با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

‌*🔵 متن شبهه🔵 *


پیامی برای ایرانیان در ماه محرم!


*بجای پرداخت میلیاردها تومان*

*به مداحان برای گریاندن شما،آن را هزینه خنداندن یتیمی کنید*


✅ پاسخ شبهه بخش 1⃣


 *هزینه ها و خرج های پوچ کدام است؟!⁉*


*وقتی میلیاردها دلار صرف هزینه آرایش، سفر به ترکیه و تایلند، خرج های سنگین برای سگ و گربه خانگی و..می شود؛ هیچ کس به یاد فقرا نیست؟؟؟؟*


 *وقتی رکوردار جراحی بینی در دنیا می شویم، هیچ کس با فقرا کاری ندارد، وقتی در صف های طویل فست فود و رستوران می ایستیم، یادی از فقرا نمی کنیم وقتی ماشین های ملیاردی فقط برای دور دور بازی خرید و فروش میشود و …*


 *چرا همین افراد یکبار هم به خرج های میلیونی که به خوانندگان برای کنسرت های بی محتوا می شود اعتراض نمی کنند…*


*❌قیمت بلیط کنسرت❌*


میانگین 85.000 تومان

ظرفیت هر سالن کنسرت(از600 تا 3000 نفر) :

میانگین 1800 نفر

1800نفر ضرب در 85000تومان=

*153.000.000 تومان*

فقط برای یک سانس!!

هزینه اجاره سالن و سیستم صوتی و تیم اجرایی:

بطور متوسط 25 میلیون تومان

هزینه تبلیغات محیطی و اینترنتی:

بصورت حداقلی 50 میلیون تومان

دستمزد خواننده و تیم نوازندگی:

بطور میانگین 40 میلیون تومان!

*جمعاً 266.000.000 تومان!*

آمارتعداد کنسرت های سال1390: 170 مورد

تعداد سانس در هر مورد: میانیگین 2 سانس

مجموع تعداد اجرا در سال90: 340 اجرا

340اجرا ضرب در 266میلیون تومان=

*90.440.000.000 تومان!!!!*

بله بیش از 90 میلیار تومان هزینه ایست که در کنسرت ها جریان دارد!!


 *با این پول میتوان حدود 13 میلیون پرس غذا (قیمه+مخلفات) برای نیازمندان تهیه کرد!!!*


*⁉براستی چرا در کنسرت ها یادی از فقرا نمی کنید⁉*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۷ ، ۰۲:۴۳
مهدی فراحی

**شایعه و جوابش
شایعه:
🔵 بعد از هزار و چهارصد سال همچنان طبل حسین می غرد

🔻آیا صدای طبل حسین عدالت را بیدار می‌کند یا عدالت را خفه می‌کند؟

🔻آیا طبل حسین باعث شد که مداحان با عرق جبین ارتزاق کنند یا با تولید خرافه و گسترش دروغ در اطراف منابر ، دکان‌داری کنند؟

🔺پنجاه و یک میلیون نفر زیر خط فقر رفته‌اند و حقوق بازنشستگان فرهنگی کمتر از دو میلیون تومان است و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺معادن کشور همه به بخش خصوصی که همان خاندان روحانیون و سرداران نظامی است رسیده و دریای خزر به روسیه واگذار شده تنها سهم اندکی بجا مانده و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺کارخانه‌ها و کارگرانش با قیمت پایین به بخش خصوصی خودی‌ها رسیده و یک‌صد و پنجاه میلیارد دلار پول آزاد شده و تنها بیست میلیارد آن به صورت جنس به کشور بازگشته و بقیه به حساب‌های بانکی دیگران رفته و طبل حسین می‌غرد.

🔺خون‌بهای مردم ایران در سوریه و یمن و عراق و لبنان و فلسطین و بحرین و سومالی و.... هزینه می‌شود در صورتی‌که شرافت‌مندان ایرانی با فروش کلیه و اعضای پیکر خود به پاکی زندگی می‌کنند و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺آوای اختلاس حکومتیان کشور رکورد گینس را شکسته، ولی مسئولین کشور همچنان در ایام محرم عزادارند و پیراهن سیاه و انگشتر عقیق و موی بلند بر صورت را تبلیغ می‌کنند و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺دو سوم مدارس ایران نا امن است و در حال ریزش اما مکتب‌خانه‌های روحانیون با بالاترین ضریب استحکام و آسایش در حال آموزش علوم بیهوده که نه سودی به دنیای مردم دارد و نه آخرتشون ، خیابان‌ها پر شده از پرچم و پارچه‌های سیاه ، و شربت نذری و پلوی نذری دولتی و یا سهم برندگان دولتی، اما دخترکان با روپوشی مندرس به مدرسه می‌روند و طبل حسین همچنان می‌غرد.

🔺تکایا پر شده از صلیب‌های بزرگ و غول پیکر که هیبت عزاداران مسیحی را به رخ می‌کشاند و زنجیرها و قمه‌های وارداتی همچنان پیکرها را خونین و گل مالی صورت انسان آزاده را سرافکنده و حقیر می‌سازد و طبل حسین همچنان می‌غرد

**پاسخ:
✅این متن نه تنها از خانم الماسی که از هیچ یک از نمایندگان و در مجلس بیان نشده.
◀️هدف نویسنده این متون از نوع نگارش و نسبت دادن آن به نمایندگان مجلس کاملا مشخص است.
◀️هر دفعه با انتساب این مدل پیامها به افراد مختلف میخواهند به مردم القا کنند که مردم از عزاداری سیدالشهدا و....خسته شدند که زهی خیال باطل.
عشق حسین(ع) در دلهای ما شیعیان خاموش شدنی نیست! و تا ظهور منجی عالم بشریت با عشق حسین(ع) و اولادش بر طبل عالم میکوبیم و پیرو راهش خواهیم ماند.
◀️نه تنها بعد از ۱۴۰۰ سال، بلکه قبل از ۱۴۰۰ سال قبل هم غرش طبل حسین آسمان و زمین را به هم دوخته بود. و نه تنها در سرزمین ایران که در هر نقطه ای از عالم که فردی آزاده صدای حسین را می شنود.
شما کر و کور بودید و هستید که تازگی ها قلم تیز کرده اید ولی نه برای نوشتن، بلکه برای سوراخ کردن پوست این طبل.
📌عیب ندارد قلمتان را تیز تر کنید
ای کاش می شنیدید و می دیدید و می توانستید درک کنید که صدای غرش نمی گذارد هیچ یک از فضایل اخلاقی به خواب برود.
این طبل خود عدالت است. این صدا صدای خود عدالت است. 
روحانیون و مداحان اصیل، فقط وسیله ای برای رساندن پیام عاشورا هستند. مداحان واقعی هیچ وقت کسی را مجبور به حق الزحمه نمی کنند. کسانی مثل شما که ذره ای با این دستگاه آشنایی ندارند، حق اظهار نظر هم ندارند. اما دکان باز کردنِ عده ای برای مداحی، ربطی به امام حسین ندارد. اگر هم عده ای برای خودنمایی و چشم و هم چشمی پول کلانی به بعضی ها می دهند باز هم به امام حسین ارتباطی ندارد. این مشکلات از نفس اماره ای سرچشمه می گیرند که شما و امثال شما هم اسیر آن هستید. فقط مدلش فرق می کند. اینجا شما با باطن کور، ژست روشنفکری گرفته اید.
📌عیب ندارد قلمتان را تیز تر کنید
طبل حسین برای حل مشکل شکم شما و معیشت من و شما نمی غرد. و گرنه بیعت با ظالم لقمه ی چرب تریست. طبل حسین فقط برای هدایت انسان صدا میدهد و این صدا در طول تاریخ پیچیده است تا خفتگان سراسر تاریخ را بیدار کند.
📌عیب ندارد قلمتان را تیزتر کنید
آن وقتی که اربابان شما، سالهای متمادی، این مملکت را به باد دادند، طبل حسین صدا نمیداد و یا صدایش را نخواستید بشنوید؟؟
گویا صدای طبل حسین فقط در نظام اسلامی گوش شما را می خراشد!
📌عیب ندارد قلمتان را تیزتر کنید
تهمت زدن و اراجیف بافی خرجی ندارد. دلیل و سند ارائه کنید برای آمار جعلی و ارقام فضاییتان. چگونه است که این آمار فقط و فقط به دست شما می رسد؟؟ مسئول کدام بخش شایعات و خزعبلات هستید؟ و چطور شد که فهمیدید علت این فسادها فقط و فقط طبل حسین است؟؟
@shobhenews
@shobhenews شبهه نیوز 🔴 
@shobhenews

   کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به شرکت هماپلاس می‌باشد. 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۷
مهدی فراحی

گفتگوى امیرالمومنین و جمجمه

(لینک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۷ ، ۰۸:۳۸
مهدی فراحی

چرا چند صباحی است,که بازار عرب ستیزی,یمن ستیزی,لبنانی و عراقی ستیزی در ایران بازارش بسیار داغ شده است.


این موضوع دلایل مختلفی دارد اما مهمتربن ان به بحثی تحت عنوان سرباز جهانی وطن برمی گردد.


سرباز جهان وطن در ایران زاده نشده است.

از لحاظ خونی ارتباطی با نژاد ما ایرانی ها ندارد.

ممکن است,لبنانی باشد,یا سوری,عراقی باشد یا بحرینی,کشمیری باشد یا افغانی,

افریقایی باشد,یا اسیایی .

این سربازان اکثرا مسلمان و بشکل ویژه شیعه هستند,حال یا چهارامامی یا هفت امامی و یا ۱۲ امامی.

این افراد,افرادی ایدءولوگ گرا هستند,

یعنی برای انها دین و مذهب فراتر از مرزهای جغرافیایی است,

معمولا کشورهای محدودی هستند که از این پتانسیل برخوردار باشند.

و تا کنون به شکل حاکمیتی,ایران در این عرصه استفاده نموده و بشکل سازمانی و گروهی,گروههایی همانند,القاعده و داعش بشکل جهانی از ان استفاده نموده اند.

سرباز جهان وطن,شناسایی ان بسیار سخت است و تهدیدی درون حاکمیتی برای هر کشوری که سرجنگ با ایران دارد,و میتواند منافع جانی و مادی دشمنان ایران را  فراتر از مرزها به خطر بیندازد.و از بازوان توانمند ایران در عرصه سیاست خارجی می باشد,

جهت اشنایی دوستان چند نمونه بشکل مصداقی می اوریم,,تا دوستان بیشتر اگاهی یابند.


چند وقت پیش کلیپی در عرصه فضای مجازی بعضی از ما دیدیم, که از یکی از نیروهای جزء حشد الشعبی,خبرنگار سوال می کرد,داعش به ایران حمله کند,واکنش شما چیست؟ 

گفت زن و بچه ام را برمیدارم میرم,ایران و جان میدهیم تا به ایران اسیبی نرسد.


کلیپی دیگر از فرمانده سپاه مختار عراق.


خبرنگار سوالات زیادی درمورد اختلافات ایران و عراق و ایران ستیزی,از ایشان می پرسد و جواب دادن ایشان برای من جالب بود,اما برای عراقی های ملی گرا و ناسیونالیست های عرب قطعا خیر.

ذکر چند نمونه از این پرسش و و پاسخ ؛

خبرنگار :عراق و ایران هشت سال باهم جنگ و درگیری داشتند,ایرانی ها صدها هزار عراقی را کشتند.

نظرتون چیست؟ 


فرمانده سپاه مختار :عراق متجاوز بود,ایرانی ها از خودشان دفاع کردند.


خبرنگار :اگر جنگی بین ایران و عراق دوباره صورت گیرد,شما طرفدار کدام هستید؟

فرمانده سپاه مختار :ایران.


خبرنگار :چرا؟😬😳.



فرمانده سپاه مختار :ولایت فقیه در ایران است.


خبرنگار :اما ایت الله سیستانی عراق است.


فرمانده سپاه مختار :

ایت الله سیستانی ولی فقیه نیست,نایب امام زمان.عج. نیست.یه مرجع تقلید مثل بقیه مراجع است.جانشین امام در تهران است.


مثالی دیگر؛


از بادیگارد سیدحسن نصرالله سوال می شود,اتفاق و حادثه ای برای سید حسن نصرالله پیش بیاید,چه واکنشی انجام می دهی؟

بادیگارد :سینه را جلویش سپر می کنم.


خبرنگار :اگر اختلافی بین سید حسن نصرالله و ایت الله خامنه ای پیش اید,جانب کدام را می گیری.؟


بادیگارد :بدون درنگ و تأملی امام خامنه ای.و هر دستوری بدهد در مورد سید حسن نصرالله اجرا می کنم.


خبرنگار :چرا؟


بادیگارد :امام خامنه ای جانشین امام زمان.عج. است و سید حسن نصرالله فقط یه فرمانده زیر نظر امام خامنه ای است.


این دو مصاحبه دو نمونه کوچک از سرباز جهان وطن است.

و بشکل کلی تر

شاید خیلی از دوستان اطلاع نداشته باشند,که در جنگ ایران و عراق بیش از پنج هزار کشمیری در راه دفاع از ایران به شهادت رسیدند,

شاید کمتر به شهادت سربازان جهان وطن افاغنه,عراقی,پاکستانی,بحرینی,لبنانی و دیگر ملل در جنگ هشت ساله پرداخته شده است,لذا امروز لازم است,که بیشتر درمورد سرباز جهان وطن مستنداتی در اختیار  ایرانی ها قرار گیرد,تا اگاهی ها نسبت به این موضوع بالا رود.

تادچار خودزنی نگردیم.


بدون شک ما در درون این کشورها دشمنانی قسم خورده داریم,همانطور که مجاهدین خلق,سلطنت طلب و گروههای چپ مخالف نظام جمهوری اسلامی هستند و دشمنان این اب و خاک میتوانند جهت بی اعتمادی دیگر ملت ها نسبت به ایران از مخالفین ج.ا.ا. چه در درون ایران جهت بی انگیزه نمودن سربازان جهان وطنی و چه در دیگر کشورها جهت بی اعتمادی ایرانی ها نسبت به انها,سو استفاده نمایند,لذا یه ایرانی ولو مخالف نظام جمهوری اسلامی باشد,اما دلش برای ایران و ایرانی بتپد,کارش عاقلانه نیست,که سربازان جهان وطنی که از ابزار دفاع از کیان و مرزهای  ایران و ناموس ایرانی در روزهای سخت   هستندرا با دست خود حذف کنیم و سپردفاعی کشور را تقدیم دشمن گردانیم.

یادمان باشد که امریکا فقط به کشورهای ضعیف حمله می کند,با دست خود موجب تضعیف ایران و ایرانی نگردیم.

نیاز است که مردم ایران بیشتر درمورد سربازان جهانی وطن بدانند,از دوستانی که در این زمینه اطلاعاتی دارند,تقاضا می گردد,که در این عرصه قلم بزنند.



کپی از این متن,بخصوص برای افسران جنگ نرم,بلامانع است.


#حسین پور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۱۷
مهدی فراحی

معرفی جنایت های آمریکا


ایالات متحده آمریکا کشوری است که تنها 239 سال از تاریخ حیاتش می گذرد و 93 درصد از این عمر خود یعنی 222 سال آنرا در جنگ و تجاوز به کشورهای مختلف در سرتاسر جهان سپری کرده!

بخشی از جنایات و جنگ های این کشور جنگ طلب را در لیست زیر می خوانید:


1901 — ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به کلمبیا


1902 — حمله به پاناما


1904 — ورود به کره و مغرب


1905 — ورود به هندوراس علیه انقلاب این کشور*


1905 — حمله به مکزیک (در کمک به دیکتاتور وقت بورویریو دماز برای سرکوب قیام مردمی این کشور)


1907 — حمله به نیکاراگوئه 


1907 — ورود به دومینیکن برای سرکوب انقلاب این جمهوری


1907 — مشارکت در جنگ میان هندوراس و نیکارگوئه


1908 — مداخله در انتخابات پاناما


1910 — برای سرکوب کودتا علیه حکومت نیکاراگوئه


1911 — ورود به هندوراس برای حمایت از کودتا به رهبری مانوئل بونیلا بر ضد رئیس جمهور منتخب میگل داویا


1911 — سرکوب قیام ضد آمریکایی در فیلیپین


1911 — مداخله در چین


1912 — حمله و اشغال کوبا


1912 — حمله به پاناما


1912 — حمله به هندوراس


1912 — 1933 — اشغال نیکاراگوئه. از این زمان نیکاراگوا به مستعمره ای برای احتکار شرکت های آمریکایی تبدیل شد.


1914 — 1934 — هائیتی نیروهای آمریکایی پس از وقوع چندین انقلاب در هائیتی وارد این کشور شد و به مدت 19 سال هائیتی تحت اشغال آمریکا در آمد


1916 — 1924- اشغال جمهوری دومینکن به مدت 8 سال


1917 — 1933 — اشغال کوبا.


1917 — 1918 — مشارکت در جنگ جهانی اول


1918 — 1922 — مداخله در روسیه


1918 — 1920 — ورود نظامی به پاناما


1919 — ورود نظامی به کاستاریکا


1919 — حمله به هندوراس


1920 — حمله به گواتمالا


1921 — حمایت آمریکا از گروه های مسلح علیه کارلوس گیریرو


1922 — مداخله در ترکیه


1922 — 1927 — ورود نظامی به چین


1924 — 1925 — حمله به هندوراس


1925 — حمله به پاناما


1926 — حمله به نیکاراگوا


1927 — 1934 — آمریکا چین را به اشغال درآورد.


1932 — حمله به السالوادور


1937 — حمله به نیکاراگوا


1945 — درحالیکه جنگ جهانی تمام شده بود!! بمباران هیروشیما و ناکازاکی ژاپن. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند .بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.


1947 — 1949 — حمله به یونان


1948 — 1953 — حمله به فیلیپین


1950 — حمله به پورتریکو


1950 — 1953 — حمله به کره


1958 — لبنان


1958 — جنگ با پاناما


1959 — نظامیان آمریکایی وارد لائوس شدن


بخش دوم و پایانى


1959 — حمله به هائیتی


1960 — عملیات نظامی آمریکا در اکوادور


1960 — حمله به پاناما


1965 — 1973 — تجاوز خونین به ویتنام


1966 — حمله به گواتمالا


1966 — حمایت نظامی از اندونزی علیه فیلیپین


1971 — 1973 — بمباران لائوس


1972 — حمله به نیکاراگوا


1980 — عملیات نظامی علیه ایران در طبس


1983 — دخالت نظامی در گرینادا

1986 — حمله به لیبی و بمباران لیبی


1988 — حمله به هندوراس


1988 — حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل عام تمامی 290 نفر سرنشین این هواپیما


1989 — سرکوب ناآرامی ها در جزایر ویرجین


1991 — عملیات نظامی گسترده در عراق (جنگ اول خلیج فارس)


1992 — 1994 — اشغال سومالی و انجام خشونت بسیار مفرط علیه شهروندان این کشور


1998 — حمله به سودان.


1999 — آمریکا با پوشش ناتو جنگی را علیه یوگسلاوی براه انداخت. بمباران این کشور 78 روز به طول انجامید و یوگسلاوی از هم فروپاشید.


2001 — حمله و اشغال افغانستان به بهانه تعقیب گروه القاعده که بعدها ثابت شد القاعده را خود آمریکایی ها تجهیز کرده اند!!

2003 — حمله و اشغال عراق بدون مجوز سازمان ملل

2011 — حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی قذافی


2011 — حمایت رسمی از گروه های مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه


2011 — اعلام حمایت رسمی از رژیم آل خلیفه در سرکوب قیام مردمی این کشور

2015 — اعلام پشتیبانی رسمی از آل سعود در جنگ این کشور علیه انقلاب ملت یمن


حالا نکته جالب و وقاحت آمیز این قضیه اینجاست که آمریکا خود را کدخدای دنیا می داند و امثال ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کند!


و وقیح تر تفکری است که آمریکا را فرشته نجات معرفی می کند ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۵
مهدی فراحی
مصحف فاطمه
*هر نوشته­‌ای را که بین دو جلد جمع آوری شده باشد، مصحف می­نامند. از این رو به هر کتابی می­توان مصحف گفت. در صدر اسلام به قرآن نیز مصحف گفته می­شد.[1]
*در منابع اسلامی از کتبی یاد شده است که اختصاص به معصومین (ع) داشته است و آنان از محتوای آن کتب باخبر بوده­اند. مانند کتاب علی(ع)، مصحف علی و مصحف فاطمه(س).
*در این منابع از کتاب اخیر به نام های مصحف فاطمه، صحیفه ی فاطمه و کتاب فاطمه یاد شده است.[2] روایات مرتبط با این مصحف کم  نیست. برخی از این روایات از حیث سند ضعیف اند، ولی دسته دیگری از این روایات از جهت سند صحیح هستند و می توان به اصل وجود چنین کتابی یقین پیدا کرد، هر چند که در جزئیات، این روایات با هم اختلاف دارند.

**چگونگی تألیف مصحف فاطمه

*پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) دختر بزرگوار شان به خاطر از دست دادن پدر بسیار ناراحت بودند و تحمل فراق و دوری پدر برای فاطمه زهرا (س) بسیار سخت بود.
*در روایات معتبر آمده است که در فاصله وفات پیامبر(ص) تا زمان شهادت حضرت زهرا(س)- فرشته ­ای از سوی خداوند بر دختر نبی اکرم (ص) فرود می آمد و او را تسلی می داد تا حضرت آرام بگیرد. از این فرشته در برخی روایات به جبرئیل یاد شده است،[3] او حضرت زهرا(س) را  از احوال پدر بزرگوارشان در عالم برزخ و همچنین از حوادث آینده، مطلع می­ساخت.
*در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم:
«هنگامی که رسول خدا (ص) رحلت کردند، فاطمه به علت وفات پدر به قدری محزون شد که تنها خداوند از شدت غم و اندوه او باخبر بود. از این رو خداوند فرشته‌­ای را فرستاد تا او را تسلی دهد و اندوهش را برطرف سازد. فاطمه (س)، علی (ع) را از این موضوع با خبر ساخت و علی همه آن سخنان را نوشت و مصحف فاطمه این گونه تدوین شد».[4]
*از این روایت و روایات دیگر استفاده می­شود که این مصحف پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و به دست امیر المؤمنین (ع) تدوین شد و سخنانی است که فرشته الهی به حضرت زهرا گفته است. البته در برخی از روایات که نسبت به روایات قبلی کمتر هستند، این گونه به دست می‌آید که این مصحف در زمان خود رسول الله (ص) نوشته شده است. سید جعفر مرتضی عاملی (از دانشمندان معاصر شیعه در علم تاریخ) برای از بین بردن این اختلاف و جمع بین روایات می­نویسد: شروع تدوین مصحف در زمان رسول اکرم بوده است و قسمتی از این صحیفه در زمان حیات پیامبر خدا (ص) نوشته شده و ادامه ی آن هم پس از رسول خدا نگارش یافته است.[5]
*این که فرشته الهی با حضرت زهرا سخن گفته باشد، چیز بعیدی نیست؛ زیرا همان گونه که در قرآن آمده است که: «و چون فرشتگان گفتند: ای مریم خداوند تو را برگزید و پاکیزه گردانید و برتری بخشید بر زنان جهانیان».[6] این در حالی  است که حضرت مریم تنها سرور زنان زمان خویش بود، ولی فاطمه سرور زنان هستی از آغاز تا انجام است.

**محتوای مصحف

با مطالعه ی روایات در می­یابیم که در این کتاب شریف به موضوعات زیر پرداخته شده است:
1. خبر حوادث آینده[7]
2. وصیت حضرت فاطمه[8]
3. نام تمام فرمانروایانی که تا قیام قیامت به حکومت خواهند رسید[9]
4. خبر دادن از فرزندان حضرت زهرا[10]
5. گزارش احوال پیامبر و جایگاه او پس از وفاتش، به زهرا (س)[11]

**در این جا برای نمونه، یک روایت ذکر می شود:

امام صادق (ع) می فرماید: «همانا فاطمه 75 روز بعد از رسول خدا (ص) زندگی کرد در این مدت به خاطر از دست دادن پدر بسیار اندوهگین بود. در این ایام حضرت جبرئیل (ع) نزد او می آمد و عزای پدرش را بر فاطمه زهرا (س) تسلیت می گفت و وی را آرام می کرد و از پدرش و جایگاه او به حضرت خبر می آورد و او را از آینده ی فرزندانش مطلع می ساخت و علی (ع ) آن را می نوشت تا این که مصحف فاطمه تدوین شد».[12]

**تأکید ائمه (ع) بر تغایر این مصحف با قرآن

*از برخی روایات به دست می آید که مصحف فاطمه نزد اهل سنت امری شناخته شده بود و آنان می پنداشتند که شیعه بر اساس آموزه های اهل بیت (ع) معتقدند که بخشی از آیات تحریف و حذف شده در قرآن در این مصحف آمده است. از این رو ائمه به شدت وجود هر گونه آیات قرآن در این مصحف را انکار کرده اند.[13] علامه  عسگری می نویسد: «برخی نویسندگان اهل سنت تهمت دیگری به مدافعان مکتب اهل بیت می زنند و می گویند که آنان قرآن دیگری دارند به نام مصحف فاطمه؛ زیرا نام کتاب فاطمه مصحف است و برخی از مسلمانان در صدر اسلام قرآن را مصحف می نامیدند».[14] در حدیثی از امام  صادق (ع) می خوانیم : «به خدا قسم مصحف فاطمه نزد ما است و در آن یک آیه ی قرآن هم وجود ندارد».[15]

**نشانه ی امامت

*در حدیثی طولانی امام رضا (ع) نشانه های امام را می شمارد و می فرماید: یکی از علامت های امام این است که مصحف فاطمه نزد اوست.[16] امام صادق (ع) نیز می فرماید: پیش از این که امام باقر (ع) شهید شوند مصحف فاطمه را به من سپردند.[17]
*این مصحف از زمان تدوین آن در دست ائمه بوده و در میان آنان دست به دست گشته است و اکنون در دست امام زمان (عج) است.

**علم پیامبر(ص) نسبت به مصحف
از آن جایی که مصحف فاطمه بنابر مفاد بیشتر روایات پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و در زمان ائمه تدوین شده است  به همین دلیل رسول اکرم(ص) به آن اشاره نفرموده اند و این دلیل نمی شود که رسول خدا (ص) از آن آگاهی نداشته باشند. ما معتقدیم که پیامبر اکرم (ص) با اذن خدا از آینده با خبر بود. ایشان اکنون نیز طبق آیات قرآن، ناظر هستند و شاهد تمام اعمال و حوادث می باشند. این کتاب اختصاص به ائمه دارد و از نشانه های امامت است.
*همان گونه که پیش از این گفته شد اگر طبق برخی از روایات بگوییم قسمتی از این مصحف در زمان رسول خدا و با املای آن حضرت نوشته شده است، قهرا آن حضرت از این مصحف با خبر بوده اند.
*مضافا بر اینکه مصحف فاطمه (ع) جزء آیات قرآن نبوده تا پیامبر (ص) موظف به ابلاغ و بیان آن باشد. و از طرفی پیامبر اسلام (ص) بسیاری از مسائل را بیان نفرموده و بیان آنها را واگذر به عترت کرده است[18]. بنابر این، لازمه ی خبر ندادن بی اطلاعی نیست.

 **منابع
[1] لسان العرب، ج 9، ص 186.

[2] ابن بابویه قمی، الامامة و التبصرة، ص 12.

[3] کافی، ج 1، ص 241.

[4] کافی، ج1، ص 238.

[5] سیدجعفر مرتضی، خلفیات کتاب مأساة الزهراء، ج 6، ص 57- 58.

[6] آل عمران،42.

[7] الاحتجاج، ج2، ص 134.

[8] همان، ج 1، ص 241.

[9] همان، ج2، ص 134.

[10] کافی، ج1، ص 241.

[11] کافی، ج 1، ص 241.

[12] کافی، ج 1، ص 241.

[13] مغنیه، محمد جواد، الشیعة فی المیزان، ص 61.

[14] معالم المدرستین، ج 2، ص 32.

[15] کافی، ج1، ص 238.

[16] من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 419.

[17] بحار الانوار، ج 26، ص 47.

[18] چنان که در حدیث متواتر ثقلین آمده است.« إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ». وسائل‏الشیعة، ج27، ص33.

 منبع:
www.islamquest.net
تاریخ مراجعه: ۱۳۹۵/۱۱/۲۴
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۵۸
مهدی فراحی

وطن دوستی


یکی از جملاتی که به پیامبر اکرم(ص) تحت عنوان حدیث نسبت داده شده است، جمله «حبّ الوطن من الایمان» است؛ یعنی: «دوست داشتن وطن، از نشانه‌های ایمان است». این سخن در کتاب‌های حدیثی دسته اول و مورد اعتماد شیعه و اهل سنت نقل نشده است. ولی در کتاب‌هایی مانند «مستدرک سفینة البحار»،[1] «اعیان الشیعة»،[2] «خزائن» نراقی(ره)،[3] «کشف الخفاء»،[4]«بیان المعانی»،[5] و نظیر این منابع از شیعه و اهل سنت،  بدون ذکر سند نقل شده است. همچنین با جستجو در منابع غیر حدیثی اوایل قرن چهارم به بعد که در دست داشتیم، قدیمی‌ترین نقل این سخن به کتاب «مرزبان نامه»[6] بر می‌گردد.


به هر حال، این روایت با توجه به این‌که به‌صورت مسند و در منابع معتبر اسلامی نقل نشده است، اصل روایت بودن آن قطعی نیست و نمی‌توان آن را به پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نسبت داد. اما نباید از متن آن دست برداشت، لذا در این‌جا به بررسی و توضیح متن آن می‌پردازیم.

متن جمله «حُبّ الوطن مِن الایمان»

در این جمله با دو واژه کلیدی «حُب الوطن» و «الایمان» مواجه هستیم، که هر کدام برای خویش تعریف و اصول و موازینی دارند که بر اساس آنها می‌توان گفت: کسی وطن دوست است که پایبند به این اصول و موازین باشد و شخصی دیگر چون پایبند به این اصول و موازین نبوده، حب وطن ندارد. دربارهٔ ایمان نیز اگر کسی اصول و موازین ایمان را داشته باشد، مسلمان و مؤمن است، و اگر پایبند به آنها نباشد، مسلمان و مؤمن نیست.[7]

همچنین اگر ما به هر کدام از این کلمات به‌طور جداگانه بنگریم، دارای بار معنایی مثبت و مشخص دینی هستند که یا در روایات به این معانی تصریح شده و یا مفهوم و مضمون آنها وجود دارد. لذا از این جهت نیز هیچ اشکالی ندارد. آنچه در موضوع مورد بحث اهمیت دارد، پی‌بردن به معنا و مفهوم «حب الوطن» و رابطه او با ذات و طبیعت انسانی است، و این‌که آیا وطن دوستی می‌تواند نشانه‌ای از ایمان باشد یا خیر؟ که در بخش‌های زیر بیان می‌شود.

الف. ارزیابی معنای وطن

دربارهٔ ارزیابی وطن و شناخت هویت و مختصات آن، مباحث فراوانی در کتاب‌های سیاسی و حقوقی مطرح شده است که باید به این منابع مراجعه نمود.[8] در علوم سیاسی  و حقوقی مدنی و همچنین در تفسیر لغوی وطن، اختلاف نظر وجود دارد؛ مقصود از وطن، مکه است که ام‌ّالقری و قبلهٔ عالم است. و یا منظور وطن متعارف و عرفی است؛[9] یعنی جایی که انسان در آن زندگی می‌کند، و یا این‌که مقصود، وطن بزرگ اسلامی است که حفظ و نگهداری آن بر مسلمانان لازم است. چون حفاظت از دین و انسانیت و عزّت دین و قوّت اسلام وابسته به آن است. پس دین و انسانیت اصل است و وطن و غیر آن باید در خدمت دین باشند.[10] تفسیرى که شیخ بهایى(ره) از وطن ارائه  می‌دهد، گواه دیگرى است که مشى و منش سیاسى او را در عقاید دینى و مذهبى نشان می‌دهد. وى کلمهٔ «وطن» را در جمله «حُبُّ الوطنِ مِن الایمانِ»، یک وطن جغرافیایى مبتنى بر ملّیت و ناسیونالیسم نمی‌داند،[11] بلکه وطن را به  جایگاه اخروى روح انسان تعبیر می‌کند؛ زیرا به عقیده او پیامبرى که محبت و علاقه به دنیا را سرچشمه همه خطاها و گناهان معرّفى می‌نماید، چگونه دوست داشتن یک چیز مادى همچون وطن را نشانه ایمان می‌داند؟ او در تبیین نظر خویش، این شعر را سرود:

«این وطن مصر و عراق و شام نیست

این وطن شهرى است کانرا نام نیست».[12]

ب. وطن دوستی از دیدگاه آیات و روایات

مقصود از وطن هر کدام از موارد بالا که باشد، با محبّت و دوستی آن هیچ منافاتی ندارد و وقتی به روایات بنگریم دوستی وطن حتی به معنای جایگاه و مکان و سرزمین آباء و اجدادی را نیز ستوده و به این محبت و علاقه‌مندی و آبادانی آن سفارش می‌کنند؛ چرا که اساساً انسان، رابطه مادی و معنوی فراوانی با زادگاه خود دارد و همین پیوند عاطفی، باعث علاقه او به وطن می‌شود. و حساسیت مخصوص درباره آن و هر موضوعى که حیات آدمى با آن انسى دارد، پدیده‌ای کاملاً طبیعی است.به‌علاوه؛ وطن‌دوستی، منطقی و موافق عقل نیز است؛ چون وطن دوستى، معلول حب ذات می‌باشد و مساوی با دفاع از زندگى و ارزش‌های آن است. پس، در حقیقت، بحث از وطن دوستى، بررسى یکى از نتایج و معلولات خود دوستى (به معناى عمومى آن) می‌باشد.

اصول و ریشه‏ هاى وطن‌دوستی به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم در قرآن مجید بیان شده است:

یک. آیاتى که علاقه به وطن را کاملاً تأیید می‌کند؛ مانند: «و هنگامى را که از شما پیمان گرفتیم که خون هم را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما اقرار کردید (و بر این پیمان) گواه بودید»،[13]در این آیه شریفه، آوارگى از وطن را در اهمیت مانند کشته شدن متذکر شده، و اجتناب از آن دو را مشمول پیمان الهی قرار داده است.[14]

و «خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى‏کند چرا که خداوند عدالت‏پیشگان را دوست دارد، تنها شما را از دوستى و رابطه با کسانى نهى می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند یا به بیرون‌راندن شما کمک کردند و هرکس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است».[15]در این آیه، نیکوکارى و عدالت و انصاف را در باره کسانى که اگر چه خارج از دین اسلام می‌باشند، تا هنگامی که به کشتار برنخاسته‌اند و مسلمانان را از وطن خود آواره ننموده‏اند، مطلوب معرّفى نموده و مى‏فرماید: خدا نیکوکاران و مردم عادل و با انصاف را به‌طور عموم دوست ‏دارد و بالعکس نسبت به کسانى که به جنگ و پیکار برخاسته و مسلمانان را از وطن‌هاى خود آواره می‌کنند، از نیکوکارى نبوده و ظالم هستند.[16]

خلاصه؛ این دسته از آیات تعلق طبیعى انسان را به وطن خود بیان نموده و محرومیت از بهره‏مندى از وطن را ریاضت سخت معرفى فرموده است.[17] بر اساس این آیه؛  علاقه به وطن، یک حقّ فطرى و طبیعى است و سلب این حقّ، تجاوز و ظلم آشکار است.

دو. آیاتى که به‌طور غیر مستقیم محبوبیت وطن را گوشزد می‌کند، مانند: «کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند، و اقدام به فساد در روى زمین می‌کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‌برند،) فقط این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پاى (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایى آنها در دنیاست و در آخرت، مجازات عظیمى دارند»،[18] از مضمون آیه شریفه چنین برمی‌آید که تبعید  از وطن تنها براى آن نیست که محارب و مفسد به یک نقطه بیگانه بروند و نتوانند دست به فعالیت بزنند، بلکه تبعید را مانند قتل و به دار آویخته شدن و بریده شدن دست و پا به عنوان کیفر رسوا کننده بیان می‌کند.[19]

پیامبر اسلام(ص) هم وقتی که خواست از ترس مشرکان از مکه به مدینه هجرت کند، از مکه بیرون رفت و در غار ثور پنهان گردید تا این‌که پس از سه روز به جحفه (که 82 مایلی مکه است) رسید، در این هنگام رسول خدا(ص) بسیار محزون و از فشار آزار مشرکان دردمند و متأثّر بود و به یاد مکه آه سردی کشید؛ زیرا مکه محل تولد او و آباء و اجدادش بود تا این‌که جبرئیل نازل شد و پرسید: آیا مشتاق به مکه هستی؟ فرمود: آری، سپس جبرئیل با آیه «یقیناً کسى که [ابلاغ و عمل کردن به] قرآن را بر تو واجب کرده است، حتماً تو را به جایگاه [رفیع و بلند مرتبه‌ات؛ شهر مکه] بازمی‌گرداند. بگو: پروردگارم به کسى که هدایت را آورده است و به کسى که در گمراهى آشکارى است داناتر است»،[20] به پیامبر اکرم(ص) دلداری داد.[21]

در روایات نیز وطن‌دوستی مطلوب دانسته شده است؛ مانند این‌که امام علی(ع) یکی از خصلت‌های ارزش و کرامت انسانی را در این می‌داند که انسان نسبت به وطنش مهربان و علاقه‌مند باشد.[22] این سخن گرانبهای  امیرالمؤمنین(ع) اشاره به این است که هر انسانی به خانه و وطن خویش علاقه‌مند است و هنگامی که آن را در خطر جدی ببیند، هر کس که باشد و از هر آیین و مکتبی پیروی کند، برای دفاع از آن به‌پا می‌خیزد؛ چرا که آن‌حضرت خطاب به مردمی که از جنگ خسته شده‌اند و گوش به فرمان حضرتش نمی‌دهند، می‌فرماید: «از کدامین خانه و  وطن دفاع خواهید کرد؟ [اگر از وطن خود که دار اسلام است دفاع نکنید.] و اگر همراه با من آماده پیکار با دشمن نشوید، پس از من با کدام رهبر، آماده پیکار، دشمن خواهید شد؟».[23] همچنین آن‌حضرت در جایی دیگر فرمود: «شهرها با حب وطن آباد می شوند».[24]

اما وطن‌دوستى، مانند همه موضوعات مورد علاقه باید پاسخ‌گوى تحوّل و تکامل روحى انسان بوده باشد، نه این‌که او را از مسیر فطری و منطقی جدا کرده و از تکامل روحیه حماسی و الهی دور نماید. باید همان انس و الفتی که در قلب انسان نسبت به وطن ایجاد می‌شود، در مسیر دفاع از ارزش‌های موجود در آن باشد، البته به شرط آن‌که حق و حقیقت در وطن حاکم باشد و غیرت ملّى را با احساس مسئولیت در برابرِ تمامیت ارضى کشور اسلامى و دلسوزى و حمایت از هموطنان و عزت و شرف آنان همراه کرد، در وطن‌دوستی «مَنِ قومی» و «مَنِ قبیله‌ای» وجود ندارد.

با این حال، اگر در وطن حق و حقیقت حاکم نباشد، باید برای برقراری حق در وطن کوشید که این نشانه وطن‌دوستی است و اگر مقدور نیست از آنجا هجرت کرد، چنان‌که اصحاب رسول خدا(ص) در آغاز دعوت به اسلام چنین کردند و به مدینه هجرت کردند. همان‌طور که در قرآن کریم به شکل‌های مختلف، وطن را در موقع ناهموارى براى زندگى دینی قابل طرد و مهاجرت از آن را سفارش می‌کند، مانند: «کسانى که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: شما در چه حالى بودید؟ (و چرا با این‌که مسلمان بودید، در صفِ کفّار جاى داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها [فرشتگان‏] گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آنها (عذرى نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند»،[25] در این آیه صریحاً کسانى را که در وطن  مظلوم شده، توانایى مهاجرت داشته‌اند ولى مهاجرت نکرده‏اند، توبیخ فرموده است.[26]

همچنین در مواقعی از زندگی لازم است به‌جهت مصالحی بالاتر وطن خویش را ترک نمود. خیلی از بزرگان علم و عمل نمى‏توانستند زادگاه خود را چنان مورد پرستش قرار بدهند که جهان آن دوران و قرون و اعصار بعدى را قربانى آن زادگاه ناچیز خود نمایند. باید از زادگاه خود دور می‌شدند و با علم و عمل خویش به دوران پس از خویش و جوامع دیگر معناى انسان و انسانیّت را می‌آموختند. بنابراین، توجه و تقدس نسبت به وطن و ارزش و اعتبار آن، ذاتی نیست، بلکه به جهت حوادث و یا مصالحی که در زمان و مکان رخ می‌دهد، ارزش پیدا می‌کند.

ج. نبود تلازم میان وطن‌دوستی با ایمان به خدا

درباره رابطه میان حب وطن و ایمان که در جمله مورد بحث آمده، باید گفت: تلازمی عقلی میان حب وطن و ایمان وجود ندارد؛ یعنی این‌گونه نیست که هر کسی وطن -به معنای مادی آن (زادگاه و سرزمین آباء و اجدادی)- خویش را دوست دارد، پس حتماً دارای ایمان به خداوند است؛ چنان‌چه در قرآن کریم می‌خوانیم: «اگر (همانند بعضى از امت‌هاى پیشین،) به آنان دستور می‌دادیم: یکدیگر را به قتل برسانید، و یا: از وطن و خانهٔ خود، بیرون روید، تنها عده کمى از آنها عمل می‌کردند!»،[27] که  نمی‌توان گفت آن عده‌ای که از وطن خود بیرون نرفتند، ایمان به خدا داشتند و آن گروه کمی که از وطن خود بیرون رفتند، ایمان نداشتند.[28] از این‌رو، وطن‌دوستی به‌طور  حتمی و دربارهٔ هر کسی را نمی‌توان نشانه‌ای از ایمان به خدا دانست. اگر دوستی وطن به طور مطلق از نشانه‌های ایمان باشد، تمام کسانی که نسبت به وطن خویش، محّبت دارند را باید انسانی با ایمان حساب کنیم، هر چند کافر حربی باشند. و هر مؤمنی را نیز ملزم به محبّت وطن خویش بدانیم گرچه وطنش وطن کفر بوده و عذاب الهی شاملش شده باشد. در حالی ‌که چنین نیست؛ زیرا چه بسا کافران و افراد بی‌ایمانی که نسبت به وطن خویش محبّت می‌ورزند. و چه بسا مؤمنانی که نسبت به وطن کفر خویش محبّت نداشته و نه تنها ملزم به دوست داشتن وطنشان نیستند، بلکه در برخی موارد، ملزم به ترک آن وطن نیز هستند. در این صورت، نمی‌توان به سادگی و حتمی گفت: دوستی وطن جزو ایمان و از نشانه‌های آن است.

بنابراین، هر چند تلازمی عقلی و قطعی میان حب وطن و ایمان وجود ندارد و به‌صورت مطلق و درباره همه انسان‌ها نمی‌توان به چنین سخنی قائل شد، اما می‌توان درباره گروهی دیگر از انسان‌ها گفت: وطن‌دوستی، نشانه و از آثار ایمان به خدا است، به این بیان؛ از آنجایی که انسان مؤمن -بر اساس درجات ایمان- دارای خصلت‌های نیکو است و سعی  و کوشش در ایجاد و پرورش صفات نیک اخلاقی در خویش است، وطن‌دوستی در مسیر درست آن نیز، به عنوان یک صفت نیک انسانی او شمرده می‌شود، همان‌طور که امام علی(ع) آن‌را از صفت‌های نیکو و کرامت انسان معرّفی فرمود. با این نگاه می‌توان وطن‌دوستی را – با شرایطی که بیان شد- از نشانه‌های ایمان به خداوند دانست؛ زیرا سرچشمه هر خصلت و صفت نیکویی که از انسان صادر می‌شود از ایمان به خداوند است.

همچنین اگر بخواهیم سخن و تفسیر شیخ بهایی(ره) را درباره این جمله بپذیریم و وطن را، آخرت بدانیم؛ یعنی معنای والای معنوی وطن؛ در این صورت نیز، دوستی آخرت به عنوان یک وطن‌ حقیقی از نشانه‌های ایمان خواهد بود؛ و میان حب وطن و ایمان رابطه ملازمه وجود دارد؛ چون کسی که ایمان به آخرت دارد، آن را دوست خواهد داشت و تا ایمان به چیزی نباشد، محبت و دوستی پدید نخواهد آمد.

نتیجه 

1. باید به «حب وطن»، به گونه‌ای که گفته شد، نگریست و آن‌را در مسیر فطری و الهی رهنمون نمود، در این صورت است که آدمی با نگرش درست نسبت به سرزمین خویش، گامی الهی را در جهت پرورش بُعدی از انسانیّت خویش برداشته است، و همهٔ اصول انسانى مثل گذشت، احسان و ایثار از او بروز می‌کند.

2. وطن به اصطلاح عرفى و اجتماعى با نظر به آیات و روایات محبوبیت‏داشته و به طور طبیعى موجب تعلق خاطر آدمى بوده و محبت به وطن ممنوع قلمداد نشده است. بنابراین، «حب الوطن» یک مفهوم حقیقی است که دین اسلام آن را تأیید می‌کند، اما وطن پرستى، یعنى اصالت دادن به آب و خاک و ملیت و گزافه‌گویى براى بزرگ‌نمایى یک ملت چون روح خودستایى را می‏آفریند و مقابله با دیگر اقوام و ملت‏ها را توجیه می‏کند، از نظر عقل و شرع ناپسند است و خلاف فطرت انسانى است.


 


[1]. نمازى شاهرودى، على، مستدرک سفینه البحار، ج 10، ص 375، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1418ق.


[2]. امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 1، ص 301، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1406ق.


[3]. نراقى، ملا احمد، خزائن، محقق و مصحح: حسن زاده آملی، حسن، ص 487 و 528، مؤسسه انتشارات قیام، ‏تهران، چاپ اول، 1380ش.


[4]. عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء، ج 1، ص 345، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ سوم، 1408ق.


[5]. ملاحویش آل غازى، عبدالقادر، بیان المعانى، ج 2، ص 404، مطبعة الترقى، دمشق، چاپ اول، 1382ق.


[6]. مرزبان بن رستم‏ (متوفی 302ق)، مرزبان نامه، تعریب: عرب شاه، شهاب الدین أحمد بن محمد، ص 178، مؤسسة الإنتشارات العربی، بیروت، چاپ اول، 1997م.‏


[7]. ر.ک: نمایه‌های «مفهوم ایمان»، سؤال 120؛ «ابتدایى‏ترین اعتقادات مسلمان»، سؤال 148.


[8]. ر.ک: عمید زنجانى، وطن و سرزمین اسلامى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران.


[9]. کشف الخفاء، ج 1، ص 346.


[10]. عاملی، جعفر مرتضى، الصحیح من سیرة النبی الأعظم‏(ص)، ج 3، ص 333 – 334، دار الحدیث‏، قم، چاپ اول، 1426ق.‏


[11]. ر.ک: نمایه «ناسیونالیسم (ملت گرایی) از نگاه امام خمینی»، سؤال 12364.


[12]. شیخ بهائى، کلیات اشعار و آثار فارسى، ص 10، انتشارات محمودى، تهران، چاپ اول، 1352ش.


[13]. بقره، 84.


[14]. جعفری، محمد تقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 6، ص 201 – 202، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ هفتم، 1376ش.


[15]. ممتحنه، 8 – 9.


[16]. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 6، ص 202 – 203.


[17]. همان، ص 202.


[18]. مائده، 33.


[19]. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 6، ص 203.


[20]. قصص، 85.


[21]. عبد الجبار، قاضى، تثبیت دلائل النبوة، ج 2، ص 371 – 372، دار المصطفى‏، شبرا، قاهره، بی‌تا؛ فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 406، انتشارات رضى، قم، چاپ اول، 1375 ش؛ راوندى، قطب الدین سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 910، مؤسسه امام مهدى(عج)، قم، چاپ اول، 1409ق.


[22]. «من‏ کرم‏ المرء خمس‏ خصال ... و حنته إلى أوطانه»؛ کراجکى، محمد بن على، معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، محقق و مصحح: حسینى، احمد، ص 50، المکتبة المرتضویة، تهران، چاپ دوم، 1394ق؛ ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل‏، ج 20، ص 274، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق.


[23]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق و مصحح: صبحی صالح، ص 73، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.


[24]. «عمرت البلدان بحب الأوطان»؛ ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ص 207، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1404ق.


[25]. نساء، 97.


[26]. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 6، ص 204.


[27]. نساء، 66.


[28]. کشف الخفاء، ج 1، ص 346.




http://www.islamquest.net/fa/blog/item/217-%D9%88%D8%B7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%DB%8C

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۱۸
مهدی فراحی
«بهترین زنان و مردان از دیدگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله)»
*یکی از همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) می گوید از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که می فرمود: بهترین مردان امت من کسی است که نسبت به همسر خود بهترین رفتار را داشته باشد و بهترین زنان امت من کسی است که نسبت به شوهرش بهترین کردار را داشته باشد. 
*همچنین هر زنی که آبستن می شود، هر شب و روزی که بر وی می گذرد برابر با هزار شهید اجر و پاداش دارد.
*بهترین زنان امت من زنی است که در آنچه معصیت نباشد رضای شوهر خود را بدست آورد و بهترین مردان امت من مردی است که با خانواده اش به لطف و مدارا زندگی کند. چنین مردی هر روزی که بر او بگذرد اجر صد شهید را دارد. 
*در این هنگام عمر گفت: یا رسول الله! چگونه می شود زنی که رضایت شوهرش را بدست آورد اجر هزار شهید و مردی که با خانواده اش مدارا کند اجر صد شهید را داشته باشد؟
*پیامبر فرمود: بدان که اجر زنان نزد خداوند بیش از مردان است، به خدا سوگند که ستم شوهر نسبت به زن بعد از شرک به خدا بزرگترین گناهان است. نسبت به رفتار با زنان و یتیمان از خدا بترسید که خداوند به خاطر ایشان شما را موأخذه می کند . هر که به این دو نیکی کند رحمت الهی نصیب او شود و هر که بدی نماید مورد خشم الهی واقع می شود.
*پیامبر بزرگوار اسلام آنچنان برای مقام زن اهمیت قائل می شوند که به مردان می فرمایند: بهترین شما کسی است که با خانواده اش رفتار نیک داشته باشد و من از همه شما نسبت به خانواده ام خوش رفتارترم.


http://www.yjc.ir/fa/news/5940930/%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%B5
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۱۸:۵۲
مهدی فراحی
دردهای قلبی و غیر قلبی قفسه سینه

درد قفسه سینه :

نکات مهم در رابطه بادردهای قفسه صدری:
درابتدا بهتراست بجای کلمه درد قفسه صدری ازاصطلاح چست دیس کامفورت (CHESTDISCOMFORT)استفاده کرد. که به معنی هر نوع احساس ناراحتی در قفسه سینه می باشد.
درد قفسه صدری یک راز بالینی است که پزشک مانند یک کارآگاه دقیق بایستی علت آن را مشخص کند.دانش،دقت،هوش،حوصله وقدرت تصور پزشک، همگی برای دست یابی به شرح حال دقیق ومعاینه صحیح وارزیابی درست یافته ها ضروری است.

- علل درد قفسه سینه: علل ناشی از جدار قفسه سینه (شایع ترین علت درد سینه می باشد) علل ناشی از بیماری های دستگاه گوارش(مانند التهاب واسپاسم مری،زخم معده،ریفلاکس،التهاب پانکراس،التهاب کیسه صفرا) علل ناشی از بیماری های ریه (التهاب پرده دور ریه،عفونت ریه،آمبولی ریه ،برونشیت مزمن ریه،افزایش فشارریه)
علل ناشی از بیماری های روانی (افسردگی،اضطراب،حمله هراس،هایپرونتیلایشن) علل ناشی از بیماری های قلبی(تنگی عروق کرونر،التهاب پرده دور قلب،پرولاپس دریچه میترال،بیماری دریچه های قلب،ضخیم شدن عضله قلب) چگونگی تشخیص علل درد قفسه صدری:
مهمترین نکته این است که تشخیص علت درد حتما باید توسط پزشک انجام شود.

الف)خصوصیات دردهای غیر قلبی:
1- اگر بیمار محل درد رابا یک انگشت نشان دهد معمولا علت درد غیر قلبی است.

2- دردهایی که درسمت چپ سینه ومعمولا زیر نوک سینه می باشند بیشتر به علت اسکلتی عضلانی،گوارشی واسترس می باشند.
3- دردهایی که درپشت قفسه صدری می باشند بیشتر به علت بیماری های ستون فقرات،ائورت،مری ویا قلب می تواند باشد.

4- دردهایی که پایین تر از ناف ویا بالا تراز فک تحتانی می باشند معمولا علل غیر قلبی دارند.
5- دردهایی که تنها محدود به شانه،کتف ودست چپ هستند معمولا علل غیر قلبی دارند.
6- اگر دردی برای فقط چند ثانیه طول بکشد معمولا علل ان غیرقلبی است.
7- اگر دردی برای ساعت های متمادی و یا برای روز ها ثابت و پایدار باشد معمولا غیر قلبی است.
8- اگر دردی معمولا موقع استراحت ویا موقع دراز کشیدن،ایجاد شود معمولا قلبی نیست.
9- دردی که باحرکت دست ها،باخم وراست شدن بدن،بانفس عمیق ویا باسرفه ویا باحرکت گردن شدید ترمی شود معمولا قلبی نیست .

10- اگر به دنبال خم شدن مثلا جهت گره زدن کفش و یابه دنبال چرخش بدن مثلا در رختخواب درد شدید وناگهانی ایجاد شود معمولا این درد غیر قلبی است.در این شرایط بیمار سعی می کند نفس خود راکوتاه نگه دا رد تا شدت درد کمتر شود.
11- درد در محل اتصال دنده ها به جناغ که بالمس بدتر می شود به علت التهاب دردناک غضروف دنده ای می باشد.
12- درد عضلات جدار قفسه سینه ودرد عضلات زیرپستان بسیار شایع است وموجب اشتباه در تشخیص می شوند.
13- درد خوش خیم در افراد جوان:درد بیشتر در استراحت بروز می کند درد خصوصیت خنجری وتیز می باشد معمولا درد در ناحیه جلوی قلب است گاها همراه با تپش می باشد ممکن است تکرار شونده باشد معاینه بالینی ونوار قلب نرمال است.
14- بیماری شانه درد ناک:معمولا درافراد میان سال دیده می شود.درد هنگام شب واستراحت تشدید میابد.حرکات شانه موجب تشدید درد می شود علل این بیماری شامل مشکلات دیافراگم،کیسه صفرا،تومور ریه،بیماری های اسکلتی وعضلانی اطراف شانه،وبا شیوع کمتر بیماری های قلبی،بیماری های سیستمیک ماننده دیابت.

مطالب مرتبط:
توصیه هایی ساده برای پیشگیری از بیماریهای قلبی

باتشکر فراوان از دوست گرامی جناب آقای دکتر کلاهچی

درد های قلبی قفسه سینه : فردی که رنگش بدجوری پریده، دانههای درشت عرق نشسته روی پیشانیش، پنج انگشتش را باز کرده روی قلبش و از شدت درد دارد به خودش میپیچد، حس میکند که کسی با تمام سنگینیش روی سینه او ایستاده و نمیگذارد نفسش بالابیاید، بدجوری نفس نفس میزند، حالت تهوع، استفراغ، سرگیجه و…
آنهایی که خودشان یا اطرافیانشان با حملههای قلبی مانوسند، خوب میدانند که این شرح حال، شرح حال کیست. اما قفسه سینه به دلایل دیگری نیز ممکن است دردناک شود. به بیان دیگر، تمام دردهای این ناحیه، قلبی نیستند. این نوشته قصد دارد از شایعترین انواع درد قفسهسینه صحبت کند و توصیههای عملگرایانهای را نیز در اختیار بیماران قلبی قرار دهد. درد قفسهسینه :
در هر نقطهای از زیر گردن تا بالای شکم، اگر دردی احساس کنید، به درد قفسه سینه دچار شدهاید و هیچ فرقی نمیکند که این درد، واضح و شدید باشد یا مبهم و خفیف. تمام دردهای این ناحیه را باید جدی گرفت. پزشکان و بیماران وقتی با چنین دردی مواجه میشوند، معمولا بیمناک میشوند که مبادا پای یک حمله قلبی در میان باشد. حملههای قلبی یکی از شایعترین و خطرناکترین انواع دردهای قفسه سینهاند اما خوشبختانه یا متاسفانه بسیاری از دردهای قفسه سینه، به اشتباه، درد قلبی تلقی می شوند.
حقیقت این است که بعضی از دردهای این ناحیه، هیچ خطری در پی ندارند. بعضیها کمی خطرناکند و بعضی دیگر هم بسیار خطرناکند، آنقدر که جان آدم را تهدید میکنند. به هر حال، هر عضوی از اعضای بدن که در داخل قفسه سینه وجود دارد، و تمام بافتهای موجود در این ناحیه، میتوانند یک منبع بالقوه برای بروز درد قفسه سینه به حساب بیایند. قلب، ریهها، مری، عضلات بیندندهای، دندهها، تاندونها و اعصابی که داخل قفسه سینهاند، متهمان ردیف اولند. قلب درد :
به درد قفسه سینه با منشا قلبی میگویند این درد معمولا وقتی اتفاق میافتد که خون و اکسیژن کافی به قلب نرسد. اگر چنین دردی یک حد و مرز قابل پیشبینی داشته باشد، به آن میگویند آنژین پایدار. به بیان دیگر، آنژین پایدار به این معناست که شما خودتان بدانید که وقتی میزان فعالیت روزانهتان از یک حد مشخصی بیشتر بشود، به درد قفسه سینه مبتلا میشوید. اما وقتی که دردتان غیرقابل پیشبینی بشود یا این که در حال استراحت نیز به چنین دردی دچار شوید، آنوقت به آن میگویند آنژین ناپایدار. شخصی که به آنژین ناپایدار دچار میشود، باید خیلی زود در بخش اورژانس، مورد بررسی پزشکی قرار بگیرد. حمله قلبی یکی از شایعترین انواع دردهای قلبی است. وقتی رسوبات چربی یا لختههای خونی، جلوی خونرسانی به قلب را بگیرند و اجازه ندهند که غذا و اکسیژن کافی به عضله قلب برسد، حمله قلبی اتفاق میافتد. این حمله معمولا با احساس سنگینی در قفسه سینه، درد و فشار در این ناحیه، و گهگاه با احساس سوزش در قفسه سینه همراه است. درد ناشی از حمله قلبی معمولا چند دقیقه طول میکشد. این درد ممکن است به نواحی دیگری از بدن هم انتشار پیدا کند. کمر، گردن، چانه، شانه، بازو، وخصوصا دست و بازوی چپ در حملههای قلبی، معمولا تیر میکشند. علایم دیگری که تشخیص حمله قلبی را در ذهن پزشک تایید میکند، عبارتند از: تنگی نفس، حالت تهوع، احساس سرگیجه، عرق سرد. حمله قلبی معمولا به دنبال یک فعالیت و یا یک استرس شدید اتفاق میافتد و در اغلب موارد، پس از چند دقیقه استراحت و استفاده از قرص زیرزبانی (نیتروگلیسیرین) از بین میرود.به جز حمله قلبی، دلایل قلبی دیگری هم هستند که میتوانند منجر به بروز درد در ناحیه قفسه سینه شوند. التهاب پردهای که دورتادور قلب را در برگرفته است، یکی از همین دلایل است. این بیماری که به موسوم است، معمولا متعاقب یک عفونت ویروسی اتفاق میافتد. در این مورد نیز، درد قفسه سینه، بسیار شدید و معمولا متمرکز بر روی یک نقطه است و بیمار احساس میکند که انگار قفسه سینهاش دارد سوراخ میشود. همراه بودن علایمی نظیر تب و کوفتگی بدن هم تایید کننده همین تشخیص است. اسپاسم عروق کرونر، مشکلات عروقی و خصوصا بیماریهای مربوط به سرخرگ آئورت و . . . از دیگر دلایل قلبی برای بروز دردهای قفسه سینه به شمار میروند. راهکارهای عملی به بیماران قلبی : 
ـ در هنگام بروز درد قلبی، که معمولا در حال فعالیت و یا استرس به سراغتان میآید، بلافاصله دست از کار بکشید و آرام بنشینید. استراحت، اولین قدمی است که باید برای تسکین دردتان بردارید. ـ از قرص زیر زبانی (نیتروگلیسیرین) استفاده کنید. اگر پس از 5 دقیقه، دردتان تسکین پیدا نکرد، مجددا باید یک قرص زیر زبانتان بگذارید. این کار را تا 3 بار میشود تکرار کرد اما اگر پس از به کار بردن 3 قرص زیرزبانی در فواصل مناسب، باز هم دردتان از بین نرفت، باید بلافاصله به یکی از مراکز اورژانس مراجعه کنید. ـ در مواردی نظیر استحمام، مقاربت و یا بعد از خوردن غذاهای سنگین، بهتر است که به طور پیشگیرانه از قرص زیر زبانی استفاده کنید. ـ قرص زیر زبانیتان را نباید در معرض نور و حرارت و رطوبت قرار دهید چرا که در این مواقع، خیلی زود فاسد میشود و خاصیت درمانیاش را از دست میدهد. اگر از نیتروگلیسیرین استفاده کردید و مزه تند این دارو را در زیر زبانتان حس نکردید، بدانید که احتمالا دارویتان خراب شده و خاصیتش را ازدست داده است. ـ حتی الامکان قرص زیر زبانی را در وضعیت ایستاده مصرف نکنید چرا که به دلیل افت ناگهانی فشار خون، خطر سقوط ناگهانی وجود دارد. بهتر است که در وضعیت نشسته یا خوابیده از این قرص استفاده کنید. ـ اگر اضافه وزن دارید، بهتر است با مراجعه به پزشک یا متخصص تغذیه، یک برنامه غذایی مناسب دریافت کنید و هرچه زودتر، فکری به حال کاهش وزنتان بکنید. ـ عوامل خطرساز بیماریهای قلبی را هر چه زودتر تدبیر کنید: سیگار، فشار خون، چربی خون بالا، دیابت. ـ وقتی که درد قفسهسینه ندارید، خصوصا در اوایل صبح که هوا پاکیزهتر است، ترجیحا در محلهایی مانند پارک و اماکنی که از فضای سبز برخوردارند، پیادهروی کنید. کمکم اگر دیدید که با این پیاده روی مختصر، مشکلی برایتان ایجاد نمیشود و تحملش را دارید، می توانید بتدریج مسافت بیشتری و با سرعت بیشتر را امتحان کنید حداقل 45-30 دقیقه در روز ورزش هوازی انجام دهید.

درد های غیر قلبی قفسه سینه
تاریخ انتشار : 1390-08-29

«دکتر مهراد فخرالدینی متخصص قلب و عروق»

http://www.drfakhroddini.ir/index.php?ToDo=ShowArticles&AID=7909
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۷
مهدی فراحی

« اگر هشدارها موثر نیفتد »


* و ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیةٍ مِنْ نَبِی إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ * ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّی عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یشْعُرُونَ 


*و هیچ پیامبری را در هیچ آبادی نفرستادیم، مگر آنکه مردم آنجا را گرفتار سختی ها و بلاها ساختیم، تا شاید به زاری(و توبه) درآیند. سپس به جای ناخوشی، خوشی قرار دادیم تا آنکه فزونی یافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نیز(به طور طبیعی) رنجها و خوشی ها رسیده بود(و این حوادث تلخ و شیرین، نشانۀ قهر یا لطف خدا نیست). پس آنان را ناگهانی(با قهر خود) گرفتیم، در حالی که درک نمی کردند. 


«نکته ها 

* «بأساء»، به حوادث و ضربه های جسمی مثل بیماری ومرگ و «ضراء»، به ضربه ها و زیان های مالی گفته می شود. «عفوا»، به معنای کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض کردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولی آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سورۀ انعام آیه 44 آمده است: چون تذکرات ما را فراموش کردند، درهای نعمت ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابی ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیماری که پزشک از بهبود او مأیوس شده و می گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است. 


*ممکن است برای آیه معنای دیگری نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد می گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم.   غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همۀ نسل هاست و این گونه غفلت ها، زمینه ساز قهر الهی است. 


«پیام ها»

1- تلخی ها و ناملایمات، به عنوان یک سنّت الهی برای همۀ اقوام وجود دارد. 

2- سختی ها و مشکلات، عامل سازندگی، غفلت زدایی و توجّه به خداوند است. 

3- ناگواری ها همیشه قهر الهی نیست، گاهی لطفی است که به شکل بلا جلوه می کند. (همان گونه که گداختن آهن در کوره آتش، سبب نرم شدن و شکل پذیری آن است، حوادث و شداید نیز انسان ها را نرم و به حالت تضرّع و نیازخواهی وامی دارد.)

4- گاهی رفاه، بینش و تحلیل های نادرست، عامل نسیان و طغیان می شود.

5- هر نوع خوشی و رفاهی نشانۀ لطف نیست، گاهی زمینه ساز قهر الهی است. 

6- بیشتر مردود شدگان در آزمایش های الهی، مرفّهانند نه محرومان. 

7- قهر الهی، خبر نمی کند و ناگهان می رسد.

8- غوطه ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابی ناگهانی و غافلگیرانه دچار می کند. 


📒منبع

تفسیر نور، ج 3، ص120

تفسیر نمونه، ج‏6، ص 261

ـــــــــــــ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۶
مهدی فراحی