با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

**زنبورها محافظان بدن شهید**

*شهیدی از یاران رسول الله که بدنش از سوی زنبورها مورد حمایت، قرار گرفته و حفاظت شده، نامش عاصم بن ثابت انصاری، پسر ابی افلح یا ابن افلح، معروف به "حمی دبر"، است.

*هنگامی که عاصم در جنگ "ذات الرجیع" به دست هذیل - یکی از دشمنان - به شهادت رسید، مشرکان خواستند بدنش را مثله (قطعه قطعه) کنند،

*خداوند زنبورها را فرستاد، زنبورها به اذن الاهی، چنان به مشرکان حمله کردند که حتی دشمنان زره پوش را هم توان مقابله با زنبورها نبود.

*بدین ترتیب زنبورها از بدن عاصم در برار دشمن حفاظت کردند تا مسلمانان رسیدند و جنازه اش را دفن کردند.[1]



[1] بحار الانوار، ج 31، ص 427؛ معجم طبرانی، ج 17، ص 147؛ الاصابة، ابن حجر، ج 3، ص 461؛ خاتمة المستدرک، ج 8، ص 98.


لینک منبع


 http://shiastudies.net/portal/mobile/?id=9893

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۱۰
مهدی فراحی

🔴پایگاه فرق،ادیان و مذاهب:                      


📚نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.

 عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند.

 معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند.

 پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟

 عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.

 از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. علی» برای این جماعت حیف است. 

 

(عضویت در لیست انتشار)

📱09175136241

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۰
مهدی فراحی

**آشکار کردن نعمت خدا**

*گویند: خانمی را گفتند که حجابت را کامل کن

*خانم گفت: زیبایی است که خدا داده است و من آشکار می کنم

*مرد هم سیلی محکمی به اون زد و گفت:

*قدرتی است که خداوند داده و من دوست دارم آشکار کنم تو نداری چرا زورت می آید من نعمت خدا را آشکار کنم

*گویند زن خدا را شکر کرد وحجاب را کامل

*گفتند چرا خدای را شکر کنی 

*گفت: از آن جهت که فقط نعمت قدرتش را آشکار کرد....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۷
مهدی فراحی

⛔رفسنجانی ولایت امیرالمؤمنین (ع) را زیر سؤال برد⛔


⚡ اکنون این پرسش مطرح می شود که آقای هاشمی رفسنجانی این حرف را از کجا در آورده اند؟! و چرا برای مطرح کردن یک نظر سیاسی، به منحرف کردن تاریخ اسلام روی می آورد؟!⚡


⬅ وی در بخشی از اظهاراتش گفت:🔻 

🔸پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی (ع) گفت شما می‌توانید ولی باشید اما باید مردم شما را بپسندند چرا که واقعاً رأی‌گیری و خواست مردم اصل معتبری است.


🔹 گفتنی است هاشمی رفسنجانی در حالی این اظهارات را مطرح کرد که بر همگان آشکار است که حضرت علی علیه السلام از سوی خداوند متعال، به عنوان امام و ولی مردم تعیین شد و ولایت آن حضرت اختیاری و انتخابی نبوده است.


🔻 اکنون جا دارد به جناب آقای هاشمی بگوییم🔻


⬅سخن حضرتعالی حقیقتا از دو بابت جای تعجب دارد! 


1⃣یکی آنکه چرا شما بی هیچ سند و مدرک درستی سخن می گویید 


2⃣و دوم آنکه چرا آنقدر خود را کوچک دیده اید که حالا مثل فلانی به دروغگویی متمسک شده اید؟!


🔸 جناب آقای هاشمی.. آیا سزاوار نبود که نبی اکرم در همان واقعه غدیر خم این قید عجیب و غریب شما را مطرح می فرمودند؟! 

⬅پس چرا چنین که شما گفتید، نگفتند؟!


🔸 جناب آقای هاشمی.. چطور آن زمان که خلافت از دست امیرالمؤمنین علیه السلام غصب شد ایشان چنین که شما گفتید را نگفتند 

⬅و حتی در ابتدای امر به دنبال یاورانی برای جنگ و احقاق حقوق بودند؟!


🔹 لطفا خودتان باشید و برای اثبات مبحثی سیاسی، امور دینی و مذهبی را تفسیر به رأی نفرمایید زیرا در مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که متاسفانه اکنون با مشکلات فرهنگی بسیاری مواجه است، هنوز با غیرتان مکتب اهل بیت علیهم السلام کم نیستند که حاضرند برای حفظ دین و مذهبشان، از جانشان هم بگذرند.⚡

💻 http://shia-online.ir/article.asp?id=38927&cat=1


💻لیست انتشار بصیرت💻

📱989301152332📱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۵
مهدی فراحی

**سرنوشت یاران صدام**

*صدام: اعدام

پس از سقوط بغداد در سال 2003 به شمال پایتخت فرار کرد اما در همان سال توسط نظامیان آمریکایی دستگیر شد و پس از محاکمه، در بامداد شنبه 9 دی 1385 اعدام شد. جنازه او در زادگاهش در حومه شهر تکریت در شمال بغداد دفن شد.


*عُدی پسر صدام: کشته شد

او برای سال ها به عنوان جانشین پدرش معرفی می شد اما به دلیل رفتارهای نامناسب، میگساری، عصبی بودن و اختلافات گسترده با پدر و برادرش، از این گزینه کنار گذاشته شد.

عدی در عراق چهره ای مخوف داشت و به شکنجه و آزار فیزیکی دیگران به ویژه درباره تهدیدات و شکنجه بازیکنان فوتبال در صورت شکست در مسابقات، مشهور بود.


*قصی پسر صدام: کشته شد

قصی به همراه برادر بزرگترش عدی و پسرش مصطفی چند ماه پس از سقوط بغداد، در شهر موصل با نیروهای آمریکایی درگیر شدند و پس از درگیری 6 ساعته، کشته شدند. سه پسر دیگر قصی به همراه همسرش به اردن فرار کردند و هم اکنون در این کشور زندگی می کنند.


*همسر اول صدام: زندگی در قطر

"ساجده تلفاح" همسر نخست صدام و مادر قصی و عدی دو پسر و رغد دختر اوست.او هم اکنون در سن 77 سالگی در دوحه به سر می برد. 


*دختر صدام: زندگی در اردن

رغده دختر 47 ساله صدام به همراه فرزندان و همسر برادر و شماری دیگری از اعضای خانواده صدام به اردن فرار کرد و هم اکنون در امان زندگی می کنند


*همسر دوم صدام: زندگی در بیروت

سمیره شابندر همسر دوم صدام از خانواده ای ثروتمند است به بیروت رفت و هم اکنون در این شهر زندگی می کند.


*محمد سعید الصحاف: زندگی در ابوظبی امارات

آخرین سمت: وزیر اطلاع رسانی

مسلمان شیعه و متولد شهر حله در نزدیکی کربلا. او فارغ التحصیل روزنامه نگاری دانشگاه بغداد  

او در استفاده از زبان عربی و انگلیسی تبحر خاصی داشت و کلمه مورد استفاده اش در یکی از کنفرانس های مطبوعاتی برای نظامیان آمریکایی با عنوان "العلوج" در زبان انگلیسی بدون ترجمه ماند و باعث شد کلمه جدید وارد زبان انگلیسی شد.


سرنوشت: پس از سقوط بغداد، برای مدت زمان کوتاهی زندانی و تحت بازجویی قرار گرفت و آزاد شد.

پس از آزادی، دولت امارات برای انتقال او هواپیمای نظامی اختصاصی به بغداد اعزام کرد تا او و خانواده اش را به ابوظبی منتقل کرد. 

محمدسعید الصحاف در سن 75 سالگی هم اکنون با کمک مقامات ابوظبی در این شهر زندگی می کنند.


سعدون حمادی:  مرگ در آلمان

آخرین سمت: رئیس پارلمان

سعودی حمادی اولین عراقی عضو حزب بعث بود و حزب بعث را وارد عراق کرد. وی پس از سقوط بغداد، خود را تسلیم نظامیان آمریکایی کرد و چندی بعد آزاد شد و به قطر رفت و در دوحه مستقر شد.

او برای معالجه به لبنان و اردن و آلمان رفت و در سال 2007 به دلیل بیماری در همین کشور درگذشت.


*برزان إبراهیم التکریتی: اعدام

آخرین سمت: رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق

پس از محاکمه، در سال 2006 اعدام شد.


*علی حسن المجید: اعدام

سمت: علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی پسر عمومی صدام و از اعضای ارشد حزب بعث و حکومت. 

سرنوشت: بعد از محاکمه اعدام شد.


*سلطان هاشم أحمد: زندان و در انتظار اعدام

 آخرین سمت: وزیر دفاع 

سرنوست:محکوم به اعدام ولی، تاکنون حکم اجرا نشده است.


*عزت ابراهیم الدوری: کشته شد

سمت: معاون صدام در شورای فرماندهی انقلاب

سرنوشت: او پس از سقوط بغداد در سال 2003، فراری و ناپدید شد تا اینکه در فروردین 94 در درگیری مسلحانه در منطقه حمرین در شمال غرب بغداد کشته شد.


*طه یاسین رمضان: اعدام 

سمت: معاون نخست وزیر (صدام)

او از کردهای موصل و خانواده وی اصالتا اهل دیاربکر ترکیه بود.

سرنوشت:به دست نیروهای نظامی کردستان عراق (پیشمرگه) دستگیر شد و اعدام شد.


*طارق عزیز: مرگ در زندان

*سمت: وزیر خارجه 

طارق عزیز با نام اصلی "میخائیل یوحنا" یکی از  مسیحیان بلندپایه حزب بعث بود.

سرنوشت: خود را تسلیم نظامیان آمریکایی کرد و به اعدام محکوم شد اما با میانجیگیری برخی کشورها و پاپ، اعدام نشد اما در خرداد 94 و در سن 79 سالگی در زندان شهر ناصریه عراق درگذشت.


منبع: عصر ایران


کلیه حقوق این سایت متعلق به وبسایت خبری-تحلیلی مشرق نیوز می باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۲
مهدی فراحی

الهی چشمات پر از غم نشه آقا

سفره ی فاطمیه ات جمع نشه آقا

خدا بهت سلامتی بده که سایه ات

از سر کشور ما کم نشه آقا

به امام رضا (ع) میدونم

که تو پابندِ به عهدی

زنده باشی این علم رو

بدی به دستای مهدی (عج)

توی دستات یک بغل از یاس

توی چشمات ، چشمه ی احساس

دست خسته ات قصه ای داره

رحم الله عمی العباس


اللهم احفظ قائدنا خامنه ای


ما مریدیم و شما پیر و مرادی

تو فقط به ما بده حکم جهادی

دشمن آل علی (ع) رجز میخونه

انگاری سر به تنش کرده زیادی

ما دلامون زیر دینه

پسر شیر حنینه

که شعارمون هم امروز

یا لثارات الحسینه

ما سپاه حیدری داریم

تب ایران محوری داریم

ما نگاهمون به ولیمونه

تا بفهمن رهــبــری داریم


اللهم احفظ قائدنا خامنه ای


جبهه رو ندیدیم اما که شنیدیم

خیلیامون خانواده ی شهیدیم

مطمئن باشید از این خاک و از این عشق

ذره ایش رو هم به عالمی نمیدیم

رهبرم علی الدوامی

تو امین این نظامی

وای اگه به پرچم ما

برسه دست حرامی

بازم عاشورا به پا میشه

همه دنیا حرف ما میشه

کل ارض کربلا ، یعنی

همه جا کرب و بلا میشه


اللهم احفظ قائدنا خامنه ای


لینک دانلود تصویری:http://roshangari.ir/files/videos/org/10227/1394/03//1634078167837.mp4


لینک دانلود صوتی:http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1394/3/17/1067585_436.mp3

عضویت در پیج سیره شهدا و رهبری:

http://line.me/ti/p/%40cnj5604b 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۳
مهدی فراحی

**ثواب زیارت امام حسین(ع)**

*امام صادق(ع) فرمود: هر کس پیاده به زیارت قبر امام حسین(ع) برود، خداوند برای هر گام و قدمی که بر می‌دارد و بر زمین می‌گذارد، ثواب آزاد کردن برده‌ای از فرزندان اسماعیل را برایش می‌نویسد.

*امام صادق(ع) : هر کس پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی که بر می‌دارد هزار حسنه برای او می‌دارد و هزار گناه او را پاک می‌کند و رتبه او را هزار درجه بالا می‌برد.

*امام صادق: هر کسی پیاده به زیارت او برود، خداوند برای هر گامی که بر می‌دارد، حسنه‌ای برایش نوشته،‌گناهی از او پاک کرده و درجه‌ای به رتبه او می‌افزاید،‌هنگامی که به آنجا برسد، خداوند دو فرشته بر او موکل می کند تا آنچه اعمال خیر در زیارت از او سر می زند، بنویسد و هر آنچه اعمال شر و زشت از او سر می زند، بنویسد و هر آنچه شر و زشت از او سر می‌زند ثبت نکنند،‌ وقتی که قصد برگشت می‌کند، با او وداع می‌کنند و می‌گویند: ای ولی خدا بخشیده شدی، تو از حزب خدا،‌حزب رسول او و حزب اهل بیت رسول او هستی، به خدا سوگند هرگز آتش جهنم را نخواهی دید و او هم تو را نمی‌بیند و بدنت هرگز طعمه آتش نخواهد شد.


**5 پیامبری که به زیارت امام حسین(ع) می‌روند

*نوح، ابراهیم، موسی،‌ عیسی و محمد(ص) که صلوات خدا بر همه ایشان باد.


**نور زائر امام حسین(ع) در روز قیامت 

*امام باقر(ع): هر کسی از روی اشتیاق به زیارت امام حسین(ع) برود،‌ در روز قیامت نوری به او داده می‌شود که از آن نور ما بین مشرق و مغرب روشن می‌شود و منادی ندا می‌دهد: این کسی است که از سر اشتیاق و آرزومندی حسین(ع) را زیارت کرده است، در روز قیامت کسی باقی نمی ماند مگر آنکه آرزو می‌کند از زائران امام حسین(ع) باشد.

**زیارت امام حسین(ع) و رفع گرفتاری‌ها

*امام صادق(ع): امام حسین(ع) گرفتار و غمدیده کشته شد، پس بر خداوند واجب است که هر گرفتاری را که به زیارت او برود، شاد و مسرور بازگرداند.


**بخشش گناهان 50 ساله

*امام صادق(ع): هر کس امام حسین(ع) را زیارت کند خداوند حاجاتش را برآورده می‌سازد و امور مهم دنیایی او را کفایت می‌کند، زیارت او روزی بنده را زیاد می کند، آنچه خرج می‌کند، جایگزین می‌سازد، گناهان پنجاه ساله او را می‌آمرزد و در حالی به سوی خانواده‌اش باز می‌گردد که هر گناهی و خطایی که داشته از نامه عملش محو گشته است.

**زیارت اربعین

*امام حسن عسکری: نشانه‌های مومن پنچ چیز است: نماز 51 رکعتی، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردنة به خاک مالیدن پیشانی و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم.

 

http://shiastudies.net/portal/fa/shianews/post/2170/%DB%B5%20%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF/...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۰
مهدی فراحی

**قائم و ایستادن**

**سوال:

*آیا ایستادن، به هنگام شنیدن نام (قائم)، که سخنرانان و مداحان از آن به جهت برخاستن مردم از جای خود تغییر مکان استفاده می کنند، واجب است ؟

**پاسخ تفصیلی

*درباره فلسفه برخاستن و دست در سر گذاشتن، روایتی ذکر شده است مثل:

*از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد که چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم؟ 

*فرمود: براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یادآور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت او است. لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتى که به دوستانش دارد، به هر کسى که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبت‏آمیز مى‏کند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعى در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامى که مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید. [1]

 

حضور امام رضا (ع) در خراسان کلمه «قائم» ذکر شد، حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود: «اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه» خداوندا! بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان”۱


و از روایتی چنین استفاده می شود که این رفتار در عصر امام صادق (ع) نیز معمول بوده است.


از حضرت صادق (ع) سوال شد: علت قیام در موقع ذکر «قائم» چیست؟

حضرت فرمود:

صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی، و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هر کس وی را به لقب قائم – که مشعر است به دولت کریمه او، و اظهار تأثری است از غربت او – یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود؛ و چون در این حال، مورد توجه امام واقع می شود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید.» ۲

[1]   . اقتباس از پاسخ شماره 5294 (سایت: 5585)، صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص 640، مؤسسة السیدة المعصومة، 1419 قمری.

[ البته برخاستن به هنگام شنیدن نام قائم امری اخلاقی و مستحب است، واجب نیست.

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa10959

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۰
مهدی فراحی

««کریم دواتگر»»

*مردی اصالتا زنجانی و آشوب طلب و ماجراجویی از طبقه سوم زیرین اجتماع.

*در تهران گروه های افراطی او را تشویق به ترور شیخ فضل الله کردند. *البته شیخ او را بخشید.

*در دوره مهاجرت بعد از سقوط دولت موقت کرمانشاه به ریاست نظام السلطنه به تهران بازگشت. 

*در این زمان عضو کمتیه مجازات شد و‌در حقیقت توسط جوخه  ها ی ترور دوره مشروطه استخدام شد و کارش ایجاد رعب و هراس بود.

*او خودش هم نمی دانست چرا با ید به این اقدامات مبادرت ورزد‌، و اصلا  نمی دانست مشروطه و فعالیت سیاسی یعنی چه؟

 

منبع:

حسین آبادیان،«‌ایران؛‌از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند»،‌تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،1385، صفحه ۳۴۹


** http://www.yandory.ir/p/Shotent.aspx?id=6289&title=%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%88-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%D8%B4-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%84%D9%85%D9%BE%D9%86

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۲
مهدی فراحی

خیانت در دوران نامزدی

اقدامات لازم پس از روبرو شدن با خیانت نامزد


پس از پی بردن به خیانت خیلی‌ها دست به اقداماتی می‌زنند که بعدها خودشان را شرمنده و پشیمان می‌کند. این کارها ممکن است رفتارهایی چون تلفن زدن به دوستان، والدین یا همکاران فرد مقابل و بردن آبروی او در برابر دیگران، راه‌انداختن دعوا و سروصدای زیاد در محل کار او، موارد شدیدی مانند شروع یک رابطه جدید یا درگیر شدن در روابط جنسی بدون چارچوب و حساب‌نشده صرفاً برای انتقام گرفتن از فرد مقابل را شامل شود.

بنابراین، به نظر می‌رسد که بیش از هر چیز صبر و تحمل زیاد و جلوگیری از هر اقدام غیر عاقلانه‌ای دارای اهمیت فراوانی است.


یکی از مهم‌ترین نکاتی که در اینجا باید ذکر کرد این است که حتماً از برقراری ارتباط با فرد دیگری برای جبران خلأ فرد مقابل یا تلافی کار او اجتناب کنید.

در بسیاری از موارد، پس از مشاوره، با بررسی اوضاع و یا کاهش التهاب و ناراحتی ناشی از این امر و پشیمانی فرد مقابل، ممکن است دو طرف تصمیم بگیرند به ارتباط خود ادامه دهند. در اینجا، حضور فرد سوم (یا به عبارتی، چهارم) که صرفاً برای پوشاندن خلأ فرد خیانت‌دیده یا انتقام از او وارد ماجرا شده است، بسیار مشکل‌ساز خواهدبود.


م. ب مرد جوانی است که از ارتباط خود با نامزدش بسیار راضی است. او با شرمندگی این موضوع را مطرح کرد که چندی پیش، دختر جوانی با حیله‌های فراوان تلاش کرده بود توجه وی را به خود معطوف کند و تا حدی نیز به رغم علاقه شدید به نامزدش، در این امر موفق شده بود،

 اما نامزدش با صبر و حوصله پس از پی بردن به موضوع توانسته بود برخوردی منطقی نشان دهد و ارتباط خود را حفظ کند.



نوشتن


یکی از بهترین و کارکشته‌ترین مشاورانی که می‌توانید در شرایط سختی به او تکیه کنید صبر و تحمل است.

شاید یکی از بهترین راه‌ها برای به‌کار گرفتن این مشاور نوشتن هر چیزی است که در دل دارید.

وقتی دفتری برمی‌دارید و هر چه در دل دارید در آن می‌نویسید، بیش از هر چیز بین احساسات و هیجان‌هایی که در آن لحظه دارید و رفتارهایی که ممکن است از شما سر بزند وقفه ایجاد می‌کنید.

این وقفه می‌تواند به شما در تحمل کردن این مسئله و کنارآمدن با آن کمک‌های فراوانی کند. پس از نوشتن و مرور آنچه نوشته‌اید،‌ خودتان به بسیاری از افکار نادرست یا افراطی خود پی می‌برید و می‌توانید با آنها منطقی‌تر برخورد کنید.


برای مثال، یکی از افکاری که پس از متوجه شدن این امر ممکن است به ذهن خطور کند این است که «او مرا احمق فرض کرده و به من دروغ گفته. بهش نشان می‌دهم که احمق کیست.» این فکر می‌تواند به طیف وسیعی از رفتارهای نابهنجار و غیر منطقی منجر شود، ولی با نوشتن و مرور آن، پس از مدتی، احساس و هیجان همراه با آن ملایم‌تر و قابل تحمل‌تر شود.

وقتی التهاب و خشم ناشی از این فکر کاسته شود، می‌توان آن را با افکار دیگری مانند «احتمالاً امیدوار بوده که من این موضوع را نفهمم» یا «حتی اگر چنین فکری داشته، من هوشمندتر از این حرف‌ها هستم» و یا هر فکر منطقی دیگری جایگزین کرد.


هنگامی که پس از فهمیدن مسئله به این فکر می‌افتید که «حتماً اشکالی در کار من بوده که او مرا کافی نمی‌داند»، می‌توان با مکث و صبر اندکی متوجه این مسئله شد که «اگرچه احتمال دارد مشکلی در رابطه باشد، مسلماً این مسئله صرفاً تقصیر من نیست» یا «من می‌دانم چیزی برایش کم نگذاشته‌ام، پس مشکل صرفاً از سوی من نیست» عبارت‌های مناسب‌تر و تسکین‌بخش‌تری هستند.


نوشتن و مرور هر آنچه ممکن است در آن لحظه ذهن شما را مشغول کند مزیت دیگری نیز دارد: درباره خودتان و کاستی‌ها و حتی مشکلاتتان نکات بسیاری می‌آموزید. مرور کردن و خواندن دوباره فکرها و یادداشت‌ها و تلاش برای سروکله‌زدن با آنها و یافتن جایگزین منطقی‌تری برای آنها، هم با مشغول کردن ذهن شما، التهاب و ناراحتی مربوط به ماجرا را می‌کاهد و هم به شما در حل منطقی‌تر مسئله کمک می‌کند.


س.ب دختر جوانی بود که برای بار دوم از نامزد جدید خود خیانت دیده بود. او بار اول، پس از ناراحتی و گریه فراوان، ازآنجا که فکر می‌کرد حتماً مشکلی در درون اوست که باعث این عکس‌العمل در نامزدش شده است، تصمیم گرفت نامزدی‌اش را لغو نکند و تلاش کرد رابطه‌اش را ترمیم کند. اما بار دوم، مواجهه با این مسئله او را دچار افسردگی کرد. او به شدت به خاطر کاستی‌هایش خود را سرزنش می‌کرد. روزی در پی یافتن راه‌حل به مشاور مراجعه کرد و پس از درک این مسئله که مشکل اصلی در خود او نیست، توانست احساس بهتری پیدا کند و راحت‌تر با این مسئله کنار بیاید.



درد دل و مشورت کنید


در مواقعی که چنین مشکلی روی می‌دهد و از آنجا که این امر با ناراحتی و پریشانی بسیاری همراه است، مشورت و درد دل کردن با فردی دیگر می‌تواند بسیار کمک‌کننده و تسکین‌بخش باشد.

اما باید در انتخاب کسی که با وی مشورت می‌کنید دقت زیادی داشته باشید، زیرا خیلی از افراد ممکن است برای این کار مناسب نباشند.

برای مثال، دوستی را که خود تجربه مشابهی داشته ـ اگرچه ممکن است شما را خوب درک کند ـ برای مشورت انتخاب نکنید. این دوست شکست خورده ممکن است به خاطر همدلی و برانگیخته شدن احساسات مشابه در خودش و وارد کردن مسائل شخصی‌اش، شما را به بیراهه بکشاند یا آتش غم و اندوه شما را شعله‌ورتر کند.

همچنین کسانی که ممکن است در آینده با هر دو نفر سروکار داشته باشند و دانستن این مسئله باعث ازبین رفتن آبروی فرد مقابل نزد او می‌شود برای مشاوره مناسب نیستند. این را به خاطر داشته باشید که از بین رفتن آبروی فرد مقابل به ضرر خود شما خواهدبود.


از سوی دیگر، در این شرایط حساس و آسیب‌پذیر، مشاوره با فرد جوان دیگری از جنس مخالف ـ

برای مثال دوستان او ـ ممکن است شما را در معرض خطر درگیر شدن در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست و پایان خوشی نخواهدداشت.


مریم ـ س پس از به هم زدن رابطه با دوست قبلی‌اش، متوجه شد که یکی از دوستان وی برای حمایت و دلداری او تلاش زیادی می‌کند.

او با خوشحالی شکایت‌ها و اندوه‌هایش را با این دوست جدید مطرح می‌کرد و از دریافت حمایت مردانه‌اش لذت می‌برد، تا جایی که روزی متوجه شد وابستگی‌اش به دوست قبلی به این فرد منتقل شده است.

اما این پایان کار نبود. پس از فهمیدن ماجرای خیانت دوست جدیدش، با شگفتی تمام متوجه شد که دوستان صمیمی این فرد خواهان حمایت از او هستند. او بعدها طی مشاوره با مرد میانسالی که برای مشکلاتش به وی مراجعه کرده بود دریافت که این روش متداولی در بعضی از گروه‌های جوانان است که نمی‌گذارند دختری پیش از برخوردار شدن تعداد زیادی از دوستان از گروه آنها خارج شود.


به نظر می‌رسد مشورت با افراد میانسال، به خصوص آقایان میانسالی که به تجربه و خرد آنها اطمینان داریم و می‌توانیم به رازداری و کمک ایشان اعتماد کنیم، بهترین گزینه برای مشورت و کمک گرفتن است.



بخوانید


با گشتی در بازارهای کتاب می‌توانید کتاب‌های خودیاری مناسبی پیدا کنید که به شما در درک و فهم مسئله خیانت و کنار آمدن با آن کمک کنند.


خواندن کتاب‌های مرتبط با این قضیه مانند «چرا بعضی مردها خیانت می‌کنند؟» یا کتاب‌هایی که به طور کلی در کنار آمدن با مشکلات و ناراحتی‌ها به ما کمک می‌کنند یکی از راه‌هایی است که می‌تواند علاوه بر حل مشکل کنونی، در آماده کردن فرد برای مقابله با مشکلات بعدی نیز راهگشا باشد.


منبع : مجله سپیده دانایی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۲۳
مهدی فراحی