*به خدا سوگند شما خالص می شوید؛
*به خدا سوگند شما از یکدیگر جدامی شوید؛
*به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛
*تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی ماند
*جز گروه بسیار کم و نادر.
**آدرس: بحارالانوار جلد5 صفحه216
استقلال ما را فروختند. اینجا هم باید خفه شد؟ ما را بفروشند و ما خفه شویم؟
انا لله و انا الیه راجعون
این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام، قلبم در فشار است. ما را فروختند. استقلال ما را فروختند.عزت ما پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت. عید ما را عزا کردند. ایران دیگر عید ندارد. چراغانی کردند، و دستهجمعی رقصیدند که عید است. باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند و رقصیدند
معنی ندارد که این همه بلا به سر یک کشوری بیاید و مردم آن شادی کنند و خنده بکنند.
این وقاحت و ننگ از دولت است. از شما ملت نیست. شما ملت فهم دارید. هوشیاری دارید. مجلس در این فضاحت سهیم است
آن آقایانی که میآیند و میگویند که باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ باید خفه شد؟ ما را بفروشند و ما خفه شویم؟ ما را ذلیل کنند و ما خفه شویم؟ ایران را نابود کنند و ما خفه شویم؟
والله گناهکار است کسی که داد نزند. پس داد بزنید. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید.
تمام گرفتاریهای ما از این آمریکاست. این وکلا هم از آمریکا هستند، این وزرا هم از امریکا هستند، اگر نیستند چرا در مقابل آن نمىایستند؟ چرا داد نمی زنند؟
در تمام دولتها به یاد نمیآورم دولت بی حیثیتی تصویب نامهای از این ننگینتر و موهنتر قانون کرده باشد.
این ملت ایران باید زنجیرها را پاره کند. این ارتش ایران نباید اجازه دهد این کارهای ننگین بشود. این دولت باید ساقط بشود.
دانشجویان عزیز، این ها وظیفه دارند مخالفت کنند. در ممالک خارجه اگر دانشجوی مسلمان ایرانی است، اگر طلبه ایرانی هستند، این ها باید ساکت ننشینند و آبروی مذهب و ملت را محافظت کنند.
جو سکوت به ضرر اسلام است. به ضرر مسلمان است. به ضرر ایرانی است. و به ضرر ملت است. هر طور شده باید شکسته شود و از میان برداشته شود تا اسلام و ایران به منافعشان برسند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله موسوی خمینی ۴ آبان ۱۳۴۳
**دختری در میان شکنجه**
*کسانی که تحمل ندارند نخوانند*
*شهیده ناهید فاتحی کرجو
*شکنجه ها:
*کشیدن تمام ناخن های در دست و پا
*موها تراشیده
شکستگی جمجمه در جاهای مختلف سر
*کبودی بدن و جمجمه
*شرط آزادی از شکنجه: به خمینی توهین کنی، آزادت می کنیم
*جواب شهیده ناهید: هرچه خواستید شکنجه کنید اما شرط بی شرط
*نتیجه حرف شجاعانه ناهید: شکنجه ها وحشیانه تر؛ آنقدر وحشیانه که صدای مردم را هم درآورد. مردمی که در آن شرایط جرات دم زدن هم نداشتند.
*نتیجه شکنجه: تسلیم شدن شکنجه گران در برابر اراده پولادین یک دختر مسلمان و زنده به گور کردنش
*مدت اسارت ۱۱ماه
*زمان شهادت: اذر ۶۱، بخاطر زنده به گور شدن
*لقب: سمیه کردستان (به دلیل شدت شکنجه هایی که این شهیده عزیز تحمل کرد و شباهت نحوه شهادتش با اولین شهیده اسلام، سمیه مادر عمار یاسر)
ادرس:
http://www.afsaran.ir/link/937150
شهدا شرمنده ایم،
آقا فتح الله....!!
کنج اتاقی کوچک، روی تختی کنار دیوار آرام خوابیده است؛ صحبت از یک روز و دو روز هم نیست، 29 سال است که همینجا توی همین اتاق خوابیده است. به تنهایی توان حرکت ندارد؛ دست و پاهایش کوچک و لاغر شدهاند، ولی چشمهایش هنوز حرف میزنند.
وقتی خواهرش قرآن را جلوی صورتش میگذارد و او با زبان آن را ورق میزند و با چشمهایش کلمات خدا را دنبال میکند، آنجاست که میفهمی «آقا فتحالله»، این جانباز قطع نخاعی سالهای توپ و تانک حرفهای زیادی توی سینهاش دارد که زبانش برای بیان آن حرفها او را یاری نمیکند. گاهی قطره اشکی که از گوشه چشماش روان میشود، همه ناگفتههای هشتساله جنگ را برای تو بیان میکند
شفای تمام جانبازان و آقا فتح االله بناری صلوات...
عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:
http://line.me/ti/p/%40cnj5604b
از سکوتم صدا درست کنید
ذکر یا ربنا درست کنید
ببرید و بیاورید مرا
بلکه از من گدا درست کنید
در دلم گر بناست خانه کنی
داول این خانه را درست کنید
میشود سنگ دستتان بدهم
میشود که طلا درست کنید
هرچه میل شماست تسلیمم
یا خرابم ویا درست کنید
فقر ما را کسی درست نکرد
ای کریمان شما درست کنید
شد اگر شکر، اگر نشد یک وقت
می نشینم که تا درست کنید
بعد از آن که مدینه ام ببرید
سفر کربلا درست کنید
از لب ما دعا نمی افتد
کربلا ،کربلا نمی افتد
میلادسیدالساجدین امام سجاد (ع)بر شمامبارکباد
چای سیاه
مصرف چای سیاه از ریهها در برابر آسیب ناشی از قرار گرفتن در معرض دود سیگار جلوگیری میکند.
این نوع چای همچنین خطر بروز سکتهها را کاهش میدهد.
چای سیاه حاوی مادهای موسوم به تئوفیلین است که جریان خون را درون مویرگها افزایش میدهد و به حفظ فشار خون طبیعی کمک میکند.
مصرف این نوشیدنی همچنین راههای هوایی را باز کرده و انسداد آن را برطرف میکند و در نتیجه تنفس را برای مبتلایان به حملات آسمی راحتتر میکند.
ایمان به سکاندار زندگی
شبی یک کشتی بخار، درحالی که دریا را می پیمود، گرفتار توفان شد. کشتی چنان تکان می خورد که همه مسافران بیدار شده بودند. آنها وحشت زده از توفان، تعادل خود را از دست داده و فریاد می کشیدند و عده ای هم دعا می کردند.
دختر هشت ساله ناخدا هم آنجا بود. سروصدای بقیه، او را هم از خواب بیدار کرد. از مادرش پرسید: «مادر چه شده؟!» مادر گفت که توفانی عظیم وغیرمنتظره پیش آمده است.
کودک ترسید و پرسید: «آیا پدر پشت سکان است؟» مادرش پاسخ داد: «بله، او پشت سکان است.»
دخترک با شنیدن این پاسخ، دوباره به رختخوابش بازگشت و در عرض چند دقیقه به خواب رفت. باد همچنان هنرنمایی می کرد امواج خروشان پیش می آمدند. کشتی هنوز تکان می خورد، اما دخترک دیگر نمی ترسید، چرا که به سکاندار ایمان داشت.
«خداوندا، تو تنها سکاندار زندگی ما هستی…»