با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۱ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

«بهترین زنان و مردان از دیدگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله)»
*یکی از همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) می گوید از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم که می فرمود: بهترین مردان امت من کسی است که نسبت به همسر خود بهترین رفتار را داشته باشد و بهترین زنان امت من کسی است که نسبت به شوهرش بهترین کردار را داشته باشد. 
*همچنین هر زنی که آبستن می شود، هر شب و روزی که بر وی می گذرد برابر با هزار شهید اجر و پاداش دارد.
*بهترین زنان امت من زنی است که در آنچه معصیت نباشد رضای شوهر خود را بدست آورد و بهترین مردان امت من مردی است که با خانواده اش به لطف و مدارا زندگی کند. چنین مردی هر روزی که بر او بگذرد اجر صد شهید را دارد. 
*در این هنگام عمر گفت: یا رسول الله! چگونه می شود زنی که رضایت شوهرش را بدست آورد اجر هزار شهید و مردی که با خانواده اش مدارا کند اجر صد شهید را داشته باشد؟
*پیامبر فرمود: بدان که اجر زنان نزد خداوند بیش از مردان است، به خدا سوگند که ستم شوهر نسبت به زن بعد از شرک به خدا بزرگترین گناهان است. نسبت به رفتار با زنان و یتیمان از خدا بترسید که خداوند به خاطر ایشان شما را موأخذه می کند . هر که به این دو نیکی کند رحمت الهی نصیب او شود و هر که بدی نماید مورد خشم الهی واقع می شود.
*پیامبر بزرگوار اسلام آنچنان برای مقام زن اهمیت قائل می شوند که به مردان می فرمایند: بهترین شما کسی است که با خانواده اش رفتار نیک داشته باشد و من از همه شما نسبت به خانواده ام خوش رفتارترم.


http://www.yjc.ir/fa/news/5940930/%D8%A8%D9%87%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%B5
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۱۸:۵۲
مهدی فراحی
دردهای قلبی و غیر قلبی قفسه سینه

درد قفسه سینه :

نکات مهم در رابطه بادردهای قفسه صدری:
درابتدا بهتراست بجای کلمه درد قفسه صدری ازاصطلاح چست دیس کامفورت (CHESTDISCOMFORT)استفاده کرد. که به معنی هر نوع احساس ناراحتی در قفسه سینه می باشد.
درد قفسه صدری یک راز بالینی است که پزشک مانند یک کارآگاه دقیق بایستی علت آن را مشخص کند.دانش،دقت،هوش،حوصله وقدرت تصور پزشک، همگی برای دست یابی به شرح حال دقیق ومعاینه صحیح وارزیابی درست یافته ها ضروری است.

- علل درد قفسه سینه: علل ناشی از جدار قفسه سینه (شایع ترین علت درد سینه می باشد) علل ناشی از بیماری های دستگاه گوارش(مانند التهاب واسپاسم مری،زخم معده،ریفلاکس،التهاب پانکراس،التهاب کیسه صفرا) علل ناشی از بیماری های ریه (التهاب پرده دور ریه،عفونت ریه،آمبولی ریه ،برونشیت مزمن ریه،افزایش فشارریه)
علل ناشی از بیماری های روانی (افسردگی،اضطراب،حمله هراس،هایپرونتیلایشن) علل ناشی از بیماری های قلبی(تنگی عروق کرونر،التهاب پرده دور قلب،پرولاپس دریچه میترال،بیماری دریچه های قلب،ضخیم شدن عضله قلب) چگونگی تشخیص علل درد قفسه صدری:
مهمترین نکته این است که تشخیص علت درد حتما باید توسط پزشک انجام شود.

الف)خصوصیات دردهای غیر قلبی:
1- اگر بیمار محل درد رابا یک انگشت نشان دهد معمولا علت درد غیر قلبی است.

2- دردهایی که درسمت چپ سینه ومعمولا زیر نوک سینه می باشند بیشتر به علت اسکلتی عضلانی،گوارشی واسترس می باشند.
3- دردهایی که درپشت قفسه صدری می باشند بیشتر به علت بیماری های ستون فقرات،ائورت،مری ویا قلب می تواند باشد.

4- دردهایی که پایین تر از ناف ویا بالا تراز فک تحتانی می باشند معمولا علل غیر قلبی دارند.
5- دردهایی که تنها محدود به شانه،کتف ودست چپ هستند معمولا علل غیر قلبی دارند.
6- اگر دردی برای فقط چند ثانیه طول بکشد معمولا علل ان غیرقلبی است.
7- اگر دردی برای ساعت های متمادی و یا برای روز ها ثابت و پایدار باشد معمولا غیر قلبی است.
8- اگر دردی معمولا موقع استراحت ویا موقع دراز کشیدن،ایجاد شود معمولا قلبی نیست.
9- دردی که باحرکت دست ها،باخم وراست شدن بدن،بانفس عمیق ویا باسرفه ویا باحرکت گردن شدید ترمی شود معمولا قلبی نیست .

10- اگر به دنبال خم شدن مثلا جهت گره زدن کفش و یابه دنبال چرخش بدن مثلا در رختخواب درد شدید وناگهانی ایجاد شود معمولا این درد غیر قلبی است.در این شرایط بیمار سعی می کند نفس خود راکوتاه نگه دا رد تا شدت درد کمتر شود.
11- درد در محل اتصال دنده ها به جناغ که بالمس بدتر می شود به علت التهاب دردناک غضروف دنده ای می باشد.
12- درد عضلات جدار قفسه سینه ودرد عضلات زیرپستان بسیار شایع است وموجب اشتباه در تشخیص می شوند.
13- درد خوش خیم در افراد جوان:درد بیشتر در استراحت بروز می کند درد خصوصیت خنجری وتیز می باشد معمولا درد در ناحیه جلوی قلب است گاها همراه با تپش می باشد ممکن است تکرار شونده باشد معاینه بالینی ونوار قلب نرمال است.
14- بیماری شانه درد ناک:معمولا درافراد میان سال دیده می شود.درد هنگام شب واستراحت تشدید میابد.حرکات شانه موجب تشدید درد می شود علل این بیماری شامل مشکلات دیافراگم،کیسه صفرا،تومور ریه،بیماری های اسکلتی وعضلانی اطراف شانه،وبا شیوع کمتر بیماری های قلبی،بیماری های سیستمیک ماننده دیابت.

مطالب مرتبط:
توصیه هایی ساده برای پیشگیری از بیماریهای قلبی

باتشکر فراوان از دوست گرامی جناب آقای دکتر کلاهچی

درد های قلبی قفسه سینه : فردی که رنگش بدجوری پریده، دانههای درشت عرق نشسته روی پیشانیش، پنج انگشتش را باز کرده روی قلبش و از شدت درد دارد به خودش میپیچد، حس میکند که کسی با تمام سنگینیش روی سینه او ایستاده و نمیگذارد نفسش بالابیاید، بدجوری نفس نفس میزند، حالت تهوع، استفراغ، سرگیجه و…
آنهایی که خودشان یا اطرافیانشان با حملههای قلبی مانوسند، خوب میدانند که این شرح حال، شرح حال کیست. اما قفسه سینه به دلایل دیگری نیز ممکن است دردناک شود. به بیان دیگر، تمام دردهای این ناحیه، قلبی نیستند. این نوشته قصد دارد از شایعترین انواع درد قفسهسینه صحبت کند و توصیههای عملگرایانهای را نیز در اختیار بیماران قلبی قرار دهد. درد قفسهسینه :
در هر نقطهای از زیر گردن تا بالای شکم، اگر دردی احساس کنید، به درد قفسه سینه دچار شدهاید و هیچ فرقی نمیکند که این درد، واضح و شدید باشد یا مبهم و خفیف. تمام دردهای این ناحیه را باید جدی گرفت. پزشکان و بیماران وقتی با چنین دردی مواجه میشوند، معمولا بیمناک میشوند که مبادا پای یک حمله قلبی در میان باشد. حملههای قلبی یکی از شایعترین و خطرناکترین انواع دردهای قفسه سینهاند اما خوشبختانه یا متاسفانه بسیاری از دردهای قفسه سینه، به اشتباه، درد قلبی تلقی می شوند.
حقیقت این است که بعضی از دردهای این ناحیه، هیچ خطری در پی ندارند. بعضیها کمی خطرناکند و بعضی دیگر هم بسیار خطرناکند، آنقدر که جان آدم را تهدید میکنند. به هر حال، هر عضوی از اعضای بدن که در داخل قفسه سینه وجود دارد، و تمام بافتهای موجود در این ناحیه، میتوانند یک منبع بالقوه برای بروز درد قفسه سینه به حساب بیایند. قلب، ریهها، مری، عضلات بیندندهای، دندهها، تاندونها و اعصابی که داخل قفسه سینهاند، متهمان ردیف اولند. قلب درد :
به درد قفسه سینه با منشا قلبی میگویند این درد معمولا وقتی اتفاق میافتد که خون و اکسیژن کافی به قلب نرسد. اگر چنین دردی یک حد و مرز قابل پیشبینی داشته باشد، به آن میگویند آنژین پایدار. به بیان دیگر، آنژین پایدار به این معناست که شما خودتان بدانید که وقتی میزان فعالیت روزانهتان از یک حد مشخصی بیشتر بشود، به درد قفسه سینه مبتلا میشوید. اما وقتی که دردتان غیرقابل پیشبینی بشود یا این که در حال استراحت نیز به چنین دردی دچار شوید، آنوقت به آن میگویند آنژین ناپایدار. شخصی که به آنژین ناپایدار دچار میشود، باید خیلی زود در بخش اورژانس، مورد بررسی پزشکی قرار بگیرد. حمله قلبی یکی از شایعترین انواع دردهای قلبی است. وقتی رسوبات چربی یا لختههای خونی، جلوی خونرسانی به قلب را بگیرند و اجازه ندهند که غذا و اکسیژن کافی به عضله قلب برسد، حمله قلبی اتفاق میافتد. این حمله معمولا با احساس سنگینی در قفسه سینه، درد و فشار در این ناحیه، و گهگاه با احساس سوزش در قفسه سینه همراه است. درد ناشی از حمله قلبی معمولا چند دقیقه طول میکشد. این درد ممکن است به نواحی دیگری از بدن هم انتشار پیدا کند. کمر، گردن، چانه، شانه، بازو، وخصوصا دست و بازوی چپ در حملههای قلبی، معمولا تیر میکشند. علایم دیگری که تشخیص حمله قلبی را در ذهن پزشک تایید میکند، عبارتند از: تنگی نفس، حالت تهوع، احساس سرگیجه، عرق سرد. حمله قلبی معمولا به دنبال یک فعالیت و یا یک استرس شدید اتفاق میافتد و در اغلب موارد، پس از چند دقیقه استراحت و استفاده از قرص زیرزبانی (نیتروگلیسیرین) از بین میرود.به جز حمله قلبی، دلایل قلبی دیگری هم هستند که میتوانند منجر به بروز درد در ناحیه قفسه سینه شوند. التهاب پردهای که دورتادور قلب را در برگرفته است، یکی از همین دلایل است. این بیماری که به موسوم است، معمولا متعاقب یک عفونت ویروسی اتفاق میافتد. در این مورد نیز، درد قفسه سینه، بسیار شدید و معمولا متمرکز بر روی یک نقطه است و بیمار احساس میکند که انگار قفسه سینهاش دارد سوراخ میشود. همراه بودن علایمی نظیر تب و کوفتگی بدن هم تایید کننده همین تشخیص است. اسپاسم عروق کرونر، مشکلات عروقی و خصوصا بیماریهای مربوط به سرخرگ آئورت و . . . از دیگر دلایل قلبی برای بروز دردهای قفسه سینه به شمار میروند. راهکارهای عملی به بیماران قلبی : 
ـ در هنگام بروز درد قلبی، که معمولا در حال فعالیت و یا استرس به سراغتان میآید، بلافاصله دست از کار بکشید و آرام بنشینید. استراحت، اولین قدمی است که باید برای تسکین دردتان بردارید. ـ از قرص زیر زبانی (نیتروگلیسیرین) استفاده کنید. اگر پس از 5 دقیقه، دردتان تسکین پیدا نکرد، مجددا باید یک قرص زیر زبانتان بگذارید. این کار را تا 3 بار میشود تکرار کرد اما اگر پس از به کار بردن 3 قرص زیرزبانی در فواصل مناسب، باز هم دردتان از بین نرفت، باید بلافاصله به یکی از مراکز اورژانس مراجعه کنید. ـ در مواردی نظیر استحمام، مقاربت و یا بعد از خوردن غذاهای سنگین، بهتر است که به طور پیشگیرانه از قرص زیر زبانی استفاده کنید. ـ قرص زیر زبانیتان را نباید در معرض نور و حرارت و رطوبت قرار دهید چرا که در این مواقع، خیلی زود فاسد میشود و خاصیت درمانیاش را از دست میدهد. اگر از نیتروگلیسیرین استفاده کردید و مزه تند این دارو را در زیر زبانتان حس نکردید، بدانید که احتمالا دارویتان خراب شده و خاصیتش را ازدست داده است. ـ حتی الامکان قرص زیر زبانی را در وضعیت ایستاده مصرف نکنید چرا که به دلیل افت ناگهانی فشار خون، خطر سقوط ناگهانی وجود دارد. بهتر است که در وضعیت نشسته یا خوابیده از این قرص استفاده کنید. ـ اگر اضافه وزن دارید، بهتر است با مراجعه به پزشک یا متخصص تغذیه، یک برنامه غذایی مناسب دریافت کنید و هرچه زودتر، فکری به حال کاهش وزنتان بکنید. ـ عوامل خطرساز بیماریهای قلبی را هر چه زودتر تدبیر کنید: سیگار، فشار خون، چربی خون بالا، دیابت. ـ وقتی که درد قفسهسینه ندارید، خصوصا در اوایل صبح که هوا پاکیزهتر است، ترجیحا در محلهایی مانند پارک و اماکنی که از فضای سبز برخوردارند، پیادهروی کنید. کمکم اگر دیدید که با این پیاده روی مختصر، مشکلی برایتان ایجاد نمیشود و تحملش را دارید، می توانید بتدریج مسافت بیشتری و با سرعت بیشتر را امتحان کنید حداقل 45-30 دقیقه در روز ورزش هوازی انجام دهید.

درد های غیر قلبی قفسه سینه
تاریخ انتشار : 1390-08-29

«دکتر مهراد فخرالدینی متخصص قلب و عروق»

http://www.drfakhroddini.ir/index.php?ToDo=ShowArticles&AID=7909
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۷
مهدی فراحی

« اگر هشدارها موثر نیفتد »


* و ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیةٍ مِنْ نَبِی إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یضَّرَّعُونَ * ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّی عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یشْعُرُونَ 


*و هیچ پیامبری را در هیچ آبادی نفرستادیم، مگر آنکه مردم آنجا را گرفتار سختی ها و بلاها ساختیم، تا شاید به زاری(و توبه) درآیند. سپس به جای ناخوشی، خوشی قرار دادیم تا آنکه فزونی یافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نیز(به طور طبیعی) رنجها و خوشی ها رسیده بود(و این حوادث تلخ و شیرین، نشانۀ قهر یا لطف خدا نیست). پس آنان را ناگهانی(با قهر خود) گرفتیم، در حالی که درک نمی کردند. 


«نکته ها 

* «بأساء»، به حوادث و ضربه های جسمی مثل بیماری ومرگ و «ضراء»، به ضربه ها و زیان های مالی گفته می شود. «عفوا»، به معنای کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض کردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولی آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سورۀ انعام آیه 44 آمده است: چون تذکرات ما را فراموش کردند، درهای نعمت ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابی ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیماری که پزشک از بهبود او مأیوس شده و می گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است. 


*ممکن است برای آیه معنای دیگری نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد می گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم.   غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همۀ نسل هاست و این گونه غفلت ها، زمینه ساز قهر الهی است. 


«پیام ها»

1- تلخی ها و ناملایمات، به عنوان یک سنّت الهی برای همۀ اقوام وجود دارد. 

2- سختی ها و مشکلات، عامل سازندگی، غفلت زدایی و توجّه به خداوند است. 

3- ناگواری ها همیشه قهر الهی نیست، گاهی لطفی است که به شکل بلا جلوه می کند. (همان گونه که گداختن آهن در کوره آتش، سبب نرم شدن و شکل پذیری آن است، حوادث و شداید نیز انسان ها را نرم و به حالت تضرّع و نیازخواهی وامی دارد.)

4- گاهی رفاه، بینش و تحلیل های نادرست، عامل نسیان و طغیان می شود.

5- هر نوع خوشی و رفاهی نشانۀ لطف نیست، گاهی زمینه ساز قهر الهی است. 

6- بیشتر مردود شدگان در آزمایش های الهی، مرفّهانند نه محرومان. 

7- قهر الهی، خبر نمی کند و ناگهان می رسد.

8- غوطه ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابی ناگهانی و غافلگیرانه دچار می کند. 


📒منبع

تفسیر نور، ج 3، ص120

تفسیر نمونه، ج‏6، ص 261

ـــــــــــــ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۶
مهدی فراحی
تحلیل نامه بی سلام ۸۸ رفسنجانی

یکی از مطالبی که نزدیک به دو سال همواره با محورهای مختلف در رسانه های منتسب به هاشمی رفسنجانی دیده می شد متن نامه بدون سلام وی در سال 88 به رهبر معظم انقلاب بود،با این وجود با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری 92 این امر از سوی هاشمی برای تقدیر از بازیگردانان انتشار مکرر این نامه قابل تامل است.

هاشمی رفسنجانی در دیدار مدیر مسؤول، دبیر و کارکنان سایت شخصی خود طی سخنانی کوتاه در این دیدار با یادآوری اهمیت «اطلاع‌رسانی دقیق و روشنگرانه» در مقابل جریان‌های خبرساز و غبارآلود‌کننده تاریخ انقلاب، خطاب به دست‌اندرکاران سایت شخصی خود، گفت:« توفیقی که روش شما در تبیین زوایای تاریخی نامه 88 در مقابل حجم وسیعی از تخریب‌ها به دست آورد، نشان از آن دارد که در سخت‌ترین شرایط نیز می‌شود با روشنگری دقیق در مقابل غبار شانتاژها ایستاد». 

وی در بیان چگونگی نگارش دو نامه تاریخی و تطبیقی سال‌های 59 و 88 با وجود عدم مشابهت‌ها در نگاه اول، گفت: «مهم‌ترین انگیزه‌ام در نگارش این دو نامه، اطمینانم از میزان اعتماد امام و رهبری به خودم بود و امروز مشابه فحوای نامه سال 59 شاهد آن هستیم که پیش‌بینی‌های نامه سال 88 نیز قدم به قدم از سوی جریان انحرافی فعلی در حال وقوع است». 

در حالی که هاشمی بعد از نزدیک به چهار سال به عملکرد خود در سال 88 صحه می گذارد بررسی واکنش های آن روزها نسبت به نامه بی سلام وی جالب توجه است.

واکنشها
نامه هاشمی به رهبری واکنشهای تندی را به همراه داشت. جمعیت ایثارگران با انتشار رنجنامه ای خطاب به هاشمی مرقومه بدون سلام و تحیت وی را با این که امکان ملاقات حضوری وجود داشت، باعث تعجب دانست. در این رنجنامه خطاب به هاشمی بیان شد: « جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی از 10 سال پیش نسبت به مسائل پیرامونی شما، فرزندان، اطرافیان و حزب منتسب به شما یعنی کارگزاران سازندگی حضوراً تذکراتی را داد. اما افسوس از هرگونه اقدام اصلاحی!!!»1 در همین رابطه حسین فدایی (دبیرکل ّ جمعیت ایثارگران) بیان داشت: «این نامه نگاری به رهبری بی جواب نخواهد ماند و مردم به آن پاسخ خواهند داد. » آیت الله سیّد احمد خاتمی (عضو مجلس خبرگان رهبری) نیز با اشاره به این نامه اظهار داشت: «نامه منتشر شده از سوی هاشمی سر دراز دارد که باید سر فرصت و به دور از جنجال سیاسی به صورت جزء به جزء به آن پاسخ داده شود. » محسن کوهکن (نماینده مجلس هشتم) در گفت و گو با فارس در خصوص نامه هاشمی گفت: «وقتی هاشمی رفسنجانی از کاندیدای خاص حمایت می کند طبیعی است که هزینه هایی دارد و این هزینه همین طرفداری است. هاشمی نباید سرنوشت انقلاب را به بحث فرزندان خود ربط دهد و باید به این مسائل واقع بینانه نگاه کرد. »2 آیت الله سید احمد علم الهدی (امام جمعه مشهد) در واکنش به نامه هاشمی به رهبری بیان داشت: «آقای هاشمی! مشکل همان افرادی هستند که به شما فشار می آورند که چنین تصمیمی بگیرید. اوّلین ایرادی که به این نامه وارد است. این که آقای هاشمی در پایان نامه نوشته است دوست همراه، هم سنگر دیروز، امروز و فردای شما، ولی حقیقت این است که کسی که دوست شخصی مانند رهبری است، هیچ گاه حاضر نمی شود توپ را در میدان ایشان بیندازد. این عمل هاشمی موجب شد تا عده ای از آن به عنوان وسیله تبلیغات خود سوء استفاده کنند. »
غلامرضا کرمی (عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس) با اشاره به این که از متن نامه ای که هاشمی به ولی ّ فقیه نوشته شده بوی اغتشاش می دهد گفت: «نوشتن نامه از سوی آقای هاشمی که دو مسئولیت مهم در نظام جمهوری اسلامی دارند، در شرایط پایانی تبلیغات و در آغاز آرامش برای تفکر مردم برای انتخاب کاندیدای مورد نظر و اصلح در انتخابات کاملاً دور از انتظار است. » آیت الله ممدوحی (عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) در گفتگو با خبرگزاری رسا در واکنش به نامه رئیس تشخیص مصلحت نظام گفت: «این نامه خود حریم شکنی دومی بود که انصافاً از آقای هاشمی بعید بود و نمی بایست این گونه طرح شود. حریم شکنی موجب می شود همه حریمها بشکند و این بسیار کار غیر متعارفی بود که رئیس تشخیص مصلحت نظام رعایت نکرد. » وی با اشاره به سخن گفتن از آتش فشان درون سینه های سوزان و آتشی که دودش در فضا قابل مشاهده است، گفت: «این ادبیات تهدید است و ما به هیچ وجه چنین سخنی را از آقای هاشمی نمی پسندیم و حق نبود چنین کاری را انجام دهند. »
آیت الله محمد یزدی (رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) نیز در این خصوص گفت: «در حال حاضر هر نوع تشدید التهاب در جامعه مقابله و مخالفت با نظام و اهداف مقدّس آن است. » وی در پاسخ به خبرگزاری فارس که درباره صحّت و سقم این جمله هاشمی که خطاب به رهبری نوشته بود؛ رئیس قوّه قضائیه وقت جناب آقای یزدی در پایان ریاست جمهوری این جانب رسماً اعلام پاکی و منزه بودن خانواده رئیس جمهور و حتی کم شدن داراییها در دوران مسئولیت را نمود، افزود: «این سؤال در جاهای دیگر هم از من شده که این جمله آقای هاشمی چه بوده است. . . ، از 10سال به این طرف، من دیگر رئیس دستگاه قضایی نبودم. این انتساب برای 10سال پیش است. در زندگی هم می دانیم و تاریخ نشان می دهد خیلی حوادث مختلف پیش می آید. بنابراین باید مشخص شود که این جمله مال الان نیست و نباید الان مورد استفاده قرار گیرد. » آیت الله یزدی در ادامه ضمن یادآوری این که رهبر کشور مسئول کل ّ کشور و امنیت کشور به عهده ایشان است، افزود: « مقام معظّم رهبری اقدامات لازم را انجام می دهند. ایشان در جریان انتخابات برای پیشگیری از هرگونه التهاب و درگیری به صراحت دستوراتی به مقتضای رهبری شان داده اند. اجرای آنچه ایشان فرموده اند، وظیفه همه ماست و دیگر ما نباید در این جریانات تابع آنچه در برخی از کشورهای خارجی و جاهای دیگر می گذرد باشیم. »
همچنین خبرگزاری رویترز در گزارشی با اشاره به نامه هاشمی به رهبر انقلاب اعلام کرد: «دخالت رفسنجانی در روند انتخابات ریاست جمهوری ایران تنها باعث افزایش تنشها خواهد شد. » روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز نیز در گزارشی تأکید کرد که جناح اصلاح طلب و محافظه کار که در آن شخصیتهای مهم سیاسی ایران نظیر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی نیز دیده می شود، نبرد انتخاباتی همه جانبه ای را در پشت پرده علیه یک کاندیدا در ایران به راه انداخته اند تا نگذارند وی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شود.



http://www.kalame.co/faqs/15-1389-08-21-19-49-27/29362--%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D9%88%D8%AF!-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88%DB%8C-.html
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۶
مهدی فراحی
متن کامل نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب

اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آالودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گوییهای مطرح شده برخورد کند چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟ نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در خصوص مباحث اخیر انتخاباتی نامه مهمی به حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ارسال کرد.

به گزارش «فردا»، در نامه ارسالی دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی آمده است: بدنبال خلاف گویی ها و تهمت های دکتر محمود احمدی نژاد درباره بسیاری از بزرگان این کشور، از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی، مبارز نستوه انقلاب از سال 42 تا 57، عضو کمیته حل مشکل سوخت مردم در زمستان 57 برای مذاکره با اعتصابیون شرکت نفت آبادان، عضو هیئت حل مشکلات کردستان در سال 58، عضو شورای انقلاب، سرپرست وزارت کشور در دولت موقت، رئیس مجلس شورای اسلامی از سال 60 تا 68، فرمانده 8 سال دفاع مقدس، رئیس جمهوری ایران از سال 68 تا 76، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری، بسیاری از مردم شریف ایران در سراسر کشور به انحای مختلف خواستار پاسخ آیت الله هاشمی رفسنجانی به اتهامات و دفاع از دستاوردهای ارزشمند نظام اسلامی شدند و دفتر ایشان نیز در اولین فرصت از صدا و سیما خواستار وقتی برای پاسخگویی شد، اما صدا و سیما انجام این مهم را به بعد از برگزاری انتخابات موکول کرد که عملا تاثیری نخواهد داشت.

از آنجایی که طی روزهای اخیر موج اعتراض های مردمی از اقصی نقاط کشور برای علت عدم پاسخ به این دروغ سازی ها افزایش یافته و به خاطر اینکه موج سواران بیش از این با احساسات پاک و صادقانه مردم بازی نکنند، آیت الله هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفته اند پاسخ به اتهامات رئیس جمهور را به مقام معظم رهبری و از طریق معظم له به مردم شریف ایران بدهند تا حداقل تاریخ انقلاب اسلامی در آینده های دور این تجربه تاریخی را در اختیار نسل های متمادی ایران عزیز قرار دهد که نگذارند پدیده زشت، دروغ، افترا و تهمت در این کشور نهادینه شود.

به گزارش «فردا» از خبرگزاری ها، متن کامل پیام بدین‌شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای زیده عزّه

متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه‌چینی‌های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمت‌زدن‌ها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم ولجن‌‌پراکنی‌های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلاً در رسانه‌های دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد و شاید هم رقیب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی می‌داند.

دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود.

زیر سئوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدت‌های خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمی‌شد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیس‌جمهور و نهایتاً رهبری نظام نقش و مسئولیت‌های ممتازی بعهده داشته‌اید.

نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است.

بعد از جریان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقت‌یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار ‌کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه‌گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.

البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.

اینجانب برای پرهیز از آلوده‌شدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.

در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسئوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفته‌اند، نباشد.

از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئیس‌جمهور و حتی کم‌شدن دارایی‌ها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می‌طلبد.

مع‌الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت‌شان دیدند و بی‌شک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنین نامه ای نمی کردم.

معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم می‌د‌ارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گیرم ومهم این است که اینبار این تهمت ها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت،

تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابی مان کمتر تحت تأثیر خلاف‌گوئیها قرار می‌گیرند و دلیل آن آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب می‌دانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیت های رسمی ام در رسانه ها مطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفته‌ام و در موارد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کرده‌ام و رسماً گفته‌ام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.

چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکرده‌اند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوق‌الذکر را از من نشنیده‌اند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهت‌گیری در انتخابات نظر خواسته‌اند، گفته‌ام براساس آیین‌نامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیم‌خودشان و همکارانشان در صحنه‌اند و عمل می‌کنند و انصافاً تهمت دست‌نشانده بودن آنان ستم و بی‌حرمتی غیرقابل توجیه است.

بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگ‌نمایی کرده‌اند که هدف بزرگ‌نمایی در آن مناظره روشن شد.

با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم.

اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آلودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق‌شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟

رهبری معظم انقلاب؛

اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیت‌الله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند ؛ در بین ما حضور ندارند، شما مانده‌اید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.

لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند.

سر چشمه شاید گرفتن به بیل ، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل


دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان

اکبر هاشمی رفسنجانی

*کد خبر: ۸۴۶۸۶
*تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۸۸

*کلیه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

http://www.fardanews.com/fa/news/84686/%D9%85%D8%AA%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۲۵
مهدی فراحی
6 موضوع عجیب که می‌تواند ضریب هوشی شما را پایین بیاورد!

هرچقدر هم که باهوش باشید عادت های ناسالم می تواندضریب هوشی تان را پایین بیاورد.


به گزارش باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران جوان، هرچقدر هم که باهوش باشید عادت های ناسالم در زندگی می تواند به مغزتان آسیب بزند، پس مراقب خودتان باشید و حواستان بیشتر به مغزتان باشد ...

حتی اگر به سادگی قادر به تکمیل جدول کلمات متقاطع باشید و مرتباً دوستانتان را در بازی کلمات شکست ‌دهید، ممکن است عادات روزانه دیگری داشته باشید که به ذهن شما لطمه بزند، تخریب نرون‌های عصبی ارزشمند با راه‌های عجیب! 6 موضوعی که به گفته کارشناسان برجسته می‌تواند به قوه‌ی درک شما آسیب برساند، عبارتند از:

1. بیش از حد نگران هستید

ناراحتی در مورد مسائل مالی، نگرانی در مورد پروژه‌های زیاد کاری و تلاش برای حفظ ظاهر زندگی اجتماعی، می‌تواند موجب ترشح ترکیبی از هورمون‌های استرسی گردد. دکتر برندن کلی، متخصص مغز و اعصاب در مرکز پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو در کولومبوس اوهایو می‌گوید: "استرس‌ بیش ازحد نه تنها عملکرد مغز را تضعیف می‌کند‌ بلکه با افزایش خطر ابتلا به آلزایمر مرتبط است. "تصور می‌شود که تغییرات هورمونی مرتبط با استرس پشت این رابطه پنهان باشد. ( این تمرین های یوگا و مدیتیشن را برای آرام شدنِ سریع امتحان کنید.)

2. شلوار جینتان کوچک شده

به گفته کلی، به نظر می‌رسد به انگیزه بیشتری برای لاغر ماندن نیاز دارید، تحقیقات نشان داده است که مرض چاقی در سنین میانسالی موجب عملکرد شناختی ضعیف‌تر و بعدها افزایش خطر ابتلا به زوال عقل شود. نتایج مطالعه‌‌ی منتشر شده در مجله‌ی امریکایی علم امراض مسری، حاکی از ارتباط بین چاقی و توانایی فکری پایین در نوجوانی و بزرگسالی می‌باشد. کلی می‌گوید: "به‌هرحال، مرض چاقی مشکل پزشکی پیچید‌ه‌ای است." به‌گفته‌ی او، رها شدن از آن ساده نیست، خواه این چاقی از عواقب برخی مشکلات پزشکی و خواه ناشی از خود مرض چاقی باشد.

3. زندگی شیرینی دارید

دکتر آلن توفیق، پزشک طب خواب و متخصص مغز و اعصاب وابسته به مرکز پزشکی کورنر ویل، بیمارستان پروتستان نیویورک، می‌گوید: قند نه تنها چند سانت به دور کمرتان اضافه می‌کند، بلکه مصرف بیش از حد آن می‌تواند روی سلول‌های مغزتان تاثیر بگذارد. توفیق اشاره دارد که، "دیابت خطر ابتلا به زوال عقل را تشدید می‌کند." طبق مطالعه‌ی انجام شده بر‌ روی حیوانات در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، ممکن است اثر منفی قند روی مغز به ‌علت افزایش التهابات باشد. کشفیات حاکی از آن است که رژیم‌های غذایی مملو از قند روی عملکرد سلول‌های مغزی و توانایی شناختی تاثیر منفی دارد.

4. شما استاد انجامِ کارهای همزمان هستید

نوشتن ایمیل درحالی که با همکارتان بحث می‌کنید و خوردن ناهار در همین حین، آشنا به‌نظر می‌رسد؟ توفیق می‌گوید، این نوع کارهای همزمان می‌تواند فعالیت‌های پردازشی مغز شما را محدود کند ."مسولیت اصلیِ لًب‌ پیشانی، تمرکز کردن است اما توان پردازشی آن محدود است." چنانچه سعی کنید از مغزتان بیش از توان منطقی‌اش کار بکشید، ممکن است عملکرد مغزتان هر از گاهی متوقف شود، حالتی مشابه به هنگ کردن کامپیوتر هنگامیکه تلاش می‌کنید چندین برنامه را همزمان باز کنید.

5. با دوستی که سیگاریست وقت می‌گذرانید

به گفته‌ی توفیق، حتی اگر سیگار نمی‌کشید، استنشاق بوی سیگارِ دیگران، مغز را در معرض ترکیبی از مواد سمی قرار می‌دهد. "قرار گرفتن طولانی مدت در معرض دود سیگار میزان مونواکسیدکربن بدن را افزایش می‌دهد که جایگزین اکسیژن حیاتی مورد نیاز مغز و بدن می‌گردد." در صورت آسیبِ رگ‌های خونی و نرون‌ها، توانایی سلول‌های مغزی برای برقراری ارتباط صحیح و حفظ اطلاعات به شکل درست مختل می‌شود.

6. همیشه در حال پروازید

طبق تحقیقی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، تاخیر زیاد هواپیما در یک برنامه شلوغ مسافرتی می‌تواند روی یادگیری و حافظه تا یک ماه بعد از اینکه به خانه بازگشتید تاثیر بگذارد. دکتر الیزابت لومباردو، روانشناس و نویسنده کتاب 'بهتر از عالی': 7 استراتژی برای درهم شکستن انتقاد‌های درونیتان و خلق زندگی‌ای که دوست دارید، ارائه می‌دهد: مسافرت به مناطق مختلف، ریتم شبانه‌روزی طبیعی بدن شما را دچار اختلال می‌سازد. " علاوه بر اختلالات خواب، اختلالات غذا خوردن و تنظیمات هورمونی( همه آنچه که می‌تواند روی حافظه و یادگیری تاثیر بگذارد)، به عنوان منبع قابل‌توجهی از استرس در بدن عمل می‌کند."

*کد خبر: ۵۲۶۵۶۶۷
*تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۴

*کلیه حقوق این سایت متعلق به باشگاه خبرنگاران بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.

http://www.yjc.ir/fa/news/5265667/6-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%DA%A9%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%B6%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۰
مهدی فراحی
متن شایعه

" در این 9 عکس، کثیف ترین موجود زمین را ببینید.
در حالی که نوشته ای در کنار اوست:
من مسلمانم و به شما اعتماد دارم
شما هم به من اعتماد کنید
به اندازه ی یک آغوش
وقتی دور او جمع شدند...انفجار‼️ "


پاسخ شایعه

1. این تصاویر مربوط به عملیات انتحاری نیست، بلکه حاصل ترکیب مغرضانه 8 فریم از یک ویدئو با تصویری از یک انفجار است!
2. تصاویر 8 فریم اول متعلق به یک آزمایش اجتماعی با نام "کور باشید و اعتماد کنید" می باشد!
3. این برنامه توسط مردی به نام "مازیم میلا" جهت مبارزه با اسلام هراسی در بمبئی هندوستان انجام شده و در ویدئوی آن هم از انفجار خبری نیست!
http://yon.ir/blindhug
4. این حرکت نخستین بار توسط "مصطفی مولی" در ابتدای سال 201۵ در کانادا انجام شد و پس از آن در دیگر نقاط جهان نیز تکرار گردید.
http://yon.ir/blindhug2
http://yon.ir/blindhug3
5. منشاء دقیق تصویر انفجار بکار رفته مشخص نیست، اما سالهاست در رسانه ها بعنوان تصویر تزئینی برای اخبار انواع انفجار استفاده شده است!
http://yon.ir/explosion1
http://yon.ir/explosion2

حق جو و حق طلب باشیم
لینک مطلب جهت انتشار:
http://shayeaat.ir/post/654
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۴
مهدی فراحی

نگاهی به زندگانی و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)


 زندگینامه


عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .

پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .

ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .

حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .

ستایشهایی که ائمه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .


در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشهدا، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.



زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمه علیه السّلام بسیار سختگیری می کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفاء متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دورۀ او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.


سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری ها قرار می دادند، در چنین دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد ، حضرت امام هادی علیه السّلام او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی .

دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر ، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می کرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهمّ سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز کربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود .


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس ، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّة الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت . او در زیرزمین آن خانه به سر می برد و کمتر خارج می شد ، روزها را روزه می گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می شتافتند، امّا می کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند .

پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می آمدند و از علوم و روایاتش بهره می گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می کردند .


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید ، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می رساند که وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه ، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می دانستند و در مسایل دینی و دنیوی ، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.

روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت در آستانه محرومیّت از وجود پربرکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عبّاسیان برایش دردی جانکاه و مضاعف بود؛ در همان روزها یک رویای صادقانه حوادث آینده را ترسیم کرد: یکی از شیعیان پاکدل ری، شبی درخواب حضرت رسول صلّی الله علیه وآله و سلّم را در خواب دید. حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به او فرمود: فردا یکی از فرزندانم در محلّه سکّة المولی چشم از جهان فرو می بندد، شیعیان او را بر دوش گرفته به باغ عبدالجبّار می برند و نزدیک درخت سیب به خاک می سپارند.


سحرگاه به باغ رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یکی از فرزندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار که خود نیز خوابی همانند خوابِ او را دیده بود، به رمز و راز غیبی این دو خواب پی برد و برای اینکه در این افتخار، بهره ای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف کرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند.

همان روز حضرت چشم از جهان فرو بست. خبر درگذشت این نواده رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دهان به دهان گشت و مردم با خبر شدند و جامه های سیاه پوشیدند و بر در خانه حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام گریان و مویه کنان گرد آمدند؛ پیکر مطهّر او را غسل دادند، به نقل برخی مورّخان در هنگام غسل، در جیب پیراهن او کاغذی یافتند که نام و نسب خود را در آن نوشته بود؛ بر پیکر او نماز خواندند، تابوت او را بر دوش گرفتند و با جمعیّت انبوه عزادار به سوی باغ عبدالجبّار تشییع کردند و پیکر مطهّرش را در کنار همان درخت سیب که رسول خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم به آن شخص اشاره کرده بود، دفن کردند تا پاره ای از عترت مصطفی صلّی الله علیه وآله و سلّم در این باره به امانت بماند و نورافشانی کند و دلباختگان خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم از مزار این ولیّ خدا فیض ببرند.


 فضائل حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از زبان ائمه علیهم السّلام


ابن قولویه در کامل الزّیارات (باب 107 صفحه 324 )از علیّ ابن حسین ابن موسی بن بابویه و او از محمّد ابن یحیی اشعری عطار قمی روایت کرده یکی از اهالی ری گفت بر حضرت ابوالحسن العسکری امام هادی علیه السّلام وارد شدم آن جناب از من پرسید کجا بودی؟


عرض کردم به زیارت سیّد الشهدا علیه السّلام رفته بودم آن حضرت فرمود بدان و آگاه باش اگر قبر عبدالعظیم حسنی علیه السّلام را که در نزد شماست زیارت کرده بودی مثل آنست که حضرت حسین ابن علی را در کربلا زیارت کرده باشی


گفتار علماء درباره حضرت عبدالعظیم(علیه السلام)


نجاشی در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را پس از ذکر شجره اش صاحب خطب امیر المؤمنین علیه السّلام ذکر نموده است . مرحوم میرزا حسین نوری محدّث قرن اخیر در مستدرک الوسائل صفحه 614 ذکر نام و معروفیّت وی را به امانت و راستگویی و درستکاری و اهل زهد و عبادت بودن تأکید می نماید و از قول حضرت ابوالحسن الهادی علیه السّلام پاداش زیارت او را بهشت می داند.

مرحوم کجوری در روح و ریحان از قول سیّد مرتضی علم الهدی حدیث عرض دین آن حضرت را نقل کرده است. مرحوم مجلسی در هدیة الزائرین ص 546 از مزارات معلوم و مشهور ، مرقد منّور حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را در مقابل شجره ری ذکر می کند شیخ الطّائفه در رجال خود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را از اصحاب امام هادی علیه السّلام  ذکر کرده و در پایان نام اورا به رضی الله عنه یاد نموده که رضی الله عنه نزد اصحاب حدیث با اهمیّت است. علّامه حلّی در خلاصه الاقوال ، حضرت عبدالعظیم  علیه السّلام را جزء ثقات و ممدوحین ذکر کرده مرحوم صدوق (ره) در صفحه 92 ثواب الاعمال از محاسن برقی حدیثی را از حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل کرده و صاحب محاسن او را رضی قلمداد نموده است.


مرحوم صدوق (ره) در من لا یحضره الفقیه کتاب صوم باب یوّم الشّک حدیثی را از قول حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل نموده و گفته این حدیث نادر است و من جز در طریق عبدالعظیم علیه السّلام ندیده ام و او هم مرضی است ، این گفتار نهایت اعتماد را میرساند.

محمّد ابن علی اردبیلی در جامع الرّواه گفتار شیخ طوسی (ره) و نجاشی را ذکر کرده است. مرحوم میرداماد رحمت الله علیه در راشحه خامسه از( رواشح السّماویه) گفته : واضح است که طریق عبدالعظیم حسنی علیه السّلام مدفون در مسجد شجره ری (حسن) شمرده شود زیرا که اهل حدیث و علما رجال وی را مدح و توصیف و تمجید نموده اند. اگر چه در گفتار علما به توثیق او تصریح نشده است من معتقدم افراد روشن و بصیری که در حدیث تخصّص داشته و در حالت رجال و محدّثین مطالعات کافی دارند از اینکه تصریح به توثیق این محدّث بزرگوار نشده اظهار ناراحتی می کنند.


و این سکوت را زشت می شمارند، مگر حضرت هادی علیه السّلام به او نفرمود ، تو به حقّ از دوستان ما هستی این فرمایش امام علیه السّلام جامع ترین تعریف درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام  با در نظر گرفتن شرافت ، نسب و عظمت خانوادگی اوست ، اکنون تمام اینها دلالت دارد که وی مردی شریف و بزرگوار خوش نفس و خوش عقیده بوده و اخباری که در زیارت او از امام علیّ النّقی علیه السّلام رسیده و محدّثین بزرگی چون صدوق (ره)  و ابن قولویه (ره) آنها را در کتب خود ذکر کرده اند شاهد گویائی از مقام ارجمند وی در نزد معصومین علیهم السّلام است و گفتار دو عالم بزرگوار فوق الذکر کفایت می کند که طریق حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را در درجه عالی از صحت بدانیم و اخبار و احادیث منقول وی را در اعداد" صحاح" بشماریم مرحوم شیخ عبدالله ممقانی در تنقیح المقال درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سخن گفته ، نوشته است علّت عدم تصریح محدّثین و فقها به توثیق ایشان جلالت و بزرگواری وی را ثقه ذکر کنند ، زیرا مقام آن حضرت والاتر از ثقه می باشد. مرحوم شیخ عبّاس قمی (ره) در سفینه البحار گفتار صاحب بن عباد و بقیه علما را آورده و در مورد زیارت ایشان فضیلت زیادی را ذکر نموده است.


روایات حضرت عبدالعظیم(ع)


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به عنوان یکی از محدثین مشهور، روایات متعددی را از معصومین(علیهم السّلام) نقل نموده است.

در این مقال به ذکر برخی از احادیث مذکور می پردازیم .


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چند واسطه از قول اسباط گوید : در خدمت حضرت امام صادق علیه السّلام بودم . مردی از وی درباره آیه شریفه ( ان فی ذالک لایات للمتوسّمین ..و انها لبسبیل مقیم ) سوال می کرد ، راوی گفت: حضرت بدو فرمودند : مقصود از متوسّمین ما هستیم و سبیل مقیم نیز راهی است که ما آن را بپا داشته ایم ، یعنی باید از طریق ما بروند تا به سر منزل مقصود برسند .


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روایت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهای خود از برای شیطان راهی باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئی در گفتار و ادای امانت و این عمل آنها موجب نزدیکی به من می شود.


حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام از حضرت جواد علیه السّلام ، ایشان از پدرش و او از جدّش روایت کرده که فرمود : از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم می فرمود : سرپیچی از فرمان و دستورات پدر و مادر از گناهان بزرگ است زیرا خداوند ( عاق) را ستمگر و بدبخت معرفی فرموده و او را به سخت ترین عذابها وعده داده است.


حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمود : به حضرت جواد علیه السّلام عرض کردم ، از پدرانت برای من حدیثی روایت فرما ، حضرت فرمود ، پدرم از جدش و او از پدرانش از حضرت امیر المومنین علیه السّلام روایت کرده که فرمود : شما هرگز نمی توانید مردم را بوسیله ثروت و مالی که در دست دارید به خود متوجّه سازید ، بلکه آنان را بوسیله اخلاق و روش صحیح به خود نزدیک کنید. گوید عرض نمودم بیشتر بیان نمائید ، فرمودند : بد توشه ای است برای روز قیامت دشمنی کردن با بندگان خدا....



حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمود ، از حضرت ابوالحسن هادی علیه السّلام شنیدم می فرمود : مقصود از (رحیم) از رحمت و آمرزش دور شدن ، و از درگاه خداوند رانده شدن میباشد (و او شیطان است) و هیچ مؤمنی او را به یاد نمی آورد مگر با لعن و نفرت.


حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از حضرت امام جواد علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنها از حضرت امام سجّاد علیه السّلام روایت فرمودند که : روزی سلمان فارسی ، ابوذر غفاری را به خانۀ خود میهمان کرد و از میان انبان ( کیسه ) ، تکّه نان ِخشکی بیرون کشید و قدری آب بر آن پاشید. ابوذر گفت : چقدر خوب می شد که همراهِ نان ، قدری نمک هم بود !سلمان برخاست و رفت و ظرف آب خود را گرو گذاشت و مقداری نمک تهیّه کرد و آن را در مقابل ابوذر گذارد ، ابوذر از آن نمک به آن نان می پاشید و میل می کرد و می گفت : خداوند را سپاسگزارم که ما را تا این اندازه قناعت روزی فرموده : سلمان گفت : « اگر قناعت در کار بود ، ظرف آب به گِرو نمی رفت » .


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی به خدمت حضرت امام محمد تقی علیه السّلام رسیدم و این گفتار دلنشین را از امام شنیدم که فرمود : ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح للعقل و ان کان نظرا قلیلا دیدار دوستان آرامش و سلامت عقل را در پی دارد ، اگر چه دیداری کوتاه باشد .


روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو :


* شیطان را به دلهای خویش راه ندهند .

* درگفتار خویش ، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.

* از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند .

* به همدیگر روی آورند و به دیدار و ملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است .

* آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند ، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد ، خداوند را بخوانم تا او را در دنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و در آن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.

* به ایشان بگو : همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و از خطای گنهکارانشان درگذشته است ، مگر کسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده ، یا کینه آنها را با دل بگیرد . بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد ، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند ، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه ، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و از ولایت ما خارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد « و اعوذبک من ذلک »


روزی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از حضرت امام هادی علیه السّلام شنید که فرمود : همانا پروردگار ، ابراهیم را دوست خود گرفت، زیرا که او بر حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیتش علیهم السّلام بسیار صلوات می فرستاد.


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی در محضر مبارک امام جواد علیه السّلام بودم . عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : پدرم علیه السّلام از جدّم علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنان از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود :


*هر کس خود را بی نیاز بداند ( در امور مهم بدون مشورت عمل کند ) خود را درخطر افکنده است.

*هر کس در دام خودبینی افتاد ، نابود خواهد شد.

*هر کس یقین کند آنچه را می دهد عوض دارد هرگز در بخشش و احسان کوتاهی نخواهد کرد.


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : که وجود مقّدس حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام فرمود : ارزش هر کس به اندازه اعمال نیکوی اوست .


حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام به محمّد بن مسلم فرمود :مردم تو را گول نزنند ، زیرا که مسئولّیت کارهای تو ، به خودت متوجّه است و به آنها ارتباط ندارد ، ایّام عمرت را به کارهای بیهوده نگذران ، روزهای زندگی را به چون و چرا به هدر مده ، زیرا همراه تو کسانی هستند که کارهای روزانۀ تو را محاسبه و یادداشت می کنند . اگر عمل نیکی را انجام دادی ، گرچه کوچک باشد ، حقیر مشمار ، برای اینکه آن را خواهی دید در جایی که تو را خشنود سازد ، و اگر کار بدی انجام دادی ، آن را نیز کوچک مشمار زیرا که به تو خواهد رسید در هنگامی که تورا بدحال سازد ، و نیکی کن ، بدرستی که من چیزی را ندیدم که انسان ر ا از زودتر به مقصد رساند از عمل خوبِ تازه ای که در مقابل گناه کهنه ای انجام دهد .


حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که روزی به وجود مقدّس حضرت امام جواد علیه السّلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید .


حضرت امام جواد علیه السّلام از قول پدر وجّد و از وجود مقدّس حضرت امیر المؤمنین علیهم السّلام روایت فرمود که :


المرء مخبوءٌ تحت لسانه.

دانش و شخصیت هر کس در زیر زبانش مخفی است .


ما هلک امرء عرف قدره.

هر کس قدر خود را بشناسد ، هلاک نمی شود .


التّدبیر قبل العمل یومنک من النّدم

تدبیر و اندیشیدن پیش از انجام هر کار ، تو را از پشیمانی نگه می دارد .


منبع: سایت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)



http://www.aviny.com/Article/Special-Articles/87/01/Abdolazim.aspx

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۰۳
مهدی فراحی

آیا داستان ورود امام حسن عسکری(ع) به شهر گرگان در کتاب‌ها آمده است. آیا این داستان، صحت تاریخی و روایی دارد؟

پاسخ

بر اساس نقل برخی از منابع شیعه، امام حسن عسکری(ع) با طی الارض سفری به جرجان داشتند.

جعفر بن شریف جرجانى می‌گوید: سالى عازم حجّ شدم و در سامرّا نزد امام عسکرى(ع) رسیدم. شیعیان، مال زیادى را توسط من براى آن‌حضرت، فرستاده بودند. خواستم از حضرت بپرسم که آنها را به چه کسى بدهم، اما قبل از این‌که چیزى بگویم، فرمود: «آنچه با خود آورده‌اى به مبارک، خادم من بده»، من نیز چنان کردم.

سپس فرمود: «آیا بعد از پایان‌یافتن حج به آن‌جا برمی‌گردى؟»، گفتم: آرى.

فرمود: «تو بعد از صد و هفتاد روز، در اوّل روز جمعه سوم ماه ربیع الآخر به جرجان وارد می‌شوى. به آنها بگو که من هم آخر همان روز، آن‌جا می‌آیم. برو، خدا تو و آنچه با خود دارى را سالم نگه‌دارد. همچنین زمانی که بر خانواده‌ات وارد می‌شوى، براى پسرت، فرزندى متولد می‌شود، اسمش را صلت بن شریف بن جعفر بن شریف بگذار. و خداوند او را بزرگ می‌گرداند و از دوستان ما خواهد شد».

از نزد آن‌حضرت رفتم و مناسک حج را انجام دادم. و خدا مرا سالم نگه‌داشت تا این‌که روز جمعه، اول ماه ربیع الآخر، در ابتداى روز همچنان که امام فرموده بود به جرجان رسیدم، و دوستان و آشنایان براى دیدارم آمدند. به آنها گفتم که امام حسن عسکرى(ع) وعده داده است که تا آخر همین روز، این‌جا بیاید، پس آماده شوید تا پرسش‌ها و خواسته‌های خود را از او بخواهید. زمانی که نماز ظهر و عصر را خواندند، در خانه من جمع شدند. به خدا قسم! چیزى نفهمیدیم مگر این‌که امام(ع) آمد و وارد خانه شد. و اوّل او بر ما سلام کرد، سپس ما به استقبالش رفتیم و دستش را بوسیدیم.

سپس فرمود: «من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به این‌جا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خوانده‌ام و به سوى شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در خدمت شما هستم و حاضرم تمام پرسش‌ها و خواسته‌های شما را برآورده سازم».

نخستین کسى که پرسش نمود نضر بن جابر بود. او گفت: یا ابن رسول الله! چند ماه است که چشمان پسرم آسیب دیده است، از خدا بخواه تا بینایى را به او برگرداند. امام(ع) فرمود: «او را بیاور». پس دست مبارکش را به چشمانش کشید، بینایى او به حالت اوّل برگشت آن‌گاه مردم یک به یک می‌آمدند و نیازهاى خود را مطرح می‌کردند. و حضرت نیز براى آنها دعا می‌نمود و حوایجشان را بر آورده می‌ساخت. سپس حضرت، همان روز به سامرّا برگشت‏.[1]

درباره این روایت، باید به نکاتی توجه شود:

1. جرجان، شهر بزرگی میان طبرستان و خراسان بود[2] که بقایای آن در نزدیکی گنبدکاووس فعلی در  استان گلستان قرار دارد. البته در برخی منابع متأخر آن‌را همان شهر گرگان فعلی دانسته‌اند[3] که با توجه  به مستندات تاریخی قابل پذیرش نبوده و گرگان فعلی در گذشته استرآباد نام داشت.

2. محتوای این روایت حتی اگر سند محکمی هم نداشته باشد، قابل پذیرش است و می‌توان بدان استناد کرد.

3. همان‌گونه که در روایت به آن تصریح شده، این امر به سیر عادی نبوده و امام با طی الارض این مسافت را عبور کرده است و اصل طی الارض، مورد قبول مسلمانان است.

 

[1]. قطب الدین راوندی، سعید بن عبد الله، الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 425 – 426، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 427 – 428، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق؛ ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص 215، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، 1419ق.

[2]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2، ص 119، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.

[3]. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، کلمه «جرجان»، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1377ش.


www.islamquest.net

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۰۱
مهدی فراحی
همه چیز در مورد انرژی درمانی

 تمام اتفاق هایی که دور و بر ما میوفته نتیجه ی انرژی هاست.

دوست مون انرژی!

شغل مون انرژی!

همسر مون انرژی!

اتفاقات، دونه دونه، انرژی!

دوستان عزیز قانونی داریم در فیزیک به اسم قانون “دوبروی”! قانون دوبروی به زبان ساده میگه که هر ذره در حال ساطع کردن مدام انرژی از خود است.

خودکار ، مداد در ، پرده، بدن من و شما و خلاصه همه چیز در حال ساطع کردن مدام انرژی از خودشون هستن.

این انرژی ها چی هستن؟ چی کار می کنن؟ چه جورین؟ بحث مفصلی است که تا اونجایی که به تکنیک های موفقیت مربوط بشه براتون میگیم.

در ادامه ویژگی هاله ها را بررسی خواهیم کرد!

هاله های انرژی انسان دو ویژگی دارند که این دو ویژگی رو بقیه انرژی ها ندارند. 

1-  انرژی بدن من و شما قابل هدایت به یک سمت مشخص است.

اگر به چیز مشخصی فکر کنیم انرژی ما به سمت اون چیز مشخص میره.

خیلی وقت ها میشه که به کسی زنگ می زنیم و میگه:

– “چه خوب شد زنگ زدی!”

– ” داشتم بهت زنگ می زدم!”

– “داشتم بهت فکر می کردم!”

– “حلال زاده!”

– “دل به دل لوله کشی شده!”

و نکته فوق العاده جالبش اینه که من به محض اینکه به شخص خاصی در هر جای دنیا که فکر کنم انرژی های من بلافاصله به سمت اون حرکت می کنه و بلافاصله به او میرسد بدون سپری شدن زمان. اصا هم مهم نیست که من ایران باشم و طرف مقابل آمریکا باشه. در فیزیک به این میگن “جهش کوانتومی”.

یعنی انرژی ما از زمان عبور می کند.پس به محض اینکه ما به چیزی فکر کنیم انرژی ما پیش او حاضر است.

یه وقتایی دارین تو خیابون راه میرید. حس می کنید که یکی داره نگاه تون می کنه. برمی گردید می بینید که واقعا داره نگاه تون می کنه. شما چطور حس کردی که یکی داره نگاه تون می کنه؟ قبول دارین کسی که به شما نگاه می کنه، داره به شما فکر هم می کنه؟

انرژی اون شخص رو دریافت می کنید و نتیجه ی تحلیلی که مغز شما از اون انرژی، میشه حس شما. شکل پر رنگ این رو میگن “تله پاتی” که آدم ها یاد می گیرن با تبادل انرژی فکر همدیگه رو بخونن. 

2- انرژی من و شما مثبت و منفی میشه ولی انرژی اجسام همیشه خنثی است.

اگر ما حالمون خوب باشه اگر آرام باشیم اگر داریم مهر ورزی می کنیم اگر داریم لطفی می کنیم اگر داریم دعا می خونیم انرژی ما مثبت است.اگر حالمون بد باشه اگه داریم غر میزنیم اگه داریم بد و بی راه میگیم اگه عصبانی هستیم اگه استرس داریم اگه نگران هستیم اگه اضطراب داریمانرژی ما منفی است.

و اما انرژی اجسام خنثی است ولی انرژی من و شما میتونه انرژی اجسام رو هم مثبت و منفی بکنه.

آدم هایی که مثبت هستن (فکر های خوب می کنن – روحیه عالی دارن) انرژی شون مثبت است. آدم هایی که منفی هستن (روحیه داغونی دارن) انرژی شون منفیه است.

یکی از بحث های مهم موفقیت اینه که تا جایی که میتونی از آدم های منفی حذر کن و تا جایی که می تونی بچسب به آدم های مثبت.چرا؟

چون انرژی اونها روی من و شما اثر می گذارد. آدم مثبت دیدی چی کار می کنی؟ بچسب بهش! فقط به شرطی که از جنس موافق باشد!

آدم منفی هم دیدی در رو، چون “افسرده دل، افسرده کند انجمنی را” یک ماه با یه آدم غرغرو راه برو بعد از یک ماه خودت هم راه میری غر میزنی.

قدیم یه موضوعی بود به نام “مجاورت”. اگر عارفی و یا پهلوانی بود، عده به نام مرید و نوچه دور و بر اینها بودن. این مرید ها و نوچه ها همش حس خوبی داشتن. این حس خوب به خاطر چی بود؟
 به خاطر انرژی فوق العاده مثبت اون عارف و پهلوان!

هاله های انرژی پیرامون دو قسمت بدن ما تراکم بیشتری دارند.

چشم ها و دست ها.

دوست من زمانی که:

– حالمون خوب نیست

– عصبانیم

– غر میزنیم

چشم های ما دروازه ی انتقال انرژی منفی اند.

دوست من وقتی حالت خوب نیست حق نداری وارد خونه بشی.

به محض اینکه شما با حالت منفی وارد میشی و شروع به سلام کردن به دیگران می کنید، انرژی منفی رو از طریق چشم هاتون به اعضای خونه منتقل می کنید. نتیجه این میشه که نیم ساعت بعد یا دارید میزنید تو سر و کله ی هم دیگه یا هر کدوم خسته و کوفته و داغون یه گوشه خونه ولو شدید!

اول کیسه زباله انرژی های منفی رو بذار پشت در، بعد وارد شو.

یه خانمی در تهران تعریف می کرد می گفت:

من تو خونه مون یه دونه گلدون داشتم و این گلدون رو خیلی دوست داشتم. یه سفر 4 ماهه پیش اومد که من مجبور شدم برم آمریکا و به خواهرم گفتم که من که میرم مسافرت تو هر روز بیا و این گلدون رو آب بده. خواهرم هم قبول کرد. من رفتم سفر و اومدم دیدم گلدون خشک شده! من به خواهرم میگم تو گلدون رو آب ندادی و اون میگه به خدا آب دادم!

من گفتم:

من حق رو به خواهرتون میدم. قول میدم که به گلدونه آب داده.

بعد از خواهرش پرسیدم:

خانم محترم از خونه تون که بیرون میومدی و یه مسافت طولانی رو می رفتی که بری و یه گلدون رو آب بدی، خداییش چپ چپ گلدونه رو نگاه نمی کردی؟

خواهرش گفت: “دقیقا یه همچین حالتی داشتم.”

گفتم “شما با انرژی منفی چشمت گل رو خشک کردی!”

یه جایی هست در لواسان که حدود نیم ساعت تا تهران فاصله است.

یه آقایی تعریف می کرد:

مادرم، زمستون ها وقتی میخواست باغچه رو آب بده توی دستشویی خونه آب ولرم درست می کرد و می گفت که این حیوونی ها هم جون دارن و سردشون میشه و با آب ولرم باغچه رو آب میداد! مادرم برای دو هفته مجبور شد بره لواسان خونه خواهرم و ما رو قسم داد که این دو هفته آب ولرم بدید به باغچه.

ما آب ولرم دادیم اما باغچه نابود شد توی این دو هفته! مادرم اومد و باغچه رو دید و گفت که شما دروغ میگید و آب ولرم ندادید! گفتیم نه عزیزم آب ولرم دادیدم!

گفتم شما راست میگی و آب ولرم هم دادید ولی همچین بد نگاه می کردی به باغچه و می گفتی:

آخه مرده شور تون رو ببرم! مگه آدمین شما که آب ولرم بدم بهتون! و انرژی منفی شما خشک شون کرده.

عکس این هم صادق است.

وقتی حالمون خوبه، چشم های ما دروازه انتقال انرژی های مثبت است.

وقتی حالتون بده به عزیزاتون نگاه نکنید.

وقتی حالتون خوبه تا می تونید به عزیزاتون نگاه کنید.

هلند بزرگترین صادر کننده ی گل جهان است. دانشمندای هلندی تستی رو انجام دادن. بچه های مهد کودکی رو بردند در مزارع گل و گفتن شما در بین مسیر هایی که بین ردیف های گل وجود داره بازی کنید و راه برید و بدوید ولی به گل ها صدمه نزنید.

دیدند جاهایی که بچه ها رو بردن و بچه ها اونجا بازی می کنند، گل های اونجا هم با نشاط تر میشن و هم شاداب تر میشن و زیباتر میشن و زود تر رشد می کنن. نتیجه ی تحقیقات شون رو به دولت هلند اعلام کردن.

هلند بخشنامه ای رو داد به مهد کودک ها که هر مهد کودک موظف است هفته ای یک روز، مهد کودک رو تعطیل کنه و بچه ها رو ببره در مراکز پرورش گل و بچه ها اونجا بازی کنن.

دوستان عزیز چشم های ما اگه حالمون خوب باشه دروازه ی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمون بد باشه دروازه ی انتقال انرژی منفی است.

و اما چشم زخم چیست؟

وقتی ما از درون حالمون خراب و از بیرون می خوایم نشون بدیم حالمون خوبه، نتیجه چیزی میشه به نام چشم زخم!

مثلا :

من یه نوزاد دارم هر چی میدم میخوره لپ از لپ دونش نمیزنه بیرون! مثل آدم های استخونی. میرم خونه فامیل. اون ها یه نوزاد دارن هم سن نوزاد من ولی لپش مثل دو تا هلو! اونم از این هلو زعفرونی ها! میرم لپش رو میکش و میگم “تپل مپل عمو چطوره؟” ولی تو دلم میگم “بچه بترکی! چی میدن تو میخوری! گامبو!”

وقتی از درون حالتون بد باشه و از بیرون بخواید نشون بدید که حالتون خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنن.

من 20 ساله کارمند یک اداره ام. همین جور کارمند موندم. پسر عموم 5 ساله اومده توی اون اداره استخدام شده. پسر عموی من پارتی داره توی اون اداره و بعد از 5 سال بهش حکم “معاون مدیر کل” دادن! من 20 ساله اونجام ولی هنوزم کارمندم! از این گل ها دیدین که انقدر بزرگه که آدم پشتش دیده نمیشه! یه دونه از اون گل ها میخرم و میرم دم در اتاق پسر عمو، در میزنم میگم:

“پسر عمو مبارکه! حقت بود! لیاقتش رو داری! خدا رو شکر یکی از خاندان ما به جایی رسید!”
 تو دلم دارم چی میگم؟ “بمیری الهی! تو پارتی نداشتی که رییس نمی شدی! حق من رو خوردی!”

زمانی که از درون حال مون خراب و از بیرون میخوایم نشون بدیم که حال مون خوبه، چشم های ما منفی ترین انرژی های ممکن رو از خودشون ساطع می کنه و اون انرژی منفی یه اتفاقاتی رو رقم می زند که ما بهش میگیم “چشم زخم”!

دوستان چشم خیلی قدرتمند است. مرتاض ها یه کارایی می کنن با چشم! مثلا با چشم به قطاری که داره با سرعت 80 کیلومتر میره نگاه می کنن و قطار یه دفعه متوقف میشه!  این توقف ناگهانی قطار هم چشم زخم است!

پس چشم زخم وجود داره برای رفع این چشم زخم چه بکنیم؟

بعضی ها میگن نعل اسب به خودت آویزون کن!

بعضی ها میگن عینک به خودت آویزون کن!

بعضی ها میگن نمک بزار تو جیبت!

بعضی ها …

بعضی ها …

بعضی ها …


و اما انرژی دست ها

بیش ترین مقدار انرژی در دست ها است. بیش ترین مقدار انرژی رو اول دست ها دارن و بعد چشم ها. تا به حال کسانی رو که انرژی درمانی می کنن دیدید؟

با چی انجام میدن؟

با دست.

چرا؟

چون بیش ترین مقدار انرژی در کف دو دست است.

در آمریکا آزمایشی انجام شد.

تعدادی نوزاد 2 تا 6 ماهه رو انتخاب کردن.

این ها رو به دو گروه تقسیم کردن.

به مادران گروه اول گفتن نوزاد هاتون رو نوازش کنید، بهشون عاشقانه نگاه کنید، براشون شعر بخونید، ، وقتی میخواین به او شیر بدین او رو محکم بغل بگیرید و باهاش حرف بزنید.

به مادر های گروه دوم گفتن بچه های رو بغل نمی کنید، بهشون نگاه نمی کنید، بچه ها رو نوازش نمی کنید باهاشون حرف نمی زنید، براشون شعر نمی خونید، شیر هم که میخاوید بدید فقط با شیشه و صورتتون رو می کنید اون طرف و شیشه رو می کنید تو دهنش! فقط همین!

می دونید این آزمایش کی متوقف شد؟

بعضی هایی که فقط آمریکا آمریکا می کنن!

بدون اینکه بدونن چه خبره!

فکر می کنن اونجا حلوا خیرات می کنن!

این آزمایش زمانی متوقف شد که 90 درصد نوزادان گروه دوم مرده بودن و آزمایش داشت ادامه پیدا می کرد که همه نوزاد ها بمیرن!

مردم آنقدر اعتراض کردن و جلوی بیمارستانی که این آزمایش داشت توش انجام می شد تحسن کردن، پلا کارد دست شون گرفتن که مجبور شدن دانشمند های آمریکایی این آزمایش رو متوقف کنن. بنده شخصا فکر می کنم این آزمایش وحشیانه ترین کار ممکن است!

این آزمایش در آمریکا معروف شد به “سندروم مرگ نوزادان ناشی از عدم توجه”!
 نوزادی که نوازش می شد و بهش نگاه می شد انرژی ها رو از دست و چشم می گرفت.

دوستان عزیز توجه کردین ما وقتی یه جایی از بدن مون درد می گیره روش دست میزاریم و بعدش هم درد مون آروم شده باشه؟
 در حقیقت خودتون دارید به خودتون انرژی میدین، بدون اینکه متوجه بشین! در آمریکا یه عده نوزاد رو انتخاب کردن و به مادر ها شون گفتن که روزانه حداقل 20 دقیقه این بچه ها رو نوازش کنید.
 بچه هایی که نوازش میشدن، نفخ شکمشون، بی تابی هاشون، چیزهایی که بچه های کوچک رو در این سن اذیت میکنه و باعث گریه شون میشه به شدت کمتر از بقیه بچه ها شد!

دوستان بچه هایی که زود به دنیا میان رو میگن “نارس” و این بچه ها رو میزارن توی دستگاه تا به رشد مطلوبی برسن و زنده بمونن. اما متاسفانه بیشتر این بچه ها می میرند!

در آمریکا تحقیق جالبی شد از مادران بچه های نارس خواستند که روزانه در کنار محفظه ی شیشه ای قرار بگیرند و از سوراخ هایی که در محفظه وجود داره سر و بدن بچه شون رو نوازش کنن.
 نتیجه تحقیق نشون داد که مرگ و میر بچه های نارسی که توسط مادرشون نوازش میشدن فوق العاده کمتر از بچه های نارسی بود که نوازش نمی شدند!
 چرا؟

چون این بچه ها انرژی مثبت رو از طریق دست های مادرانشون دریافت می کردن. و این قضیه به صورت کاملا علمی اثبات شده که نوازش سر کودکان در رشد مغز اون ها شدیدا تاثیر مثبت دارد.
 پس لطفا بچه ها و عزیزان تون رو نوازش کنید ….


کپی هر نوع محتوا و عکس با درج لینک فعال به سایت مجاز است
http://www.asemooni.com/?p=3637
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۰۰
مهدی فراحی