با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
۰۵ آبان ۹۵ ، ۱۷:۰۰

مختار از دیدگاه اهل بیت

شبهه: آیا ارتباط نداشتن مختار با امام سجاد (ع) نشان از عدم اخلاص در نزد مختار برای قیام ندارد؟ و نشانی از قدرت طلبی او نیست؟

متن کامل شبهه

استاد یوسفی غروی معتقد است که انگیزه‌ها و عوامل قیام مختار خیلی هم مخلصانه نبود. بنابراین به این جواب نزدیک می‌شویم که امام زین‌العابدین (علیه السلام) در قیام مختار به طور آشکار برای جانبداری مختار، سخن نگفته است.
نسبت داده می‌شود که وقتی عده‌ای از اهل کوفه دربارهٔ قیام مختار و ارتباط او با امام شک و تردید داشتند، از کوفه به مدینه رفتند تا شاید از امام زین العابدین (علیه السلام) کسب تکلیف کنند. ([1])

 

پاسخ

امام سجاد (علیه السلام) برای رعایت وضعیت به شدت امنیتی و تقیه‌ای کار را به عموی خود محمد بن حنفیه ـ بزرگ‌ترین فرزند امیرالمؤمنین (علیه السلام) که از این خاندان باقی مانده بود ـ سپردند. محمد بن حنفیه گفت:

«هر کس به خونخواهی برادرم امام حسین (علیه السلام) قیام کند ما می‌خواهیم به یاری مظلوم قیام کند و خونخواهی ایشان را کند هر که می‌خواهد باشد ولو یک برده سیاه»
آنان این سخن محمّد بن حنفیّه را گواهی برای تأیید مختار و قیام او قلمداد کردند. به همین دلیل به کوفه برگشتند. ([2])

در کتاب جنبش‌های شیعی در تاریخ اسلام آمده است:
مختار آشکارا به دعوت برای علویان پرداخت و برای آنان بیعت گرفت و گهگاه با آن‌ها تماس برقرار می‌کرد اما در بیشتر آمده است که امام علی بن الحسین (علیه السلام) پیشنهاد مختار را رد کرد.

در مروج الذهب ـ نوشته مسعودی ـ آمده است که وی با علی بن الحسین (علیه السلام) به عنوان این که از دودمان پیامبر (ص)  و فرزند امام حسین (علیه السلام) است، و وی برای خونخواهی او قیام کرده است، تماس گرفت و درباره گرفتن بیعت برای او نامه‌ای به آن حضرت نوشت، و آن را به همراه اموال فراوانی به سوی او ارسال داشت. اما امام علی بن الحسین (علیه السلام) پیشنهاد و اموال مختار را نپذیرفت. از این رو مختار به محمد بن حنفیه روی آورد. محمّد بن حنفیّه در پاسخ مختار گفت: من دوست دارم خداوند ما را یاری کند و کسانی را که خون ما را ریختند، نابود فرماید امّا من تو را به جنگ و خونریزی فرمان نمی‌دهم.

این موضوع به همین‌گونه در انساب الاشراف بلاذری نیز آمده است.
چنان‌چه روایت مذکور درست باشد، ممکن است خودداری امام سجاد (علیه السلام) از پذیرفتن درخواست مختار و رد اموال ارسالی او عدم اطمینان آن حضرت به رفتار مردم عراق و یا دشواری موقعیت او بوده که در میان دو دشمنی که بدخوترین خلق خدا بودند، قرار داشت و با این که این دو بر سر قدرت با یکدیگر در جنگ و نزاع بودند، هر دوی آن‌ها بر ضدّ علویان مکر و بداندیشی می‌کردند و امام در حجاز ـ که کانون دعوت زبیریان بود ـ زندگی می‌کرد، همین‌طور پاسخ ابن حنفیه که در آن آرزو کرده از کشندگان آن‌ها و کسانی که خون آنان را ریخته‌اند، انتقام گرفته شود و در همین حال از خون‌ریزی و جنگ اظهار بیزاری کرده است، دلیلی جز تقیه از ابن زبیر نداشته است. بنابراین ابن حنفیه او را به عنوان وزیر یا امیر گسیل داشته است تا شیعیان در مساعدت به او برای نابودی کشندگان امام حسین (علیه السلام) و اصحابش متّحد و همداستان شوند.

با وجود جوّ خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان امام و مختار بی‌مورد است. امام شخصاً از رهبری قیام سرباز زد اما به عمویش محمد بن حنفیه ولایت داد تا رهبری و پشتیبانی معنوی قیام را بر عهده بگیرد.
مختار مردم را به بیعت با محمد بن حنفیه فرا می‌خواند. از آثار و فواید این کار، ایجاد امنیت برای امام و مشغول کردن ذهن دشمن و جاسوسان آن به غیر امام و مصونیت آن حضرت (علیه السلام) از خطر را می‌توان نام برد. امام مردم و انقلابی‌ها را به همراهی با مختار تشویق و ترغیب می‌کرد و به عمویش می‌فرمود:
«یا عمّ! لو عَبْداً زنجیاً تَعَصَّب لَنَا اَهْلَ البَیتِ لَوَجَبَ عَلَی النَاسِ مُوازِرتَه و قَدْ وَلَّیتُک هَذَا الْأَمْرَ فَاصْنَعْ ماشِئْتَ فَخَرجُوا وَ قَدْ سَمِعُوا کلامَهُ وَ هُمْ یقُولُونَ أَذِنَ لَنَا زِینُ العابِدینَ وَ مُحَمَّدٌ بنُ الحَنَفِیة»([3])

ای عمو! اگر بردة سیاهی برای ما اهل‌بیت (علیهم السلام) قیام کند، بر مردم است که او را یاری رسانند و من تو را بر این امر گماردم. پس هرچه خواهی کن. آنگاه آنان پس از شنیدن کلام امام خارج شدند، در حالی که می‌گفتند زین العابدین (علیه السلام) و محمد بن حنفیه به ما اجازه دادند.
افزون بر آنچه گفته شد، نظر آیت الله خویی این است که از ظاهر روایات استفاده می‌شود که قیام مختار به اذن خاص از طرف امام بوده است. ([4])

و پس از بازگشت آن هیئت به کوفه،‌ مختار از آنها در مورد ملاقات و گفتگوها پرسید. گفتند: «قَد أمرُنا بنُصَرتک»([5])


([1]). خبرگزاری فارس، مصاحبه با یوسفی غروی، ۲۸/۱۰/۱۳۸۸.
([2]). همان.
([3]). ذوب النضار، حلی، ابن نما، ص ۹۶، بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص ۳۶۵، معجم الرجال الحدیث، آیت الله خوئی، سید ابوالقاسم، ج ۱۸، ص ۱۰۱.
([4]). همان.
([5]). ذوب النضار، ص ۹۶.
 

برگرفته از کتاب"مختار از دیدگاه اهل بیت" نوشته ی علی شفیع پور حسینی

منبع: مجمع جهانی شیعه




http://shiastudies.com/portal/fa/faq/post/10435/?find
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۵
مهدی فراحی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی