با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

یعسوب الدین یکی از القاب زیبای حضرت امیرالمؤمنین "علیه السلام" است✨

🌹آیا می دانید یعسوب به چه معناست؟


👈عرب به فرمانده زنبورهای عسل یعسوب می گوید

🌹هنگامی که زنبورهای کارگر گل ها را برای درست کردن عسل می مکند و به کندو باز می گردند، ابتدا مورد بازرسی قرار میگیرند

🌹بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو می ایستد. آن گاه زنبورها را می بوید و هر زنبوری که بر روی گل بدبو نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد،
🌹بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان قرار می گیرد و اگر موفق به فرار نشود لاشه او مورد عبرت سایر زنبورها خواهد شد.

💞آری حضرت امیرالمؤمنین "علیه السلام" در روز قیامت بر در بهشت می ایستد و هر کسی را که بویی از ولایت آن حضرت نداشته باشد از ورود به بهشت محروم می نماید.💞

📚منابع:

📗 بحارالانوار، ج 26، ص 154
📘 غررالحکم، ص 118
📙 تفسیر عیاشی، ج 2، ص 17.

هر روز با داستانی پند آموز همراه ما باشید
@dastanquran 
برای ترویج فرهنگ دینی لطفا به اشتراک بگذارید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۰۵
مهدی فراحی

احکام_نجاسات 


1⃣ بول و غائط:


✔ادرار و مدفوع انسان و تمام حیوانات حرام گوشت که خون جهنده دارند مثل گربه و روباه 👈 نجس است.


✔ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت (مثل گاو و گوسفند) و حیواناتی که خون جهنده ندارند ( مثل مار ، ماهی ، مارمولک و سوسک) 👈 پاک است.


✔ادرار و مدفوع حیواناتی که گوشت آنها مکروه است مانند اسب و الاغ 👈 پاک است.


✔فضله ای که معلوم نیست از حیوان خون جهنده دار است یا عیر آن (مثلا معلوم نباشد که از موش است یا سوسک) 👈 پاک است.



〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰


               🌿منتشر کنید🌿

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۲۲
مهدی فراحی
روزی آقارسول اکرم(ص) در یکی از جنگ ها از مولا علی بی خبربود وفرمودند که هرکس خبر سلامتی علی(ع)را بیاوردهر حاجتی داشته باشد برآورده میکنم ...
سلمان مولا علی(ع) را پیدا کرد وداستان را بازگو کرد وخواست که سریع برگردد که امام علی(ع)گفت سلمان چیز گران بها از رسول اکرم(ص) بخواه.

واینطور درخواست کن :
یا رسول خدا زمانی که به معراج رفتی خداوند سه هزار کلمه را بعنوان رمز بین خود وشما آموخت ،
هزار کلمه بعنوان آموزش به امت خویش،
هزار کلمه بعنوان آموزش به اولیاء الله وهزار کلمه رمز بین خود وخداوند من یکی از اون هزار کلمه رمز بین خداو رسولش(ص) رامیخواهم.
سلمان آمد وخبر سلامتی مولا داد و.درخواستی که علی(ع)به اوآموخته بود را بیان کرد.

رسول اکرم (ص) فرمودند:
سلمان این حرف تو نیست حرف علیست باشد میگویم:
سلمان یک کاسه پرازآب ویک سوزن بیاور .

بعد رسول اکرم(ص) سوزن را درون کاسه پرازآب کرد ودرآورد ،
پرسید سلمان بر نوک سوزن چه میبینی ؟!
سلمان پاسخ داد اندکی رطوبت.

بعد رسول اکرم(ص) فرمود:

که سلمان به خداقسم فردای قیامت هر کس به اندازه این رطوبت حب علی در دل داشته باشد در آتش جهنم نمی سوزد.

الارشاد:باب فضایل علی ع
مدینه المعاجز :جلد دوم
مشارق الانوار


🌺 🍃🍃🍃☘🍃🍃🌺💥
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۳۲
مهدی فراحی

نگاهی به شیوه‏ های رهبری امام هادی علیه السلام


1. نفوذ در میان دولتمردان


روش‏های حکیمانه و کمالات علمی، معنوی انسانی امام هادی علیه السلام سبب شد که آن بزرگوار در میان کارگزاران حکومت و دولتمردان عصر خویش محبوبیت‏ خاصی پیدا کند.

مثلا هنگامی که هرثمه، آن حضرت را وارد بغداد کرد، اسحاق بن ابراهیم طاهری که والی بغداد بود به او گفت: تو متوکل را می‏شناسی (که چه قدر فرد خبیث و بدسرشتی است) اگر او را بر قتل این آقا تحریک کنی، امام را خواهد کشت و حضرت رسول اکرم ‏صلی الله علیه وآله در روز قیامت‏ خصم تو خواهد بود و او گفت: «سوگند به خدا، جز نیکی از او ندیده ‏ام.» همچنین وصیف ترکی یکی از امرای بزرگ ترک در دستگاه خلافت، در سامرا هرثمه را تهدید کرد که اگر مویی از سر او (امام هادی ‏علیه السلام) کم شود تو مسؤول خواهی بود.


2. پاسخ به پرسش‏های علمی


یکی دیگر از شیوه ‏های امام هادی علیه السلام در رهبری جامعه اسلامی پاسخ به پرسش‏های علمی و شرعی بود که به یک مورد اشاره می‏ کنیم:

در عصر متوکل، فردی مسیحی با زنی مسلمان زنا کرد، آن گاه اسلام آورده و شهادتین بر زبان جاری نمود. او را دستگیر کرده و نزد متوکل عباسی آوردند. از میان دانشمندان حاضر، یحیی بن اکثم مهم‏ترین دانشمند عصر، در مورد این عمل چنین حکم نمود: مسلمان شدن او پلیدی کفر و عمل غیر شرعی او را از بین می‏برد و حد شرعی بر او جاری نمی‏شود. عده ‏ای از فقها گفتند: باید بر او سه بار حد جاری شود. برخی دیگر از فقها نظراتی دیگر اظهار داشتند. متوکل در مورد این مساله متحیر شده و ناچار حقیقت‏ حکم را از امام هادی علیه السلام جویا شد. آن حضرت با رؤیت صورت مساله فرمود: «یضرب حتی یموت; آن قدر باید شلاق زده شود تا بمیرد.» یحیی بن اکثم و سایر فقهای عصر اعتراض کرده و گفتند: یا امیر! چنین حکمی در کتاب خدا و سنت پیامبر وجود ندارد، از او مدرک این فتوا را بخواه. هنگامی که متوکل از امام علی النقی علیه السلام مدرک خواست، حضرت با اشاره به آیاتی از سوره غافر برای او چنین نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم، «فلما راوا باسنا قالوا آمنا بالله وحده و کفرنا بما کنا به مشرکین فلم یک ینفعهم ایمانهم لما راو باسنا سنت الله التی قد خلت فی عباده و خسر هنالک الکافرون‏»; (9) «هنگامی که عذاب شدید ما را دیدند گفتند: هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او می‏شمردیم کافر شدیم. اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند ایمانشان برای آن‏ها سودی نداشت. این سنت‏ خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آن جا کافران زیان‏کار شدند».

متوکل پاسخ امام هادی علیه السلام را پسندیده و دستور داد آن قدر به آن مرد مسیحی فاسق شلاق بزنند تا بمیرد.


3. سازماندهی مبارزات سری


یکی از شیوه ‏های رهبری امام هادی علیه السلام، مدیریت مبارزات مخفیانه با حکومت استبدادی و طاغوتی عصر بود. آن حضرت این کار را از راه‏های مختلفی انجام می ‏داد:


الف) محمد بن داود قمی و محمد طلحی نقل می‏کنند: اموالی از قم و مناطق اطراف آن که شامل وجوهات شرعی، نذورات، هدایا و جواهرات بود، برای امام هادی علیه السلام حمل می‏کردیم. در راه پیک امام رسید و به ما خبر داد که باز گردیم; زیرا موقعیت‏ برای تحویل اموال مناسب نیست. ما بازگشتیم و آن چه را نزدمان بود هم چنان نگه داشتیم. تا آن که پس از مدتی امام دستور داد اموال را بر شترانی که فرستاده بود، بار کنیم و آن‏ها را بدون ساربان به سوی آن حضرت روانه کنیم. ما اموال را به همین کیفیت‏ حمل کرده و فرستادیم. بعد از مدتی که به حضور امام ‏علیه السلام رسیدیم فرمود: «به اموالی که فرستاده‏ اید بنگرید!» دیدیم در خانه امام اموال به همان حال محفوظ است.


ب) محمد بن شرف می‏ گوید: «همراه امام هادی علیه السلام در مدینه راه می‏رفتم. امام علیه السلام فرمود: آیا تو پسر «شرف‏» هستی؟ عرض کردم: آری. آن گاه خواستم از حضرت پرسشی کنم. امام علیه السلام از من پیشی گرفت و فرمود: «نحن علی قارعة الطریق و لیس هذا موضع المسالة; ما در حال عبور از شاهراه هستیم و این محل برای طرح سؤال مناسب نیست.»


در موارد متعددی شبیه همین موارد آن حضرت فعالیت‏ هایش را استتار کرده و دور از چشم عاملان حکومت انجام می‏داد.


4. مبارزه با اندیشه ‏های انحرافی


در عصر امام هادی علیه السلام عده ‏ای از «غلاة‏» در مورد معصومین ‏علیهم السلام افراط می‏کردند و آن بزرگواران را تا حد مقام خداوندی بالا می‏بردند و گروهی را با این افکار باطل به گمراهی کشانیده بودند. پیشوای دهم با گفتار حکیمانه، رفتار مدبرانه و نامه‏ های روشنگرانه خود مرز افراط و تفریط را مشخص می‏نمود. آن حضرت دوستداران واقعی اهل بیت علیهم السلام را از ا نحراف و تمایل به سوی اندیشه‏ های نادرست و آراء باطل بر حذر می‏داشت. 

افرادی مانند: علی بن حسکه قمی، قاسم یقطینی، حسن بن محمد بابای قمی، محمد بن نصیر و فارس بن حاتم قزوینی و ... از جمله این کج ‏اندیشان منحرف بودند. امام هادی علیه السلام با شیوه ‏های مختلف با این افراد برخورد می‏ نمود.


در مورد عقاید باطل و انحرافی این گروه یکی از یاران امام هادی علیه السلام به آن حضرت نامه نوشته و اعتقادات علی بن حسکه را شرح داد خلاصه نامه چنین است: «فدایت گردم ای آقا و سرور من! علی بن حسکه معتقد است تو ولی او و همان خدای قدیم هستی، و خود را پیامبری می‏داند که از جانب شما ماموریت‏ یافته مردم را به سوی شما دعوت کند.» آن حضرت پاسخ می‏دهد: «ابن حسکه دروغ گفته است. من او را در شمار دوستان خود نمی‏دانم ... به خدا سوگند، خداوند محمد صلی الله علیه وآله و پیامبران پیش از او را جز به آیین یکتاپرستی و نماز و زکات و حج و ولایت نفرستاده است. محمد صلی الله علیه وآله تنها به خدای یکتای بی‏ شریک دعوت کرده است و ما جانشینان او نیز، بندگان خداییم و به او شرک نمی ‏ورزیم. در صورت اطاعت از خدا مورد رحمت او قرار گرفته و چنانچه از فرمانش سرپیچی کنیم، عقوبت و عذاب خواهیم شد. ما حجتی بر خداوند نداریم و خداوند بر ما و تمام مخلوقاتش حجت دارد. من از کسی که این سخنان را به زبان آورده بیزاری جسته، به خدا پناه می‏برم - خدا آنان را لعنت کند - شما نیز از آنان دوری کنید و آنان را در تنگنا قرار داده و تکذیبشان کنید. و اگر به یکی از این افراد دسترسی پیدا کردید سرش را با سنگ بشکنید.»


اما هادی(ع) با دو گروه صوفیه و واقفیه(که این گروه امام موسی کاظم(ع) را آخرین امام و همان منجی موعود می دانستند) هم که در زمان ایشان فعالیت زیادی داشتند به شدت مخالفت و برخورد می نمودند.


5. احیای فرهنگ غدیر و امامت


یکی دیگر از روش‏هایی که در سیره امام هادی علیه السلام مورد توجه بوده نشر معارف ائمه و فرهنگ اهل بیت علیه السلام در آن عصر ظلمانی می‏باشد. هنگامی که معتصم خلیفه عباسی حضرت هادی علیه السلام را در روز غدیر احضار نمود، آن حضرت در آن موقعیت‏ حساس به زیارت جد بزرگوارش امام علی علیه السلام شتافته و بانوای ملکوتی و عبارات دلنشین خویش، فضائل و مناقب حضرت علی علیه السلام را بار دیگر در خاطره ‏ها زنده کرد. محتوای این زیارت درباره فرهنگ غدیر و زندگی ارزشمند و باشکوه امیر مؤمنان علی علیه السلام است و محورهای مهمی در زیارت غدیر مورد توجه و تاکید امام هادی‏علیه السلام قرار گرفته است.


6. زیارت جامعه یا منشور امامت


امام هادی‏ علیه السلام علاوه بر زیارت غدیر، برای تبیین جایگاه امامت و مشخص شدن منزلت پیشوایان معصوم ‏علیهم السلام یکی از آثار ماندگار خویش را به نام زیارت «جامعه کبیره‏» که یک دوره امام ‏شناسی جامع و کامل می‏باشد، به شیفتگان معارف اهل بیت‏ علیهم السلام عرضه نموده است. به گفته علامه مجلسی، این زیارت از نظر سند صحیح‏ترین و از جهت محتوی فراگیرترین زیارت‏ها نسبت ‏به ائمه اطهارعلیهم السلام می‏باشد و در مقایسه با دیگر زیارت‏ها از فصاحت لفظ و بلاغت معنی و شان و منزلت والایی برخوردار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۲۱
مهدی فراحی
💷💷💷💷💷💶💶💶💶

قصه قشنگیه حتما بخونید 👇👇👇👇

روزی جوانی نزد پدرش آمد و گفت: دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم من شیفته زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام، پدر با خوشحالی گفت این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟

پس به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست و تو نمیتوانی خوشبختش کنی، او را باید مردی مثل او تکیه کند،

پسر حیرت زده جواب داد، امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما!!

پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به قاضی کشید ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند

قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شد و گفت این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند

وزیر با دیدن دختر گفت او باید با وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر،

امیر نیز مانند بقیه گفت این دختر فقط با من ازدواج میکند!!

بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت راه حل مسئله نزد من است، من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد!!

و بلافاصله شروع به دویدن کرد و پنج نفری پدر؛ پسر؛قاضی ؛ وزیر و امیر بدنبال او،ناگهان هرپنج نفر با هم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند

دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت آیا میدانید من کیستم؟!!

من دنیا هستم!! من کسی هستم که اغلب مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند و در راه رسیدن به من از دینشان، معرفتشان غافل میشوند و حرص طمع انها تمامی ندارد تا زمانیکه در قبر گذاشته میشوند در حالی که هرگز به من نمیرسند.....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۴۷
مهدی فراحی
!! به به واقعا محشره !!🌾
از گوشه محراب بپرسیدم علی کیست؟
از جلوه مهتاب بپرسیدم علی کیست؟
از خاطره چاه بپرسیدم علی کیست؟
از چشمه گرداب بپرسیدم علی کیست؟
آن گوشه محراب علی را به دعا دید
آن جلوه مهتاب علــی را به صفا دید
آن خاطــره چاه علــــی را به وفا دید
آن چشمه گرداب علی را به رضا دید
از فاطمه پرسیدم علی کیست؟
از دایــره پرسیدم علی کیست؟
از قافیـه پرسیدم علی کیست؟
از حادثه پرسیدم علی کیست؟
از فاطمه پرسیدم و قلبش ضـربان شد
از دایـــره پرسیدم و از قطـــر دوان شد
از قافیه پرسیدم و چون شعر روان شد
از حادثه پرسیدم و گویا ... نگــران شد
از دشمن مـولا بپرسیدم علـی کیست؟
از یاور مــولا بپرسیدم علـــــی کیست؟
از محشر کبری بپرسیدم علی کیست؟
از نوبت دلـها بپرسیدم علــــی کیست؟
تا نام علی بردم و دشمن شده گریان
تا نام علی بردم و آن دوست غزلخوان
تا نام علی بردم و محشر شده حیران
تا نام علی بردم و دل گشــته پریشان
جن و ملک و عــرش نماید به علی ناز
هم دشمن سرکَش نماید به علی ناز
ما مردم این فرش چه گوییم ... همانا
آن خالق این عــرش نماید به علی ناز.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
ای جانم مولا علی

"فقط حیــــدر امیـرالمومنین است"
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۴۱
مهدی فراحی
​رگِ خوابِ حزب اللهی‌ها​/ ​آیا ارجاع مسائل کشور به رهبری نقطه‌ی نهایی است​⁉️
یادداشت اول

🔵 در یک نظام مردمی، #حضور مردم در صحنه، صرفاً یک عنصر خوب نیست؛ بلکه حیاتی است‼️
🔴 به طور مشخص #بدنه_انقلابی_جامعه، بالاتر از تمام نهادهای نظارتی رسمی، ضامن حفظ ارزش‌های انقلاب هستند.
🔵 #جریان‌های_معارض که برخلاف ارزش‌های انقلاب اسلامی و مصالح جامعه، عمداً یا سهواً به کشور ضربه می‌زنند، به خوبی می‌دانند #مانع اصلی در برابر تصمیمات آنها، بدنه انقلابی جامعه است.
🔴به همین دلیل راهبرد مهم و متاسفانه موثری را انتخاب کرده‌اند: #بی‌تفاوت کردن بدنه انقلابی کشور از طریق «به میان کشاندنِ پایِ #رهبری»‼️
🔵 این جماعت از یک مغلطه‌ای استفاده می‌کنند که «بدانید مملکت صاحب دارد و اگر مشکلی در فلان رفتار ما یا در فلان قرارداد وجود داشت، خب خود #رهبری مخالفت می کردند». متاسفانه بدنه انقلابی کشور هم نوعاً فریب این حقه را می‌خورند‼️
🔴باید توجه کرد! قدرت #رهبریِ نظام به #آگاهی و #حضور مردم است؛ یعنی ممکن است در موضوعی ایشان نظر مخالفی داشته باشند اما تا در بدنه جامعه #بصیرت نسبت به آن موضوع پیدا نشود، ایشان نمی‌توانند زیر میز بزنند‼️
🔵جامعه انقلابی باید بداند که #وظیفه دارد: ۱- #مسائل کشور را #رصد کند، ۲- #بفهمد و هرکجا نیاز داشت ۳- #موضع‌گیری نمایند‼️
🔴نباید #فریب این #صحنه‌آرایی‌ها را خورد. #رهبری بارها فرموده‌اند بنده حرف خصوصی ندارم. موضع ایشان صریحاً توسط خود ایشان در سخنرانی‌ها اعلام می‌شود.
✅ با تکیه بر همین محکمات می‌توان #مسائل_کشور را #رصد و #تحلیل کرد.
🇮🇷 گاهی باید بدنه انقلابی جامعه فضا را برای ورود و موضع‌گیری #رهبر انقلاب اسلامی محیا کند.🇮🇷
〰〰〰〰〰〰〰
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۷
مهدی فراحی
ماجرای برنامه موسیقی که به پیشنهاد آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی به مجلس مرثیه امام علی(علیه السلام) تبدیل شد.

فرزندشان خاطره‌ای از سال 69 تعریف کرد و گفت: در آن سال من و پدر برای عمل قلب ایشان به لندن رفتیم، به دنبال بیمارستان و کارهای بیماری ایشان بودیم که مسئول سفارت به آقا گفت، اقا مشکلی پیش آمده اگر ممکن است راهنماییمان کن.

وی ادامه داد: آقا از مسئول سفارت که مشکل را پرسیدند ایشان گفت یک گروه خواننده ایرانی از ایران آمده‌اند یک سالن بسیار بزرگ کرایه کرده و 4000 بلیط نیز فروخته‌اند و قرار است شب شهادت امیرالمؤنین برنامه موسیقی اجرا کنند.

وی بیان داشت: آقا وقتی این موضوع را شنیدند به شدت ناراحت شدند و به او گفتند برو از طرف من پیغامی به آن خواننده بده و بگو فاضل لنکرانی سلام رساند و گفت بگو تو یا مسلمان هستی و یا نیستی اگر مسلمان هم نباشی می دانی که همه دنیا برای امیرالمؤمنین(ع) احترام قائل‌اند پس به خاطر حرمت امام(ع) این برنامه راتعطیل کن در غیر این صورت من اگر از عمل زنده بیرون بیایم تمام تلاشم را می‌کنم تا تو را از ایران اخراج کنم.

آیت‌الله لنکرانی افزود: مسئول سفارت پیغام را به آن خواننده داده بود و او زیارت عاشورایی از جیبش درآورده بود و گفته بود به آقا بگو من نه تنها مسلمانم بلکه اهل خواندن زیارت عاشورا هم هستم اما چون تعیین تاریخ به زمان میلادی بوده من متوجه نشده بودم به ایشان بگویید من کاری می‌کنم که امیرالمؤمنین راضی باشند.

وی ادامه داد: آن روز گذشت و پدر بسیار پیگیر بودند و وقتی که از آن مسئول سفارت پرسیدند او گفت آن خواننده به طور کامل اشعار را عوض کرده و تمامی شعرها و آهنگش در مدح و مرثیه امام علی(ع) بوده است و برنامه به گونه‌ای بوده که مردم از ابتدا تا انتهای برنامه اشک ریختند.

فرزند آیت‌الله فاضل لنکرانی گفت: پدر وقتی این موضوع را شنید بسیار خوشحال شد و گفت اگر سفر من به لندن همین اثر را داشته است برای من کافی است. ایشان به امیرالمؤمنین بسیار علاقه داشتند.

وی تصریح کرد: وقتی هم بعد از عمل برای لحظاتی آقا به هوش آمدند گفتند السلام علیک یا علی بن ابی طالب و دوباره از حال رفتند و باردیگر که به هوش آمدند گفتند من آب می‌خواهم گفتم پزشکان اجازه نمی‌دهند در همان حال این شعر را خواندند که از آب هم مضایقه کردند کوفیان.

کانال سیره علما @sireolama
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۲۹
مهدی فراحی
سلام علیکم😊
احکام_استمنا

🔳 درباره حرمت استمنا و خودارضایى از امام صادق (علیه السلام)  پرسش شد.

🌺حضرت فرمودند: گناهى بزرگ است، خداوند در کتاب خود از این عمل نهى فرموده است. کسى که به چنین عملى دست مى زند، گویى با خود ازدواج کرده است! و اگر از کار وى آگاه شوم با وى غذا نمى خورم.

سؤال کننده پرسید: منبع این سخن از کتاب خدا کجاست؟

حضرت فرمود: در آیه «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» مراد از «وَراءَ ذلِکَ»استمناء مى باشد.

گفتنى است؛ که حرمت استمنا تنها به خاطر آثار و زیان جسمانى آن  نیست، بلکه حکمت هاى دیگرى نیز دارد که بر ما مخفى است.

✔پاره اى از زیان هاى جسمانى، روانى و اجتماعى استمنا عبارتند از:

1. خستگى و کوفتگى،

2. عدم تمرکز حواس،

3. ضعف حافظه،

4. استرس و اضطراب،

5. حساسیت بیش از حد و زودرنجى،

6. کمر درد،

7. ریزش موها،

8. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى،

9. بى خوابى یا بدخوابى و مشکلات مشابه،

10. انزال زودرس و غیرارادى یا خروج منى به صورت قطره قطره،

11. بى میل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگى مشترک.



📚منبع:کتاب پرسش و ثاسخ دانشجویی

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

🌿منتشر کنید🌿
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۳۸
مهدی فراحی

🍃🌺✨₪◆◈------❂------◈◆₪


🎾 #نحن_الغالبون ✌️


°•○⭕️شـهـیـدی که وســوسـه ی شـیــطـان را عـمــلـی نڪـرد و صـدای تـسـبـیـحـات ڪــوه و گـیــاهــان را شـنـیـد...⭕️○•°


🌹شـهـیـد احـمـد عـلـی نـیـری🌹


🔖 نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم #دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.


🔶 راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان که برهنه مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم.»


🔥 بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم.


🌺 همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد:


🍃 از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»



#فرار_از_گناه

#شهید_احمد_علی_نیری


💠گلستان خاطرات شهدا💠

💠عضویت با👈🏻09178314082💠

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۱۶
مهدی فراحی