با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۸۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

⛔شبهه نجاست سگ⛔


آیا سگ نجس است ؟؟؟؟؟

در ایران باستان مردم در خانه های خودشان سگ نگه میداشتن . بعد از حمله اعراب به ایران سگها نگهبانهای خانه ها بودند و جلوی تهاجم اعراب به خانه و ناموس مردم را میگرفتند . اعراب از سادگی مردم ایران استفاده کردند و فتوای دادن که سگ نجسه و اگر در خانه باشه تا هفت خانه اینطرف و آنطرف فرشته ای نمیاد و برکت از آن خانه میره و بعد از این فتوا مردم باور کردن و اعراب به جان و مال و ناموس ایرانیها تجاوز کردند و از آن به بعد در ایران باب شد که سگ نجس است . در صورتی که در قران در سوره کهف خداوند سگ را همراه انسان نشان داد و فرمود که سگ همراه اصحاب کهف خوابید و بیدار شد و با آنها مرد . بیاید بیدار باشیم و نسبت به خرافات که بما القا شده با دید بهتر نگاه کنیم و آگاه باشیم . همه آدم ها ظرفیت بزرگ شدن را ندارند، اگر بزرگشان کنیم گم می شوند و دیگر نه شما را می بینند و نه خودشان را. بیاییم به اندازه آدم ها دست نزنیم..... ‏



🔴 در پاسخ به شبهه

"آیا سگ نجس است ؟؟ ... !!" : 


1⃣ این مطلب در هیچ منبع معتبری یافت نشد و تناقضات عجیب متن شبهه ، به تنهایی موجب بطلان آن است ! 

2⃣ دو ایراد عقلانی در متن :

🔸آیا برای دفع تجاوز ادعا شده ، توان و غیرت ایرانیان از سگها کمتر بوده است ؟!

🔸 با فرض قبول مطلب ، آیا ایرانیان پس از این اتفاق متوجه فریب اعراب نشدند و ساده لوحانه ماجرای فریب خود را پذیرفته و ادامه دادند ؟!

3⃣ سگ نجس است ، اما اسلام برای برخی کارها همچون نگهبانی ، شکار اجازه استفاده داده و خرید و فروش این نوع سگ هم به علت استفادۀ عقلایی که دارد، در اسلام مجاز شمرده شده است.

www.porseman.org/q/show.aspx?id=102378

4⃣ در قرآن، سخن از سگ اصحاب کهف آمده اما تجلیلی از آن سگ بیان نشده است !

"و سگ آنها دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانى مى‏ کرد)"

www.soalcity.ir/node/1916

5⃣ نجس بودن سگ در روایات معتبری آمده ، از جمله :

ابی سهیل از امام صادق (ع) پرسید در مورد سگ، که حضرت سه بار فرمودند: "سگ نجس است"

www.islamquest.net/fa/archive/question/fa4155

6⃣ یقینا خود متن شبهه ، مصداق بارز خرافه ایست که نویسنده در پایان متن ، هشدار به مراقبت از آن داده است ! 


∆۷_این شبهه وموارد مشابه فقط برای کوبیدن اسلام هست وگرنه در صدسال اخیر خیلی چیزها از ما گرفتند و جایش چیزهایی برای اسارت ما به دادند و نویسنده اصلا اعتراض نمی کند


🌷حق جو و حق طلب باشیم🌷


لینک مطلب جهت انتشار :

💻 shayeaat.ir/post/312

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۱
مهدی فراحی

««مروری بر زندگی خاندان اشعث»»

**به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی مروری بر زندگی خاندان اشعث (پدر جعده قاتل حضرت) داریم

*اَشْعَث‌ِ بْن‌ِ قَیس‌ِ کِنْدی»‌، بزرگ‌ قبیله پر نفوذ کنده‌

*هنگام‌ هجرت‌ پیامبر(ص‌) حدود 25 سال‌ داشته‌

*پیش‌ از مسلمانى‌ به‌ خونخواهى‌ پدرش‌، با بنى‌ مراد جنگید و اسیر شد و با فدیه سه هزار آزاد شد.

*تیره‌هایى‌ از کنده‌ از قبل وفات رسول الله شورش را شروع و بعد از رحلت مرتد شدند

*اشعث ظاهرا در پی فرصتی برای خلیفه شدن بوده است

*بعد از رسول الله مرتد شد و در درگیری با سپاهیان زیاد شکست خورد و اسیر شد

*ابوبکر آزادش ‌کرد و خواهرش را به ‌ازدواج او ‌درآورد

*در جنگ جمل نبود، اما در جنگ‌ صفین‌ به‌ دستور امام‌ على(ع‌) بود.

*به‌ روایت‌ یعقوبى‌، وقتى‌ بر سر لقب‌ «امیرالمؤمنین‌» برای‌ امام‌ على‌(ع‌) هنگام‌ نوشتن‌ صلح‌ نامه‌ میان‌ نمایندگان‌ دو سپاه‌ معاویه و امام در جنگ صفین اختلاف‌ افتاد، اشعث‌ از کسانى‌ بود که‌ خواستار محو این‌ لقب‌ در آن‌ نامه‌ شد

*آخرین نکته‌ در زندگى‌ اشعث‌، مسأله ارتباط او با ابن‌ ملجم‌ و نقش‌ او در توطئه شهادت‌ امیرالمؤمنین‌ على(ع‌) است‌ که‌ از لابه‌لای‌ گزارش‌های‌ مغشوش‌ منابع‌ نمى‌توان‌ به‌ نتیجه قانع‌ کننده‌ای‌ دست‌ یافت‌،

*البته‌ امیرالمؤمنین(ع) به‌ اشعث‌ اعتمادی‌ نداشت‌؛ حتى‌ یک‌ بار امام‌ على(ع‌) بر منبر کوفه‌، با اشعث‌ به‌ تندی‌ سخن‌ گفت.(نهج‌البلاغه، خطبه 19)، و یک‌ بار اشعث‌، امام(ع‌) را تهدید به‌ مرگ‌ کرد.

**فرزندان اشعث

*فرزند بزرگش‌ محمد، در دستگیری‌ حجر بن‌ عدی‌، شرکت‌ فعال‌ داشت، و در دستگیری‌ و قتل‌ هانى‌ بن‌ عروه‌ و مسلم‌ بن‌ عقیل‌ در آستانه واقعة کربلا، شرکت‌ جست،

*فرزند دیگرش، قیس‌، از کسانى‌ بود که‌ امام‌ حسین‌(ع‌) را به‌ کوفه‌ دعوت‌ کرد، ولی به لشکر یزید پیوست. او همان کسی بود که‌ پس‌ از شهادت‌ امام حسین‌(ع‌) جامه‌ از پیکر آن‌ حضرت‌ ربود،

*جعده‌ دختر اشعث‌ که‌ با نیرنگ‌ پدر به‌ همسری‌ امام‌ حسن‌ مجتبى‌(ع‌) درآمد، به‌ فریب‌ معاویه‌، آن‌ حضرت‌ را مسموم‌ کرد.

**تذکر:خاندان اشعث‌ تا مدتها در کوفه‌، و همواره‌ به‌ نیرنگ‌ بازی‌ شهره‌ بودند

*و یکى‌ از آنها‌ خواست‌ به‌ خدمت‌ امام صادق(ع‌) برسد، آن‌ حضرت‌ نپذیرفت.

**(تخلیص از دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی)

**لینک بسیار مفصل مطلب

http://www.farhangnews.ir/content/20563

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۸
مهدی فراحی

««طرماح و معاویه»»

*طرماح از شیعیان امام علی و امام حسین بوده است در زیر،داستانی از ایشان در وقتی که حامل نامه ای از امام علی علیه السلام بودند و بر خورد بسیار خوب ایشان با معاویه، را مرور می کنیم.

*عمرو عاص خبر آمدن طرماح را به معاویه داد.

*معاویه‏ فورا دستور داد که بساطى رنگین پهن کنند تا شکوه آن طرماح را تحت تاثیر قرار بدهد و او را به لکنت بیندازد  دستور انجام شد

*اما طرماح بى اعتناء به آن شکوه ظاهری، با همان کفشهاى خاک آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت و شکوه واقعی را به رخ معاویه کشاند

*طرماح وقتی دید معاویه بر مسندش لم داده هست او نیز فورا لم داد و پاهایش را دراز کرد

*اطرافیان معاویه‏ به طرماح اعتراض کردند که " پاهایت را جمع کن " اما او گفت: تا آن مردک (معاویه) پاهایش را جمع نکند، من هم پاهایم را جمع نخواهم کرد 

*معاویه به مشورت عمروعاص برای تطمیع طرماح ضمن اینکه دستور داد تا سى هزار درهم‏ پیش طرماح بگذارند ، از او پرسید : از نزد که‏ به خدمت که آمده اى؟

*طرماح گفت: از طرف خلیفه‏ برحق ، اسدالله ، عین الله ، اذن الله ، وجه‏ الله ، امیر المومنین على بن ابیطالب نامه اى‏ دارم براى امیر زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن، معاویة بن ابى سفیان‏

*معاویه ناراحت از اینکه‏ سى هزار درهم نیز نتوانسته است که این شاگرد على علیه السلام را ساکت کند ، گفت : نامه را بده ببینم.

*طرماح گفت: روى پاهایت مى ایستى، دو دستت را دراز میکنى تا من نامه على علیه‏ السلام را ببوسم و بتو بدهم‏

*معاویه گفت: نامه‏ را به عمرو عاص بده‏  طرماح گفت: امیرى که ظالم‏ است، وزیرش هم خائن است و من نامه را به خائنى‏ چون او نمیدهم‏ 

*معاویه گفت: نامه را به یزید بده‏

*طرماح گفت: ما دل خوشى از شیطان نداریم‏ چه رسد به بچه اش‏

*معاویه پرسید: پس چه کنیم؟ 

*طرماح گفت: همانکه گفتم‏

*بالاخره معاویه، نامه‏ را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام کاتبش‏ را احضار کرد تا جواب نامه را اینگونه بنویسد: *"على! عده لشکریان من به عدد ستارگان آسمان‏ است‏ مهیاى نبرد باش"

*طرماح برخاست و گفت: من خودم جواب نامه ات را مى دهم و گفت:‏

*”على علیه‏ السلام خود به تنهایى خورشیدیست که ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت”‏ 

*هنگام رفتن معاویه گفت "طرماح! سى هزار درهمت را بردار"

*اما طرماح بى اعتناء به‏ حرف معاویه و بدون خداحافظى راه کوفه را در پیش‏ گرفت‏

*معاویه رو به عمرو عاص کرد و گفت: حاضرم‏ تمام ثروتم را بدهم تا یکى از شما به اندازه‏ یکساعتى که این مرد از على طرفدارى کرد ، از من‏ طرفدارى کند

*عمرو عاص گفت: بخدا اگر على به‏ شام بیاید ، من که عمرو عاصم نمازم را پشت سر او میخوانم اما غذایم را سر سفره تو میخورم

*منبع:‏ ( الأختصاص ص ١٣٨)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۱:۲۰
مهدی فراحی

متن شایعه



"چند وقته با استاد [...] داخل شبکه [...] ماهواره آشنا شدم

استاد صاحب کرامات زیادین که یکیش درمان با انرژی از راه دوره

از وقتی جز مریدای ایشون شدم مسیر زندگیم عوض شده ...

واقعا با وجود این مرد بزرگ [....] ..."

 

 پاسخ شایعه



1. انرژی درمانی به هزاران سال پیش باز می گردد و از مشرق زمین نشات گرفته که در کشورهای غربی بدلیل اثبات تاثیراتش در کنار علم پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد.

2. جهان از انرژی تشکیل شده و در اطراف هر موجودی میدانی از انرژی وجود دارد که به این میدان الکترو مغناطیس یا هاله می گویند .

3. هر فردی می تواند با فراگیری فنون مربوطه ، انرژیهای کیهانی را در هاله خود ذخیره نماید و حتی به دیگری منتقل نماید .

به این فرایند انرژی درمانی میگویند.

4. بدن انسان از دو بخش تشکیل شده است :

* جسم فیزیکی که قابل مشاهده است 

* هاله که قابل مشاهده نمی باشد و در واقع جان و ماهیت انسان را در بردارد و خود دارای لایه های مختلفیست و هر لایه امواج معینی دارد .

5. انسان به دلیل داشتن هاله متعالی خویش همواره حامل این استعداد است که با فراگیری فنون انرژی درمانی ، ضمن خود درمانی به سایرین یاری رسانی نماید .

* این پدیده کرامتی برای فرد دارنده محسوب نمی گردد بلکه لطفیست الهی که در درون همه انسانها توسط خدای مهربان به ودیعه گذاشته شده است.

6. انرژی درمانی شیوه های مختلفی دارد از جمله انرژی درمانی از راه دور ؛ شاید در تصور خیلیها این امر محال باشد ولی در حقیقت امری کاملا امکانپذیرست !

مانند انرژیهای رادیویی و تلویزیونی و ماهواره ای که با سرعت بالا ارسال می شوند .

7. طبق قاعده اثبات شده حاکم بر انرژی ، نیروی فکر به طریق قویتری در فضا منتشر و به مخاطب منتقل میگردد . 

در این فرآیند درمانگران و بیماران در یک زمان به هم فکر میکنند و بر همین اساس به راحتی با هم مرتبط شده و انرژی انتقال می یابد.

8. مهارت یاد شده از سوی عده ای مورد سو استفاده قرار گرفته تا خود را دارای کرامات معنوی و آسمانی معرفی کرده و از مردم سو استفاده کنند که باید توجه داشت این فقط یک مهارت است نه کرامت یا دلیلی برای ارادت به این اشخاص !

 http://maaref.porsemani.ir/node/3993

http://goo.gl/CGYVtn

 

حق جو و حق طلب باشیم

لینک مطلب جهت انتشار: http://shayeaat.ir/post/311

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۰
مهدی فراحی

««زندگینامه طرماح»»

*طِرِمّاح بن عَدِیّ بن جَبَلَة بن عَدِیّ، برادر حجر بن عدی

*از یاران امام علی(ع) و امام حسین(ع)

**دوران امام علی

*پس از جنگ جمل، امام علی، در پاسخ به نامه‌ معاویه، نامه‌ای به او نگاشت، طرماح آن نامه را به شام و نزد معاویه برد.[۱]

*او بر معاویه وارد شد گفت: سلام بر تو ای پادشاه

*معاویه گفت: چرا مرا امیرالمومنین خطاب نکردی؟

*طرماح گفت: مومنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟[۲]

*او در مناظره با معاویه با فصاحت و بلاغت سخن گفت.[۳]


**دوران امام حسین(ع)

*در میانه راهِ کربلا، در منزلگاه عذیب الهجانات، چهار سوار از کوفه به امام حسین(ع) پیوستند که طرماح راهنما و یکی از آنان بود، چون حرّ خواست آنان را بازداشت، امام اینان را یاران خود خواند و از آن‌ها محافظت کرد.[۴]


**طرماح و کربلا

*او از امام اجازه خواست تا طعامی به خانواده‏‌اش برساند و بازگردد؛

*ولی او در راه بازگشت، خبر شهادت امام حسین را شنید.[۵]


**پانویس


۱-اختصاص، ص۱۳۸؛ بحارالانوار، ج۳۳، ص۲۸۹

۲-اختصاص، ص۱۳۸

۳-نمازی، ج۴، ص۲۹۴

۴-الکامل، ج۴، ص۴۹؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۲؛البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۷۳

۵-الکامل، ج۴، ص۵۰


لینک اصلی مطلب

http://fa.mobile.wikishia.net

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۲۳:۰۷
مهدی فراحی

««مرغی که مردی را غذا می داد»»

*سلطانى بر سفره  نشست بود که مرغى آمد مرغ بریان  سلطان را برداشت و رفت

*سلطان، با لشکری به دنبال مرغ تا او را شکار کنند.

*مرغ پشت کوهى رفت، سلطان بالاى کوه رفت و دید، مردى را به چهار میخ کشیده اند 

*مرغ با منقار و چنگال خود گوشت را پاره می کرد و در دهان مرد مى گذاشت، و پس از غذا با منقارش آب در دهانش ریخت.

*همراهان سلطان مرد نجات داده و از حالش پرسیدند؟

*گفت: تاجرى بودم، که دزدان اموالم را گرفتند و مرا در اینجا بستند، 

*این مرغ روزى دو مرتبه مرا آب و غذا می داد

*پادشاه متنبه شد و ترک سلطنت کرد و در گوشه اى مشغول عبادت شد.

http://link.yamojir.com/sh-link-show.php?id=264

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۰۸:۳۶
مهدی فراحی

««علل خودکشی»»

*90 تا 95درصد علل اقدام به خودکشی در افراد مربوط به کسانی است که به بیماری های روانی مبتلا هستند.

*60 درصدد خودکشی ها ناشی از اختلالات خلقی به ویژه بیماران مبتلا به افسردگی را شامل می شود

*خودکشی در نتیجه تعامل و عوامل متعدد زیست شناختی، ژنتیک، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی بوجود می آید

*اختلالات شخصیتی، خلقی، اسکیزوفرنی، مهاجرت ها، ابتلا به بیماری های صعب العلاج و بیکاری، شکست های مداوم 

*اعتیاد و مصرف سوء مواد مخدر و الکل 

*دهم سپتامبر به عنوان روز جهانی پیشگیری از خودکشی نام گذاری شده است

*طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در هر 40 ثانیه یک نفر در جهان خودکشی می کند. 

منبع: خبرگزاری ایرنا

http://shafaf.ir/fa/news/277978/95-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%B9%D9%84%D9%84-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۰۶:۵۶
مهدی فراحی

««خودکشی یا انتخاب عذاب جاوید»»

*تعریف: محروم کردن خود از نعمت زندگی،  بخاطر بزرگ جلوه دادن مشکلات برای خود و انتخاب عذاب جاوید بخاطر تحمل عذاب کوتاه مدت نداشتن

★★خودکشی آسایش

*قانون زندگی می گوید بعد از مدتی مشکلات تمام و خوشی ها شروع می شود، ما در زندگی خوشبخترین افراد زمانی را می بینیم که بدبخت ترین افراد بوده اند

*بر فرض که مشکلات هم تمام نشود فوقش صد سال بعدش خودبه خود عمر انسان تمام می شود و با تحمل سختی، خوشی های همیشگی شروع می شود

*ولی  با خودکشی، خودش را در جهنمی می اندازد که رهایی از آن ممکن نیست. و سختی ها جاوید می شود و وحشتناک

*ضمن اینکه بررسی زندگی افراد بشر نشان داده محال است انسانی تمام لحظات زندگیش سختی باشد و لحظاتی بدون آسایش نداشته باشد.


★★خودکشی وصال

*این نوع خودکشی برای رسیدن به چیزی است که انسان از دست داده، که این هم اگر فردی که دوستش دارید انسان خوبی باشد و در بهشت باشد، با خودکشی و جهنم رفتن، احتمال دیدن و رسیدن به او صفر خواهد شد 

*و اگر اون هم به جهنم رفته است که در آنجا انسان وقتی حقیقت فرد را می بیند که بخاطر چه کسی خودکشی کرده، عذابش از دیدن او بیشتر خواهد شد و حسرتش زیادتر خواهد شد

*بعضی از جوانان خیال می کنند با خودکشی در آن دنیا بهم می رسند در صورتی که هیچ وقت چنین نخواهد شد چون جهنم جای هیچ خوشی حتی یک لحظه شادی از دیدار دیگران نیست


★★آثار دنیوی خودکشی

*با خودکشی از درک ساعات خوش و لذتهای خوب جسمی و روحی بی نصیب می شویم

*سرافکندگی خانوادگی، خودکشی اسباب اذیت سرافکندگی اجتماعی خانواده فراهم می شود

*بی یاور شدن اطرافیان، با خودکشی اطرافیان (پدر و مادر، فرزندان، برادران و خواهران) از وجود یاور و کمک کننده بی نصیب می شوند

*ایجاد خرج سنگین کفن و دفن برای اطرافیان

*در بعضی موارد خودکشی ما دشمنان و مخالفین ما را شاد می کند مثلا مردی که در اثر خیانت همسرش خودکشی کرده بود، باعث شد زنش با ارثیه هنگفت او بهتر به مقاصد شیطانیش برسد یا زنی که بخاطر خیانت همسرش خودکشی کند، باز راه را برای لذت او و مقاصد شومش باز می کند

★★آثار اخروی خودکشی 

۱-ورود در جهنم: 

*خداوند در قرآن کریم: «و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.» (سوره نسا/۲۹،۳۰)

*امام صادق علیه السلام: هر کس عمدا خودکشی بکند، همیشه در آتش دوزخ خواهد بود.» (کافی، ج7، ص45، باب من لاتجوز وصیته من البالغین)


۲-حرام شدن بر بهشت

*رسول الله (صلی الله علیه و آله):میان انسانهای پیش از شما، مردی جراحتی برداشت و از شدّت بی تابی کاردی برداشت و با آن دستش را قطع کرد و از شدّت خونریزی مُرد، پس خداوند فرمود: بنده ام، در گرفتن جان خود بر من پیشی گرفت... هر آینه بهشت را بر او حرام کردم.» (الترغیب و الترهیب، ج3، ص301)


۳-مومن از دنیا نمی رود

*امام باقر علیه السلام: مؤمن ممکن است به هر بلائی مبتلا شود و به هر نوع مرگ بمیرد، امّا خودکشی نمی کند.»

*از مفهوم این حدیث استفاده می شود که کسی که خودکشی می کند، با حالت ایمان نمی میرد، یعنی در کفر از دنیا رفته


۴-منفور رسول الله شدن

*نقل شده است که مردی با نیزه خودکشی کرد و رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «من بر این شخص نماز نمی خوانم»(سنن نسائی، ج4، ص)

*از مفهوم این حدیث اگر کافر شدن طرف هم استفاده نشود حداقل مورد نفرت اهل بیت واقع شدن را می رساند


۵-عذاب شدن به آنچه خودکشی کرده،

*رسول الله (صلی الله علیه و آله):کسی که بوسیله چیزی از دنیا خودکشی کند، در روز قیامت بوسیله همان چیز عذاب خواهد شد.» کنز العمال، ج15، ص36)

*رسول الله (صلی الله علیه و آله):کسی که خودش را خفه کند، خویشتن را در آتش (دوزخ) خفه کرده است و کسی که به خودش نیزه زند، در آتش باشد.» (کنزالعمال، ج15، ص35)

* رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که بوسیله آهن خودکشی کند پس آهن پاره بدست که (قسمتی از آن) به شکمش فرو رفته آورده می شود، و وارد آتش جهنم می گردد. ودر آن بطور أبد و همیشگی خواهد سوخت، 

و کسی که با خوردن سمّ خودکشی کند، پس سمّ در دست به آتش جهنم انداخته می شود و در آن بطور دائم خواهد سوخت، 

و کسی که خود را با پرت کردن از کوه به قتل برساند، پس به آتش جهنم پرت می شود و در آن تا أبد خواهد ماند.» (الخرائج والجوارح، ج1، ص61)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۱
مهدی فراحی
*یگانه ای و نداری شبیه و مانندی
*که بی بدیل ترین جلوه خداوندی

*تمام عرش خدا در طواف گهواره
*نگاه خیره ی زهرا به طفل دلبندی

*به نیمه رمضان و میان صوت اذان ...
*رطب رسیده به دستان آرزومندی

*نمی شناخت رسول خدا سر ازپایش
*نمی رسید به آن لحظه ی خوشایندی

*گدا که فرق ندارد تو سفره ات پهن است
*درِ امید به روی کسی نمی بندی

««میلاد امام حسن مجتبی مبارک»»
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۳:۱۲
مهدی فراحی

««چای فلفل و سکته قلبی»»

*روش تهیه: یک قاشق فلفل به یک لیوان آب اضافه کنید.

*5 تا 10 قطره از این چای برای بیماری که دچار سکته قلبی شده کافی است. *اگر شرایط بیمار بهتر شد، شما می توانید 5 تا 10 قطره دیگر بعد 5 دقیقه به او بدهید.

*در این چایی ادعایی از نوع خاصی فلفل قرمز استفاده می شود

*فلفل قرمز یک محرک قوی است،

*ضربان قلب و میزان خون رسانی به اندامها را افزایش می دهد.

*این فلفل برای جلوگیری از خونریزی هم بسیار خوب است.

**تذکر این برای اطلاع هست نه مداوا

**اطلاعات بیشتر در لینک زیر

 http://tnews.ir/news/71DB43940980.html?nm=1

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۰
مهدی فراحی