با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

«داستان نماز اول وقت»
مردی از همسرش پرسید نمازت را خوانده ای ؟
همسرش گفت: نه
شوهر پرسید: چرا؟
همسر گفت: خیلی خسته ام تازه از کار برگشتم و کمی استراحت کردم
شوهر گفت: درست است خسته ای اما نمازت را بخوان قبل از اینکه بخوابی !
فردای آن روز شوهر به قصد یک سفر بازرگانی شهر را ترک کرد، همسرش چند ساعت پس از پرواز با شوهر اش تماس گرفت تا احوال اش را جویا شود اما شوهر به تماس اش پاسخ نداد، چندین بار پی در پی زنگ زد اما شوهر گوشی را برنداشت، همسر آهسته آهسته نگران شد و هر باری که زنگ میزد پاسخ دریافت نمیکرد نگرانی اش افزون تر میشد، اندیشه ها و خیالات طولانی در ذهن اش بود که نکند اتفاقی برای او افتاده باشد، چون شوهر اش به هر سفر که میرفت همزمان با فرود آمدن اش به مقصد تماس میگرفت اما حالا چرا جواب نمیداد؟
خیلی ترسیده بود گوشی را برداشت ودوباره تماس گرفت به امید اینکه صدای شوهر اش را بشنود، اما این بارشوهر پاسخ داد و شوهر اش گوشی را برداشت
همسر اش با صدای لرزان پرسید : رسیدی؟
شوهر اش جواب داد: بله الحمدلله به سلامت رسیدم.
همسر پرسید: چه وقت رسیدی؟ شوهر گفت: چهار ساعت قبل، همسر با عصبانیت گفت: چهار ساعت قبل رسیدی و به من یک زنگ هم نزدی؟
شوهر با خون سردی گفت: خیلی خسته بودم و کمی استراحت کردم، همسرگفت: مگر میمردی که چند دقیقه را صرف میکردی و جواب منو میدادی؟ مگه من برایت مهم نیستم ؟
شوهر گفت: چراکه نه عزیزم تو برایم مهم هستی.
همسر گفت: مگر صدای زنگ را نمیشنیدی؟ شوهر گفت: میشنیدم.
زن گفت: پس چرا پاسخ نمیدادی؟
شوهر گفت: دیروز تو هم به زنگ پروردگار پاسخ ندادی، به یاد داری؟ که تماس پروردگار(اذان) را بی پاسخ گذاشتی؟
چشمان همسر از اشک حلقه زد و پس از کمی سکوت گفت: بله یادم است، ممنون که به این موضوع اشاره کردی......معذرت میخواهم!
شوهر گفت: نه عزیزم از من معذرت خواهی نکن، برو از پروردگار طلب مغفرت کن....
«بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقَى» شما دنیا را ترجیح می دهید، در حالی که آخرت بهتر و پایدارتر است !
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۳
مهدی فراحی
««گاو برنزی شکنجه»»
*گاو برنزی، گاو برنجی یا گاو سیسیلیایی، وسیله‌ ی شکنجه در یونان باستان برای اعدام مجرمان.
محکوم را در داخل این گاو می‌انداختند و در زیر آن آتش می‌افروختند تا فلز آن کاملاً داغ و گداخته شود.
*این گاو به گونه‌ای طراحی شده بود که دود آن به صورت ابرهای خوشبوی ناشی از سوختن عود از آن متصاعد شود.و فریادهای محکوم درون آن همچون نعره‌های گاو نری خشمگین شنیده شود. و استخوان‌های سوختهٔ قربانی «همچون جواهر می‌درخشید و از آنها برای ساخت دست‌بند استفاده می‌شد».
سازنده آن اولین قربانی این وسیله شد البته قبل از مرگ کامل او را بیرون آورده و از کوه پرتاب کردند تا به فجیعترین شکل بمیرد
#منبع
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D9%88_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%B2%DB%8C
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۲
مهدی فراحی
Alireza:
📛"برجاگ"

🐺گرگی به گله های گوسفند 🐑 🐏 مردم روستا حمله می کرد. کدخدای روستا گفت با مذاکره با آقای گرگ مسئله رو حل می کند تا مردم گَله ی خود را بدون دغدغه حمله گرگ به چرا ببرند.
👤کدخدا با آقای گرگ توافق کرد به شرطی که به گله گوسفندان در زمان چرا حمله نکند؛ روزی یک گوسفند را داوطلبانه به او می دهند تا بدَرَد و بخورد، اسم توافق شد "برجاگ"
((برنامه روستا جهت امنیت گوسفندان!))
👨‍👨‍👧‍👧 مردم روستا شاکی بودند که چرا باید روزی یک گوسفند بدهند؛ اما کدخدا می گفت شما بی سوادید؛ با گرگ که نمیشه جنگید؛ باید از او امضا و تعهد بگیریم!
از روز بعد از "برجاگ"؛ علاوه بر روزی یک گوسفند اهدایی روستا به آقای گرگ؛ چند گوسفند دیگر از آغلها گم می شدند، همه شواهد 🐾 نشان میداد کار آقای گرگ است. وقتی مردم استخوانهای باقی مانده گوسفندان را برای کدخدا بردند ؛ کدخدا در جواب اعتراضات مردم گفت؛ با روح "برجاگ" تضاد داره نه خودش؛ چون در زمان چرا نبوده نمیشه ایراد گرفت!
هر چه مردم گفتند 🗣 که طبیعت گرگ دریدن است؛ توافقی که گرگ امضا کند؛ جز قانونی شدن دریدن نیست؛ کدخدا قبول نکرد که نکرد. آخرین حرف کدخدا این بود:
من به "برجاگ" خوشبینم، به آقای گرگ بدبینم!
...
...
#من_به_برجام_خوشیینم_به آمریکا_بدبینم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۲
مهدی فراحی
««جدایی بخاطر تلگرام!»»

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،خانم جوان که با وجود دو فرزند با درخواست جدی طلاق از سوی همسرش روبرو شده است ضمن مراجعه به مشاور اجتماعی پلیس گفت: با ورود و استفاده نابجا از برنامه های کاربردی تلفن همراه کانون گرم خانوادگیمان به سمت سردی و فروپاشی سوق یافت.


وی ماجرای ایجاد تنش در محیط خانوده اش را این گونه تشریح کرد: پیش از این از برنامه های کاربردی تلفن همراه بی اطلاع بودم و تنها از یک تلفن همراه ساده برای برقراری تماس استفاده می کردم تا این که در پی رفت و آمد با برخی دوستان با نرم افزارهای موجود در تلفن های همراه هوشمند و شبکه های اجتماعی آشنا شدم. به ترغیب آن ها و علیرغم مخالفت همسرم یک تلفن همراه هوشمند خریدم و از آن پس با تعدادی از دوستان و اعضای فامیل عضو گروه هایی در تعدادی از شبکه های مجازی شدم و دائم با اشتراک فیلم، عکس و اطلاعات مختلف در خصوص برنامه های آشپزی، اقدامات روزانه، مسافرت، خواص دارویی مواد و دیگر محتوای شبکه های اجتماعی با هم در ارتباط بودیم.

در همان وهله نخست وقت زیادی از روز و شبم صرف این ارتباطات مجازی می شد و همسرم بیشتر اوقات که سرگرم پیام نگاری بودم ملامتم می کرد و دلیل مخالفتش را مشغولی دائم به سرگرمی های کاذب و کم توجهی به فرزندان عنوان می کرد و از من می خواست همچون گذشته وقت بیشتری را برای امور منزل و فرزندانمان بگذارم اما من زیاد به تذکراتش اهمیت نمی دادم.

تا اینکه پس از مدتی به سفارش یکی از دوستان تصویری زیبا و آرایش شده از خودم را به عنوان عکس پروفایلم در یکی از شبکه های اجتماعی انتخاب کردم و اندکی بعد این موضوع خودش باعث دردسر عظیمی در زندگی ام شد.

مدتی بعد نمی دانم سر و کله فردی که با ارسال تصاویر و پیام های عاشقانه به من ابراز علاقه می کرد چگونه و از کجا پیدا شد و من هم از روی کنجکاوی بعضی پیام های او را پاسخ می دادم و بیشتر اوقات به پیام ها و درخواست هایش توجهی نداشتم تا این که همسرم به طرز رفتار و سرگرمی تمام وقت من با تلفن همراه شک کرد و چند نوبت به طور مخفیانه تصاویر و پیام های تلفن همراهم را بررسی و در نهایت به طور قاطع در رابطه با برخی ارتباطات مجازی ام از من بازخواست کرد.

در ابتدا سعی کردم او را متقاعد کنم گاهی دست یابی به عکس و اطلاعات دیگران در فضای مجازی بدون خواست و اراده فرد نیز قابل انجام است و وقوع این مسائل در این محیط ها عادی و ناشی از سوء تفاهم یا جابه جا شدن یک عدد و رقم است و هیچ گونه ارتباط دو طرفه ای بین من و آن فرد که زن یا مرد بودنش هم مشخص نیست وجود ندارد. اما همسرم با مشاهده برخی پیام های رسیده و پاسخ های هرچند کوتاه و بی اهمیت من به آن ها به ویژه دیدن عکس پروفایلم به هیچ یک از توجیهاتم توجه نکرد و حتی موضوع را با والدینم درمیان گذاشت و این گونه بود که روابطمان به سردی و جار و جنجال کشید. طوری که وساطت و پادرمیانی بزرگترها هم نتوانست تفکر و تصمیم همسرم را تغییر دهد.

هم اکنون هم شوهرم با وجود دو فرزند با قاطعیت قصد جدایی دارد و تاکنون تنها وساطت فامیل باعث جلوگیری از طلاقمان شده اما کاش در این شرایط می توانستم به او ثابت کنم در ارتباطات مجازی من هیچ گونه ارتباط دو طرفه ای وجود نداشته و من عاشق زندگی ام هستم اما افسوس که به دلیل مراوده های مجازی خالی از منطق دیوار بی اعتمادی بدجور بین من و همسرم قامت راست کرده است.


نظرکارشناس:

اکثر شبکه های اجتماعی که تولیداتی نو ظهور و اساسا دارای خواستگاه بیگانه و غیربومی هستند و از نقطه نظر اهداف تولیدکنندگان و گستره بهره برداری با سبک زندگی ما فاصله بسیار دارند .


این تولیدات نوظهور با شعار اشتراک افکار عمومی و کاهش فاصله بین انسان ها خیلی زود وارد زندگی اقشار مختلف در جوامع هدف شده و علی رغم ظرفیت های بهره برداری مفید و موثر در کسب دانش و توسعه ارتباطات انسانی، در برخی مواقع به شکل نادرست مورد استفاده قرار می گیرند مانند ارتباطات مجازی بیهوده و خالی از فایده که تنها برای کاربران تبدیل به ابزار سرگرمی شده و وقت زیادی از افراد را بدون این که بازخورد و بهره خاصی داشته باشند معطوف خود می کنند.


ایجاد فاصله بین زوجین و افراد خانواده، تحمیل برخی هزینه های غیرضروری به افراد، تنش عاطفی منجر به تیرگی روابط و پیامدهایی همچون طلاق، کاهش ارتباطات چهره به چهره، کاهش تمایل به حضور در فعالیت های اجتماعی، بروز ارتباطات خارج از عرف و موازین اخلاقی، ترویج مسائل مغایر با فرهنگ و ارزش های بومی، ایجاد زمینه سواستفاده از تصاویر و اطلاعات خصوصی افراد و صدها مورد دیگر از جمله آسیب های مادی و معنوی استفاده نابجا از امکانات و ابزارهای ارتباطی نوین است که لازم است با توجه به ظرفیت های سو استفاده از این فن آوری ها در ابتدا فرهنگ استفاده از آنها را فراگرفته و سپس آنها را هوشمندانه و به صورت هدفمند مورد بهره برداری قرار دهیم چراکه برخی از تبعات حاصل از این مراودات مجازی مانند سوء ظن، بدگمانی و کاهش اعتماد بین افراد به ویژه زوجین در مواردی غیرقابل جبرانند.


داستان فوق از سوی پایگاه اطلاع رسانی پلیس ارسال شده است.

منبع:
http://www.yjc.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۸
مهدی فراحی
سلام علیکم😊
احکام_وضو


💢همه مراجع:
خواب در حد اینکه چشم نبیند و گوش نشنود 👈 باطل کننده ی وضو است.


💢 همه مراجع:
وضوى کسى که از خروج باد معده خوددارى مى کند 👈 باطل نیست.


💢 همه مراجع:
اگر در حین وضو یا نماز، شک در خروج باد معده کند👈نباید به شک خود اعتنا کند.


 💢 همه مراجع:
ترشحات معمولى خانم ها، وضو را باطل نمى کند مگر آنکه به منى یا بول بودن آن یقین پیدا کند.
 

💢 همه مراجع:
نگاه به نامحرم در حال وضو 👈 باعث بطلان وضو نمى شود ولی باید توجه داشت که نگاه عمدی به نامحرم حرام است.
 

💢همه مراجع:
اگر زن در جایی وضو بگیرد که مرد نامحرم او را مى بیند👈 گناه کرده؛ ولى وضویش صحیح است.


  🌿منتشر کنید🌿
🌺گلبرگ احکام🌺
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۰
مهدی فراحی

فرمانده گردان کمیل 

     🍃از لشکر۲۷ محمد رسول الله🍃  


💟تاریخ تولد :۱۳۳۵

تاریخ شهادت : ۲۱اسفند ۱۳۶۱

محل تولد : /تهران /فیروزآباد

محل شهادت :فکه💟


قبل از اینکه او قدم به دنیای فانی بگذارد، مادر بزرگوارش جهت سالم به دنیا آمدن طفل او را نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرده بود.

زندگی آنها ساده و بدور از هر تکلفی بود. احمد برادر دیگرش، هشت سال پس از او، در سال ۱۳۴۳ به دنیا آمد. پس از آغاز تهاجم ارتش بعث عراق به میهن اسلامی، وی به جبهه رفت و ‌هفت ماه در کردستان و یک سال هم در سر‌پل ذهاب، بازی دراز و سومار با متجاوزان بعثی جنگید و پس از آن برای‌ دادن آموزش نظامی به نیروهای مردمی سپاه و بسیج به تهران برگشت. در این زمان خبر شهادت برادر کوچکترش احمد را به او دادند. او بعد از خاکسپاری برادرش و انجام مراسم مرسوم مجدداً به جبهه برگشت وقتی در منطقه فکه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، محمود که فرماندهی گردان را به عهده داشت، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند. 


سرانجام پس از چند روز جنگ نابرابر که بین محمود و نیروهایش از یک سو و مهاجمان تا بن دندان مسلح بعثی از سوی دیگر جریان داشت، آنها روز بیست و یکم بهمن سال ۱۳۶۱ مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنها در منطقه باقی ماند.. 


اردیبهشت سال ۷۱ بود که سعید قاسمی به همراه شماری از بسیجی‌های لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله به فکه می‌رفتند. فکه را بعد از ده سال می‌دیدند؛ منطقه‌ای بکر و دست نخورده.تجهیزات بچه‌ها،‌ سنگرها، موانع و همین طور پیکرهای مطهر شهدا اینجا و آنجا به چشم می‌خورد.


صدای بچه‌های گردان کمیل را می‌شنیدند که همت را صدا می‌زدند حاج همت ، سلام ما را به امام برسان، بگو عاشورایی جنگیدیم‌ و گریه‌ همت را که ملتمسانه سوگندشان می‌داد تو را به خدا تماستان را قطع نکنید. 


با من حرف بزنید. حرف بزنید عطاءالله بحیرایی را می‌دید که با آن پای نیمه فلج مدام زمین می‌خورد؛ اما دوباره بر‌می‌خاست و پیش می‌دوید. کریم نجوا را که از کنار بچه‌ها می‌دوید و می‌خندید بچه‌ها دیر و زود داره، اما سوخت و سوز نداره. 


یکی می‌افتاد، یکی بلند می‌شد، یکی آب می‌خواست، زمین تشنه بود، آسمان تشنه بود... بچه‌ها آب می‌خواهند

💢و این بود حکایت گردان کمیل...💢

 

کانال متفاوت شهدا👇

🌷 @pelakkhaki

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۰۷
مهدی فراحی

آشنایی باقانون- اخبار حقوقی:

مجر_مستاجر

تخلیه فوری

برای تخلیه فوری به شرایط ذیل توجه فرمایید:

قرار داد اجاره غیر رسمی ( یعنی در دفتر خانه اسناد رسمی تنظیم نشده باشد) حال این قرار داد توسط موجر و مستاجر روی یک برگ کاغذ تنظیم شده باشد یا توسط دفاتر آژانس املاک ( بنگاه های املاک) تنظیم شده باشد، در این صورت فرقی نمی کند، اما حتماً باید در انتها ی آن علاوه بر موجر و مستاجر دو نفر شاهد هم آن را امضا کرده باشد.


در این صورت موجر می تواند در عریضه خود ( دادخواست به شورای حل اختلاف) محل وقوع ملک مراجعه کند و خواسته ی خود را دستور تخلیه بنویسید نه حکم تخلیه و پس از بررسی این مرجع قضایی دستور تخلیه ملک صادر می شود . شایان ذکر است اگر تقاضای حکم کند، حکم تخلیه صادر می شود که با صدور این حکم با مهلت 20 روز حق تجدید نظر خواهی اعتراض ایجاد می شود. و پس از طی مدت طولانی، چنانچه حکم به نفع مالک صادر شود پس از آن مالک باید تقاضای صدوراجراییه کند. و در اجراییه ی باز مهلت 10 روز اعتراض باید طی شود. چنانچه اعتراض به اجراییه نشود و یا اعتراض شد اما اعتراض او پذیرفته نشود، در این صورت تخلیه ملک انجام می پذیرد.


بنا براین با قدری تأمل میان خواسته دستور تخلیه و حکم تخلیه درانجام تخلیه و فوریت آن خواهید دید که چقدر تفاوت وجود دارد. 1- مدت اجاره منقضی شده باشد. 2- یا مستاجر از پرداخت بیش از سه ماه امتناع ورزد. 3- یا در صورت شرط عدم انتقال به غیر اجاره داد باشد. 4- یا محل مورد اجاره را مورد استفاده ( غیر مشروع) کرده باشد. و یا به هر علت دیگر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۲
مهدی فراحی
سیاست شیطان گام به گام است...(خطوات)



۱. مرحله اول القای وسوسه است.(وسوس إلیه)



۲. در مرحله دوم تماس می گیرد.(مسّهم طائف)



۳.مرحله سوم در قلب نفوذ کرده و جای می گیرد.(فی صدورالنّاس)



۴.مرحله چهارم در روح می ماند.(فهو له قرین)



۵.در مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار می دهد.(حزب الشیطان)



۶.در مرحله ششم سرپرست انسان می شود.(و من یتّخذالشیطان ولیّاً)



۷.در مرحله هفتم انسان خود یک شیطان می شود.(شیاطین الإنس و الجنّ)



امام علی (ع) در خطبه۷ نهج البلاغه می فرمایند: شیطان در روح انسان تخم گذاری می کند.((فباض و فرّخ فی صدورهم))



(منبع:کتاب دقایقی با قرآن؛استادمحسن قرائتی)

محاول...
Www.mahavel.blogfa.com
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۴
مهدی فراحی
خوارج:

یک وقت فکر نکنیم خوارج
زنا کار
شراب خوار
حرام خوار
بودند
نه
خوارج بصیرت نداشتن.

به قول مقام معظم رهبری تحلیل سیاسی نداشتن.
.
.
داستان
کشته شدن عبدالله بن خباب بن ارت به دست خوارج رو شنیدم و یک نکته مهم:
.
.
.
خوارج عبدالله و همسرش باردارش را در مسیر بصره به کوفه دستگیر کردند،
وی از شیفتگان حضرت علی علیه السلام بود،
یکی از نزدیکان عبدالله که پنهان شده بود به بالای درخت نخلی رفته بود و ماجرا را تماشا میکرد تعریف میکند که دیدم:

خوارج سر عبدالله را جدا میکنند!
سپس شکم زن باردار او را نیز با شمشیر پاره میکنند!
و جنین از شکم مادر بیرون میکشند و سر جنین را هم با شمیر جدا میکنند!
به جرم???
آری
به جرم....
عشق به علی.....

بعد
کنار آب رفته و وضو میگیرند!
راوی میگوید آنقدر نماز طولانی بود که بالای درخت نزدیک بود خوابم ببرد.

بعد از نماز!!!!
نزدیک درخت خرما می آیند
خرمایی از درخت به زمین می افتد،
یکی از خوارج خرما رو برداشته و میخورد،
که یکی دیگر از خوارج سرش فریاد میکشد و میگوید که چه میکنی مردک از کجا میدانی که صاحب درخت راضی است!!!!
مرد خرما رو از دهان بیرون انداخت...
.
.
نکته رو داشتید:
به مال حرام حساس بودند!!!
نماز طولانی میخواندند!!!
ولی
بصیرت نداشتند.
تحلیل سیاسی نداشتن.
جنگ صفین شمشیر به روی امام جامعه کشیدند و علی علیه السلام رو مجبور به حکمیت کردند.
بعد از حکمیت هم که دیدند فریب خوردند باز،رو در روی ولایت ایستادند!!!
.
.
خدا همه ما رو از شر شیطان حفظ کنه.
عبرت:
.
.
من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام.

✅قاتل علی(ع)کافر نبود...
ابن ملجم زمانی در کنار علی(ع)شمشیر می زد!


ابن ملجم پس از به خلافت رسیدن علی(ع)با او بیعت کرد،در جنگ جمل در کنار او جنگید و پس از جنگ صفین و پایان حکمیت به خوارج پیوست.او در جنگ نهروان با علی(ع) نبرد کرد و از معدود افراد بازمانده از این جنگ بود.

و امام صادق(ع) فرمود که تا صبح قیامت ملائکه او را لعن می کنند.

فاصله حق و باطل این گونه بهم نزدیک است و سابقه دار بودن و کنار علی(ع) بودن، دلیل بر سعادت نیست!

با علی(ع) ماندن هنر است.
تاریخ و سرگذشت صحابه در اسلام را که بخوانیم امروز را بهتر می توانیم درک کنیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۸
مهدی فراحی
«فوت‌وفن‌های قهر و آشتی با همسر»
هنگام جر و دعوا بین زوجین با کارهای ساده زیر می توان جلوی قهر و آشتی را گرفت
*کنار گذاشتن تلفن همراه هنگام صحبت کردن با همسر،
*بهره‌مندی از تفریحات مشترک
*استفاده مداوم از واژه‌هایی مثل "لطفاً" و "متشکرم".
*آگاهی از روحیات همسر مستلزم آزمون و خطا و در نظر گرفتن شرایط و عوامل.
*فراموش کردن جر و بحث‌های "امروز" و متمرکز شدن بر روی "آینده" تا ذهن برای لحظاتی منحرف شده و فرصت آشتی کردن با یکدیگر را پیدا شود.
*صحبت کردن در مورد آینده به زوجین کمک می‌کند که در زمانی بسیار کوتاه جر و بحث‌های فعلی‌شان را فراموش کنند.
*زوجین می‌توانند با همفکری و تصویرسازی رویدادهای آتی اختلافات را کاهش داده و احساسات فعلی‌شان را تا حد زیادی کنترل کنند.
*صحبت کردن در مورد آینده تنها به منزله تلاش برای بررسی اهداف آتی نیست؛ بلکه اقدامی موثر برای پیشی گرفتن از چالش‌های مقابل زن و شوهر (مثل جدال‌های متداول آنان) محسوب می‌شود.

منبع: Medical Daily

کلیه حقوق این سایت متعلق به باشگاه خبرنگاران بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۰۹
مهدی فراحی