با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
««شبهه نبودن نسبت و شفاعت جنین در قیامت»»
★★سوال:در قرآن کریم در آیه‌ای می‌خوانیم: «اذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم» که در درستی و شفافیت مطلب شکی نیست و در روز قیامت نسبت‌ها را بی اعتبار معرفی می‌نماید؛ یعنی هرکس فقط خودش هست و مسئول اعمال خودش بدون هیچ انتسابی. از طرفی در یکی از روایات منسوب به رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است که؛ «در روز قیامت هنگامی که نوزادان و کودکانی از امت اسلام را که در کودکی از دنیا رفته‌اند را می‌خواهند وارد بهشت نمایند، اینها مقاومت می‌کنند و می‌گویند تا پدر و مادر ما وارد نشوند ما وارد بهشت نخواهیم شد». البته چون روایت را نقل به مضمون گفتم ممکن است عین جملات روایت نباشد که قطعاً حقیقت مطلب برای شما روشن است. حال این‌جا این مطلب کاملاً در تناقض با آیه شریفه قرار می‌گیرد. تقاضا دارم این موضوع را تشریح و تبیین فرمائید.

★★جواب: خداوند در قرآن کریم درباره برپایی قیامت می‌فرماید: «هنگامى که در صور دمیده می‌شود، در آن روز نه میانشان خویشاوندى و نسبى وجود خواهد داشت(فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئذ) و نه از اوضاع و احوال یکدیگر می‌پرسند».[1]

مفسّران در مورد این‌که مراد از «صور»، کدام نفخ صور است اختلاف نظر دارند.[2] به نظر می‌رسد مراد از آن، نفخه دوم باشد که در آن نفخ همه مردگان زنده می‌شوند، نه نفخه اول که با آن زندگان می‌میرند؛ ‌زیرا نبودن انساب، سؤال از اعمال، سنگینى میزان و... همه از آثار صور دوم است.[3]

همچنین مفسران در ارتباط با منتفی شدن نسبت در قیامت: «فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئذ» تفاسیر مختلفی ذکر کرده‌اند. ما در این‌جا به دو تفسیر که هر یک قسمتی از این واقعه را پر رنگ کرده‌اند - و با یکدیگر قابل جمع نیز می‌باشند - اشاره می‌کنیم:


1. برخی از مفسران[4] آیه مورد بحث را مرتبط و هم‌معنا با این آیه می‌دانند: «روزى که آن‌را می‌بینید، [آن‌چنان وحشت سراپاى همه را فرامی‌گیرد که] هر مادر شیردهى، کودک شیرخوارش را فراموش می‌کند و هر باردارى جنین خود را بر زمین می‌نهد و مردم را مست می‌بینى، در حالى‌که مست نیستند، ولى عذاب خدا شدید است».[5] آنان معتقدند، در آن روز مردمان، چنان در وحشت فرو می‌روند که از شدت ترسِ حساب و کیفر الهى به هیچ وجه از حال یکدیگر سؤال نمی‌کنند و به رابطه‌های نسبی هیچ توجهی ندارند.
2. پس از نفخ صور، انسان است و اعمالش، و هیچکس نمی‌تواند حتى از برادر و فرزند و پدرش دفاع کند و یا مجازات او را به جان بخرد.[6] در زمان نفخ صور، انسان تنها به این دلیل که با دیگری قوم و خویش است، نجات نمی‌یابد و تنها اعمال او است که در پرونده او ثبت شده است. بر این معنا روایات مختلفی نقل شده است:
امام صادق(ع)‏ فرمود: «در روز قیامت، هیچ فردی مقدم نمی‌شود، مگر به وسیله اعمال خود».[7]‏
امام کاظم(ع) فرمود: «خداوند روح را دو هزار سال قبل از جسم خلق کرد. آنچه از این ارواح در آسمان با یکدیگر آشنا شدند، در زمین نیز با یکدیگر آشنا خواهند بود و آنچه با هم دشمن شدند؛ در زمین نیز دشمن خواهند بود. پس زمانی که قائم قیام کند؛ این برادر دینی است که از فوائد برادر دینی خود نصیبی خواهد داشت و برادر خونی انسان، بی‌نصیب است و این همان قول خداوند است که می‌فرماید: فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ...». [8]
امام رضا(ع) فرمود: «هرکس شخص گناه‌کارى را دوست بدارد او خود گناه‌کار است. هرکس مطیع خداوند را دوست بدارد او نیز مطیع است. هرکس ستم‌کارى را کمک نماید خود ظالم است، و هرکس عادلى را پشتیبانى نکند خود ستم‌کار است. آرى میان خدا و هیچ‌کس خویشاوندى وجود ندارد، و هیچ‌کس به ولایت و دوستى خداوند نرسد، مگر از راه طاعت. رسول خدا(ص) به فرزندان عبدالمطّلب فرمود: با اعمال نیک خود نزد من آئید نه با نسب‌هاى خود، و خداوند متعال می‌فرماید: فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذ».[9]
قتاده در ذیل این آیه گفته است: هیچ شخصی در قیامت به جهت نسب و قرابت نمی‌تواند از دیگری درخواستی داشته باشد.[10]


اشکال و جواب
این آیه با برخی آیات دیگر تعارض دارد. در برخی آیات نقل شده است؛ افراد پس از مرگ با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند: «کسانى که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروى از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق می‌کنیم و از [پاداش] عملشان چیزى نمی‌کاهیم و هرکس در گرو اعمال خویش است! ... در این هنگام رو به یکدیگر کرده [از گذشته] سؤال می‌نمایند».[11]

این در حالی است‌ که آیه ابتدایی، گفت‌وگو میان افراد را منتفی می‌داند. به‌علاوه؛ بنابر آیه مورد بحث، نسبت خویشاوندی هیچ فایده‌ای ندارد؛ در حالی‌که در روایات بسیاری خلاف این مطلب ذکر شده است. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «جنین سقط شده خشمگین بر در بهشت می‌ایستد، به او می‌گویند وارد بهشت شو؛ می‌گوید: تا پدر و مادرم پیش از من به بهشت وارد نشوند، قدم در بهشت نخواهم گذاشت؛ خداوند به فرشته‌ای از فرشتگان دستور می‌دهد که پدر و مادر این کودک را بیاور و سپس آنها را وارد بهشت می‌کند و می‌گوید: این رحمت من بر شما است». این روایت با کمی تفاوت در منابع شیعه[12] و اهل سنت[13] نقل شده است که با ظاهر آیه منافات دارد.

اما این اشکال با کمی دقت رفع می‌گردد؛ زیرا آیات و روایات مربوط به اثبات سؤال برخی مردم از یکدیگر، و نقش نسبت خانوادگی در قیامت، بعد از استقرار در بهشت یا در آستانه بهشت و جهنم است، در حالى‌که نفى سؤال از یکدیگر و عدم نقش نسبت خانوادگی، که در آیه مورد بحث آمده، مربوط به مراحل نخستین رستاخیز است که هول و اضطراب و وحشت آن قدر آنها را پریشان می‌کند که یکدیگر را به کلى فراموش می‌کنند.[14]

علاوه بر این؛ باید توجه داشت که این نسب‌ها برای همگان کافی نخواهد بود؛ طبیعتاً پدر و مادرانی شامل این کمک و درخواست فرزندان قرار می‌گیرند که به پاسداشت صبرشان، خداوند فرزندانشان را شفیع آنها قرار می‌دهد. اما افرادی که فرزندشان را از دست داده باشند و در عین حال تمام عمر خود را با جُرم و گناه پُر کرده باشند، شایستگی چنین شفاعتی را نخواهند داشت.
برخی  از مفسران، پاسخ‌های دیگری نیز بر این اشکال ذکر کرده‌اند.[15]


[1]. مؤمنون، 101.
[2]. ر. ک: ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج 7، ص 56، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق.
[3]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 69، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 3، ص 88، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1377ش؛ کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 6، ص 238، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش؛ فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب(تفسیر فخر رازی)، ج 23، ص 295، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق.
[5]. حج، 2.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 326، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[7]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 94، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[8]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 485، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.
[9]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 235، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[10]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 15، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[11]. طور،‌21 - 25.
[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 334،‌ تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 401، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[13]. (بزار) عتکی، أحمد بن عمرو، مسند البزار(البحر الزخار)، محقق، محفوظ الرحمن زین الله، عادل بن سعد، ج 3، ص 57، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم، چاپ اول، 2009م؛ حمیری یمانی صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، محقق، اعظمی، حبیب الرحمن، ج 6، ص 159، هند، المجلس العلمی، چاپ دوم، 1403ق.
[14]. تفسیر نمونه، ج ‏14، ص 327؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق: مرعشلی‏، محمد عبدالرحمن، ج 4، ص 95، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
[15]. ر. ک: ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمدحسین، ج 7، ص 151، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 42، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، 1412ق.



----------------
لینک مطلب:
http://shiastudies.net/portal/android/page.php/?c=3&id=10402

ارسال شده توسط نرم افزار اندروید مجمع جهانی شیعه شناسی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۶
مهدی فراحی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی