با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۷۷ مطلب با موضوع «شایعات و شبهات» ثبت شده است

««متن وپاسخ شایعه سوره فاطر و نزول برکت»»


"امشب هرکس دعا کنه قبول میشه چون که امشب ماه خانه خدا رو طواف میکنه این پیام روبه همه إرسال کن هیچ کس رو محروم نکن از این دعا «ربى من کلى ذنب واتوبوعلی»امشب ماه عمود بر کعبه میشه. التماس دعا امشب تلاوت آیه29و30سوره فاطر باعث نزول برکت است. شما هم مثل من برای دوستاتون ارسال کنید.بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ ﴿٢٩﴾لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ( ۳۰)سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ یَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حیلَتی وَ ارزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبَّ العالَمین حضرت محمد(ص) فرمودند هر کسی این دعا را بین مردم پخش کند گرفتاریهایش حل شود... فقط امشب"

 

پاسخ شایعه

1. مسئول رصدخانه دانشگاه فردوسی مشهد طواف ماه به دورِ کعبه را علمی ندانست و تکذیب کرد و گفت ماه هیچ وقت در مدارش به دور کعبه چرخش نکرده است که بتوان اصطلاح طواف را برای آن به کار برد. 

2. ماه تقریبا در هر 27/3 روز یک دور کامل به دور زمین می‌گردد و در طول این مدت ممکن است در تاریخ‌های قابل محاسبه از نقطه بالای کعبه در آسمان عبور کند که این امر منحصر به یکبار در سال نیست ! 

http://www.hajj.ir/14/41670

3. پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : 

پنج شب است که دعا در آنها رد نمی شود: شب اول رجب، شب نیمه شعبان، شب جمعه، شب عید فطر و شب عید قربان . 

البته به شب های قدر نیز در روایات دیگر اشاره شده اما نامی از شب طواف ماه به دور کعبه در آنها نیامده است ! 

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=136494

4. در خواص آیات 29 و 30 سوره فاطر تنها این مطلب یافت شد : 

"هر کس این دو آیه را در 4 پارچه پنبه ای نو و پاک بنویسد و در مکان تجارت خود قرار دهد، موجب رشد تجاری او و سود فراوان می شود،" که مسلما ارتباطی به شبی خاص یا وضعیت ماه نسبت به زمین ندارد . 

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=146677

5. عبارت "سبحان الله یا فارج..." دعایی با سند مشخص نیست و ادعا در مورد انتشار آن و رفع گرفتاری منتشر کننده از طرف پیامبر اکرم (ص) نیز کذب و فاقد اعتبار است ! 

http://www.pasokhgoo.ir/node/66750

6. با فرض صحت برخی یا تمام موارد ، آیا فضیلت ادعا شده در انتشار آنها مربوط به یک زمان واحد است ؟! 

یا چرا هیچ تاریخ و زمان مشخصی در این دست پیامها ذکر نمی شود و در بازه های زمانی مختلف منتشر می شود ؟! 


حق جو و حق طلب باشیم

لینک مطلب جهت انتشار:  http://shayeaat.ir/post/210 

فرم ارسال نظر



کلیه حقوق متعلق به سایت شایعات می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۱۱
مهدی فراحی

⛔شبهه نجاست سگ⛔


آیا سگ نجس است ؟؟؟؟؟

در ایران باستان مردم در خانه های خودشان سگ نگه میداشتن . بعد از حمله اعراب به ایران سگها نگهبانهای خانه ها بودند و جلوی تهاجم اعراب به خانه و ناموس مردم را میگرفتند . اعراب از سادگی مردم ایران استفاده کردند و فتوای دادن که سگ نجسه و اگر در خانه باشه تا هفت خانه اینطرف و آنطرف فرشته ای نمیاد و برکت از آن خانه میره و بعد از این فتوا مردم باور کردن و اعراب به جان و مال و ناموس ایرانیها تجاوز کردند و از آن به بعد در ایران باب شد که سگ نجس است . در صورتی که در قران در سوره کهف خداوند سگ را همراه انسان نشان داد و فرمود که سگ همراه اصحاب کهف خوابید و بیدار شد و با آنها مرد . بیاید بیدار باشیم و نسبت به خرافات که بما القا شده با دید بهتر نگاه کنیم و آگاه باشیم . همه آدم ها ظرفیت بزرگ شدن را ندارند، اگر بزرگشان کنیم گم می شوند و دیگر نه شما را می بینند و نه خودشان را. بیاییم به اندازه آدم ها دست نزنیم..... ‏



🔴 در پاسخ به شبهه

"آیا سگ نجس است ؟؟ ... !!" : 


1⃣ این مطلب در هیچ منبع معتبری یافت نشد و تناقضات عجیب متن شبهه ، به تنهایی موجب بطلان آن است ! 

2⃣ دو ایراد عقلانی در متن :

🔸آیا برای دفع تجاوز ادعا شده ، توان و غیرت ایرانیان از سگها کمتر بوده است ؟!

🔸 با فرض قبول مطلب ، آیا ایرانیان پس از این اتفاق متوجه فریب اعراب نشدند و ساده لوحانه ماجرای فریب خود را پذیرفته و ادامه دادند ؟!

3⃣ سگ نجس است ، اما اسلام برای برخی کارها همچون نگهبانی ، شکار اجازه استفاده داده و خرید و فروش این نوع سگ هم به علت استفادۀ عقلایی که دارد، در اسلام مجاز شمرده شده است.

www.porseman.org/q/show.aspx?id=102378

4⃣ در قرآن، سخن از سگ اصحاب کهف آمده اما تجلیلی از آن سگ بیان نشده است !

"و سگ آنها دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانى مى‏ کرد)"

www.soalcity.ir/node/1916

5⃣ نجس بودن سگ در روایات معتبری آمده ، از جمله :

ابی سهیل از امام صادق (ع) پرسید در مورد سگ، که حضرت سه بار فرمودند: "سگ نجس است"

www.islamquest.net/fa/archive/question/fa4155

6⃣ یقینا خود متن شبهه ، مصداق بارز خرافه ایست که نویسنده در پایان متن ، هشدار به مراقبت از آن داده است ! 


∆۷_این شبهه وموارد مشابه فقط برای کوبیدن اسلام هست وگرنه در صدسال اخیر خیلی چیزها از ما گرفتند و جایش چیزهایی برای اسارت ما به دادند و نویسنده اصلا اعتراض نمی کند


🌷حق جو و حق طلب باشیم🌷


لینک مطلب جهت انتشار :

💻 shayeaat.ir/post/312

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۱
مهدی فراحی

متن شایعه



"چند وقته با استاد [...] داخل شبکه [...] ماهواره آشنا شدم

استاد صاحب کرامات زیادین که یکیش درمان با انرژی از راه دوره

از وقتی جز مریدای ایشون شدم مسیر زندگیم عوض شده ...

واقعا با وجود این مرد بزرگ [....] ..."

 

 پاسخ شایعه



1. انرژی درمانی به هزاران سال پیش باز می گردد و از مشرق زمین نشات گرفته که در کشورهای غربی بدلیل اثبات تاثیراتش در کنار علم پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد.

2. جهان از انرژی تشکیل شده و در اطراف هر موجودی میدانی از انرژی وجود دارد که به این میدان الکترو مغناطیس یا هاله می گویند .

3. هر فردی می تواند با فراگیری فنون مربوطه ، انرژیهای کیهانی را در هاله خود ذخیره نماید و حتی به دیگری منتقل نماید .

به این فرایند انرژی درمانی میگویند.

4. بدن انسان از دو بخش تشکیل شده است :

* جسم فیزیکی که قابل مشاهده است 

* هاله که قابل مشاهده نمی باشد و در واقع جان و ماهیت انسان را در بردارد و خود دارای لایه های مختلفیست و هر لایه امواج معینی دارد .

5. انسان به دلیل داشتن هاله متعالی خویش همواره حامل این استعداد است که با فراگیری فنون انرژی درمانی ، ضمن خود درمانی به سایرین یاری رسانی نماید .

* این پدیده کرامتی برای فرد دارنده محسوب نمی گردد بلکه لطفیست الهی که در درون همه انسانها توسط خدای مهربان به ودیعه گذاشته شده است.

6. انرژی درمانی شیوه های مختلفی دارد از جمله انرژی درمانی از راه دور ؛ شاید در تصور خیلیها این امر محال باشد ولی در حقیقت امری کاملا امکانپذیرست !

مانند انرژیهای رادیویی و تلویزیونی و ماهواره ای که با سرعت بالا ارسال می شوند .

7. طبق قاعده اثبات شده حاکم بر انرژی ، نیروی فکر به طریق قویتری در فضا منتشر و به مخاطب منتقل میگردد . 

در این فرآیند درمانگران و بیماران در یک زمان به هم فکر میکنند و بر همین اساس به راحتی با هم مرتبط شده و انرژی انتقال می یابد.

8. مهارت یاد شده از سوی عده ای مورد سو استفاده قرار گرفته تا خود را دارای کرامات معنوی و آسمانی معرفی کرده و از مردم سو استفاده کنند که باید توجه داشت این فقط یک مهارت است نه کرامت یا دلیلی برای ارادت به این اشخاص !

 http://maaref.porsemani.ir/node/3993

http://goo.gl/CGYVtn

 

حق جو و حق طلب باشیم

لینک مطلب جهت انتشار: http://shayeaat.ir/post/311

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۰
مهدی فراحی

««خودکشی یا انتخاب عذاب جاوید»»

*تعریف: محروم کردن خود از نعمت زندگی،  بخاطر بزرگ جلوه دادن مشکلات برای خود و انتخاب عذاب جاوید بخاطر تحمل عذاب کوتاه مدت نداشتن

★★خودکشی آسایش

*قانون زندگی می گوید بعد از مدتی مشکلات تمام و خوشی ها شروع می شود، ما در زندگی خوشبخترین افراد زمانی را می بینیم که بدبخت ترین افراد بوده اند

*بر فرض که مشکلات هم تمام نشود فوقش صد سال بعدش خودبه خود عمر انسان تمام می شود و با تحمل سختی، خوشی های همیشگی شروع می شود

*ولی  با خودکشی، خودش را در جهنمی می اندازد که رهایی از آن ممکن نیست. و سختی ها جاوید می شود و وحشتناک

*ضمن اینکه بررسی زندگی افراد بشر نشان داده محال است انسانی تمام لحظات زندگیش سختی باشد و لحظاتی بدون آسایش نداشته باشد.


★★خودکشی وصال

*این نوع خودکشی برای رسیدن به چیزی است که انسان از دست داده، که این هم اگر فردی که دوستش دارید انسان خوبی باشد و در بهشت باشد، با خودکشی و جهنم رفتن، احتمال دیدن و رسیدن به او صفر خواهد شد 

*و اگر اون هم به جهنم رفته است که در آنجا انسان وقتی حقیقت فرد را می بیند که بخاطر چه کسی خودکشی کرده، عذابش از دیدن او بیشتر خواهد شد و حسرتش زیادتر خواهد شد

*بعضی از جوانان خیال می کنند با خودکشی در آن دنیا بهم می رسند در صورتی که هیچ وقت چنین نخواهد شد چون جهنم جای هیچ خوشی حتی یک لحظه شادی از دیدار دیگران نیست


★★آثار دنیوی خودکشی

*با خودکشی از درک ساعات خوش و لذتهای خوب جسمی و روحی بی نصیب می شویم

*سرافکندگی خانوادگی، خودکشی اسباب اذیت سرافکندگی اجتماعی خانواده فراهم می شود

*بی یاور شدن اطرافیان، با خودکشی اطرافیان (پدر و مادر، فرزندان، برادران و خواهران) از وجود یاور و کمک کننده بی نصیب می شوند

*ایجاد خرج سنگین کفن و دفن برای اطرافیان

*در بعضی موارد خودکشی ما دشمنان و مخالفین ما را شاد می کند مثلا مردی که در اثر خیانت همسرش خودکشی کرده بود، باعث شد زنش با ارثیه هنگفت او بهتر به مقاصد شیطانیش برسد یا زنی که بخاطر خیانت همسرش خودکشی کند، باز راه را برای لذت او و مقاصد شومش باز می کند

★★آثار اخروی خودکشی 

۱-ورود در جهنم: 

*خداوند در قرآن کریم: «و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.» (سوره نسا/۲۹،۳۰)

*امام صادق علیه السلام: هر کس عمدا خودکشی بکند، همیشه در آتش دوزخ خواهد بود.» (کافی، ج7، ص45، باب من لاتجوز وصیته من البالغین)


۲-حرام شدن بر بهشت

*رسول الله (صلی الله علیه و آله):میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی تابی کاردی برداشت و با آن دستش را قطع کرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت... هر آینه بهشت را بر او حرام کردم.» (الترغیب و الترهیب، ج3، ص301)


۳-مومن از دنیا نمی رود

*امام باقر علیه السلام: مؤمن ممکن است به هر بلائی مبتلا شود و به هر نوع مرگ بمیرد، امّا خودکشی نمی کند.»

*از مفهوم این حدیث استفاده می شود که کسی که خودکشی می کند، با حالت ایمان نمی میرد، یعنی در کفر از دنیا رفته


۴-منفور رسول الله شدن

*نقل شده است که مردی با نیزه خودکشی کرد و رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «من بر این شخص نماز نمی خوانم»(سنن نسائی، ج4، ص)

*از مفهوم این حدیث اگر کافر شدن طرف هم استفاده نشود حداقل مورد نفرت اهل بیت واقع شدن را می رساند


۵-عذاب شدن به آنچه خودکشی کرده،

*رسول الله (صلی الله علیه و آله):کسی که بوسیله چیزی از دنیا خودکشی کند، در روز قیامت بوسیله همان چیز عذاب خواهد شد.» کنز العمال، ج15، ص36)

*رسول الله (صلی الله علیه و آله):کسی که خودش را خفه کند، خویشتن را در آتش (دوزخ) خفه کرده است و کسی که به خودش نیزه زند، در آتش باشد.» (کنزالعمال، ج15، ص35)

* رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که بوسیله آهن خودکشی کند پس آهن پاره بدست که (قسمتی از آن) به شکمش فرو رفته آورده می شود، و وارد آتش جهنم می گردد. ودر آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، 

و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، 

و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند.» (الخرائج والجوارح، ج1، ص61)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۱
مهدی فراحی

««شبهه ازدواج ام کلثوم»»

۱-ازدواج و ارتباط با یک خانواده در زمان قدیم دلالت بر دوستی دو خاندان نداشته بر عکس دلالت بر دشمنی بین دو خانواده داشته که با ازدواج و دختر گرفتن در صدد از بین بردن و کنترل دشمنی هم داشتند، و این موضوع در تمام زندگی های قبیلگی قدیم مرسوم بوده است

۲-ازدواج دو نفر دلیل بر پذیرش عقاید طرف مقابل نیست

۳-رسول الله (ص) با دختران دشمنان خود نیز ازدواج کرده‌اند، مثلا دختر ابوسفیان به نام ام‌حبیبه و نیز دختر حی ابن اخطب (از منافقین معروف) و  دختران ابوبکر و عمر به نام عایشه

۴-مرحوم کلینی در فروع کافی(ج5، ص346 در باب تزویج ام‌کلثوم) از امام صادق:«آن ازدواج، ناموسی بوده است که از ما به اکراه ربوده‌اند»

۵-مرحوم کلینی باز از امام صادق(ع) روایت کرده است:

*چون عمر از امیرالمؤمنین  علی (ع) وی را خواستگاری نمود، حضرت به او فرمودند: «ام کلثوم دخترکی است!».

*عمر به عباس [عموی پیامبر] گفت: «ایراد بر من چیه؟ آیا در من عیبی است؟!» 

*عباس گفت: قضیه چیست؟!

*عمر گفت: «من از پسر برادرت خواستگاری دخترش را نموده‌ام و او مرا رد کرده است! آگاه باشید که من حتماً و یقیناً چاه زمزم را با خاک پر می‌کنم و جای هیچ شرف و مکرمتی برای شما باقی نمی‌گذارم مگر آن که آن را از اساس ویران می‌کنم! و حتماً و یقیناً برای علی دو شاهد می‌گمارم که وی دزدی کرده است و حتماً و یقیناً دست او را می‌بُرَم!»

*عباس به نزد امیرالمؤمنین علی(ع) آمد و از او خواست تا امر نکاح او را به دست وی بسپرد و حضرت هم اختیار ازدواج را به عباس سپردند.

*پس می‌بینیم که اگر چنین ازدواجی هم رخ داده باشد(بنابر ناقلین فوق) ازدواجی از روی اکراه و بلکه به خاطر جلوگیری از اقدامات نامعقول و تهاجمی خلیفه دوم بوده است، نه اینکه از روی رضایت و طیب خاطر باشد.

*تذکر: عده ای اصلا قائل به این ازدواج نیستند

**منبع: نرم افزار پاسخ های ما، موسسه قرآنی میقات القرآن، بازار اندروید

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۴۳
مهدی فراحی

««سوال و جواب درباره مرگ»»

*پرسش: من نمی خوام زنده باشم، کی گفته منو بیافرینی؟ چرا من من شدم؟ خدا دوست ندارم!

 

پاسخ:

1ـ کدام خدا را دوست ندارید؟! اگر منظورتان همان خدایی است شما برای خود ساخته اید بنده هم او را دوست ندارم. چون اساساً چنان خدایی وجود ندارد که کسی دوستش داشته باشد.

2ـ فرموده اید: « چرا من، من شدم؟»

چنین سوالی از ریشه مشکل دارد. چون محال است الف، الف شود. محال است، انسان انسان شود. محال است شما، شما شوید. خدا شما را شما نیافریده، بلکه شما را آفریده است. به تعبیر اهل حکمت، خدا به جعل بسیط خلق نموده نه به جعل مرکّب.

3ـ فرموده اید: « کی گفته منو بیافرینی؟!»

با کی هستید؟! با خدا؟! خدا ذاتاً غیر قابل بازخواست می باشد. کسی که از خدا بازخواست می کند، از خدا بازخواست نمی کند، بلکه از خدای توهّمی خودش بازخواست می کند. خدای حقیقی متن وجود است، و امری واقع نمی شود مگر با او. اگر بازخواست بشر، وجود دارد، پس خود آن بازخواست، با خدا موجود می شود. خدا یعنی وجود. لذا «انسان وجود دارد» یعنی «انسان، خدا دارد». «بازخواست، وجود دارد» یعنی «بازخواست، خدا دارد».

امّا غیر خدا، وجود نیستند، بلکه ماهیّاتی هستند که وجود دارند؛ یعنی خدا دارند.

4ـ فرموده اید: « من نمی خواهم زنده باشم»

حیات، از اوصاف ذاتی وجود و بلکه عین وجود می باشد؛ لذا هیچ موجودی نیست که حیّ نباشد. موجود غیر زنده یعنی موجودی که موجود نیست. لذا تعبیر « موجود غیر زنده » مثل تعبیر « دایره چهارضلعی» تعبیری است گزافه و متناقض. بر این اساس، « من نمی خواهم زنده باشم» یعنی « من نمی خواهم وجود داشته باشم». و گفتیم که « وجود » یعنی خدا. لذا معنی این حرف آن است که « خدا، خدا نباشد» یا « وجود، وجود نباشد». حیات، خداست؛ و موجودات حیات دارند، یعنی خدا دارند.

تا اینجا فکر کنم به اندازه ی کافی ذهنتان را آشفته کرده ام. غرض این بود که بگویم در آن پایین ها خبری نیست؛ سرتان را بلند کنید تا ببینید که در این بالا چه خبرهاست؟! از زمین تن فراتر شوید در آسمان خویش نظر کنید تا ببینید که از صمیم قلبتان خدا را دوست دارید و حیات می خواهید؛ و از اینکه هستید لذّت می برید. اگر خدا را دوست ندارید و حیات نمی خواهید و از آفرینش خود لذّت نمی برید، پس برای چه سوال می کنید؟ پس برای چه می گویید: « چرا من ، من شدم».

سوال کردن یعنی از جهل ـ که امر عدمی است ـ فرار کردن و علم خواستن ، که امر وجودی است. اگر شما از وجود داشتن بیزارید پس چرا با سوال نمودن، وجود بیشتر(علم) می خواهید؟! و حقیقت علم خداست؛ لذا شما با سوال نمودن، در حقیقت ظهور خدا را در خودتان بیشتر می خواهید. بلی شما خدایی وهمی برای خود ساخته اید که ارزش دوست داشتن ندارد. چنین موجودی را نباید هم دوست داشت. چون امر عدمی است.

اگر شما طالب عدم شدن هستید، پس این همه من من گفتن چیست؟ این همه من می خواهم و دوست دارم و دوست ندارم و ... چیست؟ اینها همه از وجود برمی خیزند. اگر عدم شدن می خواهید، سوال نکنید؛ دوست داشتن و نداشتن را کنار بگذارید؛ طلب را رها کنید؛ من من نکنید؛ اعتراض نکنید؛ و ... . چون همه ی اینها آثار وجودند؟! چطور شما آثار وجودی را به نمایش می گذارید و مدّعی عدم خواهی هستید؟!!! مثل کسی که در مذمّت آب خوردن سخنرانی می کند و بین سخنرانی مدام آب می خورد. اصلاً مگر می شود که عدم را خواست؟! خواستن امر وجودی است و به عدم تعلّق نمی گیرد.

 

5ـ ریشه ی اساسی مشکل حضرت عالی، در کشف هدف خلقت انسان ، در نوع نگاه شما بزرگوار به عالم هستی ، نحوه ی تصوّرتان از خدا و خلق و نحوه ی نگرشتان به رابطه ی بین خدا و خلق می باشد ؛ و با چنان نگاهی طبیعی است که چنین مشکل فکری پیش آید. لذا برای رسیدن به پاسخ پرسشتان لازم است مقداری درباره ی حقیقت وجودی عالم و انسان و رابطه ی بین خدا و خلق بحث شود تا حضرت عالی در فضایی دیگر به جستجوی هدف خلقت بگردید. بر این اساس ، عرض می شود:

الف. عدم محض ، نه قابل تصوّر است و نه حکم بر می دارد. لذا حکما فرمودند: « المعدوم المطلق لایخبر عنه ـــ از معدوم مطلق نتوان خبر داد.» یعنی عدم حقیقی ، موضوع هیچ گزاره ای واقع نمی شود. امّا آنچه انسان آن را عدم یا معدوم می نامد ، صرفاً مفهومی ذهنی است که خودش وجود ذهنی دارد. و وجود ، چه ذهنی باشد و چه خارجی ، وجود است نه عدم.

ب. باید توجّه داشت که عدم و نیستی چیزی نیست که موجودی از آن خلق شود و شیء موجود نیز قابل معدوم شدن نیست. چون وجود، نقیض عدم می باشد و چیزی تبدیل به نقیض خود نمی شود. عالم سراسر وجود است و جز وجود هیچ نیست و هر چه غیر وجود فرض شود ، اعتباراً غیر وجود است ولی حقیقتاً موجودی ذهنی است و در ظرف دهن وجود دارد.

ج. همچنین باید توجّه داشت که اگر چیزی حقیقتاً معدوم بوده و در هیچ موطنی وجود نداشته محال است موجود شود ؛ چرا که این هم در حقیقت تبدیل شدن عدم به وجود است. بلی انسان زمانی نبود و اکنون هست ، امّا این عدم محض نیست ، بلکه معدومیّت در عالم زمانی است. خدا موجودات را از چیزی برنساخت ولی از عدم نیز نیافرید ؛ بلکه او را از بطن وجود به متن وجود و از کنه وجود به حدّ ظهور آورد. همان گونه که آدمی صور خیالی خود را از کنه اراده اش به صحنه ی ذهن می آورد و آنگاه آنها را به کنه اراده باز می گرداند و باز دوباره می تواند آنها را ظاهر سازد. موجودات نیز ظهور اراده ی خداوند متعال می باشند ؛ و البتّه شکّی نیست که برای خداوند سبحان تجدّد اراده و ذهن و خیال بی معنی است ؛ و مثال یاد شده صرفاً برای تقریب مطلب به ذهن بود. خداوند متعال فرمود: « وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ـــــ و هیچ چیزی نیست مگر اینکه خزائن آن نزد ماست و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه ی معلوم و معیّن. » (الحجر:21) و امیر مومنان(ع) فرمودند: « فِی الْعَرْشِ تِمْثَالُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَالَ وَ هَذَا تَأْوِیلُ قَوْلِهِ وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُه ـــــ در عرش تمثال هر آنچه خدا خلق نموده ـ از خشکی و دریا ـ موجود می باشد ؛ و این است تأویل قول خداوند که فرمود: « و هیچ چیزی نیست مگر اینکه خزائن آن نزد ماست و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه ی معلوم و معیّن. »» (بحار الأنوار ، ج‏55 ،ص34 )

پس چنان نیست که ما نبودیم و ناگهان پیدا شدیم. بلی در این دنیا نبودیم و به این دنیا نازل گشتیم. امّا حقیقت وجودی ما ــ نه بدن مادّی ما یا روح ما ــ قبل از تنزّل به عالم مادّه ، در عالم مثال (ملکوت) حضور داشت ؛ و قبل از آن در عالم عقول (جبروت ) حاضر بود ؛ و قبل از آن در مشیّت الهی (وجود منبسط) ، موجود و ساری در کلّ هستی بودیم ؛ و سابق بر آن در عرش بودیم که مرتبه ی علم الهی است امام رضا (ع) فرمودند:« ... الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ وَ عَرْشٍ فِیهِ کُلُّ شَیْ‏ء ــــ عرش اسم علم و قدرتی است و عرشی است که هر چیزی در آن است.» (بحار الأنوار ، ج‏55 ،ص14 ) و قبل از آن در حضرت اسماء الله شرف حضور داشتیم ، لکن وجودمان عین اسماء الله بود.

پس چون مشیّت حضرت احدیّت بر آن تعلّق گرفت که حقیقت آدمی را از نزد خود ، که عالم اسماء الله و عرش اوست ، به صحنه ی دنیا بیاورد ، ملائک را گفت: « من قرار دهنده ی خلیفه ای در زمین هستم ». فرشتگان گفتند: « پروردگارا! آیا کسى را در آن قرار مى‏دهى که فساد و خونریزى کند؟! در حالی که ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‏آوریم ، و تو را تقدیس مى‏کنیم». پروردگارت فرمود: « من چیزی مى‏دانم که شما نمى‏دانید.» ؛ سپس علم الاسماء را تماماً به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: « اگر راست مى‏گویید ، اسماء اینها را به من خبر دهید! » ؛ فرشتگان عرض کردند: «منزهى تو ، ما چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده‏اى، نمى‏دانیم؛ تو دانا و حکیمى.» فرمود: «اى آدم! آنان را از اسمائشان آگاه کن!» هنگامى که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را می دانم؟! و نیز می دانم آنچه را آشکار می کنید، و آنچه را پنهان می داشتید.»» (بقره:30 ـ 33)

آری آدمی ظهور دنیایی تمام اسماء الله است لذا خلیفة الله و نماینده ی خدا می باشد ؛ یعنی موجودی است که خدا را می نمایاند. از اینرو فرشتگان از درک حقیقت آدم و از درک اسماء عاجز بودند ، ولی آدم بر جمیع اسماء الله عالم بود ؛ چرا که خود ظهور آن حقایق بود. البته مخفی نماند که ما افراد عادی بالقوّه خلیفة الله هستیم نه بالفعل ؛ لکن باید از پستترین مرتبه ی وجود که دنیاست تا عالم اسماء الله را با اختیار خویش طیّ نماییم تا مظهر تامّ اسماء الله گردیم و آنگاه است که خلیفة الله بالفعل خواهیم بود.

پس اگر گفته شده که هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال است ، مقصود رسیدن به مقام خلیفةاللهی است ؛ مقامی که در آن رتبه ، انسان نه بهشتی که بهشت آفرین می شود. چرا که مرتبه ی اسماء ، مقام کن فیکون است و صاحب آن مقام به حکم آنکه مظهر اسم الخالق گشته به اذن الله ، توان خلق دارد. البته فعلاً آنچه از این حقایق قدسی می گوییم و می شنویم ، الفاظی بیش نیستند ؛ که شنیدن کی بُوَد مانند دیدن و دیدن کی بَُوَد مانند شدن. به قول شیخ محمود شبستری: « که وصف آن به گفت و گو محال است ـــ که اهل حال داند کان چه حال است.»

حاصل کلام اینکه ترسیم رابطه ی خدا و خلق به صورت مخترع و روبات و امثال آن، صحیح نیست و طبعاً نتایجی هم که از چنان تصوّری گرفته می شود متناسب با همان تصویر خواهد بود.

خلق ، نه عین خدا هستند و نه جزء خدا و نه داخل خدا ، چرا که خدا نه جزء دارد و نه داخل. ولی مخلوقات جدا از خدا و خارج از او هم نیستند ؛ چون خدا وجود نامحدود است و برای وجود نامحدود ، خارج ، معنی ندارد ؛ و چون خارج ندارد ، خلق او نیز نمی توانند بیرون از او و جدا از او باشند. همچنین خدا داخل در اشیاء است ولی نه جزء آنهاست و نه عین آنها و نه محدود به حدّشان ؛ کما اینکه خارج از آنهاست امّا از آنها جدا نیست و از خودشان به خودشان نزدیکتر است.

« سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِمَ عَرَفْتَ رَبَّکَ فَقَالَ بِمَا عَرَّفَنِی نَفْسَهُ قِیلَ وَ کَیْفَ عَرَّفَکَ نَفْسَهُ فَقَالَ لَا تُشْبِهُهُ صُورَةٌ وَ لَا یُحَسُّ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا یُقَاسُ بِالنَّاسِ قَرِیبٌ فِی بُعْدِهِ بَعِیدٌ فِی قُرْبِهِ فَوْقَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ لَا یُقَالُ شَیْ‏ءٌ فَوْقَهُ أَمَامَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ لَا یُقَالُ لَهُ أَمَامٌ دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ فِی شَیْ‏ءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ مِنْ شَیْ‏ءٍ خَارِجٍ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَکَذَا وَ لَا هَکَذَا غَیْرُهُ وَ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُبْتَدَأ ــــــ از امیرمومنان(ع) پرسیده شد: پروردگارت به چه چیزی شناختی؟ فرمودند: به آنچه که خودش ، خودش را به من شناساند. گفته شد: چگونه خودش را به تو شناساند: فرمود: صورتی شبیه او نیست و با حواسّ ادراک نمی شود و با مردم مقایسه نمی گردد. نزدیک است در عین دوری و دور است در عین نزدیکی. فراتر از هر چیزی است ولی گفته نمی شود چیزی است فوق آن. پیشاپیش هر چیزی است ولی به او پیش گفته نمی شود. داخل در اشیاء است ولی مانند داخل بودن چیزی در چیزی و خارج از اشیاء است امّا نه مانند خارج بودن چیزی از چیزی. منزّه است آن کسی چنین است غیر او چنین نیست و برای هر چیزی آغازی است. » (التوحید للصدوق ،ص 285 )

همچنین فرمودند: « هُوَ فِی الْأَشْیَاءِ عَلَى غَیْرِ مُمَازَجَةٍ خَارِجٌ مِنْهَا عَلَى غَیْرِ مُبَایَنَةٍ فَوْقَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ لَا یُقَالُ شَیْ‏ءٌ فَوْقَهُ وَ أَمَامَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ لَا یُقَالُ لَهُ أَمَامٌ دَاخِلٌ فِی الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ فِی شَیْ‏ءٍ دَاخِلٍ خَارِجٌ عَنِ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ مِنْ شَیْ‏ءٍ خَارِج‏ ـــــــ هو در اشیاء است بدون اینکه با آنها آمیخته باشدو خارج از آنهاست بی آنکه از آنها جدا باشد. فراتر از هر چیزی است ولی گفته نمی شود چیزی است فوق آن. پیشاپیش هر چیزی است ولی به او پیش گفته نمی شود. داخل در اشیاء است ولی مانند داخل بودن چیزی در چیزی و خارج از اشیاء است امّا نه مانند خارج بودن چیزی از چیزی.» ( إرشاد القلوب إلى الصواب ، ج‏2 ،ص 375 )

حال خود قضاوت فرمایید که خدای موجود در اذهان اکثر مردم و از جمله خودتان، چنین خدایی است یا نه؟ حتماً تصدیق می فرمایید که خدای اکثر ما انسانها ، انسان واره ای است مثل خودمان ، لکن در ابعادی کیهانی. افراد راه نرفته در وادی معارف اهل بیت (ع) قادر نیستند اراده و ذهن و عقل خود را بشناسند کجا رسد که از حقیقت فرشتگان آگاهی یابند و کجا رسد که عرش و کرسی را بشناسند و کجا رسد که به درک اسماء الله نائل گردند و کجا رسد که به ذات احدی معرفت یابند. و آنگاه قضاوت فرمایید که با چنین تصویر ابتدایی از خدا و خلق و رابطه ی بین آن دو ، ما انسانهای دور افتاده از معارف اهل بیت (ع) ، چه تصویری از هدف خلقت انسان خواهیم داشت؟! امّا اولیای الهی که به حقیقت کلام امیر مومنان رسیده اند ، هدف انسانی را چنان والا یافته اند که حتّی حاضر نیستند یک لحظه از عمر خویش را هم به بطالت بگذرانند. لذا یکی از بزرگان در حقّ آیةالله بهجت و حضرت امام راحل (رحمة الله علیهما) فرمودند: « این دو بزرگوار یک لحظه هم در عمر خود بازی نداشتند.» یعنی همه ی کارهایشان در مسیر هدف غایی بود و بس. در روایت نیز آمده است: « حضرت یحیی (ع) کودکی بود ، پس کودکان به وی گفتند: بیا با ما بازی کن! فرمود: آه ، به خدا سوگند که ما برای بازی خلق نشده ایم ، بلکه جدّاً برای امر عظیمی آفریده شده ایم. » ( تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) ، ص 659 ) ؛ مشکل برخی ها در این است که این امر عظیم را نیافته اند؛ لذا آفرینش در نظرشان بازیچه می نماید.


http://sokhanha.ir/wp-content/uploads/2014/07/%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%8C-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%AE%D9%84%D9%82%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D9%85%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D9%85-%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%85%D8%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D8%9F.htm

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۸
مهدی فراحی

متن شایعه


 "فوری فوری 

گرفتن گوشی  Galaxy s6 به صورت رایگان 



(هنوز فرصت باقیسست تا شما هم صاحب گران قیمت ترین گوشی Galaxy S6 شوید.) 


آیا شما نیز میخواهید صاحب Galexy S6 شوید؟ 

آیا شما هم مشکل مالی دارید برای خرید گوشی؟ 

آیا از گوشی خود خسته شده اید؟ 


پس این پست های پیج ما را Share دهید و IP خود را ثبت و افزایش دهید. 


روش ثبت IP: برای ثبت IP شما باید عضو پیج ما باشید و به طور خودکار IP شما ذخیره میشود و هر کاربر که از طرف شما عضو پیج ما میشود به IP شما متصل میشود و در شاخه ی زیر مجموعه ای شما قرار میگیرد و خود نیز IP جدید تشکیل میدهد پس تعداد کاربر های خود را با دعوت دوستان افزایش دهید. 


روش دریافت کالا: 

سریال نامبر شما برای دریافت لازم است یعنی وقتی شما تعداد کافی کاربر به پیج معرفی کنید به طور خودکار برای شما سریال نامبر IP ارسال میشود و شما برای دریافت به معتبر ترین مرکز خدمات سامسونگ در شهر خود مراجعه کرده و با سریال نامبر گوشی خود را دریافت میکنید. 

برای شروع بر روی لینک زیر کلیک کنید. 

Linke Page Samsung: 

http://line.me/ti/p/%........."

پاسخ شایعه


1. در اکانت های line@ یا همان پیجهای رسمی لاین، امکان رهگیری اشخاص منتشر کننده مطالب پیجها یا لینک آنها ، وجود ندارد و دسترسی به آی پی کاربران نیز با هیچیک از نرم افزارهای منتشر شده سایت لاین امکان ندارد. 


http://terms.line.me/line_rules/?lang=en-US

2. تصاویر این صفحات ، ناشیانه از سایتهای مختلف کپی شده و مشخصا نماینده رسمی هیچ شرکتی نیستند . 

حتی از عدم آگاهی عده ای سو استفاده شده و وعده هدیه محصولاتی را می دهند که هنوز تولید نشده اند ! 


http://shayeaat.ir/extrapage/0207

3. متنهای این صفحات سرشار از غلطهای املایی و نگارش کودکانه بوده  و موید غیر رسمی بودن آنهاست. 


4. شرکتهای رسمی نیازی به چنین تبلیغات پر هزینه و کم بازدهی ندارند. آنهم صرفا در یک نرم افزار تلفن همراه و صرفا در یک کشور ! 


5. کامنتهای دریافت کالا در این پیجها غیر واقعیست و با تبانی با برخی کاربران و وعده انتشار اکانت آنها و ... درج شده است . 

نمونه ای از پیشنهاد بیشرمانه اداره کنندگان این پیج ها : 


http://uupload.ir/files/4dkm_1431858601526.jpg

6. پیج هایی که با نام بازیگران اقدام به انتشار محتوای مشابه کرده اند نیز فاقد اصالت بوده و در مواردی از جانب ایشان تکذیب شده است. 


https://instagram.com/p/2vfVoEsY-C/

7. در مواجهه با این پیام ها به جای طمع کردن می بایست با تفکر و تحقیقی ساده از سو استفاده سودجویان از خودمان جلوگیری کنیم . لذا به آن دسته که فریب گردانندگان پیجها را خورده اند ، توصیه می شود هر چه سریعتر نسبت به خروج و بلاک کردن این پیجها اقدام نمایند . 


حق جو و حق طلب باشیم


لینک مطلب جهت انتشار: http://shayeaat.ir/post/270

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۴۲
مهدی فراحی

شایعه و پاسخ جنبش خزینه

**در زیر متن شایعه جنبش خزینه به همراه جواب امده است، در مقدمه اهداف شایعه بیان می شود:

**اهداف از شایعه:

*متمدن نشان دادن بی سوادترین و بی فرهنگترین شاه ایران

*بدجلوه دادن قیام مقدس و خونین مسجد گوهرشاد

*تخریب دین و علما


««متن شایعه»


"خزینه" حوضچه ای در حمام بود که مردم خودشان را در آن می شستندو آب می کشیدند و غسل می کردند. البته آب خزینه ها معمولا کثیف بود و به راحتی میتوان تصور کرد چنین حوضچه ای منبع پخش انواع و اقسام میکرب ها و شیوع بیماری ها به همه شهر بود. بخصوص انواع بیماری های پوستی مانند تراخم و کچلی و بیماری های قارچی و آبله که در شهر ها بیداد میکرد. معمولا حمامی ها بین دو نوبت مردانه و زنانه هم چوب درخت زالزالک را در خزینه میگرداندند و مو و چرک و کف صابون را جمع میکردندو مقداری آهک هم درون آن می ریختند بلکه از آلودگی آن کمی کاسته شود. از طرفی رضا شاه میدید نیروی کار درمملکت بعلت بیماری و مرگ عملا در حال کاسته شدن است.پس از پیگیری متوجه شد که یکی از علل اصلی مرگ ومیر مردم استفاده از خزینه هاست.تا اینکه به فرمان رضا شاه رسما استفاده از خزینه در حمامها ممنوع اعلام شد.


اماداستان به اینجا پایان نیافت. بعد از بسته شدن خزینه ها اعتراض برخی علما و روحانیون بخصوص روحانیت خراسان بلند شد. آنها حزبی به نام حزب خزینه تاسیس کردند و فریاد وا اسلاما سر دادند و استفاده از دوش به جای خزینه را از مظاهر غربگرایی اعلام کردند. این علمای معظم تنها آب خزینه را پاک و به اصطلاح "کرّ" میدانستند و هر چه غیر از آنرا را ناپاک و نجس اعلام کردند. آیات عظام فتوا دادند که منع خزینه "غیرشرعی" است و با آبی که از شیر آب میریزد نمیتوان غسل کرد. بنابراین ممنوع کردن خزینه "عمل خلاف شرع رضا شاه" اعلام شد. انها آب «کرّ» را آبی میدانستند که در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب در سه و نیم وجب باشد. هر چند که درباره اندازه وجب توضیح ندادند. در چنین آبی میتوان وضو گرفت و غسل کرد ولو در آن حیوانی یا انسانی ادرار کرده باشد. به شرط آنکه عین نجاست در آن دیده نشود و پس از ادرار، آب از خزینه سرریز شود.


بنابراین موضوع خزینه تبدیل شد به یکی از کشاکش های تاریخی بین برخی روحانیون و افرادی که میل به مدرن شدن جامعه داشتند و جنگی بر علیه "دوش حمام" آغاز شد. جنبش خزینه و مخالفت هایی پیرامون آن شکل گرفت و برخی مومنین و متدینین هم تا سالها پنهانی از خزینه استفاده میکردند و نقشه میریختند که چگونه نیمه شبها و به دور از چشم پاسبانها و با چرب کردن سبیل حمامی خود را به خزینه برسانند. تا کم کم به زور باطوم و دگنگ رضا شاه و به مرور زمان مردم به محاسن دوش پی بردند. بعضی علما هم بالاخره فتوا دادند که دوش در حمام عیبی ندارد به شرط آنکه بعد از آن در خزینه غسل کنند! بعدها فعالان جنبش خزینه فتوا دادند که میشود زیر دوش بجای غسل ارتماسی، غسل ترتیبی انجام داد و


احکام و مسائل آن را مطرح نمودند.


اما روایت و جنگ علیه دوش و جنبش خزینه نه اول ماجرا بود و نه آخر ماجرا. علما از مدرسه رفتن دختران و تاسیس مدرسه مدرن گرفته تا تاسیس رادیو و تلویزیون و تریبون به جای منبر و اصولا هر ابزاری که نیاز بشر امروز و نشانه پیشرفت بود دخالت میکردند و از قرآن و دین مایه می گذاشتند و آنرا خلاف شرع و خلاف احکام الهی اعلام میکردند و بقیه را غربزده و طاغوتی اعلام میفرمودند. جنگی که تا امروز به دیش ماهواره و اینترنت ادامه یافته و هنوز آتش بس اعلام نشده است.!!


 جنبش خزینه نه اول ماجرا بود و نه آخر ماجرا. علما اولین بار که دوچرخه به ایران آمد آنرا ارابه جن معرفی کردند. اما داستان شناسنامه از همه جالب تر بود. اولین بار که اعلام کردند مردم برای گرفتن شناسنامه به شهربانی مراجعه کنند، علمای عظام فتوا دادند که این دسیسه انگلیس است تا نام دختران و همسران شما بدانند!!!!!


منبع:عصر ایران"


 پاسخ شایعه



1. این متن در سایت عصر ایران یافت نشد و بر خلاف آن مطلبی در خصوص فواید حمامهای سنتی و شرایط خزینه های پاک و سالم قدیم در این سایت وجود دارد !

http://www.asriran.com/fa/news/241919

2. جستجوها نشان داد این مطلب سابقه و سندیت تاریخی ندارد و منابع منتشر کننده ، همگی از مقاله "فریبا داوودی مهاجر" در سایت ضد انقلاب و ضد دین "روز آنلاین" نقل کرده اند !

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-b132d7edb8.html

3. نویسنده مقاله ، مشاوراسبق دولت اصلاحات بود که در شبکه صدای آمریکا کشف حجاب کرد و در جایی رسما اعلام کرد مذهب را کنار گذاشته و حتی درصفحه اجتماعی خود بخشی برای تبلیغ همجنسگرایی راه اندازی کرده است !

http://www.yjc.ir/fa/news/4671683

4. از چنین فرد و چنین سایتی انتظاری جز دین ستیزی نیست و تولید مطالب جعلی علیه دین و عالمان دین تنها بخشی از اهداف رسمی آنهاست .

5. قیام مردم خراسان به رهبری علما بر ضد رضاخان بابت سیاستهای فرهنگی او خصوصا کشف حجاب بود که منجر به کشتار مسجد گوهرشاد شد و دوش آب و خزینه ، بهانه نویسنده شبهه برای ایجاد بدعت و انحراف افکار از این قیام بزرگ است .

http://www.hawzah.net/fa/Occation/View/66471

6. تغییر سنتها در آن عصر برای بخشی از مردم سخت بوده و در برابر آن مقاومت می کردند اما ارتباط دادن این مطالب بی سند به فتوای علما و دین ، صرفا برای تخریب و کذب محض است.


۷.در بعضی از موارد اهداف استعماری پشت پرده هم بوده مثلا شناسایی انقلابیون و مخالفون طاغوت ووو که اون اهداف بعدها کمرنگ شده است

 

حق جو و حق طلب باشیم

لینک مطلب جهت انتشار: http://shayeaat.ir/post/303

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۹
مهدی فراحی

مفقود شدن دکل حفاری نفتی! 



این مطلب قبلا اعلام و پیگیری شده و ماجرای آن عدم تحویل دکل به دلایل مالی و حقوقی است نه مفقود شدن دکلی عظیم الجثه !


متن شایعه


"گمشده


صاحب عکس فوق یک دکل نفتی به قیمت 240 میلیارد در تاریخ ریاست جمهوری قبلی گمشده است!


از یابنده نقاضا می شود به نزدیک ترین صندوق پستی بیندازد.


از کسانی که از نامبرده اطلاعی دارند به شماره تلفن 111 تماس بگیرند و ملت ایران را از نگرانی برهانند.


ملت ایران"


 پاسخ شایعه



1. موضوع دکل حفاری ، بحث تازه ای نیست و حداقل از یک سال قبل رسما اعلام و پیگیری شده است !

http://www.yjc.ir/fa/news/4972685

2. با مصاحبه اخیر وزیر نفت این بحث مجددا مطرح شد و متاسفانه با استفاده از واژه نادرست "مفقود شدن" برای دکلی که اصولا تحویل گرفته نشده ، شایعات آغاز شد !

http://www.mehrnews.com/news/2785531

3. علیلو عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: پس از بررسی‌ها متوجه شدیم که اصلا دکلی وجود نداشته که گم شود .

این دکل به دلیل عدم اجرای تعهدات شرکت ایرانی تحویل نشده است .

4. اطلاع رسانی اولیه ناصحیح بود و برخی از رسانه‌ها به دلیل برداشت اشتباه و یا موضوعات دیگر، خبر را نادرست انعکاس دادند.

http://snn.ir/detail/News/420827/230

5. دو دلال نفتی از نیاز شرکت تاسیسات دریایی و مشکلاتش بدلیل تحریمها سو استفاده کرده و موجب انعقاد قرارداد و طی این روند از جمله توصیه به پرداخت اقساط ، خارج از روال قرارداد شده اند .

6. با شکایت فروشنده علیه شرکت واسطه به دلیل عدم پرداخت تعهدات مالی ، این پرونده در حال پیگیری قضایی در دادگاهی در لندن است .

http://jahannews.com/vdcfy1djtw6d0ea.igiw.html

7. امیدواریم مشکل تحویل دکل سریعا حل شده و با خاطیان در هر رده برخورد شود ، اما وجه مشترک تمام اخبار ، عدم تحویل دکل و مشکلات مالی و حقوقی پرونده است نه مفقودی یک دکل عظیم الجثه !


حق جو وحق طلب باشیم

لینک مطلب جهت انتشار: http://shayeaat.ir/post/307

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۷:۳۵
مهدی فراحی
««شبهه کمیل و مقبره کوروش»»
* خلاصه شبهه: کمیل حاکم فارس بود که تصمیم گرفت مقبره کوروش را خراب کند و این باعث شد مردم فیروز آباد، علیه او قیام کنند و کمیل پس از شکست به شام گریخت...
**جواب شبهه
*در هیچ سند موثق تاریخی نیامده که حضرت علی (علیه السلام)، کمیل را به عنوان کارگزار خود در فارس گماشته باشد. [۱]
*در عصر ساسانیان، آن بنای سنگی ابداً به عنوان مقبره کورش شناخته نمی‌شد (و ساسانیان، کورش را به عنوان شخصیتی خاص و لایق ستایش مورد تمجید قرار ندادند).
*حتی جالب است بدانیم که ساسانیان بنا به دلایل سیاسی در متون خود هیچ یادی از هخامنشیان (و کورش) نکرده‌اند.
در عصر اسلامی هم این بنا مقبره کورش نامیده نشد. بلکه مشهد مادر سلیمان (و مقبره مادر سلیمان) خوانده می‌شد.[۲]
[۱]. ابن اثیر جزری، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران: نشر مؤسسه مطبوعات علمی، ۱۳۷۱. ج ۱۰، ص ۱۹۴-۱۹۵.
ابن ابى الحدید معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى، ۱۴۰۴ ه.ق، ج ۱۷، ص ۱۴۹-۱۵۰.
[۲]. لارنس لاکهارت، انقراض سلسله صفویه‏، ترجمه: اسماعیل دولتشاهى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگ، ۱۳۸۳. ص ۲۹۴.
سرپرسى سایکس، تاریخ ایران‏، ترجمه: سید محمد تقى فخر داعى گیلانى‏، تهران: نشر افسون‏، ۱۳۸۰. ج ۱، ص ۲۳۵.
و نیز بنگرید به مقاله «پاسارگاد و مسجد مادر سلیمان».
**لینک مفصل شبهه و جواب
http://www.adyannet.com/news/15035
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۱:۵۸
مهدی فراحی