با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۷ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

آیا روایتی وجود دارد که مردگان از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه آزاد هستند و به خانواده خو سر میزنند؟


آنچه درباره آمدن اموات به دیدار بازماندگان مطرح است، این است که بر اساس روایات، ارواح مردگان هر چند گاهی به اذن خداوند به دیدار خانواده‌شان می‌آیند و آن ها را می‌بینند. اگر سرگرم کارهای خوب بودند، شادمان می‌شوند. اگر گرفتار کارهای بد بودند، ناراحت می‌شوند. اما اینکه در چه ساعتی و یا چه زمانی و یا هر چند گاهی می‌آیند، روایات‌‌ها متفاوت است. در برخی روایات هر هفته ذکر شده و در برخی  هر ماه یک بار و در برخی سالی یک بار.


مرحوم شیخ کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی تحت عنوان«ان المیت یزور اهله»[۱] را مطرح کرده ‌است. روایات معتبری را در این باره نقل نموده‌اند. در روایات آمده است که اموات اعمّ از مؤمن و غیر مؤمن به دیدار بازماندگان خود می‌آیند. هر میّتی برحسب منزلت و شأنی که دارد، اجازه این کار را پیدا می‌کند.


بعضی از اموات هر روز، بعضی دیگر هر هفته و برخی هر سال و بعضی هر چند سال یک‌بار. حداقل اجازه‌ای که مؤمنان دارند، هر جمعه است که می‌توانند به دیدار آشنایان خود در دنیا بیایند. مؤمنان وقتی به دیدار اقوام خود می‌آیند، اگر آن ها را مشغول اعمال صالح ببینند، خوشحال شده و خدا را شکر می‌کنند. کافران وقتی به دیدار اقوام خود می‌آیند و آن ها را مشغول انجام اعمال صالح  می‌بینند، حسرت می‌خورند.

همچنین در حدیثی که در کتاب جامع الاخبار آمده است[۲] بیان شده که اموات مومنان در شب جمعه به کنار خانه های خود می  آیند. با التماس و تضرع از خویشاوندان انتظار دارند کار خیری و صدقه‌ای برای آن ها انجام داده شود.

میزان ملاقات و سر زدن اموات به خانواده های شان بسته به میزان آزادی عملی است که در برزخ برای ایشان در نظر گرفته می شود که این امر هم تابع اعمال و رفتارهای آنان در دنیاست.

از روایات استفاده می‌شود که حضور ارواح اموات در دنیا و توجه به وضعیت بستگان شان از یک سو به میزان مقام و منزلت آنان و فراغت از مشکلات خاص آن جهان بستگی دارد؛ از سویی دیگر به میزان علاقه و رضایت آنان از بازماندگان و میزان توجه بازماندگان به آنان. چه بسا بی توجهی اموات به برخی از بازماندگان به خاطر ناامیدی از توجه و خیرات و صدقات خالصانه ایشان باشد که به حال آن ها  منفعت دارد.

از امام کاظم علیه السلام روایت شده که روح اموات به بازماندگان سر می‌زند. اگر از آنان کردار خوب و عمل صالح ببینند، خوشحال می‌شوند و از آنان راضی می‌گردند. اگر آنان را در مسیر طاعت خداوند ندیدند،  بلکه کردار بد و گناه از آنان مشاهده نمودند، اندوهگین و ناراحت می‌شوند.[۳] اما در هر حال به نظر نمی رسد که این امر محدود به خانه خود و محل سکونت قبلی شان باشد. چه بسا در صورت وسعت عمل و منزلتی که دارند، بتوانند به مکان های گوناگون مورد علاقه خود سر بزنند.


اما در مورد این که ارواح به چه صورتی به خاندان خود سر می زنند، اشارات مختصری در برخی روایات شده است. البته نمی توان به راحتی در مورد معنای دقیق شان اظهار نظر نمود؛ مثلا اسحاق بن عمار می‌گوید: از امام موسی بن جعفر (علیهما السلام ) پرسیدم:

آیا میّت از خانواده‌اش دیدار می‌کند؟ فرمود: بله- پرسیدم : هر چند وقت؟ فرمود: بنا به منزلتی که نزد خداوند دارد، در هر جمعه یا هر ماه یا هر سال . پرسیدم : به چه شکلی نزد آن ها می‌آید؟ فرمود: به صورت پرنده‌ای لطیف که بر دیوار خانه های شان می‌نشیند و بر آنان اشراف می‌یابد... .[۴]

به نظر می رسد اینکه حضرت فرمود :به صورت پرنده‌ای لطیف، یک نوع تمثّل در قالب و تجسم ارواح است . مقصود از پرنده نیز پرنده مادّی یا آشنای ذهنی ما یا موجودی قابل رویت نمی‌باشد و گرنه تعبیر لطیف در  مورد پرنده معمولی معنا ندارد؛ در هر حال اعتقاد عامه مردم در مورد پرنده  یا پروانه و دیگر حشرات در این خصوص درست به نظر نمی رسد.



[۱]. شیخ کلینی ، فروع کافی، ج۳ ،ص ۲۳۰ ،نشر دارالکتب الاسلامیه تهران ۱۳۸۸ق.

[۲]. تاج الدین شعیرى‏ ، جامع الاخبار ،ص۱۶۹، انتشارات رضى‏ ، قم‏ ، ۱۴۰۵‏ ق .

[۳]. علامه مجلسی ، بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۵۷، انتشارات اسلامیه تهران بی تا .

[۴]. همان ،ج ۵۸ ،ص ۵۲





http://www.soalcity.ir/node/1770

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۵۲
مهدی فراحی
«قمر در عقرب»

*قمر در عقرب چیست؟ در پاکستان مردم در چنین روزهایی هیچ کار جدیدی انجام نمی دهند، آیا چنین عقیده ای درست است؟

*پاسخ
مردم از قدیم به برخی از تأثیرات نجوم و اجرام آسمانی بر زندگی شان پی برده بودند و احیاناً در برخی از اقوام آن قدر اهتمام به این امور زیاد بود که به سمت و سوی خرافات کشیده شدند.


اگر چه چنین تأثیراتی را به طور کلی نمی توان انکار کرد، ولی آن چه از آموزه های اسلامی استفاده می شود آن است که نباید به این امور بیش از حدّ مجاز اعتنا کرده و آن ها را در زندگی خود وارد کرد، به عنوان نمونه در چندین روایت، ائمه (ع) به این موضوع اشاره کرده اند.


شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: « من به گونه ای در نجوم غرق شده ام که هر گاه بخواهم کاری انجام دهم، آن را با اطلاعات نجومی خود می سنجم، اگر برای آن طالع شر و نحسی دیدم آن را انجام نمی دهم و هر گاه طالع خیر و خوبی برای آن دیدم، شروع به اقدام می کنم. امام فرمود: آیا به آن چه به دست آورده ای اعتقاد داشته و بر طبق آن عمل می کنی؟ عرض کرد: بله، امام فرمود: همه کتاب هایت (کتاب های نجومی) را نابود کن و به این علم عمل نکن.» [1]

 

در روایت دیگری امام علی (ع) در پاسخ به مردی که از حضرت خواسته بود، به علت نحوست برخی ایام، در آن روز به جنگ خوارج نرود، فرمود:«   گمان مى‏کنى تو از آن ساعتى آگاهى که اگر کسى حرکت کند زیان نخواهید دید؟ و مى‏ترسانى از ساعتى که اگر کسى حرکت کند ضررى دامن گیر او خواهد شد ؟

 

کسى که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است، و از یارى طلبیدن خدا در رسیدن به هدف‏هاى دوست داشتنى، و محفوظ ماندن از ناگواری ها، بى‏نیاز شده است. گویا مى‏خواهى به جاى خداوند، تو را ستایش کنند. چون به گمان خود مردم را به ساعتى آشنا کردى که منافع شان را به دست مى‏آورند، و از ضرر و زیان در امان مى‏مانند.   اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پیش گویى‏هاى دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم که در دریا نوردى و صحرا نوردى به آن نیاز دارید، چه اینکه ستاره شناسى( و پیش بینی هایی در رابطه با آینده افراد) شما را به غیب گویى و غیب گویى به جادوگرى مى‏کشاند، و (چنین)ستاره شناسی چون غیب گو، و غیب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا ( و با توکل بر خدا) حرکت کنید.» [2]

 

البته این مطلب را هم نباید نادیده گرفت که به اعتراف خود منجمین، این گونه برداشت ها ی غیر مادی و حکم های غیبی از حالات نجوم و ستارگان، دقیق و قطعی نیست و فقط مجرد ظن و احتمال است. [3]

 

اما بعد از آن که اسلام، مسلمانان را از افتادن در خرافات باز داشت، در برخی از موارد به اموری اشاره کرده است که نوعی اعتراف به دخالت اجرام آسمانی در برخی از امور زندگی انسان ها است، البته روشن است که در این گونه امور فقط باید به مقداری که شرع بیان کرده است، اکتفا شود.

 

در روایتی امام صادق(ع) می فرمایند:« هر کس در هنگامی که قمر در عقرب باشد، مسافرت یا ازدواج نماید، خیری نمی بیند.» [4]

 

مى‌دانیم که این گونه روایات در مقام بیان علّت تامّه نیست، بلکه در مقام بیان اقتضاى امکان و احتمال است، لذا فقهاء، سفر و اجرای صیغه ازدواج را در هنگامی که قمر (ماه) در برج عقرب باشد،حمل بر کراهت کرده‌اند. [5]

 

بنابراین؛ با توجه به مطالبی که ذکر شد می توان چنین نتیجه گرفت که موضوع قمر در عقرب امری است که بر طبق آن فتوا داده شده است ولی باید در نظر داشت که فتوا ویژه مواردی است که در روایت ذکر شده است (سفر، ازدواج)، و علاوه بر این، حکمی که به آن فتوا داده شده کراهت است نه حرمت، لذا برخی از فقهاء گفته اند: اگر امر اهم مانند اطاعت والدین( مثلاً والدین به فرزند خود در روزی که قمر در عقرب است، دستور سفر دهند) یا حج واجب، با این موضوع تنافی پیدا کند، آن امر اهم مقدم می شود. [6]

 

معنای قمر در عقرب:


یکی از مباحث مهمی که در این جا مطرح است معنای قمر در عقرب است. برای روشن تر شدن بحث نخست برخی از واژگان را معنا می کنیم.

 

صورت های فلکی: صور فلکى به مجموعه‏اى از ستارگان گفته مى‏شود که شکل خاصى در نظر ما دارند. [7] این صورت ها شبیه عقرب (صورت فلکی عقرب)، خرچنگ(صورت فلکی سرطان)، شیر(صورت فلکی اسد) و ... است.

 

دایرة البروج: خورشید در طول یک سال شمسی مسیر مشخصی را در میان ستارگان می پیماید .مسیر حرکت خورشید در کره سماوی را دایره البروج می نامند . [8]

 

برج های نجومی: پیشینیان، ستارگان موجود در مسیر حرکت خورشید طی یک سال را، به دوازده برج نجومی تقسیم نموده اند که خورشید بهترتیب در هرکدام, حدود یک ماه توقف می کند .(همان طور که واضح است، این مبنای پیشینیان در سال های بعد مورد نقض واقع شد، و اثبات شد که خورشید ثابت و زمین به دور آن در حال چرخش است) ،این برج ها از برج حمل (فروردین) شروع شده و به برج حوت (اسفند) ختم می شود. قابل توجه است که نام گذاری این برج ها بر اساس صورت های فلکی است؛ یعنی به همان نام های صورت های فلکی، نام گذاری شده اند.

 

اما سؤال مهم این است که آیا امروز بین صور فلکی و برج های نجومی تطابق کامل وجود دارد؟ یعنی همان طور که در زمان نامگذاری، برج عقرب محاذی صورت فلکی عقرب بوده است، اکنون نیز چنین است؟

 

حرکت تقدیمی

 

چنان چه می دانید در هر ماه، خورشید را در یکی از صور فلکی دایره البروجی می بینیم.

 

در 2000 سال پیش هنگامی که اسامی این صور ابداع شد، نقطه آغاز اعتدال بهاری به اول صورت فلکی حمل (فروردین) منطبق بود. ولی در طول این مدت، انسان دریافت که زمین در حالی که در مدار خود مانند یک فرفره در حال گردش به دور خورشید است، تحت جاذبه ماه و خورشید با تغییرات جزیی در حرکت مداری خود روبرو است.

 

این تغییرات اثر بسیار کندی در برخی مفاهیم به ظاهر ثابت ایفا می کنند. از جمله نقطه اعتدال بهاری از ابتدای برج حمل به طرف برج حوت (اسفند) متمایل می شود. توضیح آن که هر ساله نقطه اعتدال بهاری در مقایسه با موقعیت ستارگان به مقدار اندکی زودتر اتفاق می افتد. به این حرکت زمین حرکت تقدیمی گفته می شود .

 

یک دوره کامل حرکت تقدیمی 25800 سال طول می کشد؛ یعنی اگر فرض کنیم 2000 سال پیش اسامی صور فلکی دایرة البروجی وضع شده باشد، 23800 سال بعد، دوباره زمین در وضعیت مشابه اولیه خود قرار می گیرد. در طول این مدت هر سال زمین حدود 50 ثانیه قوسی زودتر به اعتدال بهاری می رسد.

 

بنابراین در حال حاضر صور فلکی به طور کلی با برج های دوازده گانه نجومی که مبین یک سال شمسی کامل هستند، تطبیق نمی کند؛ مثلاً به جای این که خورشید در اول فروردین واردصورت فلکی حمل شود، در 21 فروردین وارد صورت فلکی حمل می شود. در حقیقت می گوییم که خورشید در اول فروردین وارد برج حمل شده، ولی در 21 فروردین وارد صورت فلکی حمل می شود [9] .

 

به عبارت دیگر بعد از گذشت سالیان طولانی، تطابقی که بین صور فلکی و برج های نجومی بود، از بین رفته است. در شکل زیر به خوبی می توانید، این عدم تطابق بین صورت فلکی عقرب با برج نجومی عقرب را ببینید.

 

 

 

 

 

 

 

چیستی قمر در عقرب:

 

قمر در عقرب به این معنا است که (برای کسی که روی زمین قرار دارد) کره ماه برابر صورت فلکى" عقرب" واقع شده است. [10]

 

ماه (قمر، moon ) در طول یک ماه قمری، که حدود 29.5 روز است، یک بار به طور کامل دور زمین می   چرخد!   این یک دور کامل، به دوازده قسمت مساوی تقسیم شده (12 تا 30 درجه) و برج هایی نیز برای هر یک از این دوازده صورت فلکی انتخاب شده؛ حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، حوت، دلو، جدی . هر یک از این نام های دوازده‌گانه، متناسب با صورت فلکی ستاره های دوردستی است که ماه در مقابل آنها است.

 

قمر (ماه) در هر یک از این صورت های دوازده‌گانه، یک دوازدهم طول ماه قمری صبر می کند. (که حدود 2 روز و 10 ساعت و 48 دقیقه است) به عنوان مثال، در هر ماه قمری، قمر (ماه) حدود دو روز و نیم در برج و صورت‌ فلکی عقرب می باشد.   پس از گذشت صدها سال، صورت فلکی، از برج نجومی (که در واقع موقعیت و پوزیشن های 30 درجه ای از پیش تعیین شده بود) کمی فاصله گرفت.

 

در حال حاضر، حدود 28 درجه (27.96 درجه) بین «برج» و «صورت فلکی» اختلاف وجود دارد. با توجه به حرکت تقدیمی زمین این سؤال مهم پیش می آید که منظور از کراهت سفر و ازدواج در زمانی که قمر در عقرب است به چه معنا است؟

 

آیا به این معنا است که قمر در صورت فلکی عقرب است یا این که قمر در برج عقرب است؟

 

دیدگاه های فقهاء:

 

فاضل هندی می گوید:« ظاهر روایت امام صادق (ع)، حمل بر عرف منجمین می شود که منظور آنان نیز از قمر در عقرب، برج عقرب است.» [11]

 

صاحب جواهر نظری خلاف این مطلب دارد، وی در ادامه کلام فاضل هندی می گوید: « بلکه ظاهر این است که خبر امام صادق (ع) برای عامه مردم بیان شده است، و آنان نیز محاسبات و دقت های نجومی را متوجه نمی شوند.» [12]

 

البته ایشان در آخر تأکید کرده است که بهتر است احتیاط رعایت شود. [13] روش احتیاط هم این است که چون قمر هر دو روز و نیم- برابر 60 ساعت- از مقابل هر برج و از جمله برج عقرب عبور مى‌کند، وقتى از برج عقرب گذشت لازم است 24 ساعت دیگر بر آن افزود و جمعاً سه روز و نیم صبر نمود و سپس در امر ازدواج مثلا صیغه عقد را اجرا کرد. [14]

 

نتیجه:

 

ممکن است نظریه ای که قائل است: مقصود از قمر در عقرب،در روایت امام صادق (ع)، صورت فلکی عقرب است، به دو وجه زیر تقویت شود :

 

1- در هنگام صدور روایت (قرن نهم میلادی)، برج و صورت فلکی تطابق کامل نداشتند و احاله فهم قمر در عقرب به عرف،به صورت فلکی که مورد فهم اغلب مردم بوده است منصرف بوده است .

 

2- در برخی از استفتاءات از مراجع عظام تقلید به این سؤال اشاره شده است و نظر نهایی همان قرار گرفتن ماه در صورت فلکی عقرب، تعیین شده است. [15]

 


[1] فیض کاشانى، محمد محسن، الوافی،ج 12، ص355، کتابخانه امیر المؤمنین، اصفهان، 1406‍ ق.

[2] برگرفته از شماره 10937 (سایت: 10795)، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 79،ص 127،انتشارات مشهور، قم، 1379 ش.

[3] حسن زاده آملی، حسن، دروس فی معرفة الوقت و القبلة، ص 79، دفتر انتشارات اسلامى،قم، 1416ق.

[4] ‌کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج8، ص 275، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407‍ ق.

[5] امام خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیلة، ج‌2، ص 238، مؤسسه مطبوعات دار العلم‌،، قم، بی تا.

[6] نجفى کاشف الغطاء، جعفر بن خضر ، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج4، ص 485، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى ، قم ، 1422 ق.

[7] مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج‏15، ص 143، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش.

[8] این تعریف بنا بر نجوم قدیم است که خورشید را متحرک و زمین را ثابت می دانستند. البته بنا بر این که زمین را ثابت یا متحرک بدانیم و خورشید را ثابت فرض کنیم، اشکالی در این تقسیمات پیش نمی آید زیرا بنا بر هر دو فرض، در اثر چرخش یکی از آن دو،برج های نجومی حاصل می شود.

[9] سایت بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت با اضافات.

[10] تفسیر نمونه، ج‏15، ص 143.

[11] فاضل هندی، محمد بن حسن،کشف اللثام، ج 7، ص 13، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1416ق.

[12] نجفی، محمد حسن،جواهر الکلام،ج 29، ص 49، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت،بی تا.

[13] همان.

[14] مختارى، رضا و صادقى، محسن، رؤیت هلال، ج2، ص 1231، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى ، قم ، 1426 ‍ ق .

[15] استفتاءات از آیت الله مکارم شیرازی.

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa12007
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۵ ، ۲۲:۰۶
مهدی فراحی
▪️❓📜📋❓▪️

❓ آیا مقام کعبه بالاتر است یا کربلا؟


📋 پاسخ

👈 روایاتی از اهل بیت(علیهم الاسلام) در برتری زمین کربلا بر کعبه نقل شده است. البته کربلا مانند کعبه اعمال واجب ندارد؛ زیرا ممکن است جایی مقدس‌تر باشد، اما اعمال واجبی در آن وجود نداشته باشد؛ همان‌گونه که حضرت خضر(علیه السلام) از جهاتی داناتر از موسی(ع) بود، ولی مردم موظف بودند که پیرو حضرت موسی(علیه السلام) باشند.

☑️ امام سجاد(علیه السلام) فرمود:
«خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد [شاید کنایه از قیامت باشد] زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفّاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدّس و طیّب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم».[1]

▪️ امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و سرزمین امن قرار داده شده‌ام؟!!
👈 خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود:
بس کن و آرام بگیر! به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساساً اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ ‌بینی و سرکشی از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم».[2]

👌🏻 تمام موارد فوق کاملاً توجیه پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین(علیه السلام) در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام!

📚 منابع مطلب
💻 yon.ir/DV8s

▪️❓📜📋❓▪️

📲 09375659924
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۳:۲۳
مهدی فراحی

هموروئید و بواسیر به شرایطی اطلاق می‌شود که در اثر عوامل مختلف به ویژه یبوست شدید وطولانی و حتی اسهال طولانی رگهای خونی مقعد متورم شده  و در داخل و یا خارج مقعد به صورت یک زائده ایجاد می‌شود که گاهی با خونریزی و درد و سوزش شدید همراه است. علاوه  بر یبوست، با افزایش سن، حاملگی و فشار زایمان طبیعی، رژیم غذایی کم فیبر و ویژگیهای وراثتی و عدم ورزش و تحرک  در ایجاد و تشدید هموروئید نقش دارند. علاوه بر اینکه داروها و پمادهای مختلف برای درمان و کاهش اثرات این بیماری شایع وجود دارد درمان‌های خانگی و طبیعی همیشه بهترین گزینه هستند و به خصوص اینکه اگر شما در خانواده ای هستید که همگی مشکلات هموروئید دارند احتمال ابتلای شما نیز زیاد است و بهترین راه پیشگیری با درمان‌های خانگی است تا هرگز با این بیماری آزاردهنده مواجه نشوید.


آب تربچه


یک چهارم فنجان آب تربچه را در روز دوبار بنوشید. صبح‌ها و شبها، به مرور میزان آن را به نصف لیوان برسانید.


لیمو تازه


نصف یک لیمو ترش را داخل یک لیوان شیر گرم بچکانید و اگر طعم آن اذیتتان می کند کمی عسل هم بریزید. روزی سه تا چهار بار این ترکیب را بخورید. لیمو دیواره رگ‌های خونی را تقویت می کند. اگر شیر نمی‌توانید بخورید نصف لیمو ترش را با دمنوش زنجبیل و نعنا و عسل ترکیب کنید و روزی یک بار آن را بنوشید همه این ترکیبات برای هموروئید عالی هستند.


علف تازه کدو قلیایی یا کدو تلخ



آب برگهای کدو قلیایی را بگیرید و سه قاشق چایخوری از آن را صبح‌ها ناشتا با یک لیوان شیر مخلوط کنید  و با شکم خالی بنوشید یک ماه این کار را بکنید تا نشانه‌های بواسیر کاملا از بین برود.


آلوئه ورا


خاصیت ضد التهاب آلوئه ورا آن را یک داروی مفید برای بواسیر کرده‌است. از ژل داخل برگهای آلوئه ورا برای از بین بردن التهاب و سوزش مقعد استفاده کنید. برگ آلوئه ورا را در یخچال خنک نگه دارید و ژل آن را به مقعد بزنید.


انجیر خشک


انجیرها  را بشویید و شبها در آب بگذارید. صبح با شکم خالی آب انجیر خشک را بنوشید.


حبوبات


خوردن همه نوع حبوبات به علت فیبر زیاد آنها برای از بین بردن هموروئید بسیار مفید است حتما در رژیم غذایی خود بگنجانید.


سرکه سیب


یک قاشق چایخوری سرکه سیب طبیعی را در یک فنجان آب مخلوط کنید و روزی دوبار بنوشید. اگر تحمل سوزش اولیه سرکه سیب دارید با پنبه سرکه سیب طبیعی را به مقعد بمالید. در آغاز ممکن است سوزش داشته باشد اما خیلی زود خوب می شود.


سیاه دانه


یک قاشق غذاخوری سیاه دانه را روی حرارت تفت دهید و با همین میزان سیاه دانه تفت داده نشده ترکیب کنید و پودر کنید. روزانه نصف قاشق چایخوری از آن ترکیب را با آب بخورید.


زیره


یک چهارم قاشق چایخوری پودر زیره را با نوک انگشت نمک (خیلی کم) مخلوط کنید و با آب ولرم روزی یک بار بخورید.


روغن بادام


روغن بادام خشکی و پارگی ناشی از یبوست و بواسیر را بهبود می‌بخشد. برای چرب کردن مقعد کمی روغن بادام روی پنبه بزنید. می توانید این کار را هر چند بار در روز که احساس نیاز کردید انجام دهید.


روغن زیتون


روغن زیتون هم به علت خواص آنتی اکسیدانی‌اش برای هموروئید بسیار مفید است. همچنین روغن زیتون کمک می کند رگهای خونی راحتتر حالت ارتجاعی داشته باشند و کمتر مانع از خونریزی هموروئید می شود روزانه مقعد را با پنبه و روغن زیتون چرب کنید.


آب گرم


روزی دو بار ناحیه مقعد و باسن را در آب گرم  به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه قرار دهید. این کار باعث کاهش درد و التهاب هموروئید می‌شود.


کیسه یخ


برای از بین بردن التهاب و ورم ناحیه مقعد از کیسه یخ استفاده کنید. این کار درد را هم زود آرام می‌کند این کار را روزی ۲ تا ۳ با ر انجام دهید تا درد را آرام کنید. به ویژه که یخ باعث جمع شدن رگها می‌شود و کمتر رگهای خونی از مقعد بیرون می آیند.


چای کیسه‌ای


چای کیسه‌ای یک درمان سریع ودر دسترس است کافی است چای کیسه‌ای را به مدت ۳ دقیقه در آب گرم بگذارید. بهتر است خودتان چای کیسه‌ای درست کنید تا از کیفیت و خواص چایی واقعی برخوردار باشد همین کار را با چای سبز هم می‌توانید انجام دهید. بعد از اینکه چای کیسه‌ای کاملا خیس خورد. آب اضافی آن را بگیرید . از آنجا که چایی ایجاد لکه روی لباس می‌کند آن را روی نوار بهداشتی بگذارید و استفاده کنید مطمئن شوید که چای کیسه‌ای را مقعد تماس دارد. به مدت ۳۰ دقیقه بگذارید بماند این کار را چند بار در روز انجام دهید و هر بار از چای کیسه‌ای تازه استفاده کنید.


ورزش


ورزش و تحرک روزانه تاثیر زیادی در بهبود یبوست که عامل اصلی هموروئید است می‌شود حتما روزی ۲۰ دقیقه حرکات ورزشی انجام دهید تا مشکلات گوارشی خود به خود بهبود یابد.


در کنار درمانهای خانگی، کرم‌های آنتی هموروئید را از داروخانه تهیه کنید و به محض مشاهده علائم بواسیر و هموروئید از آنها استفاده کنید. نگذارید این بیماری طولانی شود چون در این صورت مجبور به عمل‌های جراحی سخت و حتی بیماریهایی مثل سرطان مقعد و روده می‌گردد.



http://www.zanjefil.com/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%A6%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۳:۱۹
مهدی فراحی
بواسیر
بواسیر و خونریزی آن، راهی است که بدن برای پیشگیری از بسیاری از بیماریها انتخاب می کند. اظهاراتی که اطباء قدیم و از جمله شیخ الرئیس فرموده اند منطقی و از روی حکمت و عقل می باشد. حتماً این اظهارات تأثیر گرفته از احادیث نبوی است طب اسلامی خون بواسیر را خونی آلوده می داند که باید از بدن خارج شود، بواسیر راه گریزی از بیماریهایی مانند؛ بیماریهای اعصاب، مالیخولیا، صرع سوداوی، باد سرخ، جوش های جلدی، سرطان، اگزما، جرب، قوبا، جذام، ذات الجنب، ذات الریه، سرسام و سکته های قلبی و غیره است.

شدّت آلودگی خون بواسیری
خون بواسیری خون بسیار کثیف و ناشی از سودای دم است. سودای دم وقتی رسوب کند آنقدر بیماری‏زا است که حتی اگر یک قطره آن را در قلبی که در حال تپش باشد بریزند قلب از شدّت آلودگی آن از کار می‏ افتد. کبد تلاش می‏ کند این خون خطرناک را از خودش و از اعضای رئیسه دور کند، لذا بسوی اندام کم ارزش‏تر و دردناک‏تر می‏فرستد تا انسان زنده بماند. دردناک‏تر از این جهت که انسان را تحریک کند که وضع خطرناک است! زودتر برو و فکری برای درمان کن!
خون کثیف که حاوی سودای غلیظِ دم است آن قدر کثیف است که در انتهای روده ایجاد ضایعه می‏ کند. فولیکول‏های زیادی در انتهای روده تشکیل می‏ شود که فرورفتگی و بیرون زدگی‏های آن همراه با خون و چرک از مقعد بیرون می‏زند. حال اگر این ماده سمی خطرناک به قلب یا اعضای رئیسه دیگر مانند مغز بریزد چه فجایعی در انتظار مریض خواهد بود؟!  
در حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که: «خون بواسیر امان است از جنون، مالیخولیا، سرطان، سکته، جذام و پیسی و امثال آن!» این فرمایش دلسوز امت پیامبر گرامی ماست که به ما می‏ فهماند که راه خروج خون بواسیری را با عمل جراحی نبندید بلکه اصل آن را درمان کنید! اصل آن در کبد است و همان اخلاط اضافی آلوده است که نوع آن اغلب سودای دم بسیار کثیف می‏ باشد.
بنابراین کسانی که بدون معالجه ریشه ای باعث بند آمدن خونریزی بواسیر می شوند در حق بیمار ظلم کرده و زمینه بروز انواع بیماریهای خطرناک را بر او هموار کرده اند و در عصر ما بیشتر انتقاد ما متوجه اطباء فرنگ رفته است که بی مهابا دستور به عمل جراحی می دهند، بیماری را از رنج درد و خونریزی می رهانند و ده ها بیماری دیگر از قبیل سرطان کبد و غیره را به او تقدیم می نمایند.
ضمن اینکه بیماری بواسیر معمولاً پس از جراحی در مدت کوتاهی مجدداً بازگشت می کند.
توجه کنید که بواسیر اکثراً از ماده سودائی و خون سودائی و یا خلط سودائی و خونی با هم تولید می شود. ماده بواسیر کمتر بلغمی است. پس قبل از هر چیز باید به اصلاح بدن پرداخت و خون بد و ناپسند را بیرون راند.
اطباء گیاهی هم دقت کنند قبل از پاکسازی بدن از خون و خلط ناپسند اقدام به بستن خونریزی بواسیر با ضمادهای قوی نکنند. این کار اگر چه باعث رضایت و خوشحالی بیمار و احساس غرور در پزشک می شود اما پیامدهای آن  باعث نگرانی است.
تنها در شرایطی که خون بواسیر باعث ضعف و ناتوانی شدید بیمار شده است باید با ضمادها و داروهای پاشیدنی باعث بند آمدن خون گردید، اما در هر حال باید خون ناپاک و خلط بدجنس از بدن بیمار پاکسازی شود. اگراین پاکسازی بخوبی صورت پذیرد، نیاز چندانی به داروهای موضعی نخواهد بود اگر لازم باشد با بخور دادن و یا داروهای دود کردنی می توان مانع از عفونت محل بواسیر شد یا اینکه پس از پاکسازی بدن، زخم های مقاوم بواسیر را با ضماد و داروهای موضعی دیگر درمان نمود.
پاکسازی های بواسیر از طریق اسهال دادن ملایم بیمار، استحمام به موقع و خونگیری بوسیله حجامت یا زالو است.

درمان بواسیر
تا 15 روز صبح ناشتا یک روز در میان 2 لیوان عرق شاهتره را داغ کنید تا به حد جوش برسد، بلافاصله آن را روی 3 قاشق غذاخوری خاکشی که از قبل تمیز کرده اید بریزید و به جای صبحانه میل کنید و تا ظهر هیچ چیز نخورید مگر کمپوت یا فرنی رقیق.
روز بعد 3 قاشق غذاخوری ترنجبین را در یک و نیم لیوان آب جوش حل کنید و صاف کرده داغ داغ روی 3 قاشق غذاخوری خاکشی که از قبل تمیز کرده اید بریزید و به جای صبحانه میل کنید و تا ظهر مثل روز قبل عمل نمایید. جوشانده زیرا که مسهل عام نام دارد بعد از ناهار و شام میل کنید:
مسهل عام
-       سنا و گل سرخ از هر کدام 50 گرم و افسنتین و گل ختمی و تخم کتان و ترنجبین از هر کدام 25 گرم  با هم مخلوط و نیم کوب کنید و هر بار یک قاشق غذاخوری را با یک و نیم لیوان آب بجوشانید تا یک لیوان بماند صاف کنید و شیرین کرده و میل نمایید.
این دارو اسهال آور است لذا مقدار مصرف را بگونه ای تغییر دهید که اسهال ملایمی برقرار باشد مثلاً یک بار در بعد از ظهر میل شود.
 سوپ گشنیز را هر روز یا یک روز در میان به جای ناهار میل کنید که مواد سوپ به ترتیب زیر است:
-       سبزی گشنیز با اسفناج یا برگ چغندر و عدس و یا نخود و کمی برنج و ماهیچه گوسفند یا مرغ بدون چربی و آلوی بخارا.
روز بعد نیز غذا آب پز و شامل سبزیجات فصل مانند کدو و ریواس و کنگر و شلغم و چیزهایی که در همان فصل موجود است باشد.
 پس از 15 روز قرص زیر را بسازید و روزانه 3 تا 6 عدد میل کنید:

قرص بواسیر
برای جلوگیری از خونریزی بواسیر هم مفید است:
-       هلیله سیاه- هلیله زرد- مصطکی- کندر خوراکی- ریوند چینی- انزروت- گل سرخ- صبر زرد
مساوی بگیرید و بکوبید و نرم کنید و در آب مقل ارزق خمیر کرده و بصورت قرص های یک نخودی خشک کنید. 

اگر بیمار هر روز 3 تا 6 عدد قرص بواسیر بخورد بهبود پیدا خواهد کرد. اگر علاوه بر قرص از مسهل عام نیز استفاده کند بهتر نتیجه خواهد گرفت و اگر رژیم غذایی که مطرح شد رعایت نماید نورعلی نور است. اگر به جای مسهل عام- جوشانده بواسیر بطور عام- را مصرف کند نتیجه خواهد گرفت. جوشانده این است:
جوشانده بواسیر بطور عام:
-       سه پستان- تاجریزی- اسطوخودوس- آویشن- قدومه- خاکشیر- پونه از هر کدام 25 گرم و گاوزبان 15 گرم- بهارنارنج و نعناع 10 گرم- افسنتین- مرزنجوش- تخم خشخاش- بادرنجبویه از هر کدام 8 گرم- خارخاسک- بومادران- کاکوتی- شیرین بیان- بابونه- سنبل الطیب از هر کدام 5 گرم و  تخم گشنیز- ختمی- تخم شنبلیله- بولاغ اوتی- سیاه دانه- بزرک سرخ- گزنه از هر کدام 20 گرم.
-       داروها را با هم مخلوط و به 5 قسمت مساوی تقسیم کنید. 1 قسمت رابا 6 بطری آب بجوشانید تا 4 بطری بماند صاف کنید و با یکصد گرم شکر معادل یک استکان مخلوط کرده و دوباره بجوشانید تا 3 بطری بماند در یخچال نگهداری کنید و بعد از هر غذا نصف تا یک استکان میل کنید.
عرقیات زیر را با هم مخلوط و قبل از هر غذا نصف تا 1 استکان میل کنید:
-       عرق گشنیز- عرق افسنتین- عرق نعناع- عرق شنبلیله- عرق گزنه- عرق بولاغ اوتی
اگر بیمار بعد از هر غذا نسخه جوشانده بواسیر بطور عام و قبل از هر غذا عرقیات فوق رامصرف کند نتیجه خواهد گرفت.

غذای بیماران بواسیری
باید از خوردن سرخکردنی، کباب، گوشت های غلیظ، گوشت گوساله و گاو، شیر و آنچه وابسته به شیر است، سیر، ادویه جات، سوسیس و کالباس، انواع ساندویج ها، شیرینی جات قنادی نانی که با جوش شیرین پخته شده باشد، آب یخ، نوشابه و هر چیزی که باعث یبوست و سفتی مدفوع شود پرهیز کنند. غذاها باید ملین و نرم کننده باشند.
خوردن انجیر و آلوی بخارا خیس کرده که آلوی بخارا در تعداد 2 برابر انجیر باشد تا میزان 10 عدد انجیر و 20 عدد آلوی بخارا ناشتا بسیار خوب است. سوپ هایی که با سبزیهای گشنیز و اسفناج و برگ چغندر و تره و آلوی بخارا پخته شود در دستور کار قرار گیرد و گوشت فقط آب پز همراه با موارد فوق پخته شود، آنهم گوشت مرغ یا گوسفند باشد.

خون درمانی
حجامت و زالو درمانی و فصد(رگ زدن) در درمان بواسیر بسیار مفید و گاه ضروری است بخصوص که همراه با داروهای دیگر درمان بواسیر اعمال گردد. اساساً کسانی که عادت به حجامت و خون دهی از طریق زالو و فصد دارند کمتر به بواسیر مبتلا می شوند.
هرگز خون گیری به روش طب غربی مورد نظر ما نیست.

بخور بواسیر
تخم گشنیز و آویشن و گل ختمی و تخم مرو را با مقداری آب بجوشانید و موضع را مرتب بخور دهید.

مرهم بواسیر و شقاق مقعد
موم و روغن کنجد و پیه مرغابی و مغز ساق گاو و روغن کوهان شتر و زرده تخم مرغ کتان و مقل ارزق را بجوشانید و داروها را در آب آن داخل کرده بصورت مرهم بسازید و موقع حاجت روی زخم بواسیر بمالید.

یبوست بواسیر
ده عدد انجیر و 20 عدد آلوی بخارا که در آب خیس خورده باشد برای یبوست بواسیر بسیار مفید است که ناشتا خورده شود.
ترکیبی از حنظل و مقل ارزق و تخم مرو و صبر سیاه و هلیله سیاه و سنا و گل سرخ و رب ریوند و اسفرزه علاوه بر دفع یبوست بیماری بواسیر را نیز درمان می نماید.

برای اطلاعات بیشتر و جامع تر در خصوص بیماریهای مقعد شامل خارش مقعد، بیرون زدن مقعد، از بین بردن دکمه های بواسیر، فیستول های چرکی مقعد می توانید به کتاب بیماریهای دستگاه گوارش و کبد از سری کتاب های موسسه مراجعه فرمایید!

منبع: کتاب بیماری های دستگاه گوارش و کبد، تالیف سید محمد موسوی





http://hakimmehr.blogsky.com/1393/04/03/post-113/%D8%A8%D9%88%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF-
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۱۳:۱۸
مهدی فراحی
شایعه:

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎﯼ ﮐﻪ ﺳﺎﮐﻦ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ :
.. ﺍﺯ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻞ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺑﺸﯿﻢ . ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺭﻓﺘﻢ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ 10
ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﻨﻢ ،ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻡ 2
ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺧﺒﺮ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﮐﺸﺘﯽ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ . ﺩﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﭘﻨﯿﺮ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩ
ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ . !
ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺷﺪﻡ ..
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺴﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ
ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯿﻬﺎ .....
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1939 ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ ﺷﺮﮐﺖ « ﮔﻨﺪﻡ ﮐﺎﻧﺰﺍﺱ» ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ
ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻟﺒﺎﺱ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﺮﺣﺪﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺴﺘﻪ
ﺑﻨﺪﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ
ﮐﻤﺎﻝ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺁﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺷﺴﺘﺸﻮ ﭘﺎﮎ
ﻣﯿﺸﺪ
( ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﯾﻦ ﻭ ﮐﺸﻮﺭﯼ
ﻧﯿﺴﺖ)

پاسخ:

http://antishobheh.blogfa.com/post/112

@Antishobheh
1- آیا آلمان که جزو هشت کشور بزرگ صنعتی دنیا است، فقط با غرق شدن یک کشتی پنیر، دچار قحطی میشود؟ چنین کشوری ذخیره برای روز مبادا ندارد؟ چنین کشوری نمیتواند یک محموله دیگر پنیر وارد کند؟ اصلا چنین کشوری کارخانه تولید پنیر ندارد؟؟؟
اینها همه نشان دهنده جعلی بودن این داستان است.
آیا غذای مردم آلمان فقط پنیر است که با نبودن پنیر قحطی بیاید و نگران گرسنه ماندن بشوند؟؟؟ لااقل حالا که داشتید داستان سازی می کردید کالایی را نام می بردید که جزو اقلام اساسی باشد.
https://plus.google.com/115667959543774646725/posts/A8LD3H8Vx9b

2-اما داستان شرکت گندم کانزاس هم بیشتر یک شگرد برای فروش محصولات در دوران رکود بود:
در سال های رکود اقتصادی و تلاش مردم به صرفه جویی، کارخانه ها برای تشویق مردم به خرید شروع به کاهش قیمت ها کردند. قیمت ها پایین و پایین تر آمد و فایده ای نداشت. تقاضا کاسته شده بود. بعد از شروع موج استفاده از گونی های مواد غذایی در صنایع پوشاک خانگی، کارخانه ها برای تشویق مردم به خرید دست به ابتکاری جالب زدند: مواد غذایی را در گونی های طرح دار عرضه کردند. گونی هایی که تبدیل به لباس های بسیار زیبا می شد. استفاده از این لباس ها بسیار معمول شده بود.
شرکت گندم کانزاس بعد از فهمیدن محبوبیت گونی هایش، شعار تبلیغاتی اش را عوض کرد و آن را تغییر داد به: از ما آرد بخرید تا بهترین نان و زیباترین لباس ها را درست کنید.
در واقع تنها گونی های شرکت کانزاس نبود که وارد بازار شد. بسیاری از شرکت های مواد غذایی شروع به استفاده از گونی هایی کردند که با یک بار شست و شو، مهر شرکت پاک می شد و پارچه ی با کیفیتی با رنگ های درخشان باقی می ماند.
http://khorasannews.com/PrintOnlineNews.aspx?id=1263383

3-خلاصه این متن مقایسه بین یک نفر ایرانی وآلمانی و یک شرکت آمریکایی و در نهایت این نتیجه گیری است که ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﯾﻦ ﻭ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﻧﯿﺴﺖ. آیا این نفرات نماینده دین و کشورهایشان هستند؟ اگر یک نفر کار خوب یا بدی انجام داد به معنی اینست که دین یا کشورش خوب یا بد است؟ آیا دین اسلام به آن فرد گفته است که اینگونه عمل کن؟ یا اینکه در هر دین و کشوری انسان خوب و بد پیدا می شود؟ بنابراین مقایسه انجام شده صحیح نیست.

4-نویسنده چرا سوره انسان را در قران کریم نخوانده که حضرت علی و فاطمه و فرزندانشان با اینکه روزه و گرسنه بودند غذای خود را به فقیر و اسیر دادند؟ آیا الگو و معیار ما برای مقایسه دو فرهنگ باید بزرگان و رهبران آن باشند یا دو فرد عادی؟ ما مردم عادی چقدر بر دین و فرهنگمان منطبق هستیم؟

5-پیامبر و ائمه اطهار (ع) و رهبران دینی ما همیشه چون فقیرترین مردم زندگی کرده اند و بارها نیمی از مال و زندگیشان را به نیازمندان بخشیده اند. آیا الگوها و رهبران دو کشور آلمان و آمریکا که مثال زده شده اند هم اینگونه بوده اند یا جزو ثروتمندترین و متکبرترین و جنایتکارترین افراد بوده اند و هستند؟

6-چرا نویسنده نگاهی به جشن عاطفه ها و کمک های مردمی به مردم آسیب دیده مثلا زلزله زده و ... نکرده است و خصوصا نگاهی هرچند گذرا به ایام جنگ که پیرزنی مرغی را که تمام دارایی او از دنیا بود را به جبهه ها فرستاد، و صدها و هزاران مورد اینچنینی؟ کسی که دو قالب پنیر خود را نثار مردم می کند را مقایسه کنید با مادری که 4 تا 5 جوانش را در راه کشور و مردمش نثار می کند بدون آنکه خم به ابرو بیاورد. آنگاه است که در می یابیم چقدر اختلاف فرهنگی است بین مردم ایران اسلامی و کشورهای غربی...


 انتقال مطالب با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.

منبع: کانال آنتی شبهه
(پاسخ به شبهه پراکنی های شبکه های اجتماعی)
 https://telegram.me/Antishobheh
وبلاگ آنتی شبهه:
 http://antishobheh.blogfa.com/


لینک همین متن
http://antishobheh.blogfa.com/post/112
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۲۰:۵۰
مهدی فراحی
شبهه: آیا ارتباط نداشتن مختار با امام سجاد (ع) نشان از عدم اخلاص در نزد مختار برای قیام ندارد؟ و نشانی از قدرت طلبی او نیست؟

متن کامل شبهه

استاد یوسفی غروی معتقد است که انگیزه‌ها و عوامل قیام مختار خیلی هم مخلصانه نبود. بنابراین به این جواب نزدیک می‌شویم که امام زین‌العابدین (علیه السلام) در قیام مختار به طور آشکار برای جانبداری مختار، سخن نگفته است.
نسبت داده می‌شود که وقتی عده‌ای از اهل کوفه دربارهٔ قیام مختار و ارتباط او با امام شک و تردید داشتند، از کوفه به مدینه رفتند تا شاید از امام زین العابدین (علیه السلام) کسب تکلیف کنند. ([1])

 

پاسخ

امام سجاد (علیه السلام) برای رعایت وضعیت به شدت امنیتی و تقیه‌ای کار را به عموی خود محمد بن حنفیه ـ بزرگ‌ترین فرزند امیرالمؤمنین (علیه السلام) که از این خاندان باقی مانده بود ـ سپردند. محمد بن حنفیه گفت:

«هر کس به خونخواهی برادرم امام حسین (علیه السلام) قیام کند ما می‌خواهیم به یاری مظلوم قیام کند و خونخواهی ایشان را کند هر که می‌خواهد باشد ولو یک برده سیاه»
آنان این سخن محمّد بن حنفیّه را گواهی برای تأیید مختار و قیام او قلمداد کردند. به همین دلیل به کوفه برگشتند. ([2])

در کتاب جنبش‌های شیعی در تاریخ اسلام آمده است:
مختار آشکارا به دعوت برای علویان پرداخت و برای آنان بیعت گرفت و گهگاه با آن‌ها تماس برقرار می‌کرد اما در بیشتر آمده است که امام علی بن الحسین (علیه السلام) پیشنهاد مختار را رد کرد.

در مروج الذهب ـ نوشته مسعودی ـ آمده است که وی با علی بن الحسین (علیه السلام) به عنوان این که از دودمان پیامبر (ص)  و فرزند امام حسین (علیه السلام) است، و وی برای خونخواهی او قیام کرده است، تماس گرفت و درباره گرفتن بیعت برای او نامه‌ای به آن حضرت نوشت، و آن را به همراه اموال فراوانی به سوی او ارسال داشت. اما امام علی بن الحسین (علیه السلام) پیشنهاد و اموال مختار را نپذیرفت. از این رو مختار به محمد بن حنفیه روی آورد. محمّد بن حنفیّه در پاسخ مختار گفت: من دوست دارم خداوند ما را یاری کند و کسانی را که خون ما را ریختند، نابود فرماید امّا من تو را به جنگ و خونریزی فرمان نمی‌دهم.

این موضوع به همین‌گونه در انساب الاشراف بلاذری نیز آمده است.
چنان‌چه روایت مذکور درست باشد، ممکن است خودداری امام سجاد (علیه السلام) از پذیرفتن درخواست مختار و رد اموال ارسالی او عدم اطمینان آن حضرت به رفتار مردم عراق و یا دشواری موقعیت او بوده که در میان دو دشمنی که بدخوترین خلق خدا بودند، قرار داشت و با این که این دو بر سر قدرت با یکدیگر در جنگ و نزاع بودند، هر دوی آن‌ها بر ضدّ علویان مکر و بداندیشی می‌کردند و امام در حجاز ـ که کانون دعوت زبیریان بود ـ زندگی می‌کرد، همین‌طور پاسخ ابن حنفیه که در آن آرزو کرده از کشندگان آن‌ها و کسانی که خون آنان را ریخته‌اند، انتقام گرفته شود و در همین حال از خون‌ریزی و جنگ اظهار بیزاری کرده است، دلیلی جز تقیه از ابن زبیر نداشته است. بنابراین ابن حنفیه او را به عنوان وزیر یا امیر گسیل داشته است تا شیعیان در مساعدت به او برای نابودی کشندگان امام حسین (علیه السلام) و اصحابش متّحد و همداستان شوند.

با وجود جوّ خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان امام و مختار بی‌مورد است. امام شخصاً از رهبری قیام سرباز زد اما به عمویش محمد بن حنفیه ولایت داد تا رهبری و پشتیبانی معنوی قیام را بر عهده بگیرد.
مختار مردم را به بیعت با محمد بن حنفیه فرا می‌خواند. از آثار و فواید این کار، ایجاد امنیت برای امام و مشغول کردن ذهن دشمن و جاسوسان آن به غیر امام و مصونیت آن حضرت (علیه السلام) از خطر را می‌توان نام برد. امام مردم و انقلابی‌ها را به همراهی با مختار تشویق و ترغیب می‌کرد و به عمویش می‌فرمود:
«یا عمّ! لو عَبْداً زنجیاً تَعَصَّب لَنَا اَهْلَ البَیتِ لَوَجَبَ عَلَی النَاسِ مُوازِرتَه و قَدْ وَلَّیتُک هَذَا الْأَمْرَ فَاصْنَعْ ماشِئْتَ فَخَرجُوا وَ قَدْ سَمِعُوا کلامَهُ وَ هُمْ یقُولُونَ أَذِنَ لَنَا زِینُ العابِدینَ وَ مُحَمَّدٌ بنُ الحَنَفِیة»([3])

ای عمو! اگر بردة سیاهی برای ما اهل‌بیت (علیهم السلام) قیام کند، بر مردم است که او را یاری رسانند و من تو را بر این امر گماردم. پس هرچه خواهی کن. آنگاه آنان پس از شنیدن کلام امام خارج شدند، در حالی که می‌گفتند زین العابدین (علیه السلام) و محمد بن حنفیه به ما اجازه دادند.
افزون بر آنچه گفته شد، نظر آیت الله خویی این است که از ظاهر روایات استفاده می‌شود که قیام مختار به اذن خاص از طرف امام بوده است. ([4])

و پس از بازگشت آن هیئت به کوفه،‌ مختار از آنها در مورد ملاقات و گفتگوها پرسید. گفتند: «قَد أمرُنا بنُصَرتک»([5])


([1]). خبرگزاری فارس، مصاحبه با یوسفی غروی، ۲۸/۱۰/۱۳۸۸.
([2]). همان.
([3]). ذوب النضار، حلی، ابن نما، ص ۹۶، بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص ۳۶۵، معجم الرجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج ۱۸، ص ۱۰۱.
([4]). همان.
([5]). ذوب النضار، ص ۹۶.
 

برگرفته از کتاب"مختار از دیدگاه اهل بیت" نوشته ی علی شفیع پور حسینی

منبع: مجمع جهانی شیعه




http://shiastudies.com/portal/fa/faq/post/10435/?find
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۵ ، ۱۷:۰۰
مهدی فراحی