««شبهه و جواب شبهه»»
شبهه: سپاس کلمه ای ایرانیست و یادگار زرتشت که همواره میگفت سه چیز را پاس بدارید: پندار نیک (پاس یک)، گفتار نیک (پاس دو)، کردار نیک (پاس سه). پاس = پاسداشت و پاسداری از سه نیک. و ایرانیان با گفتن سه پاس (سپاس) به همدیگر یادآور این سه مورد مهم میشدند.
جواب شبهه
- آنچه در متن آمده حاصل ذوقیات و بافتههای ذهنی یک شخص است و هیچ ریشه تاریخی ندارد.
- کلمه سپاس، یک کلمه اوستایی و به گویش گاتهایی (یا دیگر لهجههای کهن اوستایی) نیست و از همین روی نمیتواند یادگار زرتشت باشد. و واژه سپاس به صورت «سه + پاس» نیست. در زبان اوستایی نیز عدد 3 به صورتِ θri (ثری) و θr (ثر) خوانده میشود. برای مثال در اوستا، یسنای 9، بند 8 اژی دهاک با صفتِ سه پوزه (به اوستایی: θri-zafanem) خوانده شده است. در یسنای 11، بند 1 نیز برای عدد 3 از واژهیِ θrâyô استفاده شده است. در یسنایِ 19، بند 16واژهیِ θri و در یسنای 57، بند 6 برای عبارت «سه شاخه» از واژهیِ θry-axshtîshca استفاده شده است.[1]
- واژه «سپاس» نهایتاً یک واژه فارسی میانه (پهلوی) هست و اصل آن espas بود. واژه «ناسپاس» نیز به صورتِ an espas خوانده میشد.[2] یعنی در اصلِ کلمه سپاس (espas) به هیچ روی عدد 3 وجود ندارد و لذا سپاس به معنی سه عدد پاس (گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک) نیست.
- سعدی استاد ادب پارسی، میگوید: «سگ حقشناس به از آدمی ناسپاس». که این نشان میدهد، ناسپاس در مقابل حقشناس هست. پس واژه «سپاس» به معنی «حق شناسی» هست. (نه 3 عدد پاس!)
پینوشت:
[1]. بنگرید به:
Yasna (sacred liturgy), based on edition of Karl F. Geldner, Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1896.
[2]. مکنزی، فرهنگ زبان پهلوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1373، برگه 312 و 258
لینک مطلب
http://www.adyannet.com/fa/news/16474