با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

با ولایت تا شهادت

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
زشت ترین و موفق ترین دختر دنیا + عکس و داستان شوکه کننده

لیزی ولاسکوئز (Lizzie Velásquez) که زمانی به او لقب «زشت‌ ترین زن دنیا» را دادند تصمیم گرفت شرایط را به نفع خودش تغییر دهد و به همه نشان بدهد که شما را آن‌ چیزی تعریف می‌ کند که خودتان انجام می‌ دهید و می‌ خواهید.
کد خبر:
۶۵۱۰۸۰

دختری که به واسطه بیماری و چهره متفاوتش مشهور شد
زشت ترین زن دنیا کیست؟ 
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ لیزی در ۱۳ مارس سال ۱۹۸۹ (۲۲ اسفند ۱۳۶۷) در تگزاس در ایالات متحده متولد شد و نخستین فرزند خانواده‌ اش بود. او یک ماه زود به دنیا آمد و هنگام تولد فقط یک کیلو و دویست گرم وزن داشت.


خودش می‌ گوید در بیمارستان به والدینش گفتند دخترتان ممکن است هرگز نتواند چهاردست‌ و پا برود، راه برود، حرف بزند، فکر کند، یا هیچ‌ کاری را خودش انجام بدهد.

شاید طبیعی بود اگر مادر و پدر جوان شکایت می‌ کردند که چرا باید نخستین فرزند ما به همه‌ ی این گرفتاری‌ های ناشناخته مبتلا باشد؟ ولی مادر و پدر لیزی به پزشکان گفتند می‌ خواهند نوزادشان را ببینند، او را در آغوش بگیرند، به خانه ببرند، به او عشق بورزند، و تمام تلاش و توانایی‌ شان را برای خوب بزرگ‌ کردنش به کار بگیرند. او می‌ گوید والدینم دقیقاً همین کار را کردند.

لیزی مبتلا به نوعی سندرم نادر و ناشناخته است که به‌ جز او فقط دو نفر دیگر در دنیا به آن مبتلا هستند. بدنش صفر درصد چربی دارد و هرگز، هرچقدر هم که غذا بخورد، چاق نمی‌ شود. او هرگز بیش از ۲۹ کیلوگرم وزن نداشته است. هرچند که به بی‌ اشتهایی هم مبتلا نیست و درواقع دریافتی انرژی بدنش روزانه ۵۰۰۰ کیلوکالری است (مقایسه کنید با میانگین دریافتی انرژی در آمریکا که ۳۷۷۰ کیلوکالری است). او باید هر ۱۵ دقیقه غذا بخورد. ولی از این غذایی که می‌ خورد چربی‌ ای در بدنش تولید نمی‌ شود. خودش این را موهبتی خدادادی می‌ نامد که هرچه دوست دارد می‌ خورد و چاق نمی‌ شود.

او از چشم راست نابیناست و این نابینایی از چهارسالگی آغاز شد. دید چشم چپش هم چندان واضح نیست. با این حال همواره سعی می‌ کند نکات مثبت خودش و شرایطش را ببیند و بر آنها تأکید کند. بنابراین چاق‌ نشدن یا کوچک‌ بودن بیش از اندازه‌ ی بدنش را مفید می‌ داند و هرگز نمی‌ گوید یک چشم من نابیناست، بلکه می‌ گوید من دنیا را با یک چشم می‌ بینم و این هیچ ایرادی ندارد. چون در عوض وقتی لنز می‌ خرم به جای پول یک جفت باید پول یکی را بدهم!

شرایط بیماری او شبیه بسیاری از بیماری‌ های خاص دیگر مثلاً سندرم پروگریا (سندرمی که مبتلایان به آن به پیری زودرس دچار می‌ شوند) است اما بیماری‌ اش لاعلاج یا کشنده تشخیص داده نشده. نکته‌ ی جالب درباره‌ ی او این است که ظاهراً استخوان‌ ها، دندان‌ ها، و اندام‌ های داخلی بدنش کاملاً از این سندرم در امان مانده و اکنون سالم‌ اند. حتی دانشمندان بر این باورند که او می‌ تواند به‌طور طبیعی تولید مثل کند و بیماری‌ اش را به فرزندانش منتقل نخواهد کرد. هرچند که سیستم ایمنی ضعیفی دارد و آسان بیمار می‌ شود.

کتاب لیزی ولاسکوئز
او در رشته‌ ی مطالعات ارتباطات از دانشگاه تگزاس فارغ‌ التحصیل شده و تاکنون دو کتاب منتشر کرده و سومین کتابش را در دست تحریر دارد. کتاب نخست زندگی‌ نامه‌ ی خودنوشت او، با عنوان «لیزی زیبا؛ داستان لیزی ولاسکوئز» (Lizzie Beautiful; The Story of Lizzie Velásquez) است که در سال ۲۰۱۰ به دو زبان انگلیسی و اسپانیایی منتشر شد.


کتاب دومش با عنوان «زیبا باش، خودت باش» (Be Beautiful, Be You) در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و مضمونش آگاه‌ سازی مردم از این موضوع است که زیبایی ظاهری مهم نیست و هرکس باید برای آن‌ کسی که هست خودش را دوست داشته باشد.

در ویدئویی شرح می‌ دهد که پدر و مادرش با درک عمیقی که داشتند او را همچون کودکی عادی بزرگ کردند و اکنون برای هرآنچه هست و انجام داده خودش را مدیون آنها می‌ داند. خودش را مدیون مادرش می‌ داند که این جرئت و اعتماد به‌ نفس را در او ایجاد کرده که حالا مقابل تماشاچیانش بایستد و بگوید زندگی سختی داشته ولی به آنچه به دست آورده می‌ ارزیده است.

او می‌ گوید من ۱۵۰درصد عادی بزرگ شدم. آن‌ قدر عادی که وقتی به مهدکودک رفتم هیچ تصوری از این نداشتم که چهره‌ ام با کودکان دیگر فرق دارد. در نخستین روز مدرسه وقتی به سراغ نخستین کودک نزدیکش می‌ رود او چنان واکنشی نشان می‌ دهد گویا وحشتناک‌ ترین هیولای عمرش را دیده.

اما واکنش لیزی این بوده که «من که بچه‌ ی بامزه‌ ای هستم، این دختره چقدر بی‌ ادبه!». اما انتظارش برای بهترشدن برخوردها در مدرسه نه‌ تنها به سر نرسید بلکه همه‌ چیز بدتر و بدتر شد و او می‌ دید که همه از او دوری می‌ کنند. اما نمی‌ فهمید چرا؟! او که در حق کسی بدی نکرده بود. وقتی این موضوع را با ناراحتی با پدر و مادرش مطرح کرد آنها به او گفتند که «علتش فقط اینه که تو از بقیه کوچک‌ جثه‌ تری. تو مبتلا به این سندرم ناشناخته و نادری ولی قرار نیست این سندرم تو رو تعریف کند. پس برو مدرسه، سرت رو بالا بگیر، لبخند بزن و خودت باش، تا بقیه ببینند تو هم مثل اونایی.» و او هم چنین کرد.

او از تماشاچیانش می‌خواهد با خود فکر کنند و ببینند چه‌ چیزی آنها را تعریف می‌ کند؟ جایی که متولد شده‌ اند، پیشینه‌ ی خانوادگی‌ شان، دوستان‌ شان، یا چه‌ چیز دیگری؟ لیزی می‌ گوید برای خودش مدت‌ ها طول کشید تا تعریف خودش را پیدا کرد.

او مدت‌ ها از قیافه‌ ی خودش بیزار شده بود. وقتی صبح‌ ها جلو آینه آماده‌ ی رفتن به مدرسه می‌ شد، پاهای کوچکش، دست‌ های نحیفش، و صورت بیش از حد لاغرش را زشت می‌ دانست و دلش می‌ خواست بتواند به‌ نوعی از شر این سندرم خلاص شود. با خودش فکر می‌ کرد،‌ «اگر و فقط اگر به این سندرم مبتلا نبودم چقدر زندگیم آسون‌ تر می‌ شد.» می‌ گوید: «مدت‌ها آرزو کردم، دعا کردم،‌ امید بستم که روزی از خواب بیدار شوم و ببینم قیافه‌ ای عادی دارم. این چیزی بود که هر روز خواستم و هر روز از به‌دست‌ آوردنش ناامید شدم.»

اما پدر و مادرش حامیان بزرگ او بودند. کسانی که هروقت ناراحت بود به او تسلی دادند و وقتی خوشحال بود با او خندیدند. و به او آموختند که باوجود داشتن این بیماری و باوجود شرایط بسیار سخت زندگی، نباید اجازه بدهد که این بیماری او را تعریف کند. باید به یاد داشته باشد که زندگی‌ اش در دستان خودش قرار دارد و خودش تصمیم می‌ گیرد که به کدام‌ سو هدایتش کند. او می‌ داند و می‌ گوید که رسیدن به این نقطه بسیار سخت است.

وقتی دبیرستان می‌ رفته، روزی ویدئویی از خودش روی اینترنت پیدا می‌ کند که کسی او را «زشت‌ ترین زن دنیا» لقب داده بوده است. چهار میلیون نفر آن ویدئوی هشت ثانیه‌ ای صامت را دیده بودند.

هزاران نفر زیر ویدئو کامنت گذاشته بودند: «لیزی، لطفاً، لطفاً به دنیا لطفی بکن. تفنگی روی سرت بگذار و خودت رو بکش.» او از تماشاچیانش می‌ خواهد به این جمله فکر کنند. اگر افرادی کاملاً غریبه چنین نظری درباره‌ ی شما داشته باشند،‌ چه می‌ کنید؟ مسلماً او از خواندن این نظرات غمگین شده و حتی به فکر جواب‌ دادن به آن ویدئو افتاده ولی همان لحظه دریافته که خودش مسئول انتخاب‌ های زندگی‌ اش است.

می‌ تواند این ویدئو و نظراتش را عاملی برای افسردگی و خشم کند، یا از آن نردبانی برای ترقی بسازد. با خودش فکر می‌ کند آیا باید اجازه بدهد مردمانی که او را هیولا خطاب می‌ کنند تعریفش کنند؟ یا کسی که پیشنهاد کرده بود که باید او را در آتش سوزاند!


لیزی به این نتیجه می‌ رسد که داشته‌ هایش باید او را تعریف کنند نه نداشته‌ هایش؛ یک چشمش نمی‌ بیند، در عوض چشم دیگرش می‌ بیند. خیلی زود به‌ زود مریض می‌ شود، در عوض موهای خوبی دارد. همان‌ جا تصمیم می‌ گیرد برای اثبات خودش به دیگران هرکاری می‌ تواند بکند تا از هر جهت آدم بهتری شود؛ چون به نظرش بهترین راه برای جواب‌ دادن به آن آدم‌ ها این بود که نکات منفی حرف‌ های‌ شان را بگیرد، برعکس کند، و از آنها نردبانی برای رسیدن به اهدافش بسازد.

لیزی تصمیم گرفت به دانشگاه برود، درسش را تمام کند، مجموعه‌ ای از سخنرانی‌ ها را برای انگیزه‌ بخشیدن به مردم آغاز کند، و کتابی بنویسد. حالا او همه‌ ی این کارها را کرده و برای مردم از راه‌ های موفقیت می‌ گوید و از رازهای زیبا بودن و خوشحال‌ بودن در زندگی…


اشتراک گذاری:

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و متعلق به وب سایت اقتصاد آنلاین میباشد واستفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.
https://www.eghtesadonline.com/fa/news/651080/%D8%B2%D8%B4%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%88%DA%A9%D9%87-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87#:~:text=x,%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B1%20%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86,-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B1
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۳ ، ۰۵:۳۴
مهدی فراحی
در یک ویدیوی تبلیغاتی، ریو سون یون در مقابل یک میکروفون و یک صفحه نمایش غول پیکر نشسته و شوهرش را که چند ماه پیش درگذشته، مقابل خود می‌بیند و به او می‌گوید: «عزیزم، این منم»، سپس شروع به اشک ریختن کرده و نوعی گفت‌وگو را با او آغاز می‌کند.
لی بیونگ هوال، ۷۶ ساله از کره جنوبی، پس از اطلاع از ابتلای خود به سرطان لاعلاج، هوش مصنوعی Deep Brain را به کار گرفت تا ساعت‌ها کلیپ ویدیویی از خود ضبط و نسخه دیجیتالی از او بسازد که بتواند به سوالات پاسخ دهد.
جوزف مورفی، رئیس توسعه شرکت DeepBrain AI، در مورد این برنامه به نام «ReMemory» توضیح داد: «ما محتوای جدیدی ایجاد نمی‌کنیم؛ یعنی این فناوری عباراتی را تولید نمی‌کند که متوفی در طول زندگی‌اش نگفته یا ننوشته باشد".
استفن اسمیت، رئیس این سرویس که هزاران نفر از آن استفاده می‌کنند، می‌گوید: «رویکرد ما این است که جادوی آن شخص را تا زمانی که ممکن است با استفاده از هوش مصنوعی در طول زندگی‌اش حفظ کنیم».
در چین، شرکت‌های متخصص در سازمان‌دهی مراسم تدفین، با استفاده از هوش مصنوعی، امکان تعامل مجازی با افراد متوفی را در طول مراسم تشییع جنازه‌شان ارائه می‌دهند.
در ابتدای ماه آوریل، مهندس پراتیک دسایی با دعوت از مردم برای «شروع به ضبط صدا یا تصویر» از «والدین، بزرگان و بستگان خود» سر و صدای زیادی به پا و اعلام کرد که از «پایان سال جاری» این امکان وجود خواهد داشت تا یک شخصیت مجازی با تکنولوژی آواتار یک فرد متوفی ایجاد شود».
این پیام که در توئیتر منتشر شد، طوفانی از انتقادات را برانگیخت و چند روز بعد او را بر آن داشت تا تأکید کند که او قصد ندارد نبش قبر کند. او گفت: «این یک موضوع بسیار شخصی است و من صمیمانه از اینکه به برخی از مردم صدمه زدم عذرخواهی می‌کنم».
استفن اسمیت درباره StoryFile توضیح می‌دهد: «این یک منطقه اخلاقی حساس است و ما اقدامات احتیاطی زیادی انجام می‌دهیم».
یک مهندس روسی به نام یوجنیا کیودا که در کالیفرنیا زندگی می‌کند، پس از مرگ دوست نزدیکش «رومن» در یک تصادف رانندگی در سال ۲۰۱۵، یک "ربات مکالمه" ایجاد کرد که نام او را بر این ربات گذاشت و هزاران پیام کوتاه روی این ربات تنظیم کرد تا برای بستگانش بسازد.
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی فناوری
http://www.yjc.ir/00ZWM3
#مردگان #چت_با_مردگان #چت #چت_با_ارواح #بهشت #جهنم #مردن #مرده #سعیدی #مجتهد #اولین_مجتهد_شهید #شهادت #فارسی #اعدام_صدام #صدام #خیلی_خری #خر #خری #سیاست #شادی #قبر #قانون #بی_حجابی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۰۶
مهدی فراحی
✓✓نکات جالب از «شادی فوتبالی آیت‌الله»

✓این عمل خاص گاهی پس از دادن شعار «آیت‌الله را انجام بده» (Do the Ayatollah) توسط هواداران انجام می‌شود.

✓تاریخچه
جشن آیت‌الله از سال ۱۹۹۰ در بازی‌های کاردیف سیتی،( در انگلستان) خوانندهٔ گروه تحت تأثیر تصاویری از حاضرین در ارتحال و تشییع امام خمینی، که از تلویزیون بریتانیا پخش شده بود قرار گرفت و برای جمع بین ناراحتیش از رحلت امام و ابراز شادی فوتبالیش به سبک خاصی دست زد که بعد ها به «شادی آیت الله» یا «The aytollah» مشهور شد.

✓سبک دست زدن آیت الله:
آیت‌الله، با صاف نگه داشتن دو دست بر بالای سر، و حرکت دادن مکرر آن به بالا و پایین انجام می‌شود.

✓تذکر:
هم‌اکنون هواداران کاردیف، شادی آیت‌الله را در تمامی مسابقه‌های این تیم اجرا می‌کنند. همچنین هواداران با سر دادن شعار آیت‌الله را انجام بده از بازیکنانی که در حال تعویض شدن هستند درخواست می‌کنند که آن‌ها هم آیت‌الله را انجام بدهند.


https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_(%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84%DB%8C)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۵۸
مهدی فراحی
۱۰ روش مفید روانشناسی برای تسلط بر ذهن دیگران


۱۲ فروردین ۱۴۰۰

۷۷۱۱۶۸۹کد خبر

گاهی اوقات دوست داریم کاری کنیم تا بر ذهن دیگران مسلط شویم که با ترفند‌ها و روش‌های روانشناسی، این کار محقق می‌شود.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که با ذهن کسی بازی کنید تا به او ثابت کنید که به ذهن او مسلط هستید؟ یا اینکه اطلاعاتی از او بخواهید و  ذهن او را بخوانید؟

این ۱۰ ترفند روانشناسی ممکن است نه تنها یک یا دو مهارت را به شما یاد دهد، بلکه می‌تواند به طریقی بر مهارت‌های ارتباطی شما تأثیر مثبت بگذارد.

آیا نفر دیگر به شما نگاه می‌کند؟

اگر فکر می‌کنید که کسی از جای دیگر به شما نگاه می‌کند و یا می‌خواهید از این موضوع سر در بیاورید که شخص دیگری به شما نگاه می‌کند یا خیر؟ فقط خمیازه بکشید و به اطراف نگاه کنید. اگر کسی به شما نگاه کند، او هم خمیازه خواهد کشید چراکه خمیازه مُسری است.

دیگران را وادار کنید که وسایلتان را بیاورند

اگر می‌خواهید بدون این که یک شخص متوجه شود، وسایلتان را برای شما بیاورد، فقط سر صحبت را با او باز کنید و هنگام صحبت کردن، به آرامی یک وسیله را به او بدهید.

اغلب اوقات، همراهانتان با آغوش باز وسیله را می‌گیرند و حتی برای چند لحظه و یک استراحت کوتاه هم شده، آن را روی زمین نمی‌گذارند و باید به یاد داشته باشید که این روش فقط روی کسانی جواب می‌دهد که به شما نزدیک هستند.

کاری کنید که دیگران به شما «بله» بگویند

برای این که بتوانید دیگران را برای انجام دادن کاری و کمک به خودتان متقاعد کنید می‌توانید از عبارت «به کمک شما احتیاج دارم ...» استفاده کنید، چون در این صورت، اگر طرف مقابل، خواسته شما را رد کند، باز هم احساس گناه می‌کند.

با این حال، برای قرض گرفتن پول یا درخواست کردن، از این ترفند استفاده نکنید، زیرا با این کار، تاثیر بدی روی مخاطب می‌گذارید.

چگونه خوب گوش کنیم؟

وقتی به حرف‌های دوستانتان گوش می‌دهید، جملاتشان را برای خودشان بازگو کنید.

این ترفند به طور ناخودآگاه در ذهن مخاطبتان القا می‌شود که شما یک شنونده عالی هستید، اما نباید در این کار زیاده‌روی کنید که او فکر کند شما در حال درست کردن غلط‌هایش هستید.

چگونه رضایت کسی که از چیزی متنفر است را  جلب کنیم؟

این یک روش مخصوص برای والدین است.

زمانی که می‌خواهید فرزندتان را راضی کنید تا چیزی که دوست ندارد را بخورد، مقدار بیشتری از آن چیز را برایش در نظر بگیرید، چون با این راه، شما به جای او تصمیم گرفته‌اید که این کار را انجام دهد.

خلاص شدن از یک موسیقی آزاردهنده

اگر به یک موسیقی فکر می‌کنید که به شدت شما را آزار می‌دهد، اما نمی‌توانید آن را از ذهنتان بیرون کنید، تنها کافی است که به پایان آن موسیقی فکر کنید.

با توجه به اثر زیگارنیک، مغز ما تمایل دارد چیز‌هایی که ناتمام گذاشته‌ایم  را به خاطر بسپارد.

بنابراین، دفعه دیگر که با آهنگی آزار دهنده در ذهن خود درگیر شدید، به پایان آهنگ فکر کنید که به احتمال زیاد، با این کار، آن موسیقی را از ذهن خود بیرون خواهید کرد.

کاری کنید که دیگران با شما موافقت کنند

اگر می‌خواهید مردم با شما موافقت کنند، فقط هنگام صحبت سر تکان دهید. با این کار، به شنوندگان علامت می‌دهید که "هرچه می‌گویید درست است".


چگونه دیگران ما را جدی می‌گیرند؟

وقتی می‌خواهید مردم حرف‌های شما را جدی بگیرند، به آن‌ها بگویید پدرتان این را به شما یاد داده است.

مردم به طور طبیعی توصیه‌های والدین را باور می‌کنند. باز هم، در این کار زیاده‌روی نکنید وگرنه مردم تصور بدی از والدین شما پیدا می کنند.

در بازی‌ها برنده شوید

زمانی که دارید بازی سنگ، کاغذ، قیچی انجام می‌دهید، از حریف خود یک سؤال دلخواه بپرسید چرا که به این ترتیب، حواس او پرت می‌شود و حتما قیچی را نشان خواهد داد.

آیا او از من خوشش می‌آید؟

برای اینکه بفهمید شخصی شما را دوست دارد یا خیر؟ یک کلمه یا عبارت را انتخاب کنید. هر بار که او از این کلمه یا عبارت استفاده می‌کند، با سر اشاره کنید و به او لبخند بزنید.

اگر او شما را دوست داشته باشد، از این کلمه، بیشتر استفاده می‌کند.


ترجمه از فاطمه میرزایی

انتهای پیام/

 

کلیه حقوق این سایت متعلق به باشگاه خبرنگاران جوان بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است.



https://www.yjc.ir/fa/news/7711689/%DB%B1%DB%B0-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B3%D9%84%D8%B7-%D8%A8%D8%B1-%D8%B0%D9%87%D9%86-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۰۲:۱۵
مهدی فراحی
«زندگینامه خفت بار توهین کننده به رسول الله (صلی الله علیه و آله)»
جوان ۱۵ ساله بود که در مدرسه با استاد ۴۰ ساله ی خود زنا می کرد.

این دانش آموز فساد پیشه با معلم مدرسه خود بنام prijitte Trogneux
که ٤٠ سال عمر داشت وصاحب شوهر و سه فرزند نیز بود در مدرسه《پرفیدنس》در شهر《أمیان》به نام رابطه عشقی زنا میکرد
هنگامیکه شوهرش《بریجیت تروینو》از رابطه زنش با دانش آموز پانزده ساله اش مطلع می گردد، به اداره مدرسه شکایت می کند که منجر به انتقال خانم بریجیت تروینو به مدرسه دیگر در همان منطقه میشود
والدین دانش آموز نیز فرزند خود را به مدرسه دیگری در شهر《پاریس 》انتقال می دهند.

اما دانش آموز و معلمی که ۲۵ سال تفاوت سنی نیز داشتند از یکدیگر دست نکشیده و نهایتا دانش آموز در سن ١٨ سالگی هنگامیکه از مدرسه فارغ گشت، با معلمش که به تازگی از شوهرش طلاق گرفته بود، در سال ٢٠٠٧ میلادی رسما ازدواج کردند.
اکنون این دانش آموز مفسد و بزهکار، نبعد از ازدواج با معلم متاهل خود که دارای سه فرزند نیز بود، یکی از رهبران ستمکار و ظالم کشوری اروپایی است، که در طول دوره حکمرانی خود جرایم عدیده‌ای را مرتکب شده است، اما اکنون این فرد بزهکار و فاسد، سرِ دشمنی و عداوت را با دینی باز کرده است که در آن دین تجاوز و زنا با استاد را حرام قرار داده است.
و همواره ملتش را ترغیب میکند تا کاریکاتور های پیامبر معصوم و خوش آوازه اسلام را رسم کنند. شخصیتی که معلم بشریت بود و همواره مردم را به اخلاق حمیده و صفات انسانی دعوت می‌نمود و حتی دشمنان معاصر او به صفات خوب ایشان معترف بودند.

آن دانش آموز مفسد و بزهکار، اکنون شخص اول کشور فرانسه《امانوئل مکرون》و فرد کینه توز است که این روزها خود را برای جنگ با خدا و رسولش آماده کرده است.
او باید بداند که تمام کوشش و تلاشش به سان عوعو کردن سگان است که هیچ سودی در بر ندارد.
سرهایمان، جانهایمان و پدر و مادرمان فدایت یا رسول الله (صلی الله علیه و آله)💗

محبت رسول الله (صلی الله علیه و آله) در میان قلب هایمان جای دارد 💞💕❤.

لینک زندگی مکرون

https://ariananews.co/readable-contents/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%B1%DB%8C%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3.html/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۹ ، ۲۳:۱۶
مهدی فراحی
علی بن عاصم کوفی میگوید:

من مردی نابینا بودم و روزی به محضر مولایم امام عسکری (علیه السلام ) شرفیاب شدم در حالی که مولایم به گرمی از من استقبال کرد .

در این حال در قلب خود آرزو میکردم که ایکاش چشمان من بینا بود تا جمال مولای خود را رویت کنم .

ناگاه امام عسکری به من فرمود :

نزدیک بیا .

پس نزدیک امام رفتم و دستان امام را بر روی چشمان خود حس کردم ، ناگاه چشمان خود را بینا یافتم و شروع به بوسیدن دست مولای خود کردم و خدمت مولایم عرض کردم :

مولای من ، من مردی ضعیف و ناتوان از کمک کردن و یاری به شما هستم ولی تنها کاری که میکنم این است که در خلوتهای خود ، بسیار بر دشمنان شما لعن و نفرین میکنم ، آیا این عمل من سودی به حال من دارد؟


امام عسکری علیه السلام فرمودند:

جد ما رسول خدا فرموده است :

هرکس که از یاری کردن ما ناتوان است ولی در خلوتهای خود بر دشمنان ما لعنت میکند ، خداوند صدای او را در آسمانها و بین فرشتگان منتشر میکند و ملائکه الهی لعنت میکنند هرکس را که لعنت بر دشمنان ما نمیکند ، آن نگاه فرشتگان برای این شخص طلب آمرزش از خدا میکنند و خواهان درود خدا بر این عبد میشوند ،
آنگاه خداوند در جواب آنان میفرماید :
ای فرشتگان من ، دعای شما در حق این بنده ام را مستجاب کردم و درود و صلوات خود را بر روح این عبد نازل نمودم و او را از برگزیدگان بندگانم قرار دادم.

(بحارالانوار جلد۵۰ صفحه ۳۱۶)

متن عربی:

 
أَقُولُ رُوِیَ فِی بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَاصِمٍ الْکُوفِیِّ الْأَعْمَی
قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیَّ السَّلَامَ
وَ قَالَ مَرْحَباً بِکَ یَا ابْنَ عَاصِمٍ اجْلِسْ هَنِیئاً لَکَ یَا ابْنَ عَاصِمٍ أَ تَدْرِی مَا تَحْتَ قَدَمَیْکَ فَقُلْتُ یَا مَوْلَایَ إِنِّی أَرَی تَحْتَ قَدَمَیَّ هَذَا الْبِسَاطَ کَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَ صَاحِبِهِ فَقَالَ لِی یَا ابْنَ عَاصِمٍ اعْلَمْ أَنَّکَ عَلَی بِسَاطٍ جَلَسَ عَلَیْهِ کَثِیرٌ مِنَ النَّبِیِّینَ
وَ الْمُرْسَلِینَ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی لَیْتَنِی کُنْتُ لَا أُفَارِقُکَ مَا دُمْتُ فِی دَارِ الدُّنْیَا
ثُمَّ قُلْتُ فِی نَفْسِی لَیْتَنِی کُنْتُ أَرَی هَذَا الْبِسَاطَ فَعَلِمَ الْإِمَامُ علیه السلام مَا فِی ضَمِیرِی
فَقَالَ ادْنُ مِنِّی فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَمَسَحَ یَدَهُ عَلَی وَجْهِی فَصِرْتُ بَصِیراً بِإِذْنِ اللَّهِ
ثُمَّ قَالَ هَذَا قَدَمُ أَبِینَا آدَمَ وَ هَذَا أَثَرُ هَابِیلَ وَ هَذَا أَثَرُ شِیثٍ وَ هَذَا أَثَرُ إِدْرِیسَ وَ هَذَا أَثَرُ هُودٍ وَ هَذَا أَثَرُ صَالِحٍ وَ هَذَا أَثَرُ لُقْمَانَ وَ هَذَا أَثَرُ إِبْرَاهِیمَ وَ هَذَا أَثَرُ لُوطٍ وَ هَذَا أَثَرُ شُعَیْبٍ وَ هَذَا أَثَرُ مُوسَی وَ هَذَا أَثَرُ دَاوُدَ وَ هَذَا أَثَرُ سُلَیْمَانَ وَ هَذَا أَثَرُ الْخَضِرِ وَ هَذَا أَثَرُ دَانِیَالَ وَ هَذَا أَثَرُ ذِی الْقَرْنَیْنِ وَ هَذَا أَثَرُ عَدْنَانَ وَ هَذَا أَثَرُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ هَذَا أَثَرُ عَبْدِ اللَّهِ وَ هَذَا أَثَرُ عَبْدِ مَنَافٍ وَ هَذَا أَثَرُ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ هَذَا أَثَرُ جَدِّی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام قَالَ عَلِیُّ بْنُ عَاصِمٍ فَأَهْوَیْتُ عَلَی الْأَقْدَامِ کُلِّهَا فَقَبَّلْتُهَا وَ قَبَّلْتُ یَدَ الْإِمَامِ علیه السلام وَ قُلْتُ لَهُ إِنِّی عَاجِزٌ عَنْ نُصْرَتِکُمْ بِیَدِی وَ لَیْسَ أَمْلِکُ غَیْرَ مُوَالاتِکُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ اللَّعْنِ لَهُمْ فِی خَلَوَاتِی فَکَیْفَ حَالِی یَا سَیِّدِی فَقَالَ علیه السلام حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ مَنْ ضَعُفَ عَلَی نُصْرَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ فِی خَلَوَاتِهِ أَعْدَاءَنَا بَلَّغَ اللَّهُ صَوْتَهُ إِلَی جَمِیعِ الْمَلَائِکَةِ فَکُلَّمَا لَعَنَ أَحَدُکُمْ أَعْدَاءَنَا
صَاعَدَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَعَنُوا مَنْ لَا یَلْعَنُهُمْ فَإِذَا بَلَغَ صَوْتُهُ إِلَی الْمَلَائِکَةِ اسْتَغْفَرُوا لَهُ وَ أَثْنَوْا عَلَیْهِ وَ قَالُوا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی رُوحِ عَبْدِکَ هَذَا الَّذِی بَذَلَ فِی نُصْرَةِ أَوْلِیَائِهِ جُهْدَهُ وَ لَوْ قَدَرَ عَلَی أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ لَفَعَلَ فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَی یَقُولُ یَا مَلَائِکَتِی إِنِّی قَدْ أحببت [أَجَبْتُ] دُعَاءَکُمْ فِی عَبْدِی هَذَا وَ سَمِعْتُ نِدَاءَکُمْ وَ صَلَّیْتُ عَلَی رُوحِهِ مَعَ أَرْوَاحِ الْأَبْرَارِ وَ جَعَلْتُهُ مِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ.

 [بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الایمه الاطهار علیهم السلام - باب ۴ مکارم أخلاقه و نوادر أحواله و ما جری بینه و بین خلفاء الجور و غیرهم و أحوال أصحابه و أهل زمانه صلوات الله علیه - مجلد ۵۰، صفحه ۳۱۶]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۲۳:۲۶
مهدی فراحی
آیا شیعیان معتقدند که: بهشت دارای 8 باب است و 3 باب از آن برای مردم قم اختصاص خواهد داشت. (ر. ک کتاب بحار الأنوار ج ٥٧/٢١٨ ح٤٨)

پاسخ اجمالی

از جمله شهرهایی که در روایات فضیلت هایی برای آنها بیان شده است می توان به مکه مکرمه، مدینه منوره ، کربلا، کوفه، قم و... اشاره کرد.

از آیات قرآن و از روایات به خوبى استفاده مى‏شود که بهشت درهایى دارد، اما این درها، همانند درهاى دنیا که در مدخل باغها و قصرها و خانه‏ها مى‏گذارند نیست، بلکه این درها اشاره به اعمال و کارهایى است که سبب ورود به بهشت مى‏شوند.

اهمیت شهر قم و اختصاص درهایی از بهشت به اهل آن را می توان به خاطر ایمان و تقوای و کارهای نیک اهل و ساکنین آن و همچنین وجود مرقد مطهر و منور یکی از نوادگان پیامبر (ص) حضرت معصومه (س) در این شهر دانست. منظور روایات از بهشتی بودن اهل قم، مؤمنین و نیکوکارانی است که در این شهر با علل و اسباب رایج در این شهر نظیر عبادت، فقاهت، دوستی و محبت اهل بیت پیامبر اکرم(ص) و... بهشت را کسب کرده اند. از نظر اسلام ملاک وارد شدن در بهشت داشتن ایمان و عمل صالح است و چون ائمه (ع) علم داشته اند که گروه زیادی از اهل این شهر دارای این ویژگی هستند که داخل در بهشت می شوند به این بیان فرموده اند که یک یا سه در از درهای بهشت به اهل قم اختصاص دارد اما این اختصاص به معنای تفاوت گروهى و طبقاتى نیست.

پاسخ تفصیلی

در میان شهرها و بلاد جهان، بعضی از آنها دارای برتری هایی هستند تا جایی که در نزد مسلمانان، بعضی از شهرها مثل مکه، مدینه، قدس و کربلا و ... به عنوان شهرهای مقدس دانسته شده است و در روایات بیان شده است که عبادت، سکونت، انفاق و حتی مردن در این شهرها از ارزش خاصی برخوردار است. این برتری ها به دلیل ویژگی های مختلف و متعددی مثل وجود کعبه در مکه، قبر پیامبر گرامی اسلام(ص) در مدینه، قبر امام حسین (ع) در کربلا و... است که در آنها یا در ساکنان آنها وجود داشته است. پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) برخی از فضیلت های این شهرها را بیان کرده اند. از جمله شهرهایی که در روایات فضیلت هایی برای آنها بیان شده است می توان به مکه مکرمه، مدینه منوره ، کربلا، کوفه، قم و... اشاره کرد.

از آیات قرآن و از روایات به خوبى استفاده مى‏شود که بهشت درهایى دارد، ولى این تعدد درها نه به خاطر آن است که عده وارد شوندگان به بهشت آن گونه‏اند که اگر بخواهند از یک در وارد شوند تولید زحمت مى‏کند، و نه از جهت آن است که یک نوع تفاوت گروهى و طبقاتى وجود دارد، که هر گروهى موظفند از یک در وارد شوند، و نه براى نزدیکى و دورى راه است، و نه به خاطر زیبایى و تنوع به خاطر کثرت درها! اصولا درهاى بهشت همانند درهاى دنیا که در مدخل باغها و قصرها و خانه‏ها مى‏گذارند نیست، بلکه این درها اشاره به اعمال و کارهایى است که سبب ورود به بهشت مى‏شوند، و لذا در پاره‏اى از اخبار مى‏خوانیم که "بهشت درهایى به نامهاى مختلف دارد، از جمله: درى دارد که به عنوان باب المجاهدین   (در مجاهدان) نامیده مى‏شود.‏   از امام باقر ع در حدیثى مى‏خوانیم: " بدانید که بهشت هشت در دارد که عرض هر درى از آنها به اندازه چهل سال راه است. [1] " این خود نشان مى‏دهد که" در" در این گونه موارد، مفهومى وسیعتر از آنچه در تعبیرات روزانه گفته مى‏شود دارد. [2] بنا براین باید گفت مراد از درهای بهشت اسباب و علل رسیدن و داخل شدن بهشت است. بعضی از مفسرین فرموده اند این که گفته می شود جهنم دارای هفت در و بهشت داراى هشت در است اشاره به افزون بودن عوامل رحمت از عوامل عذاب و غضب است‏ و عدد در اینجا برای کثرت آمده است (نه اینکه مراد از هفت، شش به علاوه یک و مراد از هشت هفت به علاوه یک باشد) براین اساس باید گفت اینکه در روایات وارد شده است که درهایی از بهشت به اهل بعضی از شهرها اختصاص دارد ، مراد وجود اسباب علل رسیدن به بهشت در بین مردم آن شهر است.

امام رضا (ع) در باره اهمیت شهر قم و مقام ساکنان آن فرموده اند: بهشت هشت در دارد ،یکی از این درها برای اهل قم است که در میان شهرهای دیگر بهترین شیعیان ما هستند و... [3]

همان طور که در این روایات آمده است اهمیت شهر قم را می توان به خاطر ایمان و تقوای و کارهای نیک اهل و ساکنین آن و همچنین وجود مرقد مطهر و منور یکی از نوادگان پیامبر (ص) در این شهر دانست.

امام صادق (ع) فرمود: درود خدا بر اهل قم ،خداوند شهر شان را از باران سیراب کند و برکات خود را بر آنان نازل فرماید و گناهان آنان را به حسنات مبدل سازد زیرا اهل رکوع و سجود و قیام و قعود (عبادت ) هستند. آنان فقیه و دانشمندانی فهیم اندکه اهل روایت و درایت (فهم) حدیث نیز هستند." [4]

البته این بدان معنا نیست که همه اهل این شهر افراد صالح و از تقوای کامل برخوردارند بلکه همانطور که درمقدس ترین شهر ها مثل مکه و مدینه حتی در زمان پیامبر بدترین و شرور ترین افراد مشرک و منافق زندگی می کردند در شهر قم و دیگر شهرهای مقدس نیز افراد خوب و بد ، مؤمن و کافر وجود دارد . بنابر این منظور روایات از بهشتی بودن اهل قم، مؤمنین و نیکوکارانی است که در این شهر با علل و اسباب رایج در این شهر نظیر عبادت، فقاهت، دوستی و محبت اهل بیت پیامبر اکرم(ص) و...بهشت را کسب کرده اند. همچنین از بیان علت تجلیل از اهل قم می توان استفاده کرد که این ویژگی ها اگر در هر انسانی باشد از اهل بهشت خواهد بود هر چند در قم زندگی نکرده باشد و محل زندگی او هزاران کیلومتر با این شهر فاصله داشته باشد. به هر حال از نظر اسلام ملاک وارد شدن در بهشت داشتن ایمان و عمل صالح است و چون ائمه (ع) علم داشته اند که گروه زیادی از اهل این شهر دارای این ویژگی هستند که داخل در بهشت می شوند به این بیان فرموده اند که یک یا سه در از درهای بهشت به اهل قم اختصاص دارد.

برای آگاهی از تعداد درهای بهشت و ویژگی های آنها به نمایه: تعداد درهای بهشت، سؤال 1444 (سایت: 1466) مراجعه فرمائید.


[1] . خصال صدوق- ابواب الثمانیة. :"و اعلموا ان للجنة ثمانیة ابواب عرض کل باب منها مسیرة اربعین سنة"

[2] .مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج‏10، ص: 194

. [3] بحارالأنوار ج : 57 ص : 216،حدیث 39- وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّبِیعِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى بَیَّاعِ السَّابِرِیِّ قَالَ کُنْتُ یَوْماً عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ ع فَجَرَى ذِکْرُ قُمَّ وَ أَهْلِهِ وَ مَیْلِهِمْ إِلَى الْمَهْدِیِّ ع فَتَرَحَّمَ عَلَیْهِمْ وَ قَالَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ وَ وَاحِدٌ مِنْهَا لِأَهْلِ قُمَّ وَ هُمْ خِیَارُ شِیعَتِنَا مِنْ بَیْنِ سَائِرِ الْبِلَادِ خَمَّرَ اللَّهُ تَعَالَى وَلَایَتَنَا فِی طِینَتِهِمْ.

[4] بحارالأنوار ج : 57 ص : 217،حدیث46 ،. 46- وَ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ إِنَّ لَعَلَى قُمَّ مَلَکاً رَفْرَفَ عَلَیْهَا بِجَنَاحَیْهِ لَا یُرِیدُهَا جَبَّارٌ بِسُوءٍ إِلَّا أَذَابَهُ اللَّهُ کَذَوْبِ الْمِلْحِ فِی الْمَاءِ ثُمَّ أَشَارَ إِلَى عِیسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ سَلَامُ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ قُمَّ یَسْقِی اللَّهُ بِلَادَهُمُ الْغَیْثَ وَ یُنْزِلُ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الْبَرَکَاتِ وَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ هُمْ أَهْلُ رُکُوعٍ وَ سُجُودٍ وَ قِیَامٍ وَ قُعُودٍ هُمُ الْفُقَهَاءُ الْعُلَمَاءُ الْفُهَمَاءُ هُمْ أَهْلُ الدِّرَایَةِ وَ الرِّوَایَةِ وَ حُسْنِ الْعِبَادَةِ.

لینک منبع:

https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7810
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۹ ، ۲۱:۴۷
مهدی فراحی
معنی سَعُوط چیست؟

در ادامه با معنی و مفهوم این واژه و کاربرد آن آشنا می شوید. با دانشچی همراه باشید.

سعوط یا انفیه

سعوط، اسم عربی است و از سه حرف اصلی ” س ع ط ” بر وزن فَعول تشکیل شده است. به کشیدن دارو به داخل بینی سعوط گفته می شود. البته به آن عطوس هم می گویند یعنی عطسه آور.

فارسی زبانان، بیشتر آن را با کلمه ” انفیه ” به کار می برند.

در لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین، نیز آن را دارویی به شکل مایع دانسته اند که به بینی کشند. مخترع سعوط، جالینوس است.

کاربردهای سعوط

سعوط عطسه آور است و گفته اند که عطسه برای سلامتی انسان مفید است. به همین دلیل این دارو فوایدی دارد از قبیل:

⇐ درمان سینوزیت

⇐ درمان سرماخوردگی

⇐ پیشگیری از سکته کردن

⇐ درمان سر درد

کسانی که به دلایلی نمیتوانند عطسه کنند و عطسه آنها قبل از خارج شدن، در بینی حبس می شود، به مشکلاتی از قبیل سردرد، درد چشم و حتی ضعف بینایی دچار می شوند. که با مراجعه به پزشک طب سنتی، اگر صلاح باشد از سعوط یا انفیه استفاده می کنند تا عطسه کنند و تا حدی بهبود می یابند.

منبع: 

http://www.daneshchi.ir/%d9%85%d8%b9%d9%86%db%8c-%d8%b3%d8%b9%d9%88%d8%b7-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۱۷:۴۳
مهدی فراحی
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت مرحوم مغفور آیت‌الله حاج شیخ یوسف صانعی را تسلیت گفتند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

درگذشت مرحوم مغفور آیت‌الله آقای حاج شیخ یوسف صانعی رضوان‌الله‌علیه را به فرزندان و خاندان مکرّم و به برادر معززّ و محترم ایشان و نیز به شاگردان و علاقمندان و دوستان آن عالم بزرگوار تسلیت عرض می‌کنم. آن مرحوم از شاگردان پرتلاش درسهای فقه و اصول و از نزدیکان حضرت امام خمینی اعلی الله مقامه بودند و پس‌از پیروزی انقلاب در مسئولیت‌های مهمّ قضائی و غیره به خدمت اشتغال داشتند و امید است این همه مقبول درگاه احدیّت و موجب اعتلای مقامات اخروی ایشان باشد. رحمت و مغفرت حضرت حق را برای آن مرحوم مسألت می‌کنم.

سیّدعلی خامنه‌ای

22 شهریور 1399
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۰۶
مهدی فراحی
💢 چند نکته درباره فوت شیخ یوسف صانعی

↙️ زمینه‌سازی هر گونه تشنج خلاف منویات رهبر انقلاب است

1️⃣ با بررسی پیام رهبر انقلاب نسبت به مرحوم منتظری، هاشمی و صانعی این نکته متبلور است که تشنج و اختلاف یکی از بزرگترین اشتباهات سیاسی و میدانی برای انقلاب است و اختلاف‌افکنی موجبات اتفاقات دیگری است که صلاح نخواهد بود.

2️⃣ رهبر انقلاب با توجه به مسئله جذب حداکثری و دفع حداقلی در فضای گفتمانی انقلاب همواره نگاه خردورزانه نسبت به اتفاقات داشتند و لازمه این موضوع بصیرت و روشنگری درست در افکار عمومی است اما نباید اشتباهات تاکتیکی انجام داد.

3️⃣ هدف ما از مطالب روز گذشته، روایتی از آن چیزی بود که مرحوم صانعی بودند و ریشه‌های فکری ایشان را بازنگری کردیم اما بدون شک هرگونه اختلاف و درگیری زمینه‌ساز برون خشونت است و از منظر ما محکوم می‌باشد.

📌 @ponezs

🌀 شمشیری که بار‌ها اندوه از چهره پیامبر (ص) زدود!
📝 تحلیل پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب درباره آیت‌الله صانعی

🖋 علی مهدوی

🔹 برخی انتظار نداشتند امام خامنه‌ای در پیام تسلیت خود درباره آیت‌الله صانعی اینچنین با ملاطفت و بزرگواری برخورد کنند و برخی هم این پیام تسلیت را حمل بر «تطهیر کامل عمر سیاسی» هشتاد و اندی ساله‌ی این فقیه کردند و بدان وسیله افرادی که نقدی بر سیره و رفتار سیاسی سال‌های اواخر عمر ایشان دارند را «منکوب» کردند.
عده‌ای اما طبق معمول این روزها، پیام رهبری را حمل بر «تقیه» می‌کنند و عده‌ای دیگر حمل بر «اخلاق شخصی»! لذا منتقدان را سفارش به فروبستن دها‌ن‌ها و رعایت اخلاق فردی می‌کنند!

🔹 حال آنکه اگر از زاویه‌ی درستی به این موضوع نگاه کنیم، گرفتار تحلیل‌های غلط و آلوده به افراط و تفریط نخواهیم شد.

یک.
🔸 خوشحالی از مرگ دیگران بخصوص اگر دارای سوابق انقلابی باشند، مذموم و ناپسند است تا حدی که ممکن است انسان را به همان عاقبت دچار نماید. لذا درخواست مغفرت برای چنین افرادی ممدوح و حتی لازم است. در پیام تسلیت حضرت آقا مطابق معمول پیام‌های تسلیت علمای أعلام، خبری از درخواست «علو درجات» و یا تسلیت به عموم مؤمنین نبود، و صرفا تسلیت به شاگردان و ارادتمندان و درخواست «رحمت و مغفرت» برای آیت الله صانعی بود. برای نمونه پیام تسلیت حضرت آقا درباره مرحوم آیت‌الله مجتبی تهرانی (دیگر شاگرد امام راحل) را مراجعه کنید.

دو.
🔹 همه‌ی آنچه در پیام امام خامنه‌ای مورد مدح و تمجید قرار گرفته است؛ تماما سوابق مبارزاتی و خدماتی است که آیت‌الله صانعی در زمان حیات امام خمینی (ره) به انقلاب داشته است. بد نیست پیام امام خامنه‌ای درباره آیت‌الله منتظری را با پیام ایشان درباره آیت‌الله صانعی مقایسه کنیم؛ در پیام آیت‌الله منتظری به امتحانی که وی شد و مردود شد اشاره کردند و ابراز امیدواری کردند که ابتلائات دنیوی وی کفاره‌ی آن شود؛ چرا که وی در زمان حیات حضرت امام(ره) گرفتار لغزش سیاسی-اجتماعی شد. ولی از آنجا که آیت‌الله صانعی تا پایان عمر امام راحل (ره) بر صراط مستقیم بود، رهبری هیچ اشاره‌ای به لغزش‌های بعدی وی خصوصا «فتنه ۸۸» نداشتند؛ فتنه‌ای که بارها آن را «خط قرمز» خود معرفی کرده‌اند.

سه.
❓اینکه چرا امام خامنه‌ای جفاهایی که برخی مبارزین انقلابی به ایشان کردند را مورد اشاره قرار نمی‌دهند، جهات مختلفی دارد:

🔺 اولا این «رأفت امام امت» است که از حق خود سخنی به میان نمی‌آورد و بیشترین عنایتش به خدمات سابق مجاهدین انقلابی در زمان حیات امام است.

🔺 ثانیا «الگوگیری» از سیره حضرت امیرالمومنین (ع) در رأفت با سابقین مجاهد صدر اسلام، چراغ راه این سیره رهبر معظم و گواه صدق کلام فرزند امیرمؤمنان است؛
«آنگاه که امیرالمومنین علیه‌السلام شمشیر زبیر را پس از مرگش دید، با یادآوری دلیری‌های وی در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدوده است.» (طبقات الکبری، ج۳، ص۷۸)

❓مگر نه این است که همین شمشیر زبیر در آوردگاه جمل، به «مقابله» و فتنه‌انگیزی علیه امیرالمؤمنین علیه‌السلام برخاسته بود؟ آری اما نه آن رفتار امام علی علیه‌السلام و نه این رفتار امروز فرزندش، هیچ‌یک به معنای تقیه و یا حتی «ندیدن و چشم بستن بر واقعیت» نیست.
بر عاقبت هر دو مجاهد مبارز با سوابق انقلابی سخت باید گریست، همانطور که امیرالمؤمنین با شنیدن خبر قتل او گریستند.

🔺 ثالثا رهبر نظام اسلامی هیچگاه عکس‌العملی نشان نمی‌دهند که دشمنان جمهوری اسلامی را به «طمع» اندازد تا دست به ایجاد تفرقه‌های بیشتر بزنند و «مانور رسانه‌ای» راه بیندازند و حتی از مرگ یاران قدیمی انقلاب، برای تضعیف انقلاب اسلامی «بهره برداری سیاسی» کنند.

چهار.
❓آیا اگر امام جامعه مسلمین از حق خود سخنی به میان نیاوردند، ما نیز مأمور به سکوتیم تا نامردمان جای حق و ناحق، «ولایتمداری و ولایت‌گریزی» را در رسانه‌هایشان عوض کنند؟

🔹 قطعا و بی‌هیچ تردیدی، وظیفه ما «تبیین» است؛ جهاد تبیینی امروز ما، روشنگری در خط مستقیم صراط ولایت است و این امکان‌پذیر نیست مگر با عبرت‌آموزی از سیره و خط مشی سلمان‌ها و زبیرها؛ همانقدر که سلمان‌های اسلام و انقلاب برای ما «درس‌آموز» اند؛ زبیرها هم برای ما «عبرت‌آموز» هستند.
لذا بیان حقایق امور و تبیین خط مشی اجتماعی و سیاسی افراد با رعایت انصاف و ادب، امری لازم و ضروری است.
گاهی سکوت ما در عدم تبیین صراط مستقیم، امر را بر عموم جامعه نیز «مشتبه» می‌سازد و «خواص تردید افکن» را به «پاشیدن بذر نفاق» امیدوار می‌سازد.

✅ شاید بهترین تحلیل برای این پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب این باشد که:
«آقای صانعی رفت، اما کرامت آقای ما سید علی ماند.»

غفرالله لنا و له

#کرامت_علی
#درس_و_عبرت
#سلمان_و_زبیر
#آیت_الله_صانعی

📝 مناهج

📌 @ponezs
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۹ ، ۱۶:۰۱
مهدی فراحی