۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۳
ایران و اسلام
مورخین غربی وشرقی : ایرانیان در کمال آزادی اسلام را پذیرفتند.
👈👈ادوارد برون:
عقیده دارد که مسلمانان به آیین ایرانیان تجاوز نکردند. او مى نویسد:
چه بسا تصور کنند که جنگ جویان اسلام، اقوام و ملل مفتوحه را در انتخاب یکى از دو راه، مخیّر مى ساختند: اول، قرآن، دوم، شمشیر. ولى این تصور صحیح نیست، زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند، و این ترتیب کاملا عادلانه بود، زیرا اتباع غیر مُسلِم خلفا از شرکت در غزوات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود، معافیت داشتند.
همچنین این مسئله (که آیا اسلام به زور به ایران تحمیل شده است یا ایرانیان به رغبت اسلام را پذیرفته اند) را پروفسور آرنولد استاد دارالفنون علیگر در کتاب نفیس خود درباره تعلیمات اسلام به وجه بسیار خوبی ثابت نموده است، او می گوید: موبدان بی گذشت زرتشتی نه تنها نسبت به علمای سایر ادیان بلکه در برابر کلیه فرق مخالف ایران یعنی مانویان، مزدکیان و عرفای مسیحی و امثال آن تعصب نشان می دادند و به همین دلیل به شدت مورد بی مهری و نفرت جماعات زیادی قرار گرفته بودند و رفتار ستمگرانه ایشان مورد حمایت پادشاهان نیز قرار می گرفت و همین دلیل سبب شد حس بغض و کینه شدید در دل بسیاری از اتباع ایران برانگیخته شود و استیلای عرب به منزله نجات و رهایی ایران از چنگال ظلم تلقی گردد، مسلم است که قسمت اعظم کسانیکه تغییر مذهب دادند به طیب خاطر و به اختیار و اراده خودشان بود.[۱]
👈👈برنارد لوئیس:
میگوید اعراب مهاجرت کرده به ایران در گرویدن ایرانیان به اسلام نقش داشتند. به عنوان مثال جمعیت کوچکی از اعراب که در اطراف قم ساکن شده بودند و در این شهر تبلیغ میکردند آن ناحیه را به یک پایگاه شیعه تبدیل کردند.
همچنین دلیل افول دین زرتشتی این بود که روحانیت زرتشتی از نزدیک با ساختار قدرت در ایران باستان در ارتباط بودهاند. از دست دادن این پایگاه و نداشتن دوستانی در خارج از ایران و همچنین نداشتن مهارتهای خیلی قوی بقا همانند یهودیان باعث دلسردی و کاهش تعداد آنها شد. زرتشتیان پس از این نقش کمرنگی در احیای فرهنگی و یا سیاسی ایران بازی کردند[۲].
👈👈آمورتی:
میگوید اینکه اعراب دین خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند و به آنها آزادی عمل دادند ویژگی دموکراتیکی است، اما این را نباید فراموش کرد که اعراب با دادن مشوقهای اقتصادی و حقوقی مشخص به نتیجه مورد نظرشان رسیدند[۳]
👈👈 سید حسین نصر:
بوجود آمدن تعداد زیاد محققان ایرانی بزرگ مسلمان نشان از تحول درونی، و نه زور و فشار اجتماعی است، زیرا با فشار نمیتوان مشارکت خلاقانه و برجسته را انتظار داشت[۴].
👈👈گوستاولوبون:
در تاریخ تمدن اسلام و عرب میگوید: شریعت و آیین اسلام در اقوامی که آن را قبول نموده تأثیری به سزا بخشیده است. در دنیا خیلی کمتر مذهبی پیدا شده که به قدر اسلام در قلوب پیروانش نفوذ و اقتدار داشته بلکه غیر از اسلام شاید مذهبی یافت نشود که تا این قدر حکومت و اقتدارش دوام کرده باشد، چه، قرآن کریم که مرکز اصلی است اثرش در تمام افعال و عادات مسلمین از کلی و جزئی ظاهر و آشکار میباشد. و از طرف دیگر مردم ایران در میان همه مللی که اسلام را پذیرفتند از یک امتیاز خاص برخوردارند و آن اینکه هیچ ملتی مانند ایران به این سهولت نظام فکری پیشین خود را رها نکرد و آنچنان با جدیت و عشق و علاقه در دل خود را به روی افکار و عقائد دین جدید باز نکرد و به قول دوزی مستشرق معروف: مهمترین قومی که تغییر مذهب داد ایرانیان بودند، زیرا آنها اسلام را نیرومند و استوار نمودند نه عرب[۵].
👈👈ستپنینت:
حقیقت را چیزی میان دو قرائت متضاد «چپاول مادی و معنوی ایرانیان توسط اعراب» و «تاثیر گذاری اسلام و برخورد ملایم اعراب» میداند و معتقد است که موارد خشن که در هر جنگی اتفاق میافتند نباید اغراق شده تا حدی که ملایمت نسبی اعراب نادیده گرفته شود[۶].
👈👈کلود کائن:
مینویسد که تحت تاثیر جنبشهای ملی گرایانه دوران مدرن، تمایل به سمت نمایش ایرانیان و اعراب به عنوان دو گروه متخاصم رفتهاست در حالی که این دیدگاه با حقایق تاریخی سازگار نیست[۷].
👈👈چیز رابینسون:
خشونت های نظام مند دوران فتوحات علیه غیرمسلمانان تا پیش از مروانیان را مطالب تحریف شده می داند[۸].
👈👈ریچارد فراى:
طبقه دبیرانِ ساسانیان بى درنگ به سوى پیروزمندان رفتند، ولى اسلام آوردن ایشان ضرورت نداشت و بسیارى هم مسلمان شدند[۹].
👈عبدالحسین زرینکوب درخصوص این موضوع می نویسد :👇
کارنامه اسلام، یک فصل درخشان تاریخ انسانى است. نه فقط از جهتِ توفیقى که مسلمین در ایجاد یک فرهنگ تازهی جهانى یافتهاند، بلکه نیز به سبب فتوحاتى که آنها را موفق کرد به ایجاد یک دنیاى تازه، وراى شرق و غرب: قلمرو اسلام که در واقع نه شرق بود، نه غرب. فتح اسلامى البته با جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام در بین مردم کشورهاى فتح شده، به زور جنگ نبود.
عبدالحسین زرینکوب، کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۱. ص ۱۱-۱۲
منابع و مراجع:
1. ادوارد برون، تاریخ ادبى ایرانى از قدیمى ترین روزگار تا زمان فردوسى، ج1، ص297
۲. Bernard Lewis, The Jews of Islam, p. 17
۳. B. S. Amoretti, The Cambrdige History of Iran, p. 483
۴.The Cambridge History of Iran, p. 464
۵.مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 151
۶. Marietta Stepaniants, The Encounter of Zoroastrianism with Islam, Philosophy East and West, University of Hawai'i Press, Vol. 52, No. 2 (Apr. , 2002), pp. 162-163
۷. Claude Cahen, The Cambridge History of Iran, Vol. 4, pp. ۳۰۹-۴۰۰
۸. Robinson, The New Cambridge History of Islam, 198.
۹. ریچارد فراى، عصر زرین فرهنگ ایران، ص 143
۱۰.عبدالحسین زرینکوب، کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۱. ص ۱۱-۱۲
http://line.me/ti/p/~@pqc4429q
با تشکر از همه همسنگرانی که مطالب رو share میکنند✌✌
Share
👇👇👇
👈👈ادوارد برون:
عقیده دارد که مسلمانان به آیین ایرانیان تجاوز نکردند. او مى نویسد:
چه بسا تصور کنند که جنگ جویان اسلام، اقوام و ملل مفتوحه را در انتخاب یکى از دو راه، مخیّر مى ساختند: اول، قرآن، دوم، شمشیر. ولى این تصور صحیح نیست، زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند، و این ترتیب کاملا عادلانه بود، زیرا اتباع غیر مُسلِم خلفا از شرکت در غزوات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود، معافیت داشتند.
همچنین این مسئله (که آیا اسلام به زور به ایران تحمیل شده است یا ایرانیان به رغبت اسلام را پذیرفته اند) را پروفسور آرنولد استاد دارالفنون علیگر در کتاب نفیس خود درباره تعلیمات اسلام به وجه بسیار خوبی ثابت نموده است، او می گوید: موبدان بی گذشت زرتشتی نه تنها نسبت به علمای سایر ادیان بلکه در برابر کلیه فرق مخالف ایران یعنی مانویان، مزدکیان و عرفای مسیحی و امثال آن تعصب نشان می دادند و به همین دلیل به شدت مورد بی مهری و نفرت جماعات زیادی قرار گرفته بودند و رفتار ستمگرانه ایشان مورد حمایت پادشاهان نیز قرار می گرفت و همین دلیل سبب شد حس بغض و کینه شدید در دل بسیاری از اتباع ایران برانگیخته شود و استیلای عرب به منزله نجات و رهایی ایران از چنگال ظلم تلقی گردد، مسلم است که قسمت اعظم کسانیکه تغییر مذهب دادند به طیب خاطر و به اختیار و اراده خودشان بود.[۱]
👈👈برنارد لوئیس:
میگوید اعراب مهاجرت کرده به ایران در گرویدن ایرانیان به اسلام نقش داشتند. به عنوان مثال جمعیت کوچکی از اعراب که در اطراف قم ساکن شده بودند و در این شهر تبلیغ میکردند آن ناحیه را به یک پایگاه شیعه تبدیل کردند.
همچنین دلیل افول دین زرتشتی این بود که روحانیت زرتشتی از نزدیک با ساختار قدرت در ایران باستان در ارتباط بودهاند. از دست دادن این پایگاه و نداشتن دوستانی در خارج از ایران و همچنین نداشتن مهارتهای خیلی قوی بقا همانند یهودیان باعث دلسردی و کاهش تعداد آنها شد. زرتشتیان پس از این نقش کمرنگی در احیای فرهنگی و یا سیاسی ایران بازی کردند[۲].
👈👈آمورتی:
میگوید اینکه اعراب دین خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند و به آنها آزادی عمل دادند ویژگی دموکراتیکی است، اما این را نباید فراموش کرد که اعراب با دادن مشوقهای اقتصادی و حقوقی مشخص به نتیجه مورد نظرشان رسیدند[۳]
👈👈 سید حسین نصر:
بوجود آمدن تعداد زیاد محققان ایرانی بزرگ مسلمان نشان از تحول درونی، و نه زور و فشار اجتماعی است، زیرا با فشار نمیتوان مشارکت خلاقانه و برجسته را انتظار داشت[۴].
👈👈گوستاولوبون:
در تاریخ تمدن اسلام و عرب میگوید: شریعت و آیین اسلام در اقوامی که آن را قبول نموده تأثیری به سزا بخشیده است. در دنیا خیلی کمتر مذهبی پیدا شده که به قدر اسلام در قلوب پیروانش نفوذ و اقتدار داشته بلکه غیر از اسلام شاید مذهبی یافت نشود که تا این قدر حکومت و اقتدارش دوام کرده باشد، چه، قرآن کریم که مرکز اصلی است اثرش در تمام افعال و عادات مسلمین از کلی و جزئی ظاهر و آشکار میباشد. و از طرف دیگر مردم ایران در میان همه مللی که اسلام را پذیرفتند از یک امتیاز خاص برخوردارند و آن اینکه هیچ ملتی مانند ایران به این سهولت نظام فکری پیشین خود را رها نکرد و آنچنان با جدیت و عشق و علاقه در دل خود را به روی افکار و عقائد دین جدید باز نکرد و به قول دوزی مستشرق معروف: مهمترین قومی که تغییر مذهب داد ایرانیان بودند، زیرا آنها اسلام را نیرومند و استوار نمودند نه عرب[۵].
👈👈ستپنینت:
حقیقت را چیزی میان دو قرائت متضاد «چپاول مادی و معنوی ایرانیان توسط اعراب» و «تاثیر گذاری اسلام و برخورد ملایم اعراب» میداند و معتقد است که موارد خشن که در هر جنگی اتفاق میافتند نباید اغراق شده تا حدی که ملایمت نسبی اعراب نادیده گرفته شود[۶].
👈👈کلود کائن:
مینویسد که تحت تاثیر جنبشهای ملی گرایانه دوران مدرن، تمایل به سمت نمایش ایرانیان و اعراب به عنوان دو گروه متخاصم رفتهاست در حالی که این دیدگاه با حقایق تاریخی سازگار نیست[۷].
👈👈چیز رابینسون:
خشونت های نظام مند دوران فتوحات علیه غیرمسلمانان تا پیش از مروانیان را مطالب تحریف شده می داند[۸].
👈👈ریچارد فراى:
طبقه دبیرانِ ساسانیان بى درنگ به سوى پیروزمندان رفتند، ولى اسلام آوردن ایشان ضرورت نداشت و بسیارى هم مسلمان شدند[۹].
👈عبدالحسین زرینکوب درخصوص این موضوع می نویسد :👇
کارنامه اسلام، یک فصل درخشان تاریخ انسانى است. نه فقط از جهتِ توفیقى که مسلمین در ایجاد یک فرهنگ تازهی جهانى یافتهاند، بلکه نیز به سبب فتوحاتى که آنها را موفق کرد به ایجاد یک دنیاى تازه، وراى شرق و غرب: قلمرو اسلام که در واقع نه شرق بود، نه غرب. فتح اسلامى البته با جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام در بین مردم کشورهاى فتح شده، به زور جنگ نبود.
عبدالحسین زرینکوب، کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۱. ص ۱۱-۱۲
منابع و مراجع:
1. ادوارد برون، تاریخ ادبى ایرانى از قدیمى ترین روزگار تا زمان فردوسى، ج1، ص297
۲. Bernard Lewis, The Jews of Islam, p. 17
۳. B. S. Amoretti, The Cambrdige History of Iran, p. 483
۴.The Cambridge History of Iran, p. 464
۵.مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 151
۶. Marietta Stepaniants, The Encounter of Zoroastrianism with Islam, Philosophy East and West, University of Hawai'i Press, Vol. 52, No. 2 (Apr. , 2002), pp. 162-163
۷. Claude Cahen, The Cambridge History of Iran, Vol. 4, pp. ۳۰۹-۴۰۰
۸. Robinson, The New Cambridge History of Islam, 198.
۹. ریچارد فراى، عصر زرین فرهنگ ایران، ص 143
۱۰.عبدالحسین زرینکوب، کارنامه اسلام، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۹۱. ص ۱۱-۱۲
http://line.me/ti/p/~@pqc4429q
با تشکر از همه همسنگرانی که مطالب رو share میکنند✌✌
Share
👇👇👇
۹۴/۰۵/۲۱