با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۲

شایعه بیلاخ و لایک

🔍 بیلاخ، علامتی ایرانی !؟

در فضاهای مجازی و شبکه‌های اینترنتی شایعات و مطالب بدون سند و رفرنس هر روز در حال گسترش می‌باشد و عده‌ای بدون هیچ‌گونه تحقیق و بررسی آن را قبول می‌کنند. در ادامه یکی از این متن‌ها آورده و به آن پاسخ داده می‌شود.

❌ متن شایعه:

ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻐﻮﻻﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﯽﺭﺣﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﯿﻼﺧﻮﺧﺎﻥ ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻧﻤﯽ‌ﮐﺸﺖ ﻭ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﻧﮕﺸﺖ‌ﻫﺎﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ.ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﺍﺭﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﻟﯿﺮ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﺎﻣﺸﺎﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻥ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﻮﻣﭙﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﻭ ﻗﯿﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻃﯽ ﻧﺒﺮﺩﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪ. چهار ﺍﻧﮕﺸت ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳت او ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷستش ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺠﻬﯿﺰ ﻗﻮﺍ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻼﺧﻮﺧﺎﻥ ﺭﻓﺖ و ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﺸﺴﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻧﻤﯽﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻭ چهار ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷست ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ بیلاخ ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺷﺶ ﻣﯽﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ بیلاﺥ ﻣﯽﺩﺍﺩ. ﮐﻢﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ ﺑﻪ ﺑﻼﺩ ﮐﻔﺮ ﻧﯿﺰ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻼﺥ ﺑﻪ ﺑﯿﻼﯾﮏ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻻﯾﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﺩﯾﺪ. اما مردم دنیا که این حرکت را از ما ایرانی‌ها یاد گرفتند هنوز آن را به عنوان پیروزی و موفق باشید استفاده می‌کنند.


↩ در مورد متن بالا چند نکته قابل بررسی است:

👈 افرادی که در این متن وجود دارند، یکی از آنها فردی به نام "پومپه" است که از سرداران ایرانی نامیده شده، در حالی که او از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم بود و سرزمین‌های پهناوری را که به تصرف دولت روم در آمده بود را به همراه دو تن دیگر اداره می کردند و او متعلق به زمان پارتیان می باشد. چون پارتیان محل حکومتشان ایران بوده است، او را سردار ایرانی می‌دانند در حالی که این درست نمی باشد. اگر او را سردار ایرانی هم بدانیم، زمان پارتیان با مغولان سالیان بسیاری فاصله دارد.[۳]

👈 یکی دیگر از اسامی بکار رفته در این متن نام فرمانده قوم مغول می‌باشد. وقتی نام و اسامی فرماندهان و سرداران مغول را می‌بینیم، فردی به نام بیلاخوخان وجود ندارد تا این ماجرا را صحت ببخشد.[۱]

👈 در میان دایره لغات زبان ادبیات فارسی، تنها فرهنگ لغت معین این لفظ را آورده است و در مورد لفظ بیلاخ چنین آورده که بیلاخ، به طعنه به کسی گویند که دست به کار نسنجیده ای زده و شکست خورده است. معمولاً همراه با بالا بردن انگشت شست نشان داده می شود. پس از لحاظ واژه شناسی هم ربطی به این ماجرای تاریخی ندارد.[۲]

👈 نویسنده‌ای که این متن را نوشته است، به نظر می‌آید هیچ اطلاعاتی از تاریخ نداشته است.

پی‌نوشت:

[۱]. اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری، جلد١، ناشر: امیرکبیر، سال نشر:١٣٨۴ ، صفحه ۲۰۰ تا ۲۵۹
[۲]. فرهنگ لغت معین
[۳]. ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵.


....................................................
http://line.me/ti/p/%40ytl8545r
....................................................
Shareلطفا
‌#مفرد مذکر غائب
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۸
مهدی فراحی

نظرات  (۲)

۰۳ تیر ۹۷ ، ۱۰:۱۲ امیر تیمور رضایی قیری
"بیلاخ " 

کی؟  از کجا ؟ و 

چگونه یک حرکت اشاره ی جهانی شد؟

ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻤﻠﻪ مغولها و حکومتشان در ﺍﯾﺮﺍن

بیرحمترینﺳﺮﺩﺍﺭ ﺁﻧﺎﻥ (ﺑﯿﻼﺧﻮﺧﺎﻥ) 

ﻧﺎﻡﺩﺍﺷﺖ 

او ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 

ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻧﻤﯽﮐﺸﺖ ﻭ 

ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ انگشتان  ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ 

ﻗﻄﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.

تا اسیر از شدت خونریزی کشته شود

ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﺍﺭﺍﻥ دلیر ایرانی

ﺑﻪ ﻧﺎﻡجلال الدین خوارزمشاهی 

ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﻭ ﻗﯿﺎﻡ ﮐﺮﺩ

ﻭ ﻃﯽ ﻧﺒﺮﺩﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ،  ﺑالاﺧﺮﻩ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ و 

اسیر بیلاخو ﺷﺪ..

چهار ﺭﻭﺯ ﺍﺯ دستگیری ﺍﻭ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ...

ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ چهار ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ

ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ توسط بیلاخو قطع 

ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷﺼﺘﺶ

ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ...او  در یک شب مهتابی

ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ

ﺍﺯ ﺗﺠﻬﯿﺰ ﻗﻮﺍﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ و ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻼﺧﻮ ﺧﺎﻥ

ﺭﻓﺖ...

اینبارشجاعانه ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻧﺎﺣﯿﻪ 

ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ

ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﺸﺴﺖ...

او در حرکتی انتقامجویانه و خفت بار  بیلاخو را

به اسب خود بست و در شهر گرداند. 

ﻣﺮﺩﻡ خوشحال از شجاعت جلال الدین ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ

ﺷﻬﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ وی که چهار انگشتش را

در اسارت بیلاخو از دست داده بود،

و در حالیکه چهارﺍﻧﮕﺸﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ در کف دست 

ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷﺼﺖ ﺧﻮﺩ را بهم  نشان 

میدادند به جشن و پایکوبی پرداختند
  
ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ و این حرکت  (بیلاخو)و

سپس(بیلاخ) ﻧﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ...          

ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺷﺶ ﻣﯽﺁﻣﺪ

ﺑﻪ ﺍﻭ  بیلاخ میداد

اروپاییانی که در آنزمان به ایران سفر کرده 

و مشغول تجارت بودند ﮐﻢ ﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ 

را به کشور خود ﻣﻨﺘﻘﻞ کردند و در تغییرات 

تلفظی به دلیل نبودن حرف " خ " ﺑﯿﻼﺥ

ﺑﻪ بیلایک ﻭﺳﭙﺲ ﻻﯾﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﺩﯾﺪ .

امروزه این حرکت جهانی شده و روزانه

میلیونها باردرکشورهای مختلف از آن 

استفاده میشود در برخی سازمانها و تشکیلات مثل هواپیمایی 

و فرودگاهها و کار با جرثقیل ها از این حرکت با معنی تعریف شده

استفاده میشود...

ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ

ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟

اما در اروپا و سایر نقاط جهان 

به معنای " آفرین بر تو " و  یا  "اوکی "

معنی میدهد ...

پاسخ اینجاست که :

ﻣﻐﻮلها ﺗﺎ ﺳﺎﻟﻬﺎ بعد از بیلاخو و سلطان جلال الدین ﺑﺮ

قسمتهایی از  ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ.. 

ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺗﺎﺏ ﺗﺤﻤﻞ ﺍﯾﻦﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ

ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ، ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ بیلاخ  ﻣﯿﺪﺍﺩ 

ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ..

مغولها این حرکت را 

تحقیر و تمسخر نسبت به  خود محسوب

میکردند زیرا خاطره کشته شدنِ حقارت بار

قویترین سردار خود را یادآوری میکرد... 

ﺍﺯﯾﻦ ﺭﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ  که پی به  این حساسیت برده 

بودند به ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻣﻐﻮﻝ بیلاخ میدادند

ﻭ ﻓﺮﺍﺭ میکردند
.
ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺪ که اﯾﻦ ﺭﺳﻢ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺷﮑﻞ ﺑﺪﯼ 

ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﻓﺖ.U&m

       منبع:    
Persian historic stories

                             پاره ترجمه: تیمور رضایی قیری
۰۳ تیر ۹۷ ، ۰۹:۴۴ امیر تیمور رضایی قیری
من نویسنده ی متن فوق هستم ...
اما نمیدانم چرا افراد بیمار در همه جا حضور دارند ...این نوشته با دخل و تصرف بسیار در اینجا و سایر جاها و سایتها منتشر کرده اند ....

درسته ...من این داستانک را از یک کتاب بسیار کهنه و قدیمی که چاپ دهلی نو هست ترجمه کردم ...

هیچ ادعا و دفاعی مبنی بر صحت تاریخی آن ندارم ....و این را به بزرگان مورخ می سپارم و به نظر ایشان هر چه که باشد احترام می گذارم...و اما متن که در کامنت بعدی می اورم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی