با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۴ مطلب با موضوع «علما» ثبت شده است

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت مرحوم مغفور آیت‌الله حاج شیخ یوسف صانعی را تسلیت گفتند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

درگذشت مرحوم مغفور آیت‌الله آقای حاج شیخ یوسف صانعی رضوان‌الله‌علیه را به فرزندان و خاندان مکرّم و به برادر معززّ و محترم ایشان و نیز به شاگردان و علاقمندان و دوستان آن عالم بزرگوار تسلیت عرض می‌کنم. آن مرحوم از شاگردان پرتلاش درسهای فقه و اصول و از نزدیکان حضرت امام خمینی اعلی الله مقامه بودند و پس‌از پیروزی انقلاب در مسئولیت‌های مهمّ قضائی و غیره به خدمت اشتغال داشتند و امید است این همه مقبول درگاه احدیّت و موجب اعتلای مقامات اخروی ایشان باشد. رحمت و مغفرت حضرت حق را برای آن مرحوم مسألت می‌کنم.

سیّدعلی خامنه‌ای

22 شهریور 1399
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۰۶
مهدی فراحی
🔷 عبرتهای عاشورا، از نگاه مقام معظم رهبری:


🔹باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام)، آقازاده‌ی اوّلِ دنیای اسلام و پسر خلیفه‌ی مسلمین، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریده‌اش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! ا

🔹قرآن جواب ما را داده است. میفرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا»

🔷دو عامل اصلی این گمراهی:

🔹یکی دور شدن از ذکر خدا و معنویت که مظهر آن نماز است. و کنار گذاشتن محاسبات خدایی از زندگی.

🔹دوم «واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوترانیها و هوسها رفتن و در یک جمله: دنیاطلبی. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی وبزرگ است.


🔷 ما هم ممکن است به این درد دچار شویم. اگر در جامعه‌ی اسلامی، #آرمانخواهی ضعیف شود؛ هر کس به فکر این باشد که کلاهش را از معرکه در ببرد، اگر مصالح خود را بر #مصالح_جامعه ترجیح دهیم، معلوم است که به این درد دچار خواهیم شد.

۱۳۷۱/۰۴/۲۲


🆔 @YjcNewsChannel
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۵ ، ۲۳:۱۲
مهدی فراحی
#ثواب_آشتی_کردن

🌸✨امـام حسین (ع)؛
هرگاه دو نفرباهم قهرباشند
و یڪی
از آنها برای آشتی پیشقدم شود...
آن شخـص زودتر از دیگرے
وارد بهشت مےگردد✨🌸
🍃
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾

🔴مشمولین لعنت ملائکه🔴

🔘آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

💟(چند نفر) هستند که خدا آنها را لعنت می کند و ملائکه هم آمین می گویند.
اگر خدا لعنت کند و ملائکه هم آمین بگویند، یعنی دعا مستجاب است. حال این افراد چه کسانی هستند:

✅اول: کسانی که ازدواجشان را به تاخیر می اندازند

✅دوم : مردی که خود را شبیه زنان می کند در حالی که خداوند او را مرد آفریده است و و زنی که خود را شبیه مردان می کند درحالی که خداوند او را زن آفریده است.

✅ سوم : فریب دادن و تمسخر مردم (مثلا) به مسلمانی گوید :بیا چیزی به تو بدهم ،و چون آمد می گوید: گردن کلفت برو دنبال کار و کار کن ! (یا) به نابینایی گوید، مواظب باش به فلان حیوان برخورد نکنی در حالی که مقابل او چیزی نیست (یا) اگر کسی سراغ خانه ای از او می گیرد ،(عمدا) آدرس اشتباهی می دهد.

🍃

🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍃
‍ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :

🖊به مردم به نظر بی اعتنایی نگاه نکنید.
شاید یک روز همین شخص خوب بشود از اولیا بشود.
به هیچ کس به نظر بد نگاه نکنید،انسان باید به خودش بد بین باشد و به دیگران خوش بین.
ما نوعاً به خودمان خوش بین هستیم و خودمان را خوب میدانیم و دیگران را بد میدانیم.

🍃
🌯غصہ رزق فردایٺ را نخور

🕊بعد از عمرے روزے خدا را خوردن، جا ندارد براے روزے فردا غصه دار و نگران باشیم.
🍃
✾راز شگفت انگیز✾

”ادیسون و مادرش“

👤»ادیسون،
«به خانه برگشت یاد داشتی به مادرش داد، گفت این را معلم داد گفت تنها مادرت بخواند».

🔖»مادر،
«درحالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند، فرزند شما یک نابغه است و این مکتب برای او کوچک است، آموزش او را خود بر عهده بگیر سالها گذشت، مادر او از دنیا رفته بود».

👤»روزی،
«ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در کنج خانه خاطراتش را مرور میکرد، ورقی را در میان شکاف دیوار یافت آن را در آورد و خواند».

🔖»نوشته بود:
«کودک شما کور ذهن است، از فردا او را به مکتب راه نمیدهیم، ادیسون ساعتها گریست و در دفتر خاطراتش نوشت»:

👤»ادیسون،
«کودک کور ذهنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد».

❄️✨آیت الله مجتهدے تهرانے(ره):

🍃فشار زندگی را تحمل کنید، که این از گنج های بهشت و از گنج های خوبی است.

🍃دنیا سختے دارد، فشار دارد، پس صبر کنید

🍃مرتب پیش این و آن ننشین و شکایت نکن. از خدا گله و شکایت نکن که « خدایا، چرا مرا اینجوری کردی؟ چرا سنگ بہ در بسته مےبارد؟»

صبر و ظفر هردو دوستان قدیمند🌹
بــر اثــر صبـر ، نـوبـت ظفـر آیــد🌹

🍃
امیر المومنین علیه السلام :

نه بہ بی نیازی و رفاه دل شاد باش، و نه ناراحتے از فقر و گرفتارے داشته باش، زیرا طلا را با آتش آزمایش مےکنند و مومن را با بلا و گرفتارے

میزان الحکمه ج۱ ص۳۰۲

🔰🍃🔸🍃🔸🍃🔸🍃🔰

‌ 💠 ساعت ۱۰ صبح دکتر به همراه پرستار وارد اتاق بیمار میشود ⇩⇩

ده تخت هم داخل اتاق است . دکتر میگوید :
"به این چلو کباب بدید با کره،🍛
به تخت کناری غذا ندهید،❌
به او سوپ بدهید ،🍲
به این کته ی بی نمک بدهید 🍚
مریضا همه یک جور به دکتر نگاه میکنند
حتی به کسی هم که میگوید غذا ندهید ،
او میفهمد امروز جراحی دارد و نباید غذا بخورد
چون میداند که دکتر خیرش را میخواهد اعتراضی نمیکند
🍃
حالا اگر بلند شود و داد بزند که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند به من ندهند دکتر میفهمد این شخص روانی است!🍃

ما هم نباید بگوییم چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی به من ندادی؟!
باید به خدا اعتماد کنیم
همان طور که مریض میفهمد و به دکتر اعتراض نمیکند ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما میدهد راضی باشیم .

برگرفته از کتاب ⇦طریق وصل
ایت الله مجتهدی تهرانے
🇮🇷🌻🌳🍁🌳🌻🇮🇷
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۴۶
مهدی فراحی

🚨مسئول کشور همان تصمیمی را می‌گیرد که او می‌خواهد. 🚨

⛔ مسئولین در قراردادها و تعهّدات نفتی و بانکی بین المللی نباید طوری عمل کنند که قراردادها به کشور لطمه بزند.⛔ 


مقام معظم رهبری حفظه الله : 


◀ اگر مقامات آمریکایی مظهر شیطانِ إنس در عصر ما هستند، نباید از اغوا، ترس و وعده‌های دروغین آنها غافل شد. 

◀ «هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند.

◀ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه‌ی هزینه و فایده، احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند... 

◀ آن‌وقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده‌ی مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ 

◀ نه، مسئول کشور، همان تصمیمی را می‌گیرد که او می‌خواهد. 

◀ در قراردادها یا تعهدات بین‌المللیِ دیگر(مانند قراردادهای نفتی یا مسائل بانکی) «مسئولین دولتی هوشیار باشند؛ این‌جور نباشد که قرارداد بستن های بین‌المللی به کشور لطمه بزند.

◀ باید با چشمانی باز در عرصه دیپلماسی و تجارت بین‌المللی قدم گذاشت. 

◀ «هیچ انسانی را، هیچ مجموعه‌ای را،  مردم ستایش نمی‌کنند وقتی‌که از وجود دشمن غفلت کند... 

◀ خُب بله، او لبخند می‌زند، شما هم لبخند می‌زنی امّا مواظب باش که پشت این لبخند چیست!» 

◀ در مواجهه با چنین دشمنی می‌بایست از "عجله و شتابزدگی" در امضای قراردادها و توافقات پرهیز کرد و مسئولین «کارها را با صبر و بدون شتابزدگی انجام دهند؛ گام‌ها را محکم و مطمئن بردارند.» 

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=34333.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۵۷
مهدی فراحی

««ماجرای زیبای مواجه شدن رهبر انقلاب با دختری که سگی در آغوش داشت»»


«سید مظاهر حسینی»، مدیرکل تشریفات دفتر مقام معظم رهبری در یادواره شهدای روستای «لرگان» و گرامی‌داشت شهدای مدافع حرم غرب استان مازندران به بیان خاطره‌ای از کوهنوردی رهبر انقلاب پرداخت و گفت: در برنامه کوهنوردی، ایشان به دختری برخورد که سگی در بغل داشت. شاید اگر هرکدام از ما بودیم به او تذکر می‌دادیم که این سگ نجس است؛ یا ممکن است باعث بیماری شود. اما ایشان رو کرد و از آن دختر خانم پرسید: اسم سگت چیست؟ چقدر دوستش داری؟ سپس گفتند: خب احکام نگهداری از سگ را هم می‌دانی؟ چند نمونه را برایش گفتند و سپس منبعی را معرفی کردند تا به آن رجوع کند و بخواند. دختر جوان که از این نحوه برخورد اشک بر دیدگانش جاری شده بود، گفت: من چطور بگویم شما را دیده‌ام. رهبری چفیه خود را به او هدیه دادند. 

این دختر 2 روز بعد با دفتر تماس گرفت و گفت: به آقا بگویید بنده ارادتمندشان هستم


منبع: 

http://www.defapress.ir/Fa/News/99090

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۱۰
مهدی فراحی
تاریخ: ۹۵/۵/۳۱
بسم الله الرّحمن‌الرّحیم‌ (۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنم به همه‌ی شما برادران عزیز و همکاران محترم. یکی از چیزهایی که انسان جا دارد جزو افتخارات کاریِ خود به‌حساب بیاورد و این حقیر هم این کار را میکنم، عبارت است از خدمت در جایگاه امامت مساجد؛ ما هم با شما در این زمینه همکاریم. خیلی خوش آمدید و جلسه همان‌طور که آقای حاج‌علی‌اکبری بیان کردند، واقعاً جلسه‌ی مهم و متفاوتی است؛ با جلسات دیگر ما در اینجا تفاوتهای اساسی دارد. تشکّر میکنم از بیانات پُرمغز آقای حاج‌علی‌اکبری که هم مفید و جامع بود، هم زیبا و خوش‌ساخت و خوش‌ترکیب بود. ما خرسند میشویم وقتی‌که مشاهده میکنیم زبانهای گویای روحانیّت بحمدالله از برجستگی‌ها و از زیورهای بیانی و فکری برخوردارند. ایشان نکات مهمّی را بیان کردند و مژده‌هایی را که بنده به‌طور کامل از آنها مطّلع نبودم ذکر کردند. بنده هم چند نکته را در همین زمینه‌ها عرض میکنم.

اوّلین مسئله، اهمّیّت خود مسجد است و این ابتکاری که اسلام در آغاز ولادت خود برگزید و محلّ تجمّع مردم را بر محور ذکر و دعا و توجّه به خدای متعال قرار داد. اجتماعات مردم به‌طور طبیعی دارای تأثیراتی است. خب، یک عدّه‌ای دُور هم جمع میشوند، میگویند، می‌شنوند، تصمیم میگیرند، ارتباطات فکری برقرار میکنند، داده‌ها و گرفته‌های فکری بین خودشان دارند؛ این در کجا اتّفاق بیفتد؟ مثلاً در باشگاه‌های اشرافی و اعیانی برای کارهای مختلف اتّفاق بیفتد که در غرب معمول است، یا در قهوه‌خانه‌ها تشکیل بشود؛ [یا مثل‌] روم باستان که در حمّامها آن‌وقت یک چنین اجتماعاتی تشکیل میشد و دُور هم مردم جمع میشدند و رفتن حمّام بهانه بود برای اینکه بگویند و بشنوند؛ یا در جایی تشکیل بشود که محور آن اقامه‌ی صلات است؛ این خیلی فرق میکند. وقتی اجتماع بر محور نماز و ذکر به وجود آمد، آن‌وقت یک معنای دیگری پیدا میکند، یک جهت دیگری پیدا میکند، دلها را به سمت دیگری میکشاند؛ این ابتکار اسلام بود.

بله، معبد در همه‌ی ادیان هست -که می‌نشینند در آنجا و عبادت میکنند- لکن مسجد با معابد مسیحی و یهودی و بودایی و بعضی جاهای دیگر که ما دیده‌ایم یا شنیده‌ایم متفاوت است. در مسجد، پیغمبر اکرم نمیرفت فقط نماز بخواند و بیرون بیاید؛ کاری که برای اجتماع پیش می‌آمد و مهم بود، صدا میزدند: اَلصلوٰةُ جامِعَة؛(۲) بروید به سمت محل صلات؛ برای چه؟ برای اینکه راجع به مسئله‌ی جنگ مشورت کنیم یا خبر بدهیم یا همکاری کنیم یا بسیج کنیم امکانات را و بقیّه‌ی چیزها؛ و شما در تاریخ اسلام مشاهده میکنید که مساجد، مرکزی برای تعلیم بود؛ می‌شنویم و در روایات میخوانیم که در مسجدالحرام یا مسجدالنّبی حلقه‌ی درس زید و عمرو و بکر از نحله‌های مختلف فکری و مذهبی وجود داشت؛ معنای این خیلی متفاوت است با کلیسیا یا با کنیسه‌ی یهودی که فقط میروند آنجا، یک عبادتی میکنند و بیرون می‌آیند. مسجد پایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است.

از اینجا اهمّیّت نماز هم معلوم میشود. خود ماها بِاَشخاصِنا،(۳) احتیاج داریم به اینکه به نماز با یک نگاه دیگری نگاه کنیم. البتّه خب، بحمدالله شماها همه از فکر برخوردارید، از منطق، از آشنایی با معارف الهی و دینی؛ بنده برای تذکّر به خودم عرض میکنم؛ ماها، عموم مردم، آنچنان‌که باید و شاید، همچنان قدر نماز را نمیدانیم. نماز به معنای واقعی کلمه عمود دین است؛ معنای عمود این است که اگر نبود، سقف فرو میریزد؛ بنا شکل بناییِ خود را از دست میدهد؛ نماز این است. بنابراین پیکره‌ی عظیم دین متوقّف است به نماز. کدام نماز میتواند این پیکره را حفظ کند؟ آن نمازی که دارای خصوصیّات مطلوب خود باشد: قُربانُ کُلِّ تَقیّ،(۴) ناهی از فحشا و منکر، نمازی که با ذکر همراه باشد؛ وَ لَذِکرُاللهِ اَکبَر؛(۵) این ذکری را که در درون نماز است، هم باید عمل کنیم، هم باید ترویج کنیم.

به‌نظر بنده یکی از کارهای مهمّ ائمّه‌ی محترم جماعات در مساجد، تبیین مسئله‌ی نماز برای مردم است که قدر نماز را بدانیم؛ اگر این شد، نمازها کیفیّت پیدا خواهد کرد. واقع قضیّه این است که نمازهای ما یا در موارد بسیاری بی‌کیفیّت است، یا کیفیّت لازم را ندارد. به عمق اذکار نماز باید رسید. خب، نماز ما [باید] از این آفات چارواداری مصون و محفوظ بمانَد؛ یعنی آفت غفلت درحال نماز، بی‌توجّهی به مفاهیم نماز و به مخاطب نماز که ذات اقدس الهی است؛ این یکی از آفات است. به قول مرحوم آقای مشکینی که اینجا در همین حسینیّه میگفتند اگر یک دستگاهی اختراع بشود که انسان بتواند به مغز خودش آن را متّصل کند و خاطرات ذهن را در طول نماز از اوّل تا آخر در آن ضبط بکند، یک چیز عجیب‌وغریبی از آب درمی‌آید. از اوّلی که وارد نماز میشویم تا آخر نماز، ذهن کجاها میرود، کجاها را سِیر میکند، چه مسائلی را حل میکند، به چه مسائلی دلبستگی و فریفتگی و دلباختگی نشان میدهد. این یکی از آن آفاتِ به تعبیر بنده چارواداری است. اگر از این آفت توانستیم خودمان را محفوظ بداریم و نیز از یک آفت دیگر که ریا [است‌] -«وَ ابرَأ قَلبی مِن الرِّیاءِ وَ السُّمعَةِ وَ الشَّکِّ فی دینِک»(۶) که در دعا هست- توانستیم خودمان را نجات بدهیم، تازه نماز ما میشود یک نماز عادی و معمولی؛ عمق نماز باز محفوظ نیست.

خب، وقتی ما میگوییم «سُبحانَ رَبِّیَ العَظیمِ وَ بِحَمدِه»، این عظمت را چه [میدانیم‌]؟ چه تصوّری از این عظمت در دل ما است؟ این عظمتی که در مقابل او تعظیم میکنیم و او را تسبیح میکنیم و تقدیس میکنیم، چیست؟ آن معدن عظمتی که در این دعا مورد توجّه قرار میگیرد که «هَب لی کَمالَ الاِنقِطاع اِلَیک» تا برسد به «اِلی مَعدِنِ العَظَمَة»،(۷) کجا است؟ چیست؟ سُبحانَ رَبِّیَ العَظیم، سُبحانَ رَبِّیَ الاَعلی‌، اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین؛(۸) ما هیچ توجّهی به این معانی و این مفاهیم عمیق، عبودیّت انحصاری خداوند، استعانت انحصاری از خداوند، دل را با این معارف آشنا کردن، نماز را با این کیفیّت به جا آوردن داریم؟ خب ما یک مقداری باید تمرین کنیم تا به این جاها برسیم.

البتّه اکثر جمع حاضر بحمدالله جوان هستید و این کارها در جوانی خیلی آسان است. در سنین ماها این کارها خیلی مشکل است. [اگر] در سنین ما بخواهیم شروع کنیم، این کارها، کارهای سختی است. در سنین جوانی این کارها خیلی آسان است. این کیفیّت را به نماز ببخشید، این رنگ و بو را به آن بدهید؛ آن‌وقت نماز در درون انسان رونق به وجود می‌آورد. این تراوش میکند و سرریز میشود به همه‌ی کسانی که متوجّه نماز ما هستند و با ما نماز میخوانند. بعضی از روایات در باب امام جماعت دارد که حسنات مأمومین و وِزر مأمومین بر دوش امام جماعت است. مراد از این، آن چیزهایی که مبطل نماز است نیست، یعنی همین مفاهیم عالی. اگرچنانچه اینها بود، اینها آن‌وقت سرریز میشود به [مأمومین‌]. به‌هرحال نماز این است. اینکه ما در درون جامعه‌ی خودمان -در جامعه‌ی اسلامی- کسانی را داشته باشیم که با نماز بیگانه باشند، این خیلی چیز بزرگ و خیلی چیز مهمی است. باید جامعه‌ی ما این‌جور باشد که مثل یک امر محبوب و مطلوب دنبال نماز برویم؛ نه به‌عنوان یک تکلیفِ از سر بازکردنی؛ به‌عنوان یک چیز شوق‌انگیز، یک چیز جذّاب.

خب، مسجد بر محور چنین گوهری شکل میگیرد؛ اجتماعی است بر گِرد یک‌چنین حقیقت درخشانی. بنابراین مسجد اهمّیّت دارد، پایگاه است؛ همچنان‌که معروف شده در زبانها واقعاً پایگاه است. نه‌فقط پایگاه برای فلان مسئله‌ی اجتماعی، [بلکه‌] مسجد میتواند پایگاه همه‌ی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسان‌سازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله‌ی با دشمن و زمینه‌سازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرت‌افزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا.(۹) مسجد یک چنین جایگاهی است.

بنابراین پیش‌نمازی مسجد تنهاوظیفه‌ی امام جماعت نیست؛ پیش‌نمازی هم یکی از کارها است. اقامه‌ی نماز، اقامه‌ی حق و عدل، اقامه‌ی دین، ابلاغ احکام دینی، وظیفه‌ی ما به‌عنوان پیش‌نماز و به‌عنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد امام جماعت است، مسجد بر محور امام جماعت [است‌]. خب اگر این شد، احساس مسئولیّت انسان سنگین خواهد شد.

تصوّر بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ [این‌] یک کار مهم است؛ به‌عنوان یک کار حاشیه‌ای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانه‌مان، به مشاغل گوناگونمان برسیم، بعد سر ظهر یا مغرب با عجله‌ی تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم -نیم‌ساعت، سه‌ربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بِایستیم به نماز، این کم گذاشتن در حقّ مسجد است. این را باید یک شغل مهم و اساسی به‌حساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم، از همه‌ی کارهای دیگر دست برداریم؛ نه، میتواند انسان به‌قدر ظرفیّت خود به کارهای دیگر علمی یا غیرعلمی بپردازد لکن حقّ مسجد باید ادا بشود. از قبل از وقت شروع نماز انسان برود مسجد با طمأنینه، با سکون نفْس آماده‌ی نماز بشود، نماز را با کیفیّت خوب بخواند. بعد اگر برنامه‌ی حرف‌زدنی دارد، برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند، برای مردم تبیین بکند؛ برنامه‌های گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید. زمان ما، آن زمانی که بنده مثلاً در مشهد امامت جماعت میکردم و مسجد میرفتم، خیلی کارها معمول نبود، بلد نبودند یا بلد نبودیم این کارها را. هر کاری میکردیم، نو به‌حساب می‌آمد. امروز بحمدالله این کارها رایج است. اینکه بین دو نماز یا بعد از نماز، امام جماعت بِایستد یا برود روی منبر با مردم حرف بزند یا اینکه مثلاً فرض کنید تخته‌سیاه در مسجد ببرند، حدیث بنویسند، برای مردم تبیین بکنند، یا بنشینند با جوانهای مسجد حلقه‌ی معرفتی تشکیل بدهند، تبیین کنند، سؤالاتشان را بشنوند، این کارها حالا آن‌طور که انسان احساس میکند از گزارشها و از حرفها رایج است، آن زمان رایج نبود. آن زمان ائمّه‌ی جماعت عمدتاً به این اکتفا میکردند که بروند نماز را بخوانند و از مسجد بیرون بیایند. حالا یکی دو مسئله‌ی شرعی هم جواب بدهند، و سؤالی بشود یا نشود؛ بیش از این نبود، [امّا] امروز بحمدالله این چیزها رایج است. و باید روزبه‌روز این را کیفیّت داد.

پس بنابراین یک مسئله، مسئله‌ی گردهماییِ مردمی بر محور نماز و محور ذکر از نظر اسلام است. این مهم است. بنابراین اگر کار اجتماعی هم در اینجا انجام میگیرد، مثلاً تصمیم میگیرند که یک تعاونی‌ای درست کنند برای فقرا یا در یک امر خیری تعاون کنند، این با توجّه به اقامه‌ی صلات است، با توجّه به ذکر است، برای خدا است، بر محور صلات است. اگر بسیج میشوند از مسجد برای رفتن در مقابله‌ی دشمن، این به معنای حرکت جهاد فی‌سبیل‌الله هست، بر مبنای خدا است، بر مبنای ذکر است؛ اگر وظیفه پیدا میکنند که امورات شهری را، امورات محلّه را مثلاً از لحاظ امنیّت، از لحاظ کارهای لازم انجام بدهند، باز بر محور ذکر [است‌].

یکی از ابتکارات مهمّ امام بزرگوار ما، از هنرهای بزرگ این مرد بزرگ همین بود که از اوّل انقلاب مساجد را محور قرار داد. آن روزهای اوّل انقلاب، آنهایی که یادشان است میدانند که همه‌چیز در هم ریخته بود: سلاح بیاورند، جمع کنند، از اینجا بردارند، [نکند] دستهای غیر مأمونی به کارهایی دست بزنند؛ مرکز تشکّل لازم بود، هسته‌ی مرکزی لازم بود؛ این هسته‌ی مرکزی را امام بلافاصله همان روز اوّل، حتّی قبل از اینکه اعلام پیروزی بشود، معیّن کردند: مساجد. هرکس از هرجا مثلاً سلاح دست می‌آورد، ببرد [به مساجد]. بعد هم یک سازمان‌دهی عظیم مسجدی تشکیل شد و به وجود آمد که همان کمیته‌های انقلاب بودند، که تا مدّتهای طولانی همه‌ی کارهای انقلاب را اینها انجام میدادند، و درواقع همه‌ی کارهای کشور را اینها انجام میدادند. مسجد یک چنین خصوصیّتی دارد که بر مبنای ذکر و نگاه الهی و توجّه الهی و مانند اینها است. خب این یک نکته است که اجتماع مردم بر محور ذکر خدا و مانند اینها [است‌].

نکته‌ی دوّم این است که مسجد پایگاه انواع و اقسام فعّالیّتهای اجتماعی است؛ یعنی وقتی ما مردم را گرد این محور جمع کردیم، از آنها چه میخواهیم. یکی از چیزهایی که میخواهیم این است که به فعّالیّتهای اجتماعی بپردازند. در جامعه‌ی اسلامی همه‌ی آحاد وظیفه دارند، مسئولیّت دارند، باید کار انجام بدهند؛ کار برای پیشرفت جامعه، کار برای امّت. بنابراین اینجا محلّ پمپاژ فکرها و پراکندن وظایف مختلف و کشاندن مردم به کارهای گوناگون است. مسجد برای انجام فعّالیّتهای اجتماعی و پایگاه فعّالیّتهای اجتماعی است.

یک مسئله‌ی دیگر در مورد مسجد عبارت است از هسته‌ی مقاومت. مقاومت وقتی گفته میشود، فوراً ذهن میرود به مقاومت نظامی و امنیّتی و امثال اینها. خب بله، آن هم قطعاً مقاومت است، امّا بالاتر از آن، مقاومت فرهنگی است. حصار فرهنگی، خاک‌ریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه‌چیز از دست خواهد رفت. من به شما عرض بکنم: امروز بعد از ۳۷ سال، ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزه‌ی دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است؛ نه اینکه کم نشده، قطعاً زیاد شده؛ روشها را هم که شما می‌بینید: این شیوه‌های فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و امثال اینها؛ [یعنی‌] انگیزه‌ها بیشتر شده. آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هسته‌ی اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی، آماج این است. با حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی و سیاستهای جمهوری اسلامی مخالفند به‌خاطر مخالفت با ایمان دینی؛ چون میدانند اگر ایمان دینی نبود، این انقلاب پیروز نمیشد، این نظام به وجود نمی‌آمد، این زلزله و تکانه‌ی شدید در ارکان نظام سلطه پدید نمی‌آمد. حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی یک تکانه‌ی شدیدی در نظام سلطه ایجاد کرد؛ بله، دو قطبی بود، با هم مخالف بودند، الان هم همین‌جور است -قدرتهای بزرگ مثل گرگهای درنده‌ای هستند که منتظر فرصتند تا رقبا را بدرند، در این شکّی نیست- امّا همه بر یک اصل متّفق بودند و امروز متّفقند و آن، دستیابی به قدرت و زورگویی نسبت به مردم و ملّتهای ضعیف و حکومتهای ضعیف و اجتماعات گوناگون عالم و غارت منابع مالی و اقتصادی آنها و تجمیع روزافزون قدرت برای خودشان است؛ این هدف است. این هدف که هدف نظام سلطه است، با پدید آمدن انقلاب اسلامی مخدوش شد.

امروز شما ملاحظه کنید در منطقه‌ی غرب آسیا -که اسمش را گذاشته‌اند خاور میانه- قدرتهای درجه‌ی یک مادّی دنیا زمین‌گیر شده‌اند؛ آمریکا امروز در منطقه‌ی غرب آسیا زمین‌گیر است. [اینها] امروز اهدافی دارند، کارهایی دارند، مقاصدی دارند در این منطقه؛ یک بخش از این مقاصد عبارت است از تقویت پایگاه استکباری رژیم صهیونیستی در این منطقه، یک بخش آن عبارت است از تصرّف همه‌ی منافذ و منابع قدرت در منطقه که دولتها و حکومتها بیایند زیر چتر آنها، از امکانات اینها استفاده کنند؛ فرمانروایی بر منطقه، [امّا] امروز نتوانسته‌اند. چه مانع شده است از اینکه مقاصد اینها تحقّق پیدا کند؟ اسلام انقلابی یا انقلاب اسلامی -هر دو تعبیر درست است؛ اسلام انقلابی هم درست است، انقلاب اسلامی هم درست است- که امروز در نظام جمهوری اسلامی تبلور پیدا کرده. این، مانع شده. اگر اسلام نبود، ایمان به خدا نبود، ایمان به معارف اسلامی نبود، تعهّد و پایبندی به وظایف دینی نبود، نظام جمهوری اسلامی هم مثل دیگران میرفت زیر چتر همین نظام سلطه و قدرت استکباری آمریکا و غیر آمریکا؛ همچنان‌که دیگران رفتند. بنابراین، آماج حمله‌ی آنها همین چیزی است که این بنای اسلامی را به وجود آورده؛ یعنی ایمان. اگر ایمان اسلامی نبود، این کشوری که ما دیده بودیم و این نظامی که ما آن را با گوشت و پوست و استخوان خودمان تجربه کردیم، ممکن نبود که تغییری پیدا بکند؛ این ایمان اسلامی بود. یک مرجع تقلید با تأیید الهی، با هدایت الهی، با بلدبودن شیوه‌ی مبارزه و کار، وارد میدان شد و ایمانِ مردم را کشاند به سمت این هدف بلند و مردم به میدان آمدند؛ وقتی مردم در میدان بودند، هیچ قدرت مادّی‌ای کاری نمیتواند انجام بدهد. عمده، حضور مردم است که این را امام بزرگوار ما به برکت ایمان مردم و با اتّکاء به ایمان مردم توانست انجام بدهد؛ لذا آماج [دشمن‌]، ایمان مردم است، ایمان جوانان است.

اینکه بنده بارها تکرار میکنم که جوان امروز، از جوان اوّل انقلاب و دوران جنگ اگر جلوتر نباشد، بهتر نباشد، عقب‌تر نیست -و من معتقدم که جلوتر است- به‌خاطر این است که امروز با این‌همه ابزارهای تبلیغی، با این‌همه شگردهای گوناگونِ فروریختن پایه‌های ایمان، جوان انقلابی ایستاده است. ما در عرصه‌ی فرهنگ، در عرصه‌ی سیاست، در عرصه‌های اجتماعی، در عرصه‌های هنری الی‌ماشاءالله جوان مؤمن داریم؛ البتّه بله، یک‌عدّه‌ای هم هستند که معتقد نیستند، پابند نیستند، آن را هم میدانیم، نه اینکه غافل باشیم امّا این خیل عظیم جوانان مؤمن، جزو معجزات انقلاب است. این جوان امروز [است‌]؛ جوانی که نامه مینویسند به بنده -از این نامه‌ها یکی و دوتا و ده‌تا هم نیست، زیاد است- و التماس، گریه که اجازه بدهید ما برویم در دفاع از حرم اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بجنگیم؛ از زندگی راحت، از زن و بچّه بگذریم. نامه مینویسند -واقعاً نامه گریه‌آلود است- که [ما] پدرومادر را راضی کردیم، شما اجازه بدهید ما برویم بجنگیم؛ این وضع جوان امروز است. خب میخواهند ایمان این [جوان‌] را از بین ببرند. این حصار فرهنگی برای حفظ این ایمان است.

مسجد پایگاه بزرگ بسیج فرهنگی و حرکت فرهنگی است؛ شیوه‌ی کار را باید در مسجد آموخت که چه‌کار کنیم. اوّلاً به شما عرض بکنم حرفی که شما با مأمومین خودتان و مسجدی‌های خودتان میزنید، از نطق تلویزیونی و مانند اینها بمراتب کارآمدتر و مؤثّرتر است؛ بارها این را عرض کرده‌ایم که نگاهِ چشم‌درچشم و جلسه‌ی نزدیک که نفَس گوینده به شنونده میخورَد، یک‌چیز دیگری است؛ این فقط هم در اجتماعات ما تجلّی دارد؛ البتّه در کلّ اسلام در نمازهای جمعه و امثال اینها این هست، لکن در بین شیعه، بُروزوظهور بیشتری دارد. این مجالس روضه‌خوانی، مجالس وعظ و خطابه، مجالس گوناگون خیلی چیزهای مهمّی است؛ اینها را دست‌کم نباید گرفت، هم از فضای مجازی مؤثّرتر است، هم از صداوسیما مؤثّرتر است، منتها خب دایره‌اش محدود است؛ اگرچنانچه این سلسله‌ی عظیم، این تشکیلات عظیم خوب کار کند و در همه‌جا کار کند، تأثیراتش برهمه‌ی اینها فائق خواهد آمد و میتوانید شما این جوان را، این مخاطب را به معنای واقعی کلمه مصونیّت ببخشید و میتوانید او را در مقابل این میکروب‌ها و این ویروس‌هایی که به‌طور دائم دارد سرازیر میشود به‌طرف این کشور و طرف این نظام واکسینه کنید. بنابراین [مسجد] هسته‌ی مقاومت است، منتها مقاومت بِاَنواعه؛(۱۰) مقاومت فرهنگی، مقاومت سیاسی، و درجای خود هم مقاومت امنیّتی و نظامی؛ کمااینکه در مساجد [اینگونه بوده‌].

این آماری که جناب آقای حاج‌علی‌اکبری گفتند، خیلی آمار مهمّی است؛ اینکه ایشان گفتند که ۹۷ درصد از شهدای ما مسجدی بوده‌اند -اگر تحقیق بشود- این خیلی حرف مهمّی است. از هر صنفی: دانشجو است مسجدی است، کاسب است مسجدی است، دانش‌آموز دبیرستانی است مسجدی است. از مسجد حرکت کردن و راه افتادن و رفتن به میدانهای جنگ و جان خودشان را کف دست گرفتن، به زبان آسان است؛ جان در کف دست گرفتن، جان فدا کردن به زبان [آسان است‌]؛ وَ لَقَد کُنتُم تَمَنَّونَ المَوتَ مِن قَبلِ اَن تَلقَوهُ فَقَد رَاَیتُموهُ وَ اَنتُم تَنظُرون،(۱۱) انسان خب میگوید که بله ما جانمان [را میدهیم‌]؛ آن‌وقتی که در مقام عمل مواجه میشود با مرگ، جور دیگری است، خیلی سخت است. این جوانها از مسجد رفته‌اند و جان خودشان را در راه خدا داده‌اند؛ نقطه‌ی عزیمت عبارت است از مسجد؛ خیلی حرف بزرگی است، حرف مهمّی است.

بنابراین مسجد، [هم‌] پایگاه مقاومت است، هم [پایگاه‌] رشد فعّالیّتهای فرهنگی و هدایت فرهنگی و بصیرت فرهنگی [است‌]؛ در دل فرهنگ، سیاست هم هست. این را هم عرض بکنیم که معنای سیاست فقط این نیست که انسان طرف‌دار زید و مخالف عمرو باشد یا بعکس؛ سیاست یعنی نگاه به حرکت عمومی جامعه که کدام طرف داریم میرویم؛ آیا به سمت هدفها داریم حرکت میکنیم یا زاویه گرفته‌ایم و داریم از هدفها دور میشویم؟ معنای واقعی سیاست این است. آن‌وقت در خلال این نگاه، تکلیف آدمها و اشخاص و گروه‌ها و احزاب و جریانها روشن میشود که آیا داریم به سمت عدالت اجتماعی میرویم؟ آیا داریم به سمت استقلال واقعی دینی میرویم؟ آیا داریم به سمت ایجاد تمدّن اسلامی میرویم، یا داریم به سمت وابستگی به غرب و وابستگی به آمریکا و تحت‌تأثیر قرار گرفتن نسبت به بافته‌ها و یافته‌های بی‌مغز غربی‌ها حرکت میکنیم؟ این خیلی مسئله‌ی مهمّی است که سبک زندگی ما، ما را به کدام طرف دارد میکشانَد؛ این نگاه، نگاه سیاسی است که می‌بینید از فرهنگ سرچشمه میگیرد؛ بنابراین در دل فرهنگ، سیاست هم هست. با این نگاه به حوادث جامعه باید نگاه کرد. بعضی کوته‌نظری میکنند، کوته‌بینی میکنند و همه‌ی چیزها را منحصر میکنند در دوستی یا دشمنی با یک شخص. یک شخص یا یک جریان چه اهمّیّتی دارد؟ باید نگاه کرد، جریان‌شناسی کرد؛ در اغلب کسانی که پایشان میلغزد این[جور] است.

در ایّام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کرده‌اید و دارید میکنید، دست بیگانه‌ها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی -من‌باب‌مثال یک اعتراض به انتخابات- میکنید امّا این کاری که دارید میکنید مورد استفاده‌ی دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانه‌ی بنده است که میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگری فکر کنند. وارد شدند؛ بعد دیدید از درونش چه درآمد؛ گفتند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». خب، حالا عذر بیاوریم که اینها که یک مشت جوان بودند، یک چرندی، یک حرف بی‌ربطی گفتند؛ نه، این‌جوری نیست. اگرچنانچه در زیر عبای بنده کسی حرفی بزند که من با آن مخالفم، خب بایستی او را از زیر عبایم بیرون کنم؛ بایستی اعلام کنم که مخالفم وَالّا به‌حساب من گذاشته خواهد شد؛ همه‌ی وزن و وزانتی که صاحب عبا دارد، پشتوانه‌ی آن حرف خواهد شد. حرف، اینها است؛ ببینید! نگاه به مسائل جاری، این‌جوری باید باشد؛ بصیرت سیاسی که ما میگوییم یعنی این. بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا میبرد، به کجا دعوت میکند، به کجا میکشانَد. آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت میکنیم؟ به سمت تدیّنِ روزافزون جامعه داریم حرکت میکنیم؟ یا آن‌چنان‌که دشمن مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت میکنیم، به سمت دلباختگی بیشتر به اقطاب(۱۲) مخالف دین داریم حرکت میکنیم. آن بصیرت سیاسی، این است. اگرچنانچه این را فهمیدیم، آن‌وقت معلوم میشود که بایستی با زید باشیم یا با عمرو باشیم، یا از این حمایت کنیم یا از آن حمایت کنیم؛ در سایه‌ی این نگاه کلان باید فهمید. این هم یک مسئله است.

یک نکته‌ای که بنده بارها این را عرض کرده‌ام، این است که مسجد بایستی برقرار باشد؛ که حالا خب [با توجّه به] آمارهایی که بیان کردند، بحمدالله تا حدودی گویا این‌جور شده، تحقّق پیدا کرده لکن باید کامل بشود. وقت نماز، مسجد باید باز باشد. هرسه وقت در مسجد باید نماز جماعت برگزار بشود؛ بنا را بر این باید گذاشت. حالا ممکن است بنده مثلاً فرض کنید توانایی ندارم که هرسه وقت بروم، خب یک نفر دیگر را حتماً آنجا بگذارم که سه وقت در این مسجد نماز اقامه بشود. و درِ مسجد از پیش از ظهر که باز میکنند برای نماز ظهروعصر، تا شب بعد از نماز عشا باز باشد؛ این‌جور نباشد که درِ مسجد را ببندند. بنده شنیدم بعضی‌ها میگفتند «عصری وارد تهران شدیم، نماز ظهروعصر میخواستیم بخوانیم، درِ هر مسجدی رفتیم بسته بود»؛ البتّه مال چند سال پیش است؛ نه، مسجد باید باز باشد.

یک نکته‌ی دیگر این است که بعضی‌ها مسجد را -برخلاف آنچه ما حالا عرض کردیم- از مسائل سیاسی میخواهند بکلّی برکنار بدارند. [میگویند] آقا شما وارد سیاست نشوید، کار خودتان را بکنید. کار خودتان یعنی چه؟ یعنی بیایید همان نمازتان را بخوانید و بروید؛ فقط پیش‌نمازی محض. این همان سکولاریسم است. سکولاریسم به‌معنای بی‌دینی نیست، سکولاریسم به‌معنای این است که دین در غیر عمل شخصی، هیچ بُروزوظهوری نداشته باشد. نظام اجتماعی کاری به دین ندارد. بله، هرکسی در داخل نظام اجتماعیِ متنوّعِ غربی و شرقی و امثال اینها خودش برای خودش، در دل خودش، در عمل خودش یک ارتباطی با خدا داشته باشد؛ سکولاریسم یعنی این. این همان چیزی است که دشمنان میخواهند؛ دشمنان همین را میخواهند. آن دینی که با آن مخالفند، آن ایمانی که با آن میجنگند، آن ایمانی است که به ایجاد نظام اسلامی می‌انجامد و اسلام را قدرتمند میکند؛ با آن مخالفند. از اسلام میترسند؛ کدام اسلام؟ اسلامی که دارای قدرت است، دارای نظامات است، دارای سیاست است، دارای حکومت است، دارای ارتش است، دارای نیروی مسلّح است، دارای توانایی‌های علمی است، دارای توانایی‌های بین‌المللی [است‌]. از این‌جور اسلامی میترسند وَالّا از اسلامی که ولو یک میلیون طرف‌دار هم فلان جریان یا فلان حزب یک گوشه‌ای در یک کشور یا در سراسر دنیا داشته باشد امّا قدرتی در اختیار ندارد، واهمه‌ای ندارند؛ کاری [در برابر آن‌] نمیکنند. آن اسلامی که با آن مقابلند، با آن مخالفند، با آن دشمنند، کینه‌ی آن را در دل میپرورانند، اسلام مقتدر است. آن‌وقت ما بیاییم اسلام را در کانونهای اصلی خود یعنی مساجد، از مسائل جامعه، از مسائل سیاست، از مسیر جامعه، از مصیر(۱۳) جامعه بکلّی منصرف کنیم؟ این جفای بزرگی است در حقّ مسجد.

یک نکته‌ی دیگر این است که بایستی برای جوانها جایگاه خاص در مسجد ایجاد کرد؛ یعنی واقعاً باید برای جذب جوان برنامه‌ریزی کرد. نه اینکه ما با حضور میان‌سال و پیرمرد در مسجد مخالفیم؛ نه، مؤمنین همه باید بیایند به مسجد و استفاده کنند، امّا جوانها را باید جذب مسجد بکنیم. اینکه جوان مسجد را خانه‌ی خود و جایگاه خود بشناسد و به آن اُنس پیدا کند و رفت‌وآمد پیدا بکند، خیلی برکات دارد. کار را در جامعه جوانها انجام میدهند، پیشران حرکتهای اجتماعی جوانها هستند، اینها هستند که کار میکنند، تلاش میکنند. جاذبه‌ی برای جوان برخلاف آنچه بعضی تصوّر میکنند، گذاشتن میز پینگ‌پنگ نیست. بعضی خیال میکنند برای اینکه جوانها را جذب کنیم به مسجد، وسایل سرگرمی فراهم بکنیم؛ مثل همان جریانی که یک کلیسایی در آمریکا [انجام میداد] که آن نویسنده‌ی مصری میگوید رفتم دیدم که پای این کلیسا یک برنامه‌ای زده‌اند که مثلاً فرض کنید که امشب از ساعت فلان در سالن کنار کلیسا، آن طرف محراب، این برنامه‌ها هست: برنامه‌ی رقص است و آواز است و موسیقی است و یک شام سبکی است و اُنس هست و مانند اینها. میگفت حسّاس شدم، رفتم دیدم بله، همین است؛ اینجا سالن کلیسا است، یک سالن هم بغلش هست مثل یک کاباره؛ دخترها، پسرها، مردها، میان‌سال‌ها می‌آیند تماشا میکنند؛ دختر و پسرها هم میدان‌دارند. موسیقی هست، رقص هست، آواز هست، آخر سر هم کشیش آمد و چراغها را یک خرده‌ای کم کرد تا یک خرده کم نور بشود و فضا [خاص شود]،(۱۴) میگفت رفتم بیرون؛ فردا برگشتم آمدم آن کشیش را در کلیسا پیدا [کردم‌]؛ گفتم من دیشب در این جلسه‌ی شما بودم، آخر معنای این چیست؟ ایشان گفت: ای آقا، میخواهیم جوانها را جذب کنیم! جوانها را میخواهیم [جذب کنیم‌]! اگر بنا است با رقص و آواز و موسیقی و امثال اینها جوان جذب بشود، خب بروند همان کاباره، چرا بیاید اینجا؟

راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است. یک حرف معنوی را برای امثال بنده که بگویند، خب گوش میکنم، حدّاکثر اندکی تأثّر پیدا میکنم، [امّا] همان حرف را به یک جوان بزنند، منقلب میشود، از این رو به آن رو میشود. دل جوان حقیقت‌پذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها.(۱۵) دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبه‌ی جوانها اینها است. شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب میشود و می‌آید. جاذبه‌ی جوان در مسجد اینها است. وَالّا حالا یک وسیله‌ی بازی هم آنجا فراهم کردیم، گذاشتیم، خب اگر بنا است برای بازی بیاید، برود در باشگاه بازی کند.

یک نکته‌ی دیگر هم عرض بکنیم؛ مساجد ما یعنی مساجدی که امروز خوشبختانه در نظام جمهوری اسلامی هستند و غالباً سی سال چهل سال عمر دارند، یک تاریخ شنیدنی و زیبایی دارند؛ غالباً این‌جور هستند. در این مساجد علمایی آمده‌اند، ائمّه‌ی جماعتی آمده‌اند، رفتارهایی داشته‌اند، برخوردهایی داشته‌اند، مؤمنینی در اینجا آمده‌اند، جوانهایی در اینجا تربیت شده‌اند، از اینجا بسیجهایی صورت گرفته، شهدایی [داده‌اند]، پیکرهای شهیدی به این مساجد برگشته‌اند؛ اینها تاریخ است، اینها سرگذشت‌های جذّاب یک مسجد است؛ این سرگذشت‌ها را باید حفظ کرد. هرکدام از این مساجد میتواند یک سرگذشت واقعیِ جذّابِ درس‌آموزی داشته باشد برای کسانی که امروز در مسجدند و کسانی که فردا به این مسجد خواهند آمد؛ این را در قالبهای گوناگون -قالب کتاب، قالب مقالات مجلّه‌ای، قالب عکس، قالب کلیپ- میشود درآورد؛ اینها را میشود تبیین کرد. چقدر از این مساجد هستند که شهدای نام‌آوری در این مساجد تربیت پیدا کردند، بعد خارج شدند و در راه خدا به شهادت رسیدند؛ این تاریخ را ما بایستی حفظ کنیم.

و فراموش نکنیم که «روز مسجد» اساساً یک روز انقلابی است؛ یعنی تشکیل این روز و تعیین این روز که به خواست و مطالبه‌ی جمهوری اسلامی بود و در سازمان کنفرانس اسلامی به‌عنوان «روز مسجد» تصویب شد، به‌مناسبت آتش زدن مسجدالاقصی است؛ به‌مناسبت مقابله‌ی با دشمن صهیونیست است؛ اساس این روز یک چنین اساسی است؛ با این نگاه به روز مسجد نگاه کنید و حرکت را در این مسیر قرار بدهید.

من به شما عرض بکنم، علی‌رغم همه‌ی دشمنی‌هایی که امروز دارد میشود -که ما طبعاً آگاهی‌های خیلی وسیعی داریم نسبت به آنچه امروز دارد انجام میگیرد؛ چه در زمینه‌های سخت و چه در زمینه‌های نیمه‌سخت و چه در زمینه‌های نرم؛ چه در زمینه‌های آشکار و چه در زمینه‌های پنهان؛ خیلی کار دارد انجام میگیرد علیه نظام جمهوری اسلامی به شکلهای مختلف- این کلمه‌ی طیّبه که واقعاً «کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّمآء»،(۱۶) [یعنی‌] نظام جمهوری اسلامی روزبه‌روز در حال استحکام بیشتر است. بحمدالله خدای متعال تفضّلات خودش را بر ماها تمام کرده؛ ما بایستی شاکر باشیم، قدر نعمت الهی را بدانیم و با امید ان‌شاءالله در این راه پیش برویم. من نگاه که میکنم به جمع شما برادران عزیزی که اینجا تشریف دارید، احساس میکنم ان‌شاءالله آینده‌ی مساجد ما هم از گذشته‌ی آن بمراتب بهتر خواهد بود. امیدواریم خداوند شما را مشمول لطف خود و هدایت خود و رحمت قرار بدهد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


۱) در ابتدای این دیدار -که به‌مناسبت روز جهانی مسجد برگزار شد- حجّت‌الاسلام والمسلمین محمّدجواد حاج‌علی‌اکبری (رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد) گزارشی ارائه کرد.
۲) ازجمله، وسائل الشّیعه، ج ۲۳، کتاب الایمان، ص ۲۴۳
۳) فرد فرد ما
۴) کافی، ج ۳، ص ۲۶۵؛ «[نماز] نزدیک‌کننده‌ی هر متّقی [به خدا است‌]»
۵) سوره‌ی عنکبوت، بخشی از آیه‌ی ۴۵؛ «... و قطعاً یاد خدا خدا بالاتر است...»
۶) کافی، ج ۲، ص ۵۸۶، کتاب الدّعاء
۷) اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۸۷، باب نهم‌
۸) سوره‌ی حمد، آیه‌ی ۵؛ «تو را میپرستیم تنها و بس، به جز تو نجوییم یاری ز کَس»
۹) و به همین ترتیب‌
۱۰) با انواع آن‌
۱۱) سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۴۳؛ «و شما مرگ را پیش از آنکه با آن روبه‌رو شوید سخت آرزو میکردید؛ پس آن را دیدید و [همچنان‌] نگاه میکردید.»
۱۲) قطب‌ها، جهت‌ها
۱۳) جایی که کار بدان جا ختم میشود
۱۴) خنده‌ی حضّار
۱۵) سوره‌ی روم، بخشی از آیه‌ی ۳۰؛ «... پس روی خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوی این دین کن ...»
۱۶) سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۲۴؛ «... مانند درختی پاک است که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است.»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۰۰
مهدی فراحی
«زن شدن مردان»»
حاج حسن توکّلی می‌گوید:
سوار اتوبوس واحد شدم، در محدوده میدان فردوسی تهران، ماشین نگه داشت و جمعیتی سوار شدند، ناگهان دیدم راننده و همه جمعیت، همه زن هستند، حتی بغل دست من زنی نشسته است!

خودم را جمع کردم، فکر کردم اشتباهی سوار شده‌ام و این اتوبوس کارمندان است. در ایستگاه بعدی اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، بعد از آن دیدم همه جمعیت مرد شدند.
نزد شیخ رجبعلی خیاط رفتم، ایشان فرمود: «دیدی همه مردها زن شده بودند! چون مردها به آن زن توجّه داشتند [و به آن زن نامحرم خیره شده بودند] همه زن شدند.‌» )

📎کیمیای محبت، یادنامه شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان) ، محمدمحمدی ری شهری، ص164.
هر روز با داستانی پند آموز همراه ما باشید
https://telegram.me/Dastanquran 
برای ترویج فرهنگ دینی لطفا به اشتراک بگذارید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۸
مهدی فراحی

شجره نامه خورشید پرفروغ انقلاب 

      حضرت ایت الله خامنه ای 


سید علی حسینی خامنه ای؛

ابن سید جواد حسینی

ابن سید حسین تفرشی

ابن سید محمد

ابن سید محمد تقی

ابن میرزا علی اکبر

ابن سید فخرالدین

ابن سید ظهیرالدین

ابن سید قطب الدین

ابن میرسید روح الله

ابن میرسید رضا

ابن میرسید جلال 

ابن سید بایزید

ابن میرسیدبابا هاشم 

ابن سید حسن

ابن سید حسین

ابن سید محمود

ابن سید نجم الدین

ابن سید مجدالدین

ابن سید فتح الله

ابن سید روح الله

ابن سید نیک الدین

ابن سید عبدالله

ابن سید صمد

ابن سید عبدالمجید

ابن میرسید شریف

ابن میرسید عبدالفتاح

ابن میرسید علی

ابن سید علی

ابن میر سید علی

ابن سلطان العلما

ابن میرسید محمد

ابن سید حسن

ابن سید حسین

ابن حسن افطس

ابن علی اصغر


ابن حضرت امام زین العابدین (ع)


ابن سیدالشهدا حضرت حسین ابن علی (ع)


ماخذ: صهبا ؛ شجره نامه امام سید علی خامنه ای(دام ظله)

◾🇮🇷سلام برشهداء🇮🇷◾

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۸
مهدی فراحی

🔶 مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی:


🌻 شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت : 

من هر وقت که نماز می‌خواندم، نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار ، از خداوند حاجتی می‌خواستم ؛


یک روز گفتم بگذار یک بار برای خودِ خدا نماز بخوانم 

و حاجتی نخواهم ،

شاعر می‌گوید :


تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن

که خواجه خود روش بنده‌ پروری دارد


همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند چرا دیر آمدی ؟ یعنی چه ؟

یعنی تو باید ٣٠ سال پیش به فکر این کار می‌افتادی ، حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی ؟!


🌹 ما هر وقت جایی گیر می‌کنیم و اصطلاحا دُم‌‌ مان در تله‌ای گیر می‌کند می‌گوییم خدا .


این شعر را استاد من شیخ اکبر برهان ٦٢ سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر می‌خواندند و من هنوز به یاد دارم که :


هر وقت که سرت به درد آید

نالان شوی و سوی من آیی


چون دردسرت شفا بدادم

یاغی شوی و دگر نیایی


ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا .


♻↩ دوستان خودمون را به پیچ صراط دعوت کنیم . . . 

.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،

🔮 http://line.me/ti/p/%40zrk3727q

.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،.،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۱۷
مهدی فراحی

««خاطره رهبر از ترور خودشان »»

*خاطره امام خامنه ای از ترور ایشان در ششم تیر ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران

*وقتی بمب منفجر شد، قبل از بیهوشی کامل، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه هم یک احساسی داشتم.

*در یکی از حالات، احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم

*احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛ هیچ دستاویزی! 

*یعنی هر چه هم عمل پشت سرخودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست. 

*آدم شک می‌کند: آیا این عمل را با اخلاص به‌جا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد، خدایی بود؟ آیا در آن شرک و ریا نبود؟ آیا ملاحظه‌ی این و آن نبود؟ به هر حال، ماها مرکز عیوبیم. متأسّفانه، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست.

*آن‌جا انسان احساس می‌کند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع می‌شود.

*من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: «پروردگارا! می‌بینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کرده‌ای وَاِلّا ما رفته‌ایم.»

*منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم.."

**لینک تفصیلی و اصلی

http://tnews.ir/news/5B9D43781726.html?nm=1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۵:۲۳
مهدی فراحی