ایران به فرمان عمر بن خطاب:

 

اولین کسی که در تاریخ روایت سوزاندن و در آب انداختن کتابها را در ایران توسط سعد بن ابی وقاص نوشت، ابن خلدون متوفی 808هـ. می باشد و بعد از او حاجی خلیفه متوفی  1067هـ بود.[15] اگر روایت عبداللطیف 600 سال بعد از فتح اسکندریه نوشته شده، روایت ابن خلدون حدود 750 سال بعد از فتح ایران نوشته شده است یعنی تا هفت قرن و نیم هیچ مورخی در هیچ کتابی سخنی از آن نیاورده است و متاسفانه ابن خلدون همچون بعضی اشتباهات دیگرش که به عنوان مثال در سخن از فتوحات اسلامی در فتح "ایذج" هم به جای شهر ایذج شهر "آمِد" را نوشته است و باعث شده که خانم فائزه محمد عزت در پایان نامه خویش به نام "الکورد فی اقلیم الجزیره و شهرزور فی صدر الاسلام من 16 الی 132هـ" اشتباهی بزرگ را در مورد فتح آمِد مرتکب شود به طوری که حتی در نتیجه پایان نامه خویش نیز بدان استناد کرده است.[16] ابن خلدون با درج این روایت غیر مستند کتابسوزی، بسیاری از کسان را گمراه و آتش تعصب و کینه را در وجود کسانی چون عبدالله مستوفی[17]، مرتضی راوندی[18]، و ذبیح الله صفا[19] شعله ور ساخت. اگر چه عبدالحسین زرین کوب در دو قرن سکوت به آن استناد کرده است اما خود 6سال بعد از چاپ اول کتابش در مقدمه چاپ دوم در مورد تعصب خویش چنین میگوید: «نمی دانم از خامی یا تعصب، نتوانسته بودم به عیب و گناه و شکست ایران به درست اعتراف کنم. در آن روزگاران، چنان از شور و حماسه لبریز بودم که هر چه پاک و حق و مینوی بود از آن ایران می دانستم و هرچه را از آن ایران- ایران باستانی می گویم- نبود، زشت و پست و نادرست می شمردم.[20] وی بعدها با نوشتن کتاب کارنامه اسلام افسانه کتاب سوزی مسلمین را به طور کلی رد کرد. [21] حسن ابراهیم حسن[22] و … نیز این روایت را رد کرده اند.

 

شایسته است که نظرات سه تن از استادان مشهور به نقل از وبلاگ دژنبشت  ذکر گردد:

 

دکتر فرانز رزنتال، استاد دانشگاه ییل در ذیل جمله نقل شده توسط ابن خلدون در پاورقی این کتاب گفته ابن خلدون را که خلیفه دوم دستور به سوزاندن کتاب‌های ایرانیان داد، را کپی‌ برداری از "افسانه مشهور" سوزاندن کتابخانه اسکندریه توسط مسلمانان می‌‌داند.[23]

 

کلی ترامبل، نویسنده کتاب "کتابخانه اسکندریه" بر این باور است که اکثر دانشوران امروزی داستان تخریب کتابخانه اسکندریه به دست مسلمانان را نامعتبر می‌‌دانند.[24]

 

دکتر برنارد لوییس، استاد دانشگاه پرینستون، در مقاله‌ای دلایل خود را بر جعلی بودن کتابسوزی اسکندریه مصر توسط اعراب ارائه می‌‌کند و به ریشه یابی‌ به وجود آمدن چنین ادعائی می‌‌پردازد. او با اشاره به شباهت روایت ابن خلدون در دستور عمر به سوزاندن کتاب‌های ایرانیان با دستوری که از وی در سوزاندن کتابخانه اسکندریه نقل می‌‌شود نتیجه می‌‌گیرد که این هر دو ادعا از جنس باور‌های عامیانه هستند.[25]

 

 

 

به امید روزی که محققین و سال نگاران در نوشته های خویش هر نوع تعصبی را به کنار نهند. و با ذهنی باز و بدور از هر نوع دشمنی به باز سازی وقایع بپردازند.

 

 

 

 

 

[1] – عبد اللطیف بن یوسف البغدادی، الإفادة والاعتبار فی الأمور المشاهدة والحوادث المعاینة بأرض مصر، مطبعة وادی النیل، الطبعة: الأولى، 1286 هـ . ص28.

 

[2] – جمال الدین علی القفطی، أخبار العلماء بأخیار الحکماء، المحقق:إبراهیم شمس الدین، دار الکتب العلمیة، بیروت – لبنان، الطبعة: الأولى 1426 هـ – 2005 م، ص265-266.

 

[3] – نگاه کنید به تاریخ سیاسی اسلام ، حسن ابراهیم حسن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، سازمان انتشارات جاویدان، چاپ ششم 1366، ص 275.

 

[4] – نگاه کنید به عبد الرحمن بن عبد الله بن عبد الحکم المتوفى(المتوفی 257هـ)، فتوح مصر والمغرب، مکتبة الثقافة الدینیة، 1415 هـ ،ص205و  أحمد بن یحیى البَلَاذُری (المتوفى: 279هـ)، فتوح البلدان، دار ومکتبة الهلال- بیروت 1988 م، ص 217- 221.

 

[5] – عبدالحسین زرین کوب، کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیر کبیر، 2535ص 43.

 

[6] – نگاه کنید به : عبد الرحمن بن عبد الله بن عبد الحکم، فتوح مصر والمغرب، بی جا : مکتبة الثقافة الدینیة، 1415 هـ.

 

[7] – تاریخ سیاسی اسلام،ص 279- 280.

 

[8] – قاضى احمد تتوى، آصف خان قزوینى، تاریخ الفی، تحقیق غلام رضا طباطبایى مجد، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران: چاپ اول 1382ش،  ج 3، ص: 2121- 2122.

 

[9] – نگاه کنید به : صاعد بن احمد بن صاعد اندلسی، نشره و ذیله بالحواشی و اردفه بالروایات والفهارس الاب لویس شیخو یسوعی، مطبعه الکاثولیکیه للاباء الیسوعیین، بیروت 1912.

 

[10] – تاریخ الفی ، ج 3، ص: 2122.

 

[11] – قاضى احمد بن محمد غفارى کاشانى، تاریخ نگارستان، تحقیق مرتضى مدرس گیلانى، تهران :کتابفروشى حافظ، چاپ اول، 1414ق. ص: 207.

 

[12] – عبدالله مستوفى، شرح زندگانى من، تهران: چاپ پنجم 1384ش. ج 1، ص 322- 324.

 

[13] – ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران: انتشارات فردوس، چاپ هشتم1378ش، ج 1، ص: 88.

 

[14] – تاریخ اجتماعى ایران، مرتضی راوندی، تهران: انتشارات نگاه1382ش، ج 2، ص: 50.

 

[15] – مصطفى بن عبد الله کاتب جلبی القسطنطینی المشهور باسم حاجی خلیفة أو الحاج خلیفة، کشف الظنون عن أسامی الکتب والفنون، مکتبة المثنى – بغداد (وصورتها عدة دور لبنانیة، بنفس ترقیم صفحاتها، مثل: دار إحیاء التراث العربی، ودار العلوم الحدیثة، ودار الکتب العلمیة)1941م، ج1،ص680.

 

[16] – فائزه محمد عزت، الکورد فی اقلیم الجزیره و شهرزور فی صدر الاسلام من 16 الی 132هـ ، جامعه الصلاح الدین، 1412ق|1991م. ص 94- 137.

 

[17] – شرح زندگانى من، ج 1، ص 324 .

 

[18] – تاریخ اجتماعى ایران، ج 2، ص 51.

 

[19] – تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، ص 89.

 

[20] – عبدالحسین زرین کوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1380ش، ص19-20.

 

[21] – کارنامه اسلام، ص 42-43.

 

[22] – تاریخ سیاسی اسلام، ص 276.

 

[23] – The Muqaddimah, an introduction to history By Ibn Khaldun, translated by Franz Rosenthal, p. 373

 

[24] – Kelly Trumble, The Library of Alexandria, Robina MacIntyre Marshall, p. 51

 

[25] – Lewis, Bernard. “The Vanished Library”. The New York Review of Books. 37(14). 27September 1990



لینک مطلب

http://eslahe.com/3445/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۱
مهدی فراحی
متن و پاسخ شایعه


متن شایعه
"اخیراً یک مهندس ژاپنی که در عسلویۀ کار میکرده است کتاب خاطرات خودرا بنام " مردم ایران زامبی شده اند " منتشر شده و من یک قسمت کوچک از آن را انتخاب نمودم که فکر میکنم ارزش خواندن داشته باشد. ‏
ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﻮﻝ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﯾﮏ ﺁﺭﺯﻭﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍبر آﻭﺭﺩﻩ ﻣﯽﮐﻨﺪ . ﻫﺮ ﻓﺮﺩﯼ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ . ﯾﮑﯽ ﺑﻮﮔﺎﺗﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﺸﺘﯽ ﺗﻔﺮﯾﺤﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﯾﮑﯽ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﺷﺨﺼﯽ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﺎﺧﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﯾﮏ ﺳﺎﯾﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﯿﺲﺑﻮﮎ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻓﻀﺎﻧﻮﺭﺩﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻗﺪﻡ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﯾﺦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ .
ﺣﺎﻻ ﻫﻤﺎﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺟﺎﺩﻭ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﮕﯿﺮ . ﻧﻔﺮ ﻧﺨﺴﺖ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﻮﻝ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ۳۰۰۰ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﯿﻦ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺛﺮﻭﺕ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻧﺮﻭﺩ .
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺣﻞ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺎﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ : ‏« ﺍﮔﺮ ﺷﻔﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪ، ۵۰۰ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﮐﻨﺎﺭ . … ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ‏« ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻥ‏» ، ﺍﺭﺍﺋﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﮐﺴﯽ ﻧﺬﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﻭﻍﮔﻮﯾﯽ ﯾﺎریاکاری ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ انان دور قبر امام زاده پول می ریزند و اعتقاد دارند تا پول ندهند نذرشان پذیرفته نیست .
مردمی به این ابلهی حتی در جنگل امازون هم نیست ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺩﺍﯼ ﻧﺬﺭ ﺧﻮﺩ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ بیچاره را ﻣﯽﮐﺸﻨﺪ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﮐﻠﻪﭘﺎﭼﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺻﺒﺢ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﻨﮕﮏ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯿﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞﻫﺎﯼ ﻣﺪﻝ ﺑﺎﻻ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻋﺎﺷﻖﺷﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻭﺿﻊﺷﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﯿﺴﺖ، ﻃﺮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ؛ ﭘﺲ ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻣﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎ ﻣﯽﭘﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺑﺨﺮﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭصورتیکه پراید یا ﺳﺎﻧﺘﺎﻓﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺎﺟﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﻃﻼﯼ ﺍﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﻻﺭ ﻭ ﯾﻮﺭﻭ ﺧﺮﯾﺪﻩﺍﻧﺪ ﯾﺎ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺳﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺒﺢ، ﻇﻬﺮ ﻭ ﻋﺼﺮ، ﻗﯿﻤﺖ ﺍﺭﺯ ﻭ ﺳﮑﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ، ﭼﻮﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ و در واقع زندگی ندارند . ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺧﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺳﺎﯾﺪﺑﺎﯼ ﺳﺎﯾﺪ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥﻫﺎﯼ ﺗﺨﺖ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﻗﺴﻂ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﻭ ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮑﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﻤﻪﺷﺐ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﮊﯾﺮ ﺩﺯﺩﮔﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽﭘﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﯽﺭﺳﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، با اینکه وضع خوبی دارند، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ . ﺁﻥﻫﺎ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﯼ ﻣﺪﺭﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽﺧﺮﻧﺪ ﻭ ﺟﺪﯾﺪﺗﺮﯾﻦ ﮔﻮﺷﯽﻫﺎﯼ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻭ ﺗﺒﻠﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ . ولی روز و شب تکراری و زندگی شبیه مردگان دارند. دروغ و فریب و تظاهر و بی هدفی شخصیت اصلی انان است تمام سخن انان دم زدن از معنویات است در حالیکه دروغ میگویند و تمام فکر انها پول است انان ازدواج را مقدس می دانند ولی تمام عقدنامه انها پولی و مادی است انها اعتقاد دارند که خدایشان هم مانند خودشان پولی است و با هفت تومان صدقه هفتاد نوع بلا را دفع میکند و دیدن خون نذری گوسفند و گاوی از گناهان انان میگذرد
من بجز ایران در خیلی کشورها کار کرد ه ام و یا مسافرت رفته ام ولی چنین موجوداتی را هیچ جا ندیده ام انان به خدای نادیده و عذابهای او اعتقاد دارند ولی همه نوع جرم و گناهی را هم مرتکب میشوند اعمالی که محال است یک ژاپنی که پیرو مکتب شینتو است انجام دهد انان مشروب را حرام می دانند ولی از ما ژاپنیها که شراب رامقدس می دانیم بیشتر میخورند در یک کلمه ملتی سرشار از تناقض و تهی از زندگی واقعی"

پاسخ شایعه
1. این متن غیرواقعی چند سال قبل در فضای مجازی منتشر شد و مدتیست شبهه افکنان از ساختار "غیرمتعارف" آن سود برده و با اضافه کردن قسمتهایی به آخر مطلب، آنرا به یک شبهه بدل نموده اند!
taamolnews.ir/fa/news/63217
2. مطلب اولیه توسط روزنامه نگاری طنزپرداز با سابقه زیاد در انتشار اخبار غیرواقعی و ظاهرا با هدف انتقاد از برخی معضلات جامعه ایرانی نوشته و منتشر شد!
shahraraonline.com/news/46524
3. برخلاف ادعای نویسنده، نهایت آرمان مردم ایران پول نیست! بلکه این سرزمین همواره مهد صاحبان آرمانها و ارزشهای بزرگی بوده و هست که در جهان شهره اند.
4. بر خلاف ادعای متن، نذر فقط در مورد امور مالی نیست بلکه از بهترین نذرها ترک گناهان و خصلتهای ناپسند است که اتفاقا این نوع نذر رواج خوبی هم دارد!
farsnews.com/13900907000480
5. اضافات پایانی متن سرشار از اهانت به مردم ایران است تا با سلب اعتماد به نفس خواننده، به باورها و اعتقاداتش حمله کرده و او را وادار به پذیرش کند.
6. قداست ازدواج از آیات و روایات استنباط می شود؛ اگر چه با یکبار مطالعه عقدنامه های موجود متوجه قداست، جامعیت و کاربردی بودن آنها می شویم! در عقدنامه به زوجیت طرفین اشاره شده و ذکر مهریه نیز جهت حفظ حقوق زن و از نشانه های مترقی بودن قواعد اسلام است.
http://shayeaat.ir/post/25
7. صدقه دستور صریح خداوند است که در آیات و روایات بسیاری موجود می باشد. تشکیک در آن برای به چالش کشیدن اعتقادات مخاطب است.
www.aviny.com/hadis-mozooee/eghtesadi/sadaghe.aspx
8. قربانی مستحب و دارای برکات فراوان است و حتی در مواردی واجب! البته صرف انجام عمل کافی نیست و نیت خیر و به سرانجام صحیح رساندن آن هم مهم است.
www.quran.porsemani.ir/node/2831
9. پیروان مشرک "آئین شینتو" نه تنها فضیلتهایی سرآمد مسلمانان ایران ندارند، بلکه انحرافات، فساد و جنایات پرشمار آنها در طول تاریخ تا امروز عرق شرم بر پیشانی هر شنونده ای می نشاند!
http://shayeaat.ir/post/160
10. بزرگنمایی افراطی و جمع بستن صفات و رفتار ناپسند بخشی از بدنه جامعه به تمام آحاد جامعه، جفا به هموطنان و نشانه روشن عناد شبهه افکنان با مردم و باورهای آنان است.

حق جو وحق طلب باشیم
لینک مطلب جهت انتشار:
http://shayeaat.ir/post/380
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۴۴
مهدی فراحی